واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: رجا نیوز و بررسي بند بند پيروزي ديپلماتيك ايران در بيانيه تهران در بند 5، ايران آمادگي خود را براي به امانت گذاشتن 1200 كيلوگرم اورانيوم 3،5 درصد خود را در تركيه آنهم با نظارت ايران و آژانس بر نگهداري ايمن از اين مواد، اعلام كرده است. آيا با فراهم شدن مجموعه تضمينهاي عيني، حركت در مسيري كه منجر به تهيه سوخت رآكتور تهران ميشود،تعهد يكطرفه است؟ مضاف بر اينكه امريكا در نامه 2009 خود به ايران و سپس اظهارات نماينده آن در وين (اكتبر 2009) به هيچوجه زير بار اين مسئله نميرفت و تأكيد داشت ايران بايد اورانيوم را به روسيه تحويل دهد و اساساً حرفي از كشور ثالث نبود. احسان صالحي در «رجا نیوز» طی مطلبی با عنوان "بررسي بند بند پيروزي ديپلماتيك ايران در بيانيه تهران" نوشت: چند ماه بيشتر از دولت نهم نگذشته بود كه يوشكا فيشر وزير امور خارجه آلمان در اولين دور از مذاكرات با تيم جديد هستهاي در حالي كه تصور ميكرد كماكان ميتواند با ادبيات تعليق و تهديد ايران را به تعليق علمي و تكنولوژيكي درآورد در حضور خاوير سولانا و در پاسخ به اينكه مگر هدف از تعليق موقت، اعتمادسازي نبود و آيا فكر نميكنيد زمان كافي براي اين روند سپري شده باشد، با گستاخي گفت كه خير چه كسي گفته تعليق موقتي است، تعليق بايد دائمي باشد و در ادامه نيز بايد كليه فعاليتهاي هستهاي ايران تعطيل و تجهيزات تخريب شود. اين اظهارنظر البته در بسته پيشنهادي سال 84 به ايران نيز به نحو ديگري منعكس شد.به گزارش رجانيوز، اكنون پس از گذشت 4 سال و در شرايطي كه بيش از 7 هزار دستگاه در سانتريفيوژ نطنز فعال است، سايت فردو ايران در مرحله تجهيز قرار دارد، بيش از 2000 كليوگرم ذخيره اورانيوم 3،5 درصد در ايران موجود است، بياثر بودن قطعنامههاي شوراي امنيت در توقف ايران براي همه روشن شده است، جمهوري اسلامي پس از پيروزي در دوئل ديپلماتيك نيويورك، در تهران نيز طي نشستي سهجانبه به موفقيتي تاريخي دست يافت.اگرچه معدود افرادي مانند احمد توكلي كه عادت به اظهارنظرهاي شتابزده دارند، ادعا كردهاند اين توافقنامه! مصالح ملي را تأمين نميكند و در ادعاي جالبتري اضافه كردهاند كه ايران در اين توافقنامه تعهدات يك طرفهاي داده است.توكلي در حالي مسئولان را متهم ميكند كه گويا هنوز فرق ميان بيانيه (Declaration) و توافقنامه (Agreement) را نميداند. اما آيا ايران در همين بيانيه تعهدات يكطرفه داده است؟در بند يك اين بيانيه بند 4 NPTمورد تصريح قرار گرفته و در حالي كه 4 قطعنامه شوراي امنيت و قطعنامههاي شوراي حكام درخواست غيرقانوني تعليق كليه فعاليتهاي غنيسازي ايران را مطرح ميكنند، صراحتاً بر حق ايران درخصوص در اختيار داشتن چرخه سوخت هستهاي شامل فعاليتهاي غنيسازي تأكيد شده است. اين تعهد يكطرفه است؟در بند دو و سه، تهديد هستهاي براي كشور به يك فرصت تبديل شده است، يعني اگر تا پيش از اين، برخي تصور ميكردند موضوع هستهاي براي كشور يك تهديد است، اكنون از آن به مثابه يك فرصت استفاده ميشود. در بند 3 تصريح شده است: «معتقديم تبادل سوخت هستهاي بستري براي شروع همكاري در عرصههاي مختلف خصوصا همكاريهاي صلحآميز هستهاي شامل ساخت نيروگاه هستهاي و رآكتورهاي تحقيقاتي ميباشد.» اينكه در يك بيانيه رسمي كه مبناي توافقات آينده خواهد بود، تأكيد ميشود كه بايد براي ايران نيروگاه و رآكتور بسازيد، تعهد يكطرفه است؟در بند 4، براي اولين بار طي يك بيانيه رسمي تأكيد شده است كه در طول اين روند "از هرگونه تقابلي اعم از اقدامات، رفتار و بيانيههاي تهديد آميزي كه به حقوق و تعهدات هستهاي ايران تحت NPT لطمه ميزند، اجتناب گردد و همكاري هستهاي جايگزين آنها شود." اينكه طرفهاي مقابل ملزم ميشوند شاخ و شانه كشيدن و ادبيات تحريم و تهديد و قطعنامه را كنار بگذارندو به جاي رفتار تقابلي، تعامل را در پيش بگيرند، تعهد يكطرفه است؟