محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798566356
خواص گياهان دارويي حروف ( د - ذ - ر - ز )
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خواص گياهان دارويي حروف ( د - ذ - ر - ز ) نويسنده: فرشته کريمي «د » و «ذ » دارچين چندين نوع دارچين هست و نام هاي متعدد دارد .دارچين خوب که به سياهي مي زند ، کوهي و ستبر است (غليظ ).دارچين سفيد و سست که ريشه اش از هم پاشيده ،سياه رنگ و صاف است و کمتر گره دارد . دارچيني که به رنگ سبز مايل و مزه اش همان مزه (سليخه ، دارچين ختايي )،پوستش به پوست آن شبيه و به رنگ سرخ است که اين نوع تا مدتها قوتش مي ماند و به ويژه اگر کوبيده شود و بوسيله محلولي قرص گردد . بهترينش آن است که بوي خوش دارد و تند مزه است و زبان را نيازارد . رنگش صاف و بدون آميزه است . مزاج :گرم و خشک است . خاصيت :همه دارچين ها گرمي بخش ، باز کن ، زداينده عفونت ، بسيار لطيف ، جذب کننده هستند و علاج همه نيروهاي تباه ، خلط هاي زنگاري و فاسد مي باشند . روغن دارچين گدازنده ،بسيار گرم و تحليل برنده است . آرايش:محلول آن را بر لکه ها و نقطه هاي عدسي مي مالند و با سرکه علاج جوش هاي شري است . زخم و قرحه :در مداواي اگزما وزخم ها مفيد است . مفاصل :در علاج لرزه روغن دارچين تأثيري عجيب دارد . سر :براي زکام خوب است .روغنش سرگراني مي آورد . دماغ را مي پالايد و رطوبت هاي دماغ را بر مي چيند . مسکن درد گوش است . چشم :خوردن و به چشم کشيدنش تم و تيرگي چشم را مي برد و رطوبت غليظ چشم را مي زدايد . سينه :داروي سرفه است . سينه را مي پالايد . ورم ها را مي رساند. کبد ، بندآمدني هاي کبد را باز مي کند و کبد را توان مي بخشد . اندام هاي غذا :رطوبت معده را بر مي چيند ، معده را قوي مي کند و داروي استسقا است . اندام هاي دفعي :دارچين را با کمي روغن زيتون ، موم وزرده تخم مرغ مخلوط کنند درد و ورم زهدان و کليه را دوا مي کند . اگر تنها باشد قوتي بيش ازلازم دارد و سفتي به بار مي آورد . دارچين بول و حيض را براه مي اندازد . اگر با زيره سياه باشد علاج بواسير است . تب ها :براي تب و لرز مفيد و به ويژه اگر روغنش را به تن بمالند بهتر است . زهرها : ضد حشرات موذي است . اگر با مر باشد پادزهر کژدم است . دارچين ختايي چندين نوع دارچين ختائي هست :نوعي سرخرنگ ، خوشبو و خوشمزه است . نوع دوم مزه اش مزه فيجن است .نوع سوم مايل به بنفش است و بوي گل سوري مي دهد.نوع چهارم سياه رنگ ،بدبو ،پوستي نازک و ترکيده دارد. نوع پنجم رنگش مايل به سفيدي ، بوي گندنا مي دهد . نوع ششم لوله هاي باريک و توخالي دارد . بهترين نوعش آن است که رنگش سرخ روشن ، صاف و هموار ، چوبش مستطيل ، لوله اش ستبر ، سوراخ ميان لوله اش تنگ ، زودشکن ، پرمايه ، خوشبو و زبان گز باشد .زبان را جمع کند . نوع سياه آن بد است و ممکن است الياف آن را بکار برد ليکن از چوبش بهره اي به دست نمي آيد . مزاج :گرم و خشک است . خاصيت :بادهاي متراکم را مي پراکند ، اندکي قبوضيت دارد .زياد تند است ، بسيار لطيف است و تندي را تکه تکه مي کند .از قبوضيتي که دارد کمک مواد گيرنده و از تحليلي که در اوست کمک مواد اسهالي است و چون گدازنده و گيرندگي و لطافت دارد اندام ها را تقويت مي نمايد . ورم :ورم هاي سرد و گرم دروني را مي گدازد. قرحه :با عسل بر قرحه نرم بمالند مفيد است . چشم :از آنجا که داراي نيروي گيرنده و تحليل برنده است در داروهاي چشم کارآمد است . سينه :با سينه سازگار است . اندام هاي غذا :شربت دارچين ختابي يا آب انگور کهنه اي که با دارچين ختايي آميخته شده براي کبد و معده خوب است . بول و حيض را ريزش مي دهد به ويژه اگر سبب بند آمدن خلط غليظ باشد تأثيرش بسيار است .درد گرده و آبدان را تسکين مي دهد .در آب پزش نشينند در علاج فراخ شدن زهدان و لغزيدن زهدان مفيد است .دود دارچين ختايي و خوردن آب پز آن نيز در علاج بيماريهاي زهدان که ذکر شد سودمند است . زهرها : براي دفع گزند از نيش مار مي خورند . دارکيسه عبارت ازپوست درختي است که ازهندوستان مي آورند و بسيارقابض است. خاصيت :قابض است . اندام هاي سينه : در علاج خون برآوردن ، سينه پهلو مفيد است و صدا را صاف مي کند . اندام هاي دفعي :علاج زخم هاي روده است . دارشيشعان ، قندول ديسقوريدوس گويد :برخي آن را (فسعانن )و سريانها (وباکسبين )و ايرانيان دارشيشعان مي نامند . درختي است که چوبي غليظ دارد و از اين غلظت آن را زبر شناخته اند .خارهاي بسيار دارد . عطاران دارشيشعان را در برخي از مرهم ها بکار مي برند . بهترينش سنگين وزني است که اگر آن را پوست بگيري به رنگ سرخ مايل به بنفش مي نمايد و بو و مزه خوش دارد . آنچه سفيد و بي بو است خوب نيست . مزاج :گرم و خشک است . خاصيت :مي گدازد ، مي گيرد ، بادشکن است ، ريزش خون و رطوبت را بند مي آورد و گند را مي زدايد . زخم و قرحه :داروي زخم هاي ساري و گنديده است . مفاصل :در علاج سست شدن پي ها بسيار مفيد است . اندام هاي سر :فتيله اي از دارشيشعان بوي بد بيني را از بين مي برد . مزمزه با آب پز آن جوش هاي درون دهان را خوب مي کند و دندان ها را نگاه مي دارد . سينه :آب پز آن مانع خون برآوردن مي شود . اندام هاي غذا :باد معده را از بين مي برد . اندام هاي دفعي :آب پز آن شکم را بند مي آورد و باد روده ها را مي برد و علاج بي اختياري ادرار است . اگر آن را بر قرحه هاي ميان مقعد و بيضه بپاشند سفتي آنها را نرم و از سرايت آنها جلوگيري مي کند . داروش معروف است . ميوه اش نخود سياه است . تماماً مستدير نيست .چين هايي دارد که اگر بشکنند بدست مي چسبند . گياه داروش انگل درختان بلوط و سيب و گلابي مي شود . قوت آبي و هوايي در آن بسيار بسيار است . بهترش شاداب و صاف است که درون آن به رنگ تيره و بيرون سبزرنگ باشد.