واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد کلان - عیسی کلانتری متوسط مصرف سرانه غذا در جهان با حدود 20 درصد رشد از 2360 کیلوکالری دهه1960 به حدود 2790 کیلوکالری درحال حاضر رسیده است ک ه بخش مهم ی از این بر اینست که این سرانه F.A.O. بهبود به کشورهای درحال توسعه باز می گردد. پیش بینی در سال 2050 به 3130 کیلوکالری خواهد رسید. همراه افزایش متوسط کالری رژیم غذایی نیز متحول و مصرف مواد با کیفیت بالاتر و گران تر نظیر گوشت، لبنیات و انواع میوه گسترش یافته است. افزایش قیمت های مواد غذایی به ویژه بعد از سال 2006 منجر به تعداد گرسنگان جهان F.A.O. به تشدید ناامنی غذایی در جهان گردید. طبق گزارش7 میلیون نفر افزوده شده و تعداد گرسنگان سال 2007 حدود 923 میلیون نفر برآورد شده است. بازار مواد غذایی در هر کشوری به دو عامل تول ی د داخل و حم ای ت از آن و توان واردات کسری آن جهت تنظیم بازار از خارج از کشور دارد. در کشور ایران هنوز ظرفیت تأمین و تولید بخش عمده ای از مواد غذایی مورد نیازجمعیت وجود دارد لیکن درآمدهای نفتی این قدرت را به دولت می دهد که در وارداتمواد غذایی سخاوتمندانه عمل نموده و حتی بیشتر از نیاز واقع ی وارد نمای د بگذریم از اینکه این واردات اضافی برای خود دولت باعث دردسر گردیده که بعضاً نمی دانند با این پدیده چه باید کرد. مهم ترین مسئولیت برای هر حکومتی در جهان تأمین امنیت غذایی مردم است و طبق تعریف امنیت غذایی عبارت است از« تأمین به موقع و کافی کالری و پروتئین مورد نیاز هر انسان در هر زمان و هر نقطه از کشور برای انجام فعالیت های مورد نظر». نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که درحال حاضر تولید بخش نسبتاً قابل توجهی از نیاز غذایی در داخل کشور و همزمان واردات گاه بیرویه و بیش از نیاز خوشبختانه کمبود در تأمین آن در کشور وجود ندارد. متأسفانه به علت فقر حاکم در دهک های پایین جامعه کشور، آنان قادر نیستند به اندازه کافی مواد انرژی زا و پروتئینی مورد نیاز را در طول روز مصرف نمایند و از این نظر گرفتار عواقب سوء تغذیه شده اند، که باید مسئولان کشور را به شدت مضطرب و نگران کند. گزارشات جهانی حاکی از آنست که در جهان غذا به اندازه کافی هنوز تولید می شود و پیش بینی سازمان خواربار جهانی و سازمان کشورهای OECDحاکی از آنست که تا سال 2019 یعنی در دهه دوم قرن جدید میلادی رشد تولید و رشد مصرف تقریباً هماهنگ خواهد بود و همچنین پیش بینی می شود که رشد قیمت ها نیز نسبت به دهه اول نسبتاً متعادل خواهد بود لیکن این امر را به مفهوم تقویت امنیت غذایی نمی توان تلقی کرد. اما در ایران وضعیت تغذیه مردم با همه جهان متفاوت است. طبق منحنی های رابطه سوء تغذیه با تأمین مقدار کالری روزانه برای هر فرد در هر کشور و وضعیت عدالت اجتماعی در کشورها، اگر در کشوری مثل ایران که حدود 3 هزار کیلوکالری انرژی در شبانه روز برای هر فرد (مجموعاً از تولید داخل و از واردات مواد غذایی) تأمین می شود اگر کشور بهترین شرایط و یا بدترین شرایط عدالت اجتماعی را داشته باشد باید سوء تغذیه بین 3 تا 7درصد باشد. با بررسی هایی که از آمار سالانه مرکز آمار و قدرت خرید دهک های مختلف و هزینه تخصیصی برای خرید انواع مواد غذایی و قیمت های مواد غذایی در بازار که در آنها مندرج است و از سوی محققان خانه کشاورز انجام یافته متأسفانه دست کم چهار دهک جامعه قدرت و توان مصرف پروتئین حیوانی مورد نیاز را به اندازه کافی ندارند که وضعیت دو دهک اول جامعه به شدت و خارج از انتظار بحرانی است. به مفهوم دیگر جایگاه سوء تغذیه مردم در ایران به جای حداقل 3 درصد و حداکثر 7 درصد در منحنی های استاندارد طبق آمار ارائه شده 20 تا 40 درصد سوء تغذیه وجود دارد. دلیل اصلی سوءتغذیه در ایران به رغم اشباع بازار های داخلی از مواد غذایی، ازیک سو گرانی بیش از حد مواد غذایی در کشور به رغم واردات فراوان و از سوی دیگر فقر و کمبود درآمد در دهک های پایین جامعه است. سیستم عرضه و تقاضا نیز کنترل کننده قیمت ها در سطح مصرف کنندگان نیست. قیمت ها در سطح عمده فروشی و خرید محصولات کشاورزی و غذایی از تولیدکنندگان تا حدود زیادی تابع تئوری عرضه و تقاضا است ولی این تئوری به دلایل مختلف از جمله واسطه های متعدد و صرفاً روی کاغذ در عمده فروشی ها (پس از خرید از تولیدکننده) و عدم نظارت در سطح توزی عکنندگان جزء به هیچ وجه کارایی لازم را نداشته است. دلیل دیگر گرانی مواد غذایی عدم سرمایه گذاری کافی و مناسب در سطح زیربناها و مدرنسازی به منظور افزایش تولیدات بخش کشاورزی است که هم سبب گران شدن قیمت های تمام شده در سطح مزرعه و واحدهای تولیدی شده به طوری که رقابت قیمتی را تقریباً در بازار های جهانی در اغلب قریب به اتفاق محصولات کشاورزی و غذایی از دست داده ایم و هم منابع پایه خود را به دلیل کمبود و نبود سرمایه در بخش به شدت در حالت فرسایش مشاهده می کنیم. وضعیت تغذیه و بازار مواد غذایی در ایران به رغم تأمین کافی مواد غذایی به شدت متلاطم و غیرقابل کنترل شده است که دلایل اصلی آن همان گونه که اشاره شد نداشتن سیاست های نظارتی و رها شدن بازار ازیک سو و از سوی دیگر فقر حاکم بر دهک های پایین جامعه که توان خرید و مصرف مواد غذایی عرضه شده با قیمت های بسیار بالا را ندارند که این وضعیت قابلیت تداوم را نداشته و حکومت و دولت بای د به شدت نگران تأمین امنیت غذایی جامعه ازیک سو و افزایش ثروت کشور و درآمد خانوارهای دهکهای پایین را از سوی دیگر جزء اصلی ترین سیاست های خود تلقی نماید وگرنه عواقب ادامه وضعیت موجود امنیت ملی کشور را تهدید خواهد نمود. رئیس خانه کشاورز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]