واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دعا بفرمایید!
«دعا» دست نیازی است که انسان خالصانه به سوی معبود دراز میکند؛ آنگاه که انسان به تناسب تنگنا و موقعیت خویش در میماند. کسانی در دعا گشایش روزمره در زندگی میخواهند و کسانی که بخشش میطلبند؛ اما کسانی هم هستند که تقرب میجویند و از خدا، خدا را میخواهند. باید در نظر داشت که دهنده بیمنت هم اوست و تنوع خواستهها فرقی نمیکند. مهم این است که شخص خدا را میخواند و به او به عنوان معبودی رئوف پناه میبرد.شاید کسانی بپرسند که خدایی که صاحب ملک هستی و ناظر و حاضر بر عالم آفرینش است و نیازهای هر انسانی را میداند، دیگر چه نیازی به دعای بندگان دارد؟ در جواب باید گفت که این درست است که خداوند قبل از این که کسی از او بخواهد، به او بخشیده است، اما باید توجه داشت که الطاف خداوند نیز خاص و عام دارد. رحمت عام خداوند شامل تمام موجودات عالم هستی میشود، ولی هر کس را که بخواهد مشمول رحمت خاص خویش میکند. به بیانی سادهتر اگر چه خداوند به واسطه موهبت عقل، کلید گشایش بسیاری از امور را در اختیار انسان قرار داده است و انسان میتواند با تکیه بر دانش خود اموری را برای خویش هموار سازد، اما شاهکلیدی هم نزد خود نگه داشته است، تا هر کس که خواهان آن بود، بر او ببخشاید.از منظری دیگر شاید دعا طریقی باشد برای یافتن آن سرچشمه نور و آن نفخه روح که خداوند در انسان دمید و به عبارتی نوعی نزدیک شدن به خدا و یافتن او در درون خویش است؛ زیرا که او از رگ گردن به انسان نزدیکتر است و بین انسان و قلبش واقع شده است. این نگاهی عارفانه است به دعا و «بابا افضل کاشانی» چه زیبا گفته است: ای نـسخـه نــامــه الهــی کـه تــویی وی آیـنـه جــمــال شاهــی کــه تویی بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی و شاید این شاهکلیدِ توانایی، همان باشد که دانشمند و فیلسوف مشهور، هگل، گفته است «انسان با اعتقاد به خدا ... و از یگانگی ذات خود با خدا، خویشتن را توانا میسازد.»دعا بر روح و جسم افراد نیز تأثیر دارد. دعا کردن، فعل و انفعالاتی در بدن ایجاد میکند و به نوعی با آزادسازی انرژیهایی در بدن، جسم و جان را به آرامش میرساند. امروزه روانشناسان به این موضوع پی برده و دعا را به عنوان یکی از گزینههای خویش برای رساندن فرد به آرامش حقیقی در نظر گرفتهاند. همچنین دعا در کاهش استرس و ناراحتیهای روانی تأثیر بهسزایی دارد.«دعا» دست نیازی است که انسان خالصانه به سوی معبود دراز میکند؛ آنگاه که انسان به تناسب تنگنا و موقعیت خویش در میماند. کسانی در دعا گشایش روزمره در زندگی میخواهند و کسانی که بخشش میطلبند؛ اما کسانی هم هستند که تقرب میجویند و از خدا، خدا را میخواهند.یکی از منشأهای دعا که از دیرباز وجود داشته، ترس است؛ ترس از حوادث، بلایا و انواع گرفتاریهای دیگر. انسانهای اولیه به نیرویی ماورایی پی برده بودند اما آن را به عنوان خدا نمیشناختند، بلکه به عنوان نیروهای قهریهای مانند رگبار و رعد و برق، خشکسالی و ... میشناختند که پس از آن همین اندیشهها سبب پیدایش خدایان گوناگون در مذاهب غیر آسمانی و اولیه بشر شد؛ مانند خدای باد، خدای جنگ و ... تا آن که با رسالت پیامبران آسمانی، انسان توانست معبود و معشوق حقیقی خویش را باز یابد و او را بالاتر از آن چه که هست، ببیند و به او پناه برد.