مي کوبند ، مي شويند و مي پزند . مزاج :گرم و خشک . خاصيت :تحليل برنده است ، رطوبت هاي پرمايه را از ژرفا جذب مي نمايد ،مي گدازد و نرمي مي دهد . آرايش :اگر با زرنيخ بر سر ناخن تباه بگذارند آن را بر مي کند . دمل و جوش :تنها و به ويژه اگر با آهک باشد داروي ورم هاي سرد و جوش هاي خارشي و شبانگاهي مي باشد . زخم و قرحه :قرحه هاي کهنه و زخم هاي بد را نرم مي کند . مفاصل :اگر با هم وزن خود رازيانه و همان اندازه موم باشد مفاصل را نرمش مي دهد . سر :مخلوط آن با رازيانه و موم داروي ورم هاي سرد پشت گوش است . اندام هاي غذا :اگر با چيزهاي قوي از قبيل آهک باشد و بر طحال بگذارند ورم طحال را از بين مي برد . درمنه سه نوع درمنه هست :رومي ، ترکي و ارمني . بهترينش درمنه ارمني است . مزاج :گرم و خشک . خاصيت :همه انواعش تکه کننده ، بادشکن و گيرنده است . آرايش :خاکسترش مخلوط با روغن زيتون يا روغن بادام در کم بودن مو مفيد است .روغنش موي ريش را زود مي روياند . ورم و جوش : ورم و دمل را تسکين مي دهد . قرحه :خوره و سودا را مانع مي شود . سر :مايه سردرد است . چشم :آبش علاج رمد است . اندام هاي نفس :علاج دشوار نفسي است . اندام هاي راننده :داروي کرم و کرم کدو است . بول و حيض را ريزش مي دهد . دردار ، درخت پشه مزاج : سرد است . خاصيت : مي زدايد ، قبض است و در غلاف ميوه اش رطوبت هست . آرايش :صورت را زيبا مي کند و جلا مي دهد . رخم و قرحه : از اين رو که قبض است و زداينده دردار و به ويژه پوست درخت آن را اگر بسايند و گرد آن را بر گري چرکين بپاشند ،يا بر زخم ها بگذارند مفيد است .زخم ها را بهم مي آورد . ريشه و برگ آن را بپزند و بر استخوان شکسته بمالند سودمند است . اندام هاي دفعي :پوست ستبر آن را يک مثقال با آب سرد يا آب انگور کهنه ريحاني بخورند بلغم را خارج مي کند . ديسقوريدوس گويد :دردار درختي بيد مانند است .اهل شام آن را دردارو و اهل عراق درخت پشه مي نامند . غوزه باد کرده انار مانند بيرون مي آورد که در آنها رطوبتي هست و آن رطوبت پشه آفرين .هر گاه آن را بشکافند پشه بيرون مي آيد .همچنين رطوبتي در پوست آن درخت هست که هرگاه خشک شود جانوري بوجود مي آورد که شبيه به پشه است . برگ سبز دردار را اگر بپزند خوردني است . خاصيت :قبض است و زداينده . پوست و بيخش نيز تقريباً همين خاصيت را دارد . آرايش : رطوبت غوزه دردار صورت را جلا مي دهد .پوستش با سرکه برص را از بين مي برد . زخم قرحه :پوست دردار را بر جاي ضربه و بر زخم ها ببندند سودمند است . همچنين برگ ، پوست و شکوفه اش داروي زخم هاست . چيزي آرد مانند از پوسته اش پراکنده مي شود که آن هم براي زخم ها مناسب است ، ساييده پوست و آن گردي که از پوستش بر مي خيزد علاوه بر به هم آوردن زخم ،مانع سرايت زخم هاي پليد مي شود ، به ويژه اگر با هم وزن خود انيسون پخته معجون شود بسيار مؤثرتر است . مفاصل :آب پز بيخ و برگش را بر استخوان شکسته بمالند مفيد است . اندام هاي دفعي : پوست آن را پخته يا با آب سرد بخورند بلغم را بيرون مي آورد . درونه عبارت است از قطعات چوبي و ريشه اي به اندازه بندهاي انگشت و کوچک تر ، با درون سفيد وبيرون خاکي رنگ که سخت و سنگين است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :باد را پراکنده مي کند . سينه : قلب را توان مي بخشد و بهترين داروي خفقان است . اندام هاي دفعي : بادهاي زهدان را از بين مي برد . زهرها :خوردنش يا با انجير ضماد شود پادزهر کژدم و رتيل ، ساير سم هاست . دراج پرنده اي است مشهور .گوشت دراج از گوشت کبک و انواع کبوتر بهتر است . از گوشت تذرو معتدل تر ، لطيف تر ، خشک تر و از آن گرمي اش کمتر است . سر : گوشت دراج مغز را افزايش مي دهد و هوش را فزوني مي بخشد . اندام هاي دفعي : گوشت دراج در زياد نمودن آب پشت بسيار مؤثر است . درخت غار برگ و دانه غار به منظور دارويي بکار مي رود . دانه اش از همه اجزاء آن دارويي تر است . مزاج :گرم و خشک . مفاصل :در علاج سستي پي و فلج و دهان کجي مفيد است . سر :ساييده اش عطسه آور است . اندام هاي غذا :داروي ورم هاي کبد و طحال است . در علاج قولنج سودمند است . دند دند چيني مانند پسته و دند کنار آبي مانند کرچک سرخ نقطه هاي سياه دارد . دند هندي از دند چيني کوچک تر و از ساحلي بزرگ تر است . مغزش گرد رنگ مايل به زردي است . خاصيت عجيبي دارد .مغز دند در رستنگاه خود باقي مي ماند ولي در غربت بتدريج کاهش مي يابد تا به کلي نابود شود . نوع چيني آن بهتر ، قوي تر و نوع هندي آن در درجه دوم است . دند ساحلي بد و در تأثير کند است ، افسردگي و شکم درد و پيچش روده مي آورد . بايد دند را با آهن شکست و نبايد بر آن لب زد چون رنگ لب را مي برد و لکه سفيدي مانند برص بوجود مي آورد .بعد از آنکه پوست را شکستند زبانه اي پديد مي آيد باريک به وزن نيم حبه ، بايد آن پوستک زبانه را انداخت و مغز را بدست آورد .مزاج :بسيار گرم آرايش :اگر دند را در آب خيس کنند تا نرم شود و با آن آب استفراغ کنند سياهي مو را نگه مي دارد . مسهلي است بسيار قوي و رطوبت و سودا و بلغم داخل مفاصل را بيرون مي آورد . دود گوهري است خاکي و لطيف .دودها در گوهر متفاوتند ، چون از گوهر خاکند هم خشکي مي دهند و هم اندکي گوهر آتشي دارند . قوي ترين دودها به ترتيب اولويت : دود قطران ، دود قيرتر ، دود ميعه = استرک ، دود مر ، دود کندر و دود بر درخت سقز . خاصيت : رساننده و تحليل برنده . چشم :دود کندر و دود ثمر درخت سقز از داروهاي چرک چشمند و نمي گذارند مو از چشم درآيد .