محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846701751
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال نويسنده: مصطفي مؤمني (لزوم تأسيس بنيادهاي وقفي هماهنگ با مقتضيات زمان) مقدمهموقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان يا اصولاً غربي با موقوفات اسلامي، بخصوص شيعي، افتراق بنيادي دارند، امّا در مواردي که مقصود آنها حلّ مشکلات عمومي، پشتيباني، تشويق، ترغيب و ترويج دانش و فنّ است داراي وجوه اشتراک اساسي ميباشند. از اينرو بجاست که با شناخت ماهيّت و مقاصد موقوفات يکديگر از تجارب ذيقيمت هريک، تا آنجا که چهارچوبهاي فرهنگي اجازه ميدهد، در جهاني که هدف مشترک آن رسيدن به توسعه پايدار است بهرهمند گردند. غربيها مدتهاست که از جهات گوناگون به شناخت و باز شناخت صور گوناگون و محتواي پُر ارزش فرهنگ مادّي و معنوي مشرقزمين و بلکه جهان پرداختهاند، ما نيز بايد در تلاش بيشتري براي شناخت و تسخير جهات مطلوب فرهنگ و تمدّن غرب با انديشه غنيتر کردن معارف فرهنگي و فنّي خود، بيهيچگونه خودباختگي باشيم، زيرا در درون صدف فرهنگي خويش، در درياي جهان، خزيدن و روي از مقتضيات مفيد زمان و جنبههاي مفيد و مثبت آن بر تافتن نوعي هراس از زمانه خواهد بود.گسترش سنّت وقف و تأسيس بنيادهاي وقفي در تمامي زمينهاي مورد نياز کشور از ملزومات رستگاري علمي، پژوهشي، فنّي و نظاير آن است. دستيابي به چنين نيکبختي و هدايتي مستلزم عنايت الهي و تلاش براي کسب چنين عنايتي است. انتظار، از ملّت شايسته و بزرگي چون ملّت ايران، بخصوص در اوضاع و احوال کنوني، پيوستن به جنبش وقفگرايي خصوصي و بنيادهاي وقفي عمومي يا دستهجمعي جهت حصول به مقاصد عامالمنفعه است؛ کاري که در روزگاران گذشته به کمک نهاد وقف جهان را شگفت زده و مشکلات را، بدون اينکه اعتنايي به حکومتهاي وقت داشته باشد، زدوده و فرهنگ اسلامي ما را استوار، غني و پيشتاز کرده است.بازگشت به مردم و زدودن زنگارهاي احتمالي از اعتقادات آنان، حلّ مشکلات آنها با مشارکت خود آنها، تشکيل هيأتهاي امناي بنيادهاي وقفيِ متشکل از شخصيتهاي محبوب فرهنگي، رجال سياسي مورد وثوق و اعتماد، تجّار متدّين و صاحبان صنايع، ملاکيّن و نمايندگان قشرهاي مردم در سطوح گوناگون جامعه، اعّم از جامعه عشايري، روستايي و شهري ميتواند توفيقات فراواني را در همه جهات در اختيار ما بگذارد.انجام دادن اين کارها از رموز موفقيت کشورهاي پيشرفته جهان است. موقوفات خصوصي و بنيادهاي وقفي کشورهاي اروپايي و بخصوص امريکاي شمالي از ابزارهاي رشد، توسعه و تحوّل فرهنگي جوامع اين کشورهاست. ميزان و تنوّع امکانات مالي که از طريق بنيادهاي وقفي شخصي، خانوادگي و... در اختيار مؤسسات فرهنگي، آموزشي، مراکز پژوهشي، کتابخانهها، موزهها و نظاير آنها قرار داده ميشود حيرتآور است. بنيادهاي وقفيِ جديد ابزاري هستند که به کمک آنها گرايشهاي نوين از نظرهاي گوناگون در اساسنامههاي