در بند 5، ايران آمادگي خود را براي به امانت گذاشتن 1200 كيلوگرم اورانيوم 3،5 درصد خود را در تركيه آنهم با نظارت ايران و آژانس بر نگهداري ايمن از اين مواد، اعلام كرده است. آيا با فراهم شدن مجموعه تضمينهاي عيني، حركت در مسيري كه منجر به تهيه سوخت رآكتور تهران ميشود،تعهد يكطرفه است؟ مضاف بر اينكه امريكا در نامه 2009 خود به ايران و سپس اظهارات نماينده آن در وين (اكتبر 2009) به هيچوجه زير بار اين مسئله نميرفت و تأكيد داشت ايران بايد اورانيوم را به روسيه تحويل دهد و اساساً حرفي از كشور ثالث نبود.در بند 6، براي اولين بار از تعبير گروه وين براي كاستن از بار تعيينكنندگي گروه 1+5 استفاده شده و اساساًتوپ در اين بند در زمين گروه وين است. پس از نامه ايران به آژانس و اعلام آمادگي، امريكا، روسيه، فرانسه و آژانس بايد اين بيانيه را مورد تأييد قرار دهند تا مبناي توافقنامه كتبي باشد. اگر آژانس بخواهد اين بيانيه را تأييد كند يعني بايد در شوراي حكام به رأي گذاشته شود، رأي مثبت به اين بيانيه، يعني نقض قطعنامههاي قبلي شوراي حكام كه بر تعليق غنيسازي در ايران تأكيد داشت، چرا كه در بند يك اين بيانيه، حق فعاليتهاي غنيسازي ايران به رسميت شناخته شده است. همچنين در اين بيانيه هيچ صحبتي درباره تعليق فعاليتهاي غنيسازي 3،5 و 20 درصد ايران مطرح نشده است. آيا اين تعهد يكطرفه است؟در بند 7، گروه وين تعهد خود را به شرايط و مفاد اين بيانيه اعلام كرده است و در مقابل پس از بيان اينكه ايران 1200 كيلوگرم اورانيوم با غناي پايين را در تركيه به امانت ميگذارد، تأكيد شده است كه گروه وين بايد در طول ك سال 120 كيلوگرم مواد مورد نياز رآكتور تهران را به ايران تحويل دهد. اين تعهد يكطرفه است؟در بند 8، تأكيد شده كه حتي اگر به مفاد اين بيانيه بيتوجهي و بياحترامي شود، بايد اورانيوم با غناي پايين بدون هيچگونه پيش شرط و به سرعت به ايران تحويل داده شود، در همين بند مرجع تشخيص بيتوجهي و بياحترامي هم مشخص شده است: حسب درخواست ايران؛ آيا اين يك تعهد يكطرفه است؟در بند 9، ضمن اينكه براي ادامه مذاكره با 1+5 اعلام آمادگي شده، دستور كار مذاكرات نيز براساس مشتركات دو بسته پيشنهادي تعيين شده است. در بسته پيشنهادي ايران كه سال گذشته در آستانه نشست ژنو از سوي ايران تحويل نمايندگان 6 كشور شد، هيچ حرفي از موضوع هستهاي ايران نيست و اين، يعني ايران با 1+5 صحبتي درباره موضوع هستهاي خود ندارد، بلكه حاضر است راجع به مسائلي مانند خلع سلاح دارندگان سلاح هستهاي با آنها به گفتوگو بنشيند. اين دستاورد بزرگ و اذعان تركيه و برزيل بر آن در بيانيه تهران، تعهد يكطرفه است؟در بند 10 نيز رويكرد ايران در پيگيري حقوق هستهاي خود و حتي ساير كشورهاي عضو NPT سازنده دانسته شده و از پايبندياش به معاهده قدرداني شده است. در شرايط اتهامزني غرب عليه ايران، تأكيد بر حقانيت ايران آنهم از سوي برزيل و تركيه، در شرايطي كه بهويژه رئيسجمهور برزيل مستظهر به حمايت امريكا در اين مذاكره بود و وزير خارجه ايالات متحده در لفاظي دو روز قبل خود گفت اميدواريم ايران از اين فرصت استفاده كند، آيا يك تعهد يكطرفه است؟و در پايان اينكه، چرا آقاي توكلي كه هنوز فرق ميان توافقنامه و بيانيه و الزامات حقوقي ميان اين دو را نميداند، در حوزه سياست خارجي بيتخصص است و حتي حاضر نشده متن فارسي بيانيه را يك بار با دقت بخواند و پيروزي آشكار ايران را در بند بند آن مشاهده كند، به راحتي به خود اجازه ميدهد دستاورد بزرگ نمايندگان ملت ايران را تحقير كند؛ آنهم در شرايطي كه رسانههاي صهيونيستي نيز به اين دستاورد بزرگ پي برده و در حال سرزنش تركيه و برزيل هستند و لحن سرد امريكا و اروپا نيز نشان از شوك آنها از چيرهدستي ديپلماتيك ايران دارد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]