آماس و سرخ شدن پلک را علاج مي کنند . داروي خوره چشم و رطوبت هايي است که با رمد نباشد . جوش هاي چرکين اشک ريز را مداوا مي کنند . دوسر اين گياه برگش به برگ گندم شبيه است ، ليکن از برگ گندم نرم تر است . تخمش دو يا سه پرده دارد . چيزي مو مانند بر آن هست . از تخمش افشره مي گيرند و نگاه مي دارند که از خود گياه بهتر است . مزاج : گرم و خشک خاصيت : گدازنده و خشکاننده است . دمل و جوش :ورم هايي را که در راه سخت شدن هستند نرم مي کند و از سفت شدن باز مي دارد . آرايش :کم بودن مورا شفا مي دهد . چشم :داروي (غرب ) است . ذيحه و خرم دارويي است ايراني و آن را ذيحه و خرم گويند . اندام هاي سر :براي حافظه ، ذهن و هوش سودمند است . «ر » رازيانه تخمش به تخم کرفس مي ماند . مزاج :رازيانه بياباني بسيار گرم و خشک تر از کاشتني آن است . خاصيت :بند آمده را باز مي کند . چشم :رازيانه و به ويژه شيره اش ديد را قوي مي کند . سينه :رازيانه سبز و به ويژه کاشتني با ترنجبين شير پستان را افزايش مي دهد . اندام هاي غذا :با آب سرد بخورند براي دل بهم آمدن و التهاب معده را مفيد است . اندام هاي راننده :رازيانه و به ويژه بياباني اش سنگ را خرد مي کند . تب ها :در علاج تب هاي مزمن مفيد است . زهرها :پادزهر نيش حشرات است . بيخش را بکوبند و برگزيده سگ هار بمالند مفيد است . رته فندق هندي است و ثمري دارد به بزرگي فندق . مزاج :گرم و خشک ورم :با سرکه بر خنازير بمالند مفيد است . قرحه :داروي گري و خارش است . مفاصل :بادآزار دهنده ي پشت را از بين مي برد . سر :در علاج سردرد ، بيهوشي ، گيجي ، صرع ، ديوانگي و ماليخوليا سودمند است .بايد آن را به بيني بکشند . چشم :افشره و به ويژه افشره قسم کوچکش را در چشم بکشند ، در علاج آب چشم مفيد است . اگر با آب مرزنگوش به بيني بکشند چشم درد (سبل )و تيرگي چشم را علاج مي کند .با سرمه به چشم بکشند براي لوچ خوب است . سينه :در معالجه ذات الجنب سرد ، برنشيت ، سرفه مزمن و خون برآوردن مفيد است ، زيرا نوعي گيرندگي دارد . اندام هاي غذا :در علاجي قي و اسهال شديد مفيد است و معده سرد را سر حال مي آورد . اندام هاي راننده :خوردنش درد زهدان را درمان مي کند . از محلولش بردارند حيض را ريزش مي دهد . اگر افشره اش را بخورند علاوه بر راه انداختن حيض مراره سودايي و بلغم و مواد آبکي و صفرا را بدون هيچ فشاري بکلي از بدن بيرون مي ريزد و تا حدي است که برص و يرقان و لکه هاي سياه پوست و غيره را نيز شفا مي دهد و قولنج را تحليل مي برد . تب ها :در علاج تب ها مفيد است . زهرها : پادزهر نيش کژدم و رتيل است . روناس تلخ است و با ملايمت مي زدايد . آرايش :با سرکه مخلوط باشد و به پوست بمالند بيماري ويروسي لک و پيس سفيد و آثار زشت پوست را مي زدايد . مفاصل : با عسلاب بخورند در علاج بيماري اعصاب و فلجي که زيان به حس رسانيده مفيد است . اندام هاي غذا : ثمرش را با اسکنجبين خورند علاج ورم طحال است ، کبد را مي پالايد و طحال کبد را تقويت مي کند . اندام هاي راننده :در ادرار بول چنان قوي است که شايد خون با بول بيرون بريزد.کسي که اين دارو را مي خورد بايد هر روزه تن خودرا شستشو دهد .روناس را بردارند حيض را ريزش مي دهد . زهرها :شاخ و برگش پادزهر حشرات موذي است . روغن نيازي به تعريف ندارد . روغن کرچک وروغن ترب يک تأثير دارند و هر دو گدازنده هستند .روغن کرچک از روغن ترب قوي تر و روغن ترب از روغن کرچک گرم تر و شبيه روغن زيتون کهنه است . مزاج :روغن ترب گرم و خشک است . روغن سوسن و ياسمن گرم و خشک هستند . روغن گزنه ، کاجيره و نرگس گرم و تر هستند . روغن هيري ، حب البان و بادام تلخ تر هستند . روغن شاخه تاک و روغن گل وسيب در سردي رساني و قبضي بهم نزديکند و روغن به هم همين حال را دارد . روغن بابونه حرارت معتدل دارد و روغن شبت شبيه آن است و گرم تر است. روغن نرگس در اثر بخشي شبيه روغن شبت است ليکن بويي تندتر از بوي روغن شبت دارد . روغن شبت با سر سازگار نيست . روغن بنفشه قبوضيت ندارد .ولي کمي سرد است . روغن سداب گدازنده است . خاصيت :روغن بادام و به ويژه بادام تلخ باز کننده است . روغن سيب و به هم قبض و هم سردي بخشند . روغن بابونه مسکن درد ، برنده غلظت ، تراکم و تحليل برنده بخار است . روغن سوسن ملين است .اندام ها را توان مي بخشد ، رساننده است و درد را تسکين مي دهد .روغن آس اندام ها را محکم مي کند ، از روغن «به » سردي بخش تر است و ماده هاي تراونده را باز مي دارد . روغن سداب همانند روغن غار باد را به کلي از بين مي برد ، از روغن غار گرمتر است و هر دو روغن بادشکن و مسکن درد هستند . روغن کوشنه در تغيير دادن حالت وبايي مفيد و بوي ديک و هوا را خوش مي گردانند . آرايش :روغن غار علاج کم بودن مو است . روغن آس ريشه مو را محکم مي کند و تقويت مي دهد و سياه مي گرداند . روغن کوشنه جواني مو را نگه مي دارد . روغن بادام و مخصوصاً بادام تلخ که با عسل باشد ، همراه بيخ سوسن و موم گداخته چين و چروک و لکه هاي سياه و سفيد و غيره رادرمان مي کند . اگر پخته روغن بادام را بر سر بمالند شوره و سبوس را علاج مي کند . روغن کرچک لکه هاي سفيد و سياه را مداوا مي کند . روغن شنبليله علاج بد رنگي است و به ويژه اگر در پيرامون چشم پديد آيد . دمل و جوش : روغن بادام علاج آماس دردناک و روغن سوسن سخت شده هاي کهنه را مي گدازد و از بين مي برد . زخم و قرحه :روغن کرچک علاج جوش هاي غليظ و گري است . روغن شنبليله سعفه را از بين مي برد . روغن آس در مداواي زخم مفيد است . روغن کوشنه در کمترين وقت گري و خارش را بر طرف مي سازد . مفاصل :روغن بادام در احساس درد و سوزش مفيد است . روغن بابونه رفع خستگي مي کند . روغن سوسن و روغن شبت هم رفع خستگي مي