آنها منظور ميشود و به فعليّت و اجرا در ميآيد. واقف يا واقفين دست متوليان يا هيأتهاي امناي موقوفات را در تشخيص و عمل به مقتضيات زمان باز ميگذارند تا هرگاه موضوعي و يا مسأله جديدي پيش آمد، و مرجع توجهّي بدان نبود، سعي و اهتمام کافي در حلّ آن مبذول دارند. مثلاً بنيادهاي وقفي و يا تک موقوفههايي وجود دارد که پس از حلّ مسايل آموزشي به حلّ مسايل اکولوژيکي و بهطور کلّي زيست محيطي پرداختهاند. از اينرو افزايش تعداد بنيادها، تأسيس دانشگاهها، ايجاد مدارس فني ـ مهندسي، راهاندازي آزمايشگاههاي تحقيقاتي و برپايي محافل و کانونهاي علمي براي بحث و چارهجويي در زمينه مسايل اجتماعي، اقتصادي، آموزشي در چهارچوبهاي محلّي، منطقهاي، کشوري و بينالمللي با کمک کارشناسان زبده و امکانات مالي چشمگير است. اکنون رغبت و انگيزه شرکتها و تراستهاي بزرگ ملّي و چند مليتي با ميلياردها دلار سرمايه و هزاران کارگر براي تأسيس بنيادهاي وقفي بهحدّي روزافزون شده است، که اعجاب برانگيز است. نتايج مفيد همه اينها در نهايت به جامعه آنها و به خود آنها بر ميگردد.از اينرو اشارهاي به موقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان ميکنيم تا بيش از پيش رمزهايي از راز بقاي آنها را، که در وقف نيز نهفته است، دريابيم.تاريخچه، اهميت و روند موقوفات و بنيادهاي وقفي در آلمانيکي از کشورهاي موقوفهخيز و باني بنيادهاي جهان غرب جمهوري فدرال آلمان است، که به علّت اهميّت دادن به موقوفات در گذشته و بخصوص پس از جنگ جهاني دوم ميتوان از تجارب موفقيتآميز آن استفاده فراوان کرد.«فهرست موقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان در سال 1991»براي نخستينبار به همت «اتحاديه (ثبت شده) بنيادهاي جمهوري فدرال آلمان»انتشار يافته است. به خلاصهاي از جريان وقف براساس آن ميپردازيم.(1) هرچند اين فهرست هنوز کامل نيست امّا عظمت وقف را در اين کشور ميرساند. در مقدمه اين فهرست دکتر رلف هاوئر(2) رئيس افتخاري اتحاديه موقوفات جمهوري فدرال آلمان ـ نظر خود را درباره وقف چنين بيان ميکند:حق شهروندان در تأسيس موقوفات و بنيادهاي وقفي بيانگر وجود آزادي در يک کشور قانونمدار است. واقف در قالب وقف، فراتر از مرگ خويش، اغلب نسل اندر نسلهاي بسيار، زنده و جاويد ميماند. از اينرو موقوفات همواره نشاني از احترام به آزادي و کرامت انسان بودهاند. در آلمان فدرال وقف سنتي هزار ساله دارد، زيرا سابقه وقفکهنسالترين موقوفه موجود به سال 917 ميلادي ميرسد. چون در وجود موقوفات شخصيت واقف جريان داشته و ادامه زندگي ميدهد، از اينرو حقوق شخصي آنها نيز بر موقوفات بازمانده از آنان مترتّب است. موقوفات سرمايههاي مرده نيستند، بلکه اراده ثمربخش جاريه واقفاند.