واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > صنعت - اسحاق جهانگیری به شخصه فکر میکنم آن فرصت کوتاهی که در وزارت معادن و فلزات بودم که البته دامنه کارش محدودتر بود فرصت خوبی ایجاد کرد تا بیشتر به صنعت نزدیک شوم. من به طور قطع تفکر توسعه داشتم واین تفکر زمانی که به وزارت صنایع رفتم، تبدیل به برنامه شد. همین جا میخواهم اعترافی داشته باشم مبنی براین که روند اصلاح فکری من ودوستان من درمورد مقولههایی مثل توسعه در میانههای دهه 60 ودر مجلس شکل گرفت. ما وقتی اوایل انقلاب در مجلس حضور پیدا کردیم مثل همه نیروهایی که از پشت میزهای دانشگاه و سنگرهای انقلابی بیرون آمدیم و مسئولیتهای مهم را بر عهده گرفتیم، به شکلی دیگر فکر میکردیم. درمجلس، در دورهای کوتاه، همه ما به واقعیتها پی بردیم و فکرخود را درمورد توسعه، عدالت، رشد ودیگر مفاهیم اقتصادی اصلاح کردیم. درمجلس سوم نشان دادیم که خیلی از ذهنیتهایی که قبلا داشتهایم اگرچه مبتنی بر عدالت خواهی وانسان دوستانه است اما روشهایی که درادبیات ما برای دست یابی به آن وجود دارد، دستیابی به آن را غیر ممکن میکند. این جا بود که دیدیم سرمایه گذاری خارجی ضرورتی انکار ناپذیر است. بنابراین اگر در سالهای اولیه انقلاب نسبت به سرمایه گذاری خارجی ودرمجموع مقوله سرمایه داری موضع میگرفتیم، بعدها که با واقعیتهای اقتصاد مواجه شدیم، سعی کردیم آرام آرام، این مواضع را کنار بگذاریم. در مجلس سوم روی همین موضوع با تیم اقتصادی دولت اختلاف پیدا کردیم شد اما آقایهاشمی که آن روزها رئیس مجلس بودند جلسه حکمیت برگزار کردند. کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یک طرف نشست نمایندههای اقتصادی دولت هم یک طرف نشستند ما تأکید داشتیم که برای تأمین منابع مالی مورد نیاز، چارهای نداریم جز این که از منابع خارجی استفاده کنیم اما دوستان ما در دولت مخالف بودند. درنهایت نظر ما رای آورد و در برنامه اول گنجانده شد. این سیر اصلاح تفکر یا حداقل به سمت توسعه رفتن از همان مجلس شکل گرفته بود. زمانی که در وزارت معادن و فلزات بودم، یک مقدار به دلیل مسئولیت مستقیمی که داشتم بیشتر حساس شدم و به این نتیجه رسیدم که موانع توسعه درکشور ما زیاد است که از باورهای غلط واندیشههای ما آغاز وبعد تا محدوده مشکلات ساختاری راهم شامل میشود. حتما کار ما ایراد دارد که پس از 40سال تلاش برای توسعه صنعتی، هنوزدر مباحث مقدماتی مانده ایم درحالی که کشور کره که همزمان با ایران، توسعه صنعتی را آغاز کرد، درحال حاضر فاتح بازارهای جهانی است وما هنوز داریم بحث میکنیم که توسعه صنعتی خوب است یا نه. وقتی ما درایران، خودروسازی را شروع کردیم، در کشور کره هم آغاز شد. وقتی ما کشتیسازی را آغاز کردیم، کره هم آغاز کرد وقتی ما بورس تهران را افتتاح کردیم، کره هم بورس سئول را راهاندازی کرد حالا چه شده که ما صدها کیلومتر از کره عقب افتاده ایم؟ به نظر من دو عامل اصلی دلیل عقب ماندن ایران از چرخه توسعه صنعتی است یکی این که سیاست گذاری صنعتی متناسب با توسعه اقتصادی ومتناسب با ظرفیتهای کشور اتفاق نیفتاده است. دوم این که سیاستهای تعیین شده حتی در یک دولت، پایدار نمانده ودائم تغییر کرده است. این که یک دولت به طور کامل سیاستهای تصویب شده در دولت قبل را تغییر میدهد، نوعی آفت برای برنامه ریزی است. گاهی حتی در یک دولت میبینیم که با تغییر وزیر، کل سیاستهای وزارت خانه تغییر میکند. در کشورهایی که توسعه صنعتی به خوبی پیش رفته، هیچ دولتی، سیاستها را تغییر نداده مگر زمانی که نیاز به این بوده است که تغییر کلی در سیاستها ایجاد شده وبه و به طور مثال، پارادایم غالب، تغییر کند. چه در شرق آسیا به عنوان پیش قراولان اصلی توسعه صنعتی چه کشورهایی که در آمریکای جنوبی قرار داشتند مثل برزیل، آرژانتین، این طرف مثل هنگ کنگ، کره اخیرا هم مالزی این ویژگی را داشتند. دراین کشورها حتی اگر گروهی با کودتا قدرت را در دست گرفتهاند، بازهم سیاستها را تغییر ندادهاند. اعتقادشان این بوده که تغییر این سیاستها به زیان اقتصاد است. درحالی که ما این گونه نبوده ایم وروی حرفمان پایدار نمانده ایم. ما اگر با رئیس دولت قبلی مشکل داشتیم، دلیلی ندارد سیاستهای خوب دولت او را تغییر بدهیم. به همین دلیل است که در سیاستهای اقتصادی کشور ما، نوعی زیگزاگ دیده میشود. مثل دورتسلسل میماند که میدانید، باطل است. مثل همین یارانهها که دولت فعلی جسورانه اجرایش کرده اما در دولت قبل، به این دلیل که اصلاحطلبان برنامهاش را نوشته بودند، به طور کامل کنار گذاشته شد. بماند که در برنامه چهارم قرار بود 10 تا 20 درصد افزایش قیمت داشته باشیم اما دوستان ما موضع گیری کردند اما بعد از یک دوره پنج ساله خودشان به این نتیجه رسیدند که باید این سیاست را خیلی رادیکال ترانجام بدهند. این زاییده چه بوده؟ به نظر من بخش اصلیاش زاییده این بوده است که دولتها بینیاز از مردم بودهاند دولت به منابع عظیم نفت دسترسی دارد و با این منابع احساس میکند که این مردم هستند که به او نیازدارند. مردم هستند که باید بیایند از او رانت بگیرند. مردم چیزی به دولت نمیدهند که دولت را پاسخ گو کند. وزیر اسبق صنایع و معادن /36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]