کنند و هم در سرمازدگي مفيدند . سر :روغن بادام داروي سردرد ، تپش و وزوز و سوت داخل گوش است . روغن بادام تلخ فايده هاي بسيار دارد و بسيار لطيف است . اکثر فايده اش در مداواي گرفتگي و وزوز گوش است . روغن گل در علاج التهاب دماغ بسيار مؤثر است . ورم هايي را که در حال پيدايش هستند باز مي دارد . تقويت مغز مي کند ، هوش را افزايش مي دهد و مزاجش نزديک به معتدل است . روغن غار و روغن سداب سردرد مزمن را از بين مي برند . روغن شنبليله شوره سر را درمان مي کند . روغن کرچک در علاج قرحه سر ، ورم هاي سر و درد گوش مفيد است . اندام هاي غذا :روغن بادام براي طحال خوب است و براي معده خوب نيست ، زيرا معده را سنگين مي کند . اندام هاي دفعي :روغن گزنه و روغن کاجيره شکم را روان مي سازند . روغن گل اگر با ماده اي برخورد کند که نياز به لغزانيدن داشته باشد مسهل است و در حالت اسهال مراره اي قبض است . روغن کرچک مسهل است و کرم کدو را بيرون مي آورد . روغن بادام در معالجه درد گرده ، بند آمدن بول ، سنگ و درد مثانه ، زهدان و خفگي زهدان سودمند است . روغن سوسن زايش را آسان مي کند .خوردن يا وارد کردن مانند(آمپول)درد زهدان را بر طرف مي نمايد و در همه اين حالات روغن شنبليله همان تأثير را دارد و علاوه بر سختي زهدان زخم هاي دروني آن را نيز از بين مي برد و زايمان سخت را آسان مي کند . روغن کرچک در علاج ورم هاي مقعد ،به هم آمدن زهدان و برگشته شدن آن سودمند است . تب ها :روغن بابونه در علاج تب هاي دراز مدت از روغن گل مفيدتراست .روغن شبت در مداواي تب لرزه بسيار خوب است . روغن در رسانيدن نرم کردن ،سستي دادن ، از کره قوي تر است و ساير کارهاي کره را انجام مي دهد . مزاج : گرم و تر است . خاصيت :در تن هاي سخت بي اثر است و در بدن هاي نرم و متوسط در نرمي و سفتي رسانندگي و گدازندگي دارد . ورم هاي بيخ گوش را نرم مي سازد . سر :ورم پشت نازک اندام ها را علاج است . سينه :روغن به تنهايي و به ويژه اگر با عسل و شکر و بادام تلخ همراه باشد ، بلغم و مواد ناسازگار سينه را بيرون مي آورد و سينه را نرم نگه مي دارد . بادام را که نوعي قبوضيت دارد اگر با روغن بخورند ملين است . ممکن است قبضي آورد و ممکن است ملين باشد . زهرها : خوردن روغن در رفع گزند سم خوردگي مفيد است . روغن زيتون پرمايه روغن زيتون را در آوندي مسين اما مس قبرسي بريزند و بر آتش بگذارند که آنقدر بجوشد تا مانند عسل پرمايه گردد کار افشره فليزهره را مي کند و از آن بهتر است . سر :اگر آن را با آبغوره بپزند تا ببندد و بر دندان کرم خورده بگذارند آن را بر مي کند . چشم : گاهي با داروهاي ترکيبي چشم بکار مي رود . اندام هاي راننده :تا کهنه تر باشد براي اندام هاي دروني بهتر است . وارد کردن به نفع معده و زخم زهدان است . مفاصل :روغن زيتون غليظ شده نو که نپخته باشد ، سائيده اش را بر نقرس بريزند مفيد است و درد مفاصل را از بين مي برد . ريحان گياهي است مشهور و دو نوع دارد . اندام هاي راننده :ريحان در بادکردگي معده مفيد است . ريحان را بکوبند ، روغنش را بگيرند ، روغن مرهم کنند و بر بواسير بمالند مفيد است . ريحان سليماني اين گياه در کوههاي اصفهان پيدا مي شود و شبيه به شبت سبز است . خاصيت :لطيف و خشکاننده است . ورم :با سرکه بر باد سرخ و ورم بلغمي مي مالند و برگ و روغنش نيز داروي ورم بلغمي است . قرحه :با سرکه بر قرحه ساري بمالند مفيد است . مفاصل :بر نقرس بمالند سودمند است . سر :در علاج کج دهني مفيد است . اندام هاي راننده :با روغن گل بردارند درد زهدان تسکين مي يابد . زهرها :بر نيش کژدم بمالند خوب است . ريحان کوهي همان حوک مشهور است .روغن ريحان کوهي و روغن مرزنگوش داراي نيروي مشابه هستند ، ليکن از مرزنگوش ضعيف تر است و در آن نيروهاي مخالف هست . مزاج : گرم و خشک است . خاصيت : هم قابض است و هم مسهل ، زيرا خود به خود قابض است ليکن گاهي با خلطي بر مي خورد که براي بيرون آمدن آمادگي دارد خلط را بيرون مي راند که در اين صورت بايد مسهل باشد .گدازنده ،رساننده و بادزا است . زود مي گندد و خلط بد و سودايي به وجود مي آورد . تخم بادروج داروي سودا است . دمل و جوش:اگر همراه سرکه وروغن گل بر ورم هاي گرم بمالند مفيداست. سر :چکانيدن افشره اش در بيني خون دماغ را متوقف مي کند . به ويژه اگر از افشره آن و سرکه آب انگور کهنه و کافور فتيله بسازند علاوه بر در علاج خون دماغ براي سنگيني گوش مفيد است . در بعضي از مزاج ها عطسه آور و در برخي مسکن عطسه است . چشم :ضماد آن پريدن پلک چشم را از بين مي برد . خوردن آن تم چشم مي آورد ، زيرا مرطوب است . تبخير و در چشم کشيدن افشره اش ديد را تقويت مي کند . اندام هاي تنفسي :توان بخشي قلب است . شش و سينه را مي خشکاند . در حالت خون برآوردن دارويي خوب است و شير را به راه مي اندازد . اندام هاي غذا : دير هضم است ، زود مي گندد ، براي معده بد است . قابض است و اگر با خلطي برخورد کند که آمادگي بيرون آمدن داشته باشد مسهل خلط است .