واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مرگ و دوشیزهشعر غنایی آلمانشاعرانی که در این مجموعه گرد آمده اند به شاعران غنایی آلمان موسوم هستند که در غنا بخشی ساختار و وزن شعر آلمانی کوشیده و گاه به تاسی از شعر بومی و آهنگ های عامه و تاثیر پذیری از شعر های کلاسیک یونانی و شعرهای خاور دور و حتی در مقاطعی از غزل فارسی به توسعه شعر غنایی آلمانی همت ورزیده اند . این شاعران سده های آغازین شعر آلمان را آفریده اند . اینان به رغم تمایل شدید به فرم غنایی، همواره در برابر شرارت های اجتماعی و جنگ ها برشوریده اند و با تمایل به شعر سیاسی ، در فراهم آوردن نوعی آزادی خواهی تلاش کرده اند . ماتیاس کلودیوسMatthias Claudius(1740-1815)از جمله شاعرانی است که توجه بسیاری به مذهب دارد. تصویرپردازی و پرداختن استعاره از خصلت های شعر اوست . مفهوم مرگ در آثارش نمود آشکار دارد و به مرگ به مثابه یک دوست می نگرد.
مرگ و دوشیزهدوشیزه:دور شو، آه، دور شوای استخوان وحشی!من هنوز جوانم ، نزد عزیز دیگری بروو به من دست نزن!مرگ:دستت را به من بده، تو شکلی ظریفو زیبایی!من دوست توام و به تنبیه تو نیامده امشادمان باش! من وحشی نیستم!تو باید به آرامی در آغوشم به خواب بروی! فردریش هولدرلینFriedrich holderlin(1843-1770)وی شاعری ست کلاسیک با فرم آزاد و با درون مایه های یونانی. اغلب شعرهای وی انعکاسی از تمایلات احساساتی با هارمونی واژگانی است . گاه زبان و مفهوم شعرهایش خواننده را سخت درگیر خود می سازد و این شاید به دلیل روح و ذهن طغیانی و جنون آمیز وی باشد .
ترانه سرنوشت تو آن جا در روشنایی گام بر می داریبر زمینی نرم ، ارواح مقدس!نسیم روشنی بخش الهی به نرمی لمس ات می کند.همچون انگشتان نوازنده ی زنیکه تارهای مقدس را .رها از تمامی سرنوشت ، همچون طفلی خواب آلودآن ها را در بهشت می دمد:معصومانه محافظت کرددر غنچه ای خردروح شانهماره شکوفه می دهد و چشمان مقدس شانزلالی جاودانهبه صلح دوخته می شوداما تقدیر ما چنین استتا به هیچ ماوایی بیارامیمانسان شکیباناپدید می شود و فرو می افتدبی هراسساعتی در آیندههمچون آب سرازیر می شوداز صخره ای به صخره ایمیان سال ها، سرازیر به سمتینامعلوم. هنریش هینهHeinrich heine)1856-1779)وی پس از گوته، مطرح ترین شاعر آلمانی در خارج کشور است . از جمله شاعران رمانتیک در آلمان به شمار می آید که به سنت های رمانتیکی توجه بسیار دارد. در اشعارش از کلمات بی نهایت متداول و معمولی با بهره مندی های سیاسی اجتماعی از آن ها سود می جوید.
ای کاش تمام ترانه هایم ...ترانه هایم به تمامی ای کاشبه گل های خرد می مانست :بفرستمتا محبوب قلبم ببویدشان .ترانه هایم به تمامی ای کاشبه سان بوسه هایی شیرین بودند:تا پنهانیبه گونه ی کوچک معشوقم بفرستم.ترانه هایی به تمامی ای کاشهمچون دانه های کوچک بودندتا از آن خوراکی لذیذ می پختم. استفان گئورکStefan George(1933-1868)او رفرمی در شعر آلمان در حیات بخشی هنر پس از پارناسیس ها و سمبلیست ها پدید آورد . درعین حال همواره به عاشقانه سرایی توجه خاصی نشان می داده است . وی همچنین در پی غنا بخشی به زبان شاعرانه در شعر آلمان بوده است .
تو لطیف و نابی همچون شعله ای تو لطیف و نابی همچون شعله ای تو همچون صبح روشن و تردیتو غنچه شکوفا بر شاخه غروریهمچون بهاری پنهان و آشکاربر چمنزاران آفتابی کوهستان با منیچراغ بر گذرگاهم می افروزیتو باد سردی، دم آتشینیتو آرزو و خیال منیبا هر دم هوا فرویت می برمبا هر جرعه تو را سر می کشمتو غنچه ی شکوفا بر شاخه ی غروریهمچون بهاری پنهان و آشکارتو لطیف و ناب همچون شعله ایتو همچون صبح روشن و تردی. هرمان هسهHermann Hesse(1962-1877)وی یکی از سه نفر برندگان جایزه ی نوبل آلمان است . هسه در شعر آلمان بیشتر به عنوان سراینده ی نوعی شعر فلسفی شهرت دارد . از این جهت وی تحت تاثیر جنبش فلسفی رمانتیک آلمان از جمله گوته و نیچه و همچنین دیگر فلاسفه اروپایی است. من عاشق زنانممن عاشق زنانی هستم که هزارانسال پیششاعران در ترانه هاشان ستوده اند.من عاشق شهرهای بدون حصارمسوگوار کاخ خای سلطنتی کهنمن عاشق شهرهایی هستم کهبر خواهند خاستآن گاه که هیچ کس امروز برزمین زندهنیست. ... محمد صادق رئیسیتهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی – بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]