دعا امری ازلی ـ ابدی است. به عبارتی دیگر قدمتی به قدمت تاریخ انسان دارد و تا ابد نیز انسان همواره به آن نیازمند است. نخستین کسی که رو به درگاه خدا آورد و دعا کرد، حضرت آدمابوالبشر(ع) بود. به روایتی او پس از هبوط در غربت زمین، دست نیاز به سمت خداوند دراز کرد، و مورد عنایت دوباره قرار گرفت و مژده بهشت، و بشارت بخشش به او رسید در آیه 37 سوره بقره آمده است: «پس آدم از خدای خود کلماتی آموخت که آن کلمات سبب پذیرفتن توبه او شد.»آری، هر کدام از پیغمبران به تناسب موقعیتی که دارند، کلماتی از خدا میآموزند و با همان کلمات رو به درگاه احدیت دعا میکنند. این یک امر طبیعی است که هر کس با زبان خویش در موقعیتهای مختلف از خدا درخواست چیزی میکند. این موقعیت بارها برای هر یک از ما نیز پیش آمده است. امر دعا کردن و درخواست از خداوند در سورههای مختلفی وجود دارد. خداوند خطاب به رسولان خویش میفرماید که چه چیزی را از او بخواهند و حتی شیوه و کلام این خواستن را خود در اختیار آنها میگذارد. در واقع دعاهایی هست که خداوند به رسولانش میآموزد. این دعاها هر کدام گزارههای همسانی هستند که مستقل و بدیع و در اوج ظرافت و زیبایی قرار دارند، آیاتی موجز و رسا که هر کدام حاوی نکتههای ظریف هستند و نیز با ساختار سادهای، عالمی را در درون خویش پنهان کردهاند. نکته جالب توجه این است که بسیاری از این آیات با کلمه «قُل» شروع شدهاند، یعنی خداوند این دعاها را به بندگانش القا میکند.در سوره مبارکه مؤمنون خداوند چندین بار پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) را مورد خطاب قرار میدهد: ـ قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ( آیه 93)ـ وَ قُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ( آیه 97)ـ وَ قُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ( آیه 118)در سوره مبارکه انبیاء خداوند میفرماید «یاد آر حال زکریا را هنگامی که خدا را ندا کرد که بارالها مرا تنها وامگذار که تو بهترین وارث اهل عالم هستی» و در آیه بعد میفرماید که ما هم دعای او را مستجاب کردیم.در آیه 38 سوره آل عمران نیز آمده است: «در آن هنگام که زکریا کرامت مریم را مشاهده کرد، گفت: بار پروردگارا مرا به لطف خویش فرزندانی پاک سرشت عطا فرما»
و جالب است که نتیجه این دعاها نیز در آیات بعد روشن میشود و خداوند مژده فرزندی را به او میدهد.حال با توجه به ساختار این دعاها که با واژه رب شروع میشود و در قرآن بارها از این شیوه برای عرض خواستهها به درگاه خداوند استفاده شده است، پی میبریم که انسان موجودی است که همواره در تکامل است و در واقع سیر تکاملی دارد و در این میان نیاز به یک دلیل و یک پرورنده دارد. در قرآن در سورههای مختلفی همین ساختار ثابت به شکلهای دیگری آمده است. در آیه 114 سوره مبارکه طه خداوند خطاب به رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) چنین میفرماید:«پس بلندمرتبه و بزرگوار است خدایی که پادشاه و مَلک راستین مُلک وجود است و (ای رسول) پیش از آن که وحی قرآن تمام و کمال به تو رسد، در تلاوت آن تعجیل مکن و پیوسته بگو پروردگارا بر دانشم بیفزا (رب زدنی علما)»قرآن، کتاب هستی و راهنمای عملی زندگی است. قرآن کتابی است که در هیچ دورهای رنگ کهنگی نمیگیرد و به عبارت دیگر موضوعات آن همیشه به روز و در اوج تکامل و زیبایی قرار دارد و میتوان به راحتی سنت و سیره رسول خدا را در آن یافت، قرآن کتابی است که در هر عصر میتوان از آن الگویی خداپسندانه برای زندگی خویش ساخت.آری، شایسته است که برای دعا کردن و در هر حالی که هستیم با اخلاص کامل روی به درگاه خداوند بیاوریم و چه نیکوست که از کلام و الفاظی استفاده کنیم که خداوند خود به پیامبرانش القا کرده است و طبیعی است که این جملات در اوج فصاحت و بلاغت هستند و شایستگی آن را دارند تا هنگام گفتوگو با خدا از آنها استفاده کنیم؛ زیرا کلام و سخن نیکو گفتن خاصه در دعا، در پیشگاه خداوند ارزشمند است، چرا که خود او خطاب به پیامبر اسلام(ص) فرموده است:«و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر و نیکوتر را بر زبان آورید ...». گروه دین و اندیشه تبیانمنبع: مجله دیدار آشنا، شماره 53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]