مدر بول است . مضر معده است ، تخمش داروي بي اختياري ادرار است . زهرها :بر جاي نيش زنبور و کژدم بگذارند پادزهر است . ريوند چيني به عقيده بعضي ريوند بيخ بهمن و ره آورد چين است و به مملکت ما مي آيد . خاصيت :گوهر درختش ترکيبي از آبي و هوايي و کمي خاکي تلخ دارد . آرايش :اگر با سرکه بياميزند و بر پوست بمالند لکه هاي سياه و اثرهاي ماندگار بر پوست را مي زدايد و ماده بوجود آورنده لکه ها را بيرون مي دهد . ورم :با بعضي از داروهاي تر ضماد شود و بر ورم گرم بگذارند مفيد است . قرحه :با سرکه مخلوط شود و بر پوست بمالند داروي بيماري ويروسي است . مفاصل :در افتادن و ضربه خوردن بسيار مفيد است . اندام هاي غذا :در علاج درد و ناتواني کبد ، معده ، درد باطني و سکسکه مفيد است . اندام هاي راننده :علاج فساد معده ، پيچش و درد روده ، ديزانتري و درد کبد ، آبدان و زهدان و خونريزي است . تب ها :در علاج تب هاي دايم و نوبتي مفيد است . زهرها :پادزهر نيش حشرات است . ريس همان درخت عرعر است و دو نوع مي باشد : بزرگ و کوچک و به زالزالک مي ماند اما از آن سيه فام تر و داراي بوي خوش و تند است . از حيث شکل ظاهري دو نوع است :در يکي از آنها برگها شبيه برگ سرو ، بسيار خاردار و در جهت پهنا بيشتر از درازا گسترش مي يابند . در نوع ديگر برگها شبيه درخت گز و مزه آن مانند مزه برگ سرو است وليکن خشک تر و کمي گرم تر از آن مي باشد . خاصيت درماني :بسيار تحليل برنده است چنان که خشکاننده و گزنده است و در پنهاني قابض . آن را در مرهم هاي گرمي بخش و عطر بکار مي برند و بيشتر در روغن افشره اضافه مي کنند . زخم ها و قرحه ها :گرد ريس را در خوره مي پاشند و اگر با عسل همراه باشد در مداواي قرحه عفوني مفيد است .از سرايت دمل و جوش جلوگيري مي کند و زخم هاي سياه شده را از بين مي برد . گاهي از آن ضماد درست مي کنند و اين ضماد زخم را التيام نمي بخشد زيرا گزنده و بسيار گرم و خشک است و کارش فقط خشکاندن است و بس . اندام هاي سر :اگر ميوه ريس را در روغن کنجد و در ملاقه آهنين آنقدر بجوشانند تا ميوه سياه رنگ گردد و آن را در گوش بچکانند بسيار مفيد خواهد بود . اندام هاي دفعي : اگر کسي آن را بخورد بول وي خوني مي شود و حيض را روان مي سازد . استنشاق دود ريس و استعمال شياف آن نيز همين تأثير را دارد . ريواس گياهي است که بهاران بر کوهساران مي رويد . مزاج : سرد و خشک . خاصيت :خاموش کننده گرمي ، بندآورنده خونريزي ، تسکين دهنده گرمي . ورم :در علاج طاعون مفيد است . چشم : افشره اش را در چشم بکشند ديد را قوي مي کند . اندام هاي راننده :در اسهال صفرايي مفيد است . تب ها :در حصبه و آبله و طاعون سودمند است . «ز » زاج ها بر چند نوعند :سفيد ، سرخ ، سبز ، زرد ، قلقديس ، قلقند ، زاج سوري ، قلقطار که از زاج زرد است . زاج سبز مصري از قبرسي قوي تر است . مزاج : گرم و خشک است . خاصيت : همه زاج ها سوزنده هستند و خشک ريشه بوجود مي آورند .دمل و جوش:زاج زرد در علاج باد سرخ و ورم هاي مسري مفيد است. زخم و قرحه :همه انواعش در علاج گري تر و سعفه مفيدند . از آنها فتيله بسازند و در ناصور فرو برند درد و سوزش را بر طرف مي کند . مفاصل :با زاج سوزي و خمر حقنه کنند علاج بيماري اعصاب است . سر :زاج عموماً و به ويژه زرد آن بازدارنده خون دماغ است . همه انواعش داروي خوره و ورم هاي بد لثه هستند .فتيله را به زاج آغشته کنند ، به عسل بمالند و در گوش چرکين وريمي فرو کنند گوش خوب مي شود. اگر گرد زاج را در گوش فوت کنند باز مفيد واقع خواهد شد . گرد زاج خوره دندان را متوقف مي سازد . زاج سرخ که به سوري مشهور است دندان هاي لق را محکم مي کند . مرهمي که با زاج و به ويژه با زاج سرخ باشد خوره دهان و بيني و چرک دهان و بيني را از بين مي برد . چشم :زاج عموماً و بخصوص زاج زرد سختي و زبري پلک چشم را درمان مي کند . اندام هاي تنفسي :شش را مي خشکاند و بعيد نيست که انسان را هلاک کند. زهرها :از آنجا که ريه را مي خشکاند مي توان آن را از سموم شمرد . زاج سبز مزاج :گرم و خشک خاصيت :خشکاننده و سفت کننده است . بدن را متراکم مي کند و خورنده است .گيرندگي و سوزندگي دارد . زخم و قرحه :داروي ناصور بيني است . سر :خون دماغ را قطع مي کند ، اگر زاج سبز را در آب حل کنند و از اين محلول يک قطره در بيني بچکانند تنقيه سر مي کند .زاج سبز يکي از داروهاي خوب پالايش گوش است و درد سرد گوش را درمان مي کند و کرم گوش را مي کشد . اندام هاي راننده :با عسل بخورند کرم و کرم کدو را از بين مي برد . زهرها :پادزهر قارچ سمي است . زاج زرد مزاج : گرم و خشک خاصيت : بسيار سوزنده ، خشکاننده و بند آورنده خونريزي ها است . سوخته اش خشکاننده تر ، کم آزارتر ، بسيار گيرنده و بسيار گرم است . ورم و جوش :مخلوط زاج زرد و آب گشنيز را بر پوست بمالند مورچگي و باد سرخ را درمان مي کند . زاج زرد را بر قرحه پليد و ساري بپاشند مفيد است . گوشت زائد را مي سوزاند و کبره بر زخم مي گذارد . سر :داروي خون دماغ است . در علاج ورم لثه مفيد است . چشم :در سرمه مي ريزند ديده را جلا مي دهد و خلط جمع شده در پلک را رقيق مي کند . اندام هاي راننده :خونريزي زهدان را قطع مي کند . زاج بلوري انواع بسيار دارد :پاره پاره ، تر ، گوي آسا ، غلتان . مزاج :گرم و خشک خاصيت :بازدارنده ، خشکاننده و همه حالات خونريزي را بند مي آورد . آرايش :با آب زفت داروي شوره سر ، شپش ، بوي گند دهان و زير بغل است . زخم و قرحه : علاج قرحه و خيم و خوره زده است . سر :بر دندان بمالند درد دندان را تسکين مي دهد . زالزالک ديسقوريدوس گويد :زالزالک درختي است خاردار و برگش به برگ درخت « لوقوراشي » مي ماند . ميوه هاي کوچک سيب مانند دارد که از سيب کوچک ترند . رنگش سرخ و خوشمزه است و در هر يک از ميوه هايش سه هسته موجود است . مزاج :بعضي گويند سرد و تر است . خاصيت : قبض و از سنجد قبض تر است . صفرا را بر مي کند و در بند آوردن مواد مايع بدن از هر ميوه اي اثر بخش تر است . سر : مايه سردرد است . اندام هاي غذا : با معده ناسازگار است . اندام هاي دفعي : چون قبض است بول را بند نمي آورد . زردآلو مزاج : گرم و تر است . روغن هسته اش گرم و خشک است . خاصيت : خلط زردآلو زود مي گندد . اندام هاي غذا : کمپوت زردآلو رفع تشنگي مي کند . زردآلو از شفتالو براي معده بهتر است . اندام هاي دفعي :هسته زردآلو داروي بواسير است . تب ها : از آنجا که بزودي در معده فاسد مي شود تب ها به دنبال دارد . ليکن خوشاب زردآلوي خشکيده در تب هاي گرم سودمند است . زردچوبه مزاج :گرم و خشک خاصيت :بسيار زداينده است . سر :ماليدنش درد دندان را آرام مي کند . چشم :افشره اش آب و سفيدي جلو چشم را مي زدايد و در تقويت ديد بسيار مؤثر و مفيد است . اندام هاي غذا :داروي يرقان است . زرشک دو نوع زرشک است : نوعي جلگه اي که گرد و سرخرنگ است و ديگري ريگي يا کوهي که سياهرگ و مستطيل مي باشد.سياه از سرخ قوي تر است. سرد و خشک و شربت آن در برکندن صفرا بسيار مفيد است . دمل و جوش :ضمادش را بر دمل هاي گرم گذاشتن بسيار مفيد است . اندام هاي غذا : معده و کبد را نيرو مي دهد و در رفع تشنگي بسيار مفيد است . اندام هاي دفعي : شکم را بند مي آورد ، از خراش روده جلوگيري مي کند ، نوشيدنش براي قطع سيلان رطوبت هاي مزمن رحم بسيار مؤثر است . مي گويند اگر زن باردار چوب زرشک را سه بار به شکم بزند ، يا شکم را با زرشک بپوشاند سقط جنين مي کند . از خونريزي هاي زيرين جلوگيري مي کند . زرنيخ گوهري است کاني که به رنگهاي سبز و زرد و سرخ يافت مي شود . هر آنچه صاف و بي آلايش است و به آساني سائيده گردد و بوي کبريت دهد بهترين نوع آن است . مزاج : گرم و خشک خاصيت : همه انواع زرنيخ سوزنده هستند . ولي زرنيخ سرخ رنگ از زرنيخي که قلقديون مي نامند بهتر است . آرايش :مو را مي سترد . آن را در مداواي کم مويي با صمغ صنوبر مي آميزند . زخم و قرحه :زرنيخ را با پيه بر زخم ها مي گذارند . دمل و جوش :زرنيخ آميخته با پيه و چربي داروي گري ، سعفه تر و گنديگي است و پوست را مي سوزاند . اگر زرنيخ آميخته با پيه و چربي داروي گري ، سعفه تر و گنديگي است و پوست را مي سوزاند . اگر زرنيخ را با مّر مخلوط کنند و بر تن بمالند شپش را ريشه کن مي کند ، لکه هاي خوني را از بين مي برد و اگر با زفت باشد در دفع شپش مفيد است ، اثر ناخن ها را از بين مي برد . سر :مرهمي که از آن مي سازند و به ويژه اگر از زرنيخ سرخ باشد خوره و زخم بيني و دهان را شفا مي دهد . نفس کش :با عسل آب جوشانيده يا عسل آب معمولي بنوشند چرک و ريم بدن را مي زدايد . اگر با صمغ صنوبر تبخير کنند در سرفه مزمن و بر آوردن چرک و ريم مفيد است . گاهي زرنيخ را در حبوب ضد برونشيت بکار مي برند . اندام هاي دفعي :با روغن گل مخلوط شود جوش و بواسير مقعد را شفا مي دهد . زهرها : بالا آمده آن بوسيله ي حرارت سم است . زعفران بهترينش زعفراني است که تر و تازه و خوشرنگ و داراي بوي تند و خوش باشد و بر موي برگ آن اندکي سپيدي باشد . پر مايه و درست باشد ، زود رنگ دهد ، چسبنده نباشد و خرد نگشته باشد . مزاج :خشک و گرم خاصيت :قبض ، گدازنده ، و به سبب قبوضيتي که دارد پزاننده و چسبنده است . گرماي معتدل دارد و باز کننده است . عفونت را مي زدايد و درون را تقويت مي کند . آرايش :خوردن زعفران رنگ و رو را صفا مي دهد . دمل و جوش : ورم را مي گدازد ، بر باد سرخ بمالند مفيد است . سر : سردرد مي آورد ، به سر زيان مي رساند ، داروي ورم گرم داخل گوش است . چشم : ديده را جلا مي دهد ، اشک ريزي را منع و تيرگي چشم را بر طرف مي کند . با به چشم کشيدنش کبودي چشم که از بيماريها پيدا شده علاج مي شود . سينه : شادي افزا و توان بخش قلب است . بيماراني که از التهاب حجاب حاجز و پيچش شکم رنج مي برند زعفران يا روغن آن را بو کنند به خواب مي روند .نفس روان مي شود و ابزار تنفسي را نيرو مي بخشد . اندام هاي غذا : دل بهم آور است . مخالف ترشي است که اشتها را در معده بر مي انگيزد و از اين رو زعفران اشتها را از بين مي برد . کبد و معده را تقويت مي کند . معده را دباغ مي دهد و قبض مي گرداند . براي طحال خوب است . اندام هاي دفعي : شهوت انگيز است . ادرار بول کند . زعفران را با موم يا زرده تخم مرغ و دو چندان روغن زيتون مخلوط کنند در علاج سخت شدن زهدان و بهم آمدن دهانه ي آن و قرحه هاي پليد زهدان مفيد است . زايمان را آسان مي کند . زهرها :اگر سه مثقال را يک مرتبه بخورند از شادي سکته مي کنند و مي ميرند . زغال اخته (مران ) ميوه درختي است بسيار گس مزه . خاصيت :گيرنده و خشکاننده است . زخم و قرحه :سوخته پوستش را در آب بريزند و بر گري چرکين بپاشند سودمند است . اين ميوه تا حدي گيرنده است که زخم هاي وخيم را بهم مي آورد . زهرها : افشره زغال اخته را با آب انگور کهنه بخورند يا از افشره اش ضماد سازند و برمار گزيده بگذارند پادزهر است . گويند اگر کسي آرد اره چوب زغال اخته بخورد مي ميرد . زفت زفت دو نوع است : يکي آبي ، سياه و مايع که از تيره قير است و در مرهم ها بکار مي رود . ديگري بياباني و کوهي است و شيره درخت ينبوت و ساير درختهاي صنوبري مي باشد . اين شيره اول تر است و بعد که مي پزند خشک مي شود . اما اکثر زفت نباتي از درخت ينبوت به دست مي آيد که آن را (قضم قريش )هم مي خوانند . روغن زفت تقريباً مانند قطران است . خاصيت :خلط هاي غليظ را مي پزاند .زداينده و گرمي بخش است . ترش بيشتر رساننده و خشکش بيشتر خشکاننده است و در مرهم ها بکار مي رود . آرايش : سفيدي ناخن ها را مي زدايد . خون را به سوي اندام ها جذب مي نمايد ، اندام ها را فربهي مي دهد و به ويژه اگر مکرر آن را بر اندام بچسبانند و هر باريکه يک دفعه و بزور آن را بر کنند . زفت را براي علاج ترک پا و ساير ترک ها بکار مي برند .ضمادش در کم مويي مايه رويش مو مي گردد . دمل و جوش : زفت و به ويژه زفت تر ورم سخت را نرم مي کند . با آرد جو بر خنازير گذارند مفيد است . زفت را با کبريت يا پوست درخت ينبوت مخلوط کنند سرايت عارضه مورچه را باز مي دارد و در علاج غده ها مفيد است . زخم و قرحه :علاج قوباء است . از زخم هاي گود گوشت بر مي آورد ، به ويژه اگر با کوبيده کندر و عسل باشد در باز روياندن گوشت مؤثرتر است . زفت تر و زفت خشک هر دو در تنقيه چرکهاي پليد قرحه اثر دارند . براي خشکانيدن زخمها زفت خشک مؤثرتر است . مفاصل : در مداواي ورم ماهيچه سودمند است . سر : خشک و ترش رويشگاه مژه ها را استوار مي کند در رويش مژه کمک مي نمايد و بيماري (دمعه ) را شفا مي دهد . زخم چشم را بر طرف مي سازد و ديد را تقويت مي کند . سينه : زفت و به ويژه اگر همراه بادام و شکر باشد در معالجه سرفه سرد و خشک ، سينه پهلو ، ذات الريه و برآوردن خون مفيد است . زفت رساننده است و اگر با روغن بادام باشد پخته گرداننده تر شود . اندام هاي دفعي :ملين است و زيادش مسهل .در علاج ورم گرم و سخت روده ، زهدان و بيضه ها وارد کردن به بدن(آمپول-شياف... ) با آن سودمند است .از داروهاي زخم دهانه مثانه به شمار مي آيد . ترک هاي کنار مقعد را زفت بمالند خوب مي شود . زهرها :در برابر زهرها مقاومت مي کند و بر مارگزيده مالند مفيد است . زنجفيل ديسقوريدوس گويد :رنگ آن مايل به سپيدي است ، مزه اش به مزه فلفل مي ماند و بوي خوش دارد .زنجفيل ريشه گياهي است که آن را مي خشکانند . مزاج :گرم و خشک است و رطوبتي زائد دارد که سبب زياد شدن آب پشت مي شود . خاصيت : گرماي زياد دارد ، گرمي بخش قوي ، ملين ، نرم کننده و بادشکن است . سر :هوش و حافظه را زياد مي کند ، رطوبت هاي اطراف سر و گلو را مي زدايد . چشم :خوردن يا در چشم کشيدن آن تيرگي چشم رادرمان مي کند . اندام هاي غذا :هاضم است و سرماي کبد و معده را سر حال مي آورد . شهوت انگيز ، ملين و ملايم است . زهرها :پادزهر حشرات موذي است . زنجبيل بياباني بيخ گياهي است شبيه به مشک زمين چين و از سرزمين چين مي آيد . ليکن از مشک زمين کلفت تر ،کم بوتر و رنگش خاکي است . مزاج : گرم و خشک است . خاصيت : بادشکن است . آرايش : چاقي مي آورد . بوي آب انگور کهنه و سير و پياز را از بيني مي برد . سينه :شاد کننده قلب است . اندام هاي غذا :استفراغ را باز مي دارد . بندآورنده ي شکم ، و از بين برنده باد رحم است . زهرها :پادزهر حشرات موذي و در اين زمينه بسيار مفيد است . زنبق (ايرسا ) منظور از ايرسا ريشه سوسن آسمانگون است . سوسن آسمانگون گياهي است داراي ساقه هاي متعدد که گل آن به رنگهاي گونه گون است . سفيد ، زرد ، آسماني ، بنفش و از اين رو آن را ايرسا ناميده اند که به معني رنگين کمان است . ساقه هاي ايرسا بندبند ،برگش باريک است و اگر کهنه شود کرم مي زند . ديسقوريدوس گويد :برگ ايرسا به برگ سوسن بياباني مي ماند ، ليکن از آن بلندتر و بزرگتر است . ساقه آن گلي مي دهد که برگها همديگر را مي پوشانند (پر برگ )و به چندين رنگ در مي آيند . قسمي به زردي مايل و ارغواني هستند و قسمي به رنگ آسمانند و از اين اختلاف رنگ آن را رنگين کمان مي گويند . ساقه هايي سخت و خوشبوي دارد و بايد بعد از چيدن در سايه گذارند و به رشته کتان بکشند . خاصيت درماني :گرمي بخش ، لطافت آور ، رساننده ، بازکننده و تنقيه کننده است .اگر افشره اش را در عسل آب حل کنند . بلغم غليظ را تنقيه مي کند و بيرون مي راند . آرايش :زنبق به تنهايي و همراه خربق که اندازه باشد در زدودن لکه هاي سياه و کک و مک سودمند است . دمل و جوش :سائيده آن سفت شدگي ها ، ورم هاي غليظ ، خنازير و جوش هاي پليد را درمان مي کند . زخم و قرحه :در مداواي قرحه هاي پليد مفيد است ، ناصورها را بهم مي آورد و حتي اگر گرد آن استعمال شود گوشت را باز مي روياند و استخوانها را با گوشت سالم مي پوشاند . مفاصل : با روغن زيتون خستگي را از بين مي برد . اگر با سرکه خورده شود در علاج ترنجيدگي و گسستگي ماهيچه ها سودمند است . اندام هاي سر :خواب آور است . سر درد مزمن را از بين مي برد . گاهي آن را روغن گل محمدي و سرکه براي رفع سر درد مي آميزد ، زنبق خود به خود علاج سر درد است . عطسه آور است . آب پز آن را در دهان گردانند درد دندان تسکين مي يابد . روغن زنبق با سرکه صداهاي گوش را خاموش مي کند و نزله هاي مزمن را قطع مي کند . روغن زنبق بوي بد بيني را از بين مي برد و پخته آن نيز همين را انجام مي دهد . از چرک زخم ها جلوگيري مي کند . چشم : اشک آور است . اندام هاي تنفسي و سينه :در مداواي درد پهلو ، ذات الريه ، تنگ نفسي ، خناق ، خفگي ، سرفه و به ويژه سرفه اي که از رطوبت غليظ باشد سودمند است . از آنجا که بسيار لطافت بخش و بازکننده است ، زائده هاي بند آمده درد سينه را بيرون مي برد . اندام هاي غذا :خوردن سرکه و زنبق که با هم باشند درد سرد کبد و طحال را تسکين مي دهد و به ويژه براي طحال بسيار مفيد است . خوردن يا مالش آن در علاج استسقا سودمند است . اندام هاي دفعي :دهانه بواسير را باز مي کند . پيچش شکم را از بين مي برد .آب عشق و خواب جواني ديدن را قطع مي نمايد . زنبق و آب انگور کهنه مدّر حيض است . در حالت سخت شدن زهدان و دردهاي سرد زهدان بايد در آب پز زنبق بنشينند. اگرزن باردار زنبق و عسل را شياف کند سقط جنين مي کند . روغن زنبق براي زهدان مفيد است .اگر زنبق کهنه را خرد کنند و در عسل بريزند و بخورند زرداب و مراره و بلغم را خارج مي سازد . تب ها :روغن زنبق را از بين مي برد و علاج تب و لرز است . زهرها :اگر همراه سرکه خورده شود پادزهر هر سمي است . زنگي دارو گويند گياهي است که در سنگلاخ هاي کم آفتابي مي رويد . مزاج : گرم و خشک است . خاصيت : لطيف و تحليل برنده است . اندام هاي غذا : براي طحال بسيار مفيد است . برگ آن را در سرکه بپزند و مدت چهل روز با سکنجبين بخورند درد طحال را به کلي از بين مي برد . زنگي دارو در تسکين سکسکه و علاج يرقان سودمند است . سنگ گرده و آبدان را خرد مي کند و بيرون مي ريزد . گويند اگر زنان ، زنگي دارو را به خود ببندند مانع بارداري مي شود . زوفرا ديسقوريدوس گويد :زوفرا درختي است که در مملکت «لنفوربا »در کوهي به نام «قابيس »که اين کوه نزديک مملکت مصر است يافت مي شود. ساقه هايش کوتاه و باريک و شبيه به ساقه شبت و گره دار است . برگش شبيه برگ اسپرک و از آن نرم تر است . بوي خوش دارد . سر ساقه اش باريک و پراکنده ، بر سر هر شاخه اي تاجي است که غلاف تخمي سياه ، کاوکي ، مايل به درازي و به تخم رازيانه شبيه و مزه تند و عطريني دارد . بيخش سفيد و به بيخ گاو شير شبيه است و بوي مطبوعي دارد . مزاج :گرم و خشک است . خاصيت : بادشکن و گرمي بخش است . اندام هاي غذا :هاضم خوراک و در علاج ورم هاي بلغمي معده و باد معده مفيد است . چشم :تخم و ريشه آن چشم را جلا مي دهند و تيرگي چشم را از بين مي برند . زخم و قرحه :علاج درد گري و خارش است . بيخ و تخمش در خشکانيدن آب پشت تأثير فيجن را دارد و اگر خورده شود بول و حيض را روان سازد.اگر زن بيخ آن را فرزجه کند حيض روان مي شود. زهرها :خورده شود يا ماليدني باشد پادزهر کژدم و حشرات موذي است زوفاي خشک گياه زوفاکوهي يا کاشتني است . مزاج :گرم و خشک خاصيت : همچون مرزه لطيف است . آرايش : خوردنش رنگ را زيبا مي کند . ماليدنش لکه هاي صورت را علاج مي کند . دمل و جوش : اگر شربت آن خورده شود ورم هاي سخت را فرو مي نشاند. سر:آب پزش با سرکه درد دندان را تسکين مي دهد . بخار پخته آن با انجير را در گوش بريزند صداي گوش را مي خواباند . چشم :مي پزند و بر چشم ضماد مي کنند .طرفه (نقطه خوني چشم ) و خون خشکيده زير پلک را علاج مي کند . سينه :زوفا و آب پزش با انجير و عسل در بيماري سينه ، برنشيت ، سرفه ، مزمن ، ورم هاي سخت و بلند نفسي مفيد است . غرغره نمودن با آب پز زوفا در علاج خفگي شکم مفيد است . اندام هاي غذا : ضمادش که با انجير و بوره باشد داروي طحال است . خوردن شربت زوفا براي طحال و استسقا مفيد است . اندام هاي دفعي :بلغم و کرم ها و کرم کدو را بيرون مي آورد . اگر با کرويا و زنبق باشد بسيار مسهل است . زهره گياهي است که برگهايش عدسي و شاخه هايش پايا و کم برگ است . بيخ باريک دارد .در شوره زارهاي گرم و آفتابي مي رويد و در مزه اش شوري احساس مي شود .نوعي ديگر از اين گياه هست که به هميشه بهار شبيه ، رنگش ارغواني و از آن ديگري خوش رنگ تر است . زهره اولي زخم را بهم مي آورد و بيرون ريختني ها را نرم مي نمايد . زهره دومي با سکنجبين خورده شود داروي صرع است . زهره النحاس خاصيت : خورنده و با سوزش است . زخم و قرحه :گوشت زائد را مي خورد . سر :دارو و خشک کننده قرحه گوش است .سفيد آن را بسايند و در گوش دمند ، کري کهنه را از بين مي برد .در علاج ورم هاي بالاي دهان و زبان کوچک مفيد است . اين دارو را از جمله داروهاي خشک کننده بواسير و زخم هاي مقعد بشمار آورده اند . زيتون درختي است تنومند که در برخي از سرزمينها مي رويد . از زيتون روغن مي گيرند . روغني که از زيتون نارسيده گيرند نامش زيت انفاق است و آنچه از زيتون رسيده و ميانه رسيده و نارسيده به دست مي آيد زيت است و بس .روغن را از زيتون کاشتني و از زيتون وحشي مي گيرند . روغن زيتون اگر کهنه باشد در ضمادها تأثير روغن کرچک و روغن ترب و روغن سياه دانه دارد .ليکن از آنها گرم مزاج تر است و کنشش تقريباً آنهاست . بهترين روغن زيتون که براي تندرستان مفيد باشد روغن زيتون نارسيده است. مزاج :روغن زيتون نارسيده سرد و خشک است . خاصيت :همه نوع از روغن زيتون تن را توان مي بخشد ، جنبش را زياد مي کند و پالاينده است . آرايش :برگ زيتون وحشي براي کژدمه داروي خوبي است و بر تن بمالند بازدارنده عرق است . روغن زيتون وحشي در بسياري از کنش ها با روغن گل برابر است .روغن زيتون وحشي مو را نگه مي دارد و نمي گذارد زود سفيد شود اما به شرطي که هر روز استعمال شود . دمل و جوش :ضماد زيتون وحشي در علاج باد سرخ و بيماري مفيد است.ورم گرم را مي گدازد .چوب تر زيتون را آتش بزنند ،خونآب هايي که از آن مي تراود داروي گري و قوباء است . زخم و قرحه :روغن زيتون نارسيده وحشي در علاج قرحه تر ، قرحه خشک ، و گري مفيد است . برگ زيتون وحشي داروي باد سرخ ، بيماري مورچه ، جوش هاي مسري ، جوش هاي پليد ، جوش هاي چرکين و شري است . سوختگي را با زيتون پرورش يافته در نمک آب ضماد کنند تاول نمي زند ، و چرک پليد را مي زدايد . مفاصل : حقنه با آب زيتون نمک سرد ـ زيتون شور ـ داروي بيماري اعصاب است . روغن زيتون شسته داروي درد پي بيماري اعصاب است . کساني که نقرس دارند با روغن زيتون کهنه جاي نقرس را بمالند مفيد است . سر : برگ زيتون را در آب غوره بجوشانند تا در پرمايگي چون عسل شود ، بر دندان کرم خورده بگذارند دندان را بر مي کند . روغن زيتون وحشي در علاج سر درد همانند روغن گل است . افشره زيتون وحشي را خشک مي کنند ، از آن قرص مي سازند و نگه مي داريد ، رطوبت هاي گوش را درمان مي کند . مزمزه کردن با روغن زيتون وحشي خونريزي لثه را باز مي دارد و دندانهاي لق را استوار مي سازد . انگم زيتون وحشي را اگنه دندان کرم خورده کنند مفيد است . روغن زيتون بهترين معالج درد گوش است . برگ زيتون ساييده براي از بين بردن جوشهاي زبان و دهان مفيد است . چشم : روغن زيتون کهنه (شش ساله را )در چشم بکشند تيرگي چشم از بين مي رود .غليظ شده رسوبي آن ضمن داروهاي چشم است . سينه :بخور کردن زيتون سياه همراه هسته اش علاج برنشييت و بيماريهاي شش است . اندام هاي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3470]
-
گوناگون
پربازدیدترینها