(3)تا سال 1991م تنها فهرستهايي از موقوفات آلمان در دست بود که يا برگزيدهاي از موقوفات مهمّ و يا فهرستهاي منطقهاي بود. تهيه فهرست کامل موقوفات آلمان با تشکيل گروه کار از سال 1984م آغاز شد. براي انجام دادن اين کار ابتدا پرسشنامهاي با صد عنوان براي هر موقوفهاي پيشنهاد گرديد که سرانجام 25 عنوان يا داده بنا به پيشنهاد گروه کار، به تصويب هيأت مشاوران و هيأت رئيسه اتحاديه موقوفات جمهوري فدرال آلمان براي ثبت و ذخيره در بانک اطلاعات (دادهها) به اين قرار براي هر بنياد وقفي يا موقوفه شخصي پذيرفته شد و مسؤوليت اجراي آن را «مديريت شرکت مائسناتا با مسؤوليت محدود(4)»برعهده گرفت:نام، مقر، نشاني، شکل قانوني، سازماندهي وقف يا بنياد، تعداد کارکنان، عضويتها، سال تأسيس، واقف، انتفاع عامه، عين متن مقصود واقف (از وقف)، تعيين هدف، پيگيري مقاصد واقف، تدابير ترويجي، روال درخواست، حوزه تأثير، وظايف و حقوق دريافتکنندگان، تدابير اجرايي، اهداء جوايز و نشانها، کمک هزينههاي تحصيلي، سرمايه موقوفه (سرمايه اصلي،) دارايي، بودجه، شعب، خدمات عمومي.از اوّل ژانويه 1989م تا سي و يکم مارس 1991م پرسشنامهها براي 5933 موقوفه خانوادگي و شرکتي ارسال و آغاز به دريافت اطلاعات از آنها گرديد. پاسخ به پرسشنامهها مساعد بود و حدود پنجاه درصد پرسشنامهها (يعني 2948 پرسشنامه) بهدست موقوفات تکميل و ارسال گرديد، طبعا برخي از موقوفات اطلاعات کاملي ارائه نکردند، تعداد 110 پرسشنامه خطا داشت و تعداد 304 موقوفه از روي احتياط حاضر به انتشار مشخصات موقوفات نشدند. بديهي است بانک اطلاعات موقوفات، دادههاي بيشتري از فهرست دارد، زيرا در فهرست مشخصات 4862 موقوفه ثبت شده است. اتحاديه انتظار دارد کاستيهاي فهرست را در چاپهاي آتي برطرف کند.همه ايالتهاي آلمان به يک نسبت موقوفه ندارند. تقريبا کليّه موقوفات در ايالات دهگانه آلمان غربي سابق به انضمام برلن غربي قرار دارند و در 5 ايالت آلمان شرقي سابق، که اکنون جزو جمهوري فدرال آلماناند، فقط 47 موقوفه باقي مانده است. بيشتر موقوفات آلمان شرقي تحت سلطه کمونيسم در چهل سال اخير از ميان رفتهاند، که کار شناخت و احياي آنها به درازا خواهد کشيد.مقاطع ايجاد يا سال تأسيس وقف بيانگر روند روبه افزايش موقوفات و بنيادهاي وقفي، بخصوص پس از جنگ جهاني دوم است، به طوريکه از سال 1951 تا سال 1991 جمعا 2495 موقوفه يا بنياد ايجاد شده است. مقاصد اين موقوفات روشنگر اهميت تشخيص نيازهاي اجتماعي و تأمين آن توسط واقفين است. بيشترين تعداد موقوفات به مقاصدي چون تکاليف اجتماعي (8/33 درصد موقوفات)، آموزش، تعليم و تربيت (21 درصد)، دانش، پژوهش و آموزشعالي (1/11 درصد)، هنر و فرهنگ (5/9 درصد اختصاص يافته است. هرچند مبالغ مصرفي در فهرست روشن نيست، بهنظر ميرسد همين نسبتها در مورد رقم مصارف کمابيش صدق کند. ما در اواخر همين مقاله در معرفي برخي از بنيادهاي وقفي جديد به ارقام نيز توجّه خواهيم کرد. افزايش رقم جمع موقوفات به علّت آن است که تعداد فراواني از موقوفات چند منظوره هستند و لذا تکرار نشدهاند. بديهي است نوع و سهم مقاصد در امور گوناگون در هر يک از ايالات آلمان با يکديگر تفاوت دارند.