واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > انتخابات - از نظر امام خمینی، انتخاب، حق است یا تکلیف؟ اسد جلالی: میتوان در بررسی و واکاوی مبحث انتخابات، دو رویه را در پیش گرفت: نخست آن که مانند گروهی از پژوهشگران حوزه فلسفه سیاسی، انتخابات را پدیدهای پویشی و فرآیندی دانست که در پی تحقق خواستها و مطالبات مردم است. دوم آنکه مانند برخی دیگر به تئوریهای حقوقی باور داشت و انتخابات را تجلی اراده عمومی مردم برای تثبیت نهادهای مدنی دانست. نویسنده کوشیده است موضع امام خمینی (ره) را در این باره ـ با ارجاع به دو مفهوم « حق» و «تکلیف» ـ به اجمال تشریح کند.تاریخ معاصر ایران از پی پیروزی انقلاب مشروطه، حضور نهاد و فرآیند تازهای را در زیست سیاسی ایران ثبت کرد: انتخابات. مردم ایران با پیروزی انقلاب مشروطه، هر دوره پای صندوق رأی میرفتند و نمایندگان مجلس شورای ملی را انتخاب میکردند. روحانیت شیعی ایران، همواره، نقشی فعال و تأثیرگذار در تحولات جامعه مدنی ایران ایفا کرده است. واکنشهای این نهاد سنتی جامعه مدنی ایران، در قبال انتخابات و حضور نفوس عادی مردم در تعیین سرنوشت ملت، البته ابعاد و وجوه مختلفی داشته است. از جمله، میتوان بررسی کرد، روحانیت شیعی ایران، از کنش «انتخاب کردن»، چه تفسیری به دست داده است. مطابق فلسفه سیاست و حقوق غربی، هر فرد یا هر شهروند، «حق» دارد که در انتخابات مختلف سیاسی و اجتماعی شرکت کند. در این سامانه نظری مدرن که محصول آموزههای عصر روشنگری است، از آنجا که فرد، حاکم و مسلط بر حیات و سرنوشت خصوصی و عمومی خویش است، بنابراین حق دارد، بخشی از این سرنوشت را با شرکت در انتخابات مختلف رقم میزند. اساساً حق مدرن برای هر فرد، مبتنی است بر تسلط هر فرد بر هویت و سرنوشتش.اما سنت نظری فقهی شیعیان ایران، اساساً تا پیش از مشروطه، با پدیده انتخابات مواجه نبود. اما پس از ظهور این نهاد سیاسی- اجتماعی، آنچه از این منظر مهم مینمود، تفسیری بود که موقعیتهای اجتماعی و مدنی مهمی همچون روحانیت شیعی، خوانین محلی و. . . از کنش انتخابکردن به دست میدادند. مطابق آموزههای فقهی شیعه، بسیاری از کنشهای اجتماعی افراد به ویژه در قبال تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی، جنبه تکلیفی دارد؛ مثلاً مطابق این سنت فقهی، حاکمان حقی بر ما دارند که از جمله اطاعت از آنها بوده است و ما نیز حقی بر حاکمان. اما وقتی با ابزارهای مطالعاتی و نظری امروزی به این حقوق سنتی مینگریم، متوجه میشویم آنچه در این آموزهها «حق» نامیده میشود، همان «مسئولیت» یا «تکلیف» است تا اینکه نشان اختیار یا آزادی اراده فرد باشد.امام خمینی از خرداد 42، عملاً رهبری قیامی اعتراضی علیه تمامیت نظام سلطنتی را برعهده گرفت و نقش و تأثیر سیاسی پررنگی بر تاریخ معاصر ایران گذاشته است. به همین سبب، بررسی دیدگاه وی از کنش انتخاب کردن میتواند دریچهای مناسب به این بحث باشد.نخستین رویارویی جدی ایشان با حکومت محمدرضا شاه به لایحه شوراهای ایالتی و ولایتی بازمیگردد که ضمن آن، زنان، حق رأی و حق انتخاب شدن یافته بودند. امام و بسیاری از روحانیونی که به غیراسلامی بودن این لایحه انتقاد داشتند، اعتراض گستردهای را دامن زدند که به عقبنشینی دولت اسدالله علم از این لایحه منجر شد.بدیناعتبار، اگرچه امام و روحانیت برجسته آن زمان بر محدود ساختن دامنه اختیار انتخابات به مردان تأکید داشتند، اما نکته اینجاست که امام دلیل اصلیاش را برای اعتراض به این لایحه، مضموناً چنین بیان فرمودهاند: «در آن زمان، مردان ما هم در واقع حق رأی نداشتند، ولی حکومت شاه میخواست با اعطای حق رأی به زنان، عوامفریبی و از زنان استفاده ابزاری کند». این موضع سیاسی امام خمینیره در آغاز دهه 40شمسی، نشان از این دارد که ایشان کم و بیش، رأی دادن را یک حق و نه تکلیف میدانند. حقی که در واقع نظام پهلوی، آن را با برگزاری انتخاباتی فرمایشی، از بسیاری سلب کرده بود. امام خمینیره پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حق رأی زنان، مخالفتی نکردند. عدم مخالفت ایشان با حق رأی زنان در دوره جدید، ثابت میکرد ایشان، در خلال اعتراض به لایحه ایالتی و ولایتی، هرگز در حقداشتن افراد برای رأی دادن، محدودیت و ایرادی نمیدیدهاند. استقرار نظامی که به اسلام و شرع اسلامی، متکی است و خصوصاً، جایگاه جدید امام خمینی و فقهای شیعه در نقش رهبری و هدایت این حکومت، نکات دیگری را در ارتباط با شرکت مردم در انتخابات مختلف پیش کشیده است. امام در دوران حیاتشان، بارها تأکید داشتند که شرکت مردم در انتخابات، علاوه بر این که یک حق است، «وظیفه شرعی» است. برخی از مفسران، اعتقاد دارند امام با این تأکیدات، دستکم در زمانه استقرار حکومت اسلامی، به تکلیف بودن انتخاب نظر داشتهاند. اما سیره امام خمینیره نشان میدهد که ایشان شرکت در انتخابات را نه فقط یک تکلیف، بلکه حق مردم هم میدانستند.برای درک این نکته باید توجه داشت که امام در جایگاه جدید رهبری، سعی داشتند پایههای نظامی که با آن انقلابی گسترده و مردمی، شکل گرفته است، هرچه بیشتر مشروع و مردمی باشد. تأکید چند باره امام بر لزوم شرکت آحاد مردم در انتخابات گوناگون، نشان از آن داشت که یک رهبر حکومت، مردم و تابعان حکومت را به شرکت در انتخابات فرامیخواند. حتی اگر امام در این «فراخوان»، اشارهای به ابعاد شرعی و مذهبی وظیفه شرکت در انتخابات داشته باشند، این وظیفه شرعی با انگاره سنتی تکلیف عبادی مذهبی سراپا متفاوت است؛ چراکه نظرات امام اینبار از چارچوب دولتی صادر میشد که دولت ملی (nation-state) ایران بود. اگرچه سخنان و فراخوان امام برای شرکت در انتخابات درونمایههایی شرعی و سنتی داشته است، اما در فرم مدرن و جدید دولت قرار گرفته بود. این فرم تازه، با تعبیر سنتی از تکلیف همخوانی ندارد، بلکه نقش تدابیر ملی و فراگیری را ایفا میکند که در پی تعمیق پایههای مشروعیت دولت مستقر است.پیشتر گفتیم که بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی و آمریکایی نیز، برای افزایش مشروعیت مردمی دولتهایشان، شرایط مالیاتی و... برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات قائل شدهاند. دعوت شرعی امام از مردم در مقام رهبر یک حکومت، برای شرکت در یک انتخابات در کنار چنین تدابیری باید درک شود. همچنانکه امام نیز هرگز به اجبار فیزیکی کسی برای شرکت در انتخابات نظر نداشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]