(5)به طوريکه اشاره شد، پس از جنگ جهاني دوم، بر اثر دگرگونيهاي عظيم علمي، فنّي در جهان غرب و تأثيرات امريکا پس از اشغال آلمان بر اين کشور، در زمينه موقوفات و بنيادهاي وقفي نيز تغييرات شگرفي پديد آمد. در اين مورد آلمان زبانزد است. پرفسور دکتر هلموت بکر که سالها رئيس مؤسسه ماکس پلانک براي پژوهش آموزشي در برلين بود، اين روند را در مقالهاي تحت عنوان «آنجا آغاز کنيم، در آنجا که دولت رخنهها و کمبودهايي را بر جاي گذاشته است، براي موقوفات و بنيادهاي وقفي نو و انعطاف پذيرتر در آلمان فدرال هنوز وظايف بسيار مهمّي وجود دارد»به سال 1987م به درستي بيان کرده است. در اينجا سعي ميشود، حتيالامکان همه آن آورده شود(6)نام برخي از بنيادهاي سياسي مانند بنياد کنراد آدنائر Konrad-Adenauer Stiftung يا بنياد فريدريش ابرت Friedrich-Elert Stiftung، که از درآمدهاي عمومي اداره ميشوند و اين درآمدها را براي مقاصد سياسي معيّني به مصرف ميرسانند در افواه است و حال آنکه اين بنيادهاي سياسي غيرمعمولاند و بايد از آنها گذشت. بنيادهاي وقفي فراگير، که افراد حقيقي و حقوقي آنها را به صورت موقوفات خصوصي بنيانگذاري کردهاند، دقيقا در فراهم آوردن موجبات و امکانپذير ساختن تنوّع فرهنگي و انجام دادن امور و موضوعات معيّن در مسايل گوناگون جامعه نهفته است. اهميت اين مسأله را کسي درک ميکند که بعد از جنگ جهاني اوّل جهت مطالعه امور آموزشي امريکا به ايالات متحده امريکا سفر کرده باشد. بخصوص انسان در آن کشور از تنوّع تخصيص امکانات مالي توسط بنيادهاي وقفي به نهادهاي فرهنگي، دانشگاهها درزمينههاي آموزش عالي و پژوهش، مدارس، موزهها تحت تأثير قرار ميگرفت. در حالي که آلمانها در آن هنگام با بنياد وقفي به مثابه ابزار ابتکار عمل فرهنگي، به منزله وسيله و امکان پيشرفت و تغيير مأنوس نبودند. ديدگاه سنتي وقف در آلمان عبارت از اين بود که سرمايهاي در اختيار قرار ميگرفت که ميبايد سود يا عوايد آن براي انجام دادن مقصود يا مقاصد واقف کفايت کند، مقصود از وقف چنان به دقت تدوين و در وقفنامه تصريح ميشد که تا نسلها و قرون متمادي پايدار و استمرار يابد.شايد بتوان با قدري مبالغه گفت که وقف در سنّت آلماني ابزاري است که به کمک آن گرايشهاي کاملاً معيّن و تثبيتيافته فرهنگي در مقابل تحولات روز ميتوانند پشتيباني شوند، يعني به مقتضيات زمان توجهّي نميشد. برعکس در امريکا وقف يا بنياد وقفي ابزاري است که به مدد و ياري آن گرايشهاي نو و مقتضيات زمان تحقق مييابد. از اينرو تصادفي نيست که مدتهاي مديد قسمت اعظم موقوفات آلمان کليسائي (ديني) بودند.امّا شرايط پس از جنگ جهاني دوم در آلمان نيز تغيير يافته است. از نظر سياسي در مورد بنيادهاي وقفي جريان بسيار شگفتآوري ملاحظه ميشود. سوسيال دموکراتها، بهطور اعجاب انگيزي دوستدار بنيادهاي وقفي شدهاند، زيرا آنها در بنيادهاي وقفي شرکتها و بنگاههاي بزرگ صنعتي اثري از اجتماعيشدن (سوسياليزاسيون) ميديدند و به نظر آنان کسي که وقف ميکند، چيزي از حقّ و اختيار تصرّف شرکت يا بنگاه بر وسايل توليد را به نفع مقاصد عامالمنفعه از دست ميدهد و از اينرو وقف مطلوب است. بدينترتيب زير نظر کُارلواشميد(7)، نخستوزير ورتمبرگ جنوبي، بنياد تسپلين(8) از کارخانههاي ماي باخ(9) تسپلين و کارخانه چرخدنده فريدريش هافن(10) پديد آمد.حزب دمکرات مسيحي نيز، همواره خود را مدافع موقوفات و بنيادهاي وقفي دانسته است، زيرا موقوفات در آلمان بخصوص بهعنوان تأسيسات و نهادهاي محافظکارانهاي که سنّتهاي ويژهاي را حفظ ميکردند، بهشمار ميرفتند و طبعا دموکراتهاي مسيحي که خود را نگهبان همينگونه سنن ميدانند پشتيبان موقوفاتاند. امّا تنها در سالهاي اخير است که اصطلاح و مفهوم «بنياد وقفي اجرايي»بهتدريج جا افتاده است. در اين ميان ميتوان بهطور کلّي گفت که بنيادها در جريان شدن و پيدايياند. با مطالعه خبرنامه «فروم Forum»نشريه «اتحاديه بنيادهاي وقفي جهت دانش آلمان»ميتوان تشخيص داد و پي برد که به ندرت ماهي ميگذرد، که يک کارخانهدار، يا بيوه او يا فرزندانش به تأسيس بنياد وقفي غيرمستقلي مبادرت نورزيده باشند. به طوريکه در ظرف سالهاي 1972 تا 1987م چنين بنيادهايي در نزد اتحاديه مذکور با مبلغي در حدود پانصد ميليون مارک تأسيس شده است.تعداد و اهميّت موقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان در حال حاضر در مقايسه با ايالات متحده امريکا هنوز هم بسيار اندک است، امّا سخن به گزاف نراندهايم اگر بگوئيم آلمان کشوري است که قصد دارد سرزمين موقوفات و بنيادهاي وقفي شود. وقف کردن کاري محبوب و مردمپسند است. مصرف سودهاي اقتصادي براي انجام دادن مقاصد عامالمنفعه انتقاد از نظام سرمايهداري را کاهش ميدهد، از سوي ديگر موقوفات به ترويج تنوّع حيات فرهنگي ميپردازند و اين چيزي است که دستگاه يکنواختساز دولت از عهده آن بهچنان وجهي بر نميآيد.راستي چرا انسان وقف ميکند؟ پاسخ قطعي اين سؤال مشکل است چرا که طبعا انگيزههايي که وابسته به پيدايي موقوفاتاند همچون شخص واقف گوناگوناند. امّا اگر نيک در اينکار نظر کنيم همه در يک جهت و روند خاص حرکت ميکنند.روند تأسيس موقوفات و بنيادهاي وقفي نهتنها در آلمان رو به گسترش است، بلکه انعطافپذير هم ميشود. در اينجا مثالي داريم از شرکتي جهاني به نام شرکت فني بوش(11) با سنتي در زمينه کارها و اقدامات عامالمنفعه، مالک اين شرکت تصميم گرفت پس از مرگش 90 درصد از شرکت او را تبديل به بنيادي وقفي نمايند. اساسنامه اين بنياد چنان تدوين گرديد که به بنياد امکان آزادي عمل در زمينهاي اجتماعي، علمي و به طور کلّي در حوزه فرهنگ داده شد. همچنين شرکت کوچکي چون شرکت پفاف(12) در کايزرس لوتن(13)بنيادي وقفي تأسيس کرد که ساليان دراز به ترويج طرحهاي سياست آموزشي ميپرداخت، لکن کار خود را در اين بين کاملاً در جهت مسايل اکولوژيکي تغيير داده است.مثال ديگر بنياد (وقفي) مجتمع صنعتي هاوني(14) در برگه دورف(15) نزديک هامبورگ است. کورت آکربر(16) صاحب کارخانه بيفرزند بود. او مبادرت به ايجاد يک مدرسه مهندسي وقفي کرد، زيرا او وجود چنين مدرسهاي را در هامبورگ بسيار ضروري ميديد. او همچنين بهترويج تئاتر در هامبورگ با امکانات وقفي پرداخت و حتي کارخانه خود و مقررات و آئين نامههاي آن را به صورت وقفي سر و سامان داد. مطلب جالب توجّه در اين بنياد ارتباط بحثهاي منظم کارشناسان در محفل علمي برگه دورف(17)درباره مسايل اساسي سياست اجتماعي (داخلي و خارجي) با يکايک تدابير وقفي در هر موردي است. آوازه اشتهار محفل يا حلقه گفتگوهاي برگه دورف، به خاطر کيفيت آن در بحث مسايل اساسي داخلي و خارجي تا مسکو نيز ميرسد.روند و گسترش بسيار جالبي در بنياد وقفي خانواده فرويدنبرگ(18) بهچشم ميخورد. پنجمين نسل خانواده فرويدنبرگ در واين هايم در خيابان کوه(19) صاحب شرکتي خانوادگي شدند که به توليد چرم پرداخت. امروزه از اين کارخانه کنسرني پديد آمده است که در بسياري از کشورهاي جهان (مانند ژاپن، ايالات متحده امريکا، امريکاي لاتين) داراي شعبه است و در فهرست صد کارخانه بزرگ آلمان اين کارخانه در موقعيت متوسطي قرار دارد.خانه اجدادي و بزرگترين کارخانه اين کنسرن در واينهايم واقع است. کارخانه فرويدنبرگ در شهر واينهايم که فقط چهل هزار نفر جمعيت دارد ده هزار کارگر را بهکار گماشته است. در سال 1985 خانواده فرويدنبرگ مبادرت به تأسيس يک «بنياد اجرايي»کرد، که اکنون، در سال دو ميليون مارک در اختيار دارد.سابقه اوليه کارهاي وقفي هانس فرويدنبرگ کارخانهدار به سال 1957م ميرسد. او محفل اتلينگ(20) را تأسيس کرد، که در آن بيست سال تمام مسايل اساسي سياست آموزشي کارخانهدارها با کارشناسان مورد بحث قرار ميگرفت.او همزمان بنيادي وقفي ايجاد کرد تا بسياري از نوجوانان و جوانان با استعداد بتوانند پس از گذراندن يکدوره آزمايشي در کارخانه به اخذ ديپلم متوسطه نايل گردند. کمکهزينه اين افراد را در دبيرستان شهر واينهايم و در مدرسه اودن والد(21)کارخانه تقبل ميکرد. در قبال اين کار هيچگونه فشاري بر اين نوجوانان و جوانان براي اينکه پس از پايان تحصيلات دبيرستاني و يا حتي دانشگاهي براي کار به کارخانه بر گردند، وارد نميآمد. با اين امکانات مالي موقوفه فرويدنبرگ بود که امکان تأسيس نخستين مدرسه جامع بادن و ورتمبرگ در واينهايم فراهم آمد.از سال 1985م به بعد فعاليتهاي وقفي خانواده فرويدنبرگ شکل ديگري به خود گرفته است. اعضاي خانواده سهامدار کارخانه فرويدنبرگ سپردههاي انتقالناپذير را بهصورت بنياد وقفي تأسيس کردند تا با سود آن مقاصد عامالمنفعه انجام گيرد. بدينترتيب بنياد وقفي فرويدنبرگ تأسيس شد. اکنون بنياد اولين برنامه خود را ارائه داده و در آن ضوابط اعطاي امکانات را تدوين کرده است. بنياد فرويدنبرگ همانند ديگر بنيادهاي ياد شده است و تفاوت آن با بنيادها يا موقوفات قديمي در آن است که براي تحقق يک انديشه يا حفظ سنتي خاص تأسيس نشده است، بلکه وظيفه آن کشف طرحهاي نو ميباشد. بنياد در جستجوي تشخيص و شناسايي خلأها و کمبودها در ابتکار عمل دولت و رفع آنها توسط کار خود بنياد است.بنياد کار را بخصوص بهطور عميق وقف سه حوزه عمل کرده است: مبارزه با بيکاري نوجوانان، همکاري نسلها و اصلاح شرايط زندگي و همچنين بهبود تفاهم براي اقليتها در آلمان. بنياد طرحهايي را مورد پشتيباني قرار داده و ترويج ميکند، که نهفقط بايد براي يک مورد خاص طراحي بشوند، بلکه در جستجوي شيوههاي چاره و قابل تعميم باشند.کريستيان پتري(22)، مديرعامل بنياد فرويدنبرگ که طي ساليان متمادي اداره مرکز آموزشي و پرورشي دريندرزاکسن و کارهاي مربوط به امور خارجيان در نُردراين را بهعهده داشته است، گزينش و شکلبندي پروژهها را بدينقرار وصف ميکند:بنيادها بايد برخلاف جهت دوران، انديشه کنند. با توجّه به دگرگونيهايي که در موضوعات روي ميدهد بسيار مهمّ است که انسان يک بار برخلاف جريان شنا کند. موضوع خارجيها، در صورتيکه ما آن را فقط در رسانههاي گروهي و اولويتهاي بودجهاي دواير دولتي بنگريم، موضوعي حلشده بهنظر ميرسد، امّا چون مسايل خارجيها به هيچوجه حلّ نگرديده، از اينرو بنياد پشتيباني از طرحهاي مربوط به مسايل خارجيها در آلمان را جزو محورهاي اصلي کار خود قرار داده است.کسي که با مسايل جذب خارجيها در جامعه آلمان سر و کار دارد، بارها تجربه کرده است، چه کارها که ميتوانست انجام دهد و ميبايست انجام گيرد، امّا در مرزهاي مسؤوليتها ناکام ميماند، زيرا که مشاغل کمک کردن و تربيت کردن در آلمان، چون همهجا، از يکديگر جدا ميباشد. از اينرو همکاري نزديک بين مدارس و کارخانجات، تأسيسات يا نهادهاي کمک به جوانان و فرهنگ و ادامه تحصيل و رسانههاي گروهي اقدامي جامع و فراگير ضروري است. اين امر يک فرصت عمل براي بنيادهاي وقفي است، چرا که غالب اوقات ميتوان با امکانات مالي خصوصي محدوديتهاي اداري را، که مانع ابتکار عملاند از ميان برداشت. اين کار نه بر ضد بوروکراسيهاي ذيربط، بلکه با کمک خود آنان، که ميخواهند امّا در بيشتر موارد به تنهايي قادر به انجام آن امور نيستند، انجام ميگيرد و بدينترتيب بر موانع پيروز ميشوند.پشت سر اين نظريات تجربه مشترک همه بنيادهاي بزرگ وقفي از بنياد فورد(23) تا بنياد فولکس واگن(24) قرار دارد، که اکنون روزگار آن است که خلأها و کمبودهاي ابتکار عمل دولت را کشف کرده و نتايج لازم را از آن بگيريم. از اينروست که بنياد فرويدنبرگ به همراه اتحاديه بنيادهاي وقفي براي دانش آلمان به تأسيس مرکزي براي ترکيهشناسي اقدام کرد. انديشهاي که هنگام آن سر رسيده بود، امّا هيچکس و هيچ مؤسسهاي بدان نپرداخته بود. براي بنيادها از پارهاي جهات جستجوي راههاي نو که مغاير با عادات مألوفاند، آسانتر از دولت است.انگيزههاي مهمّ براي شکلدهي «بنيادهاي اجرايي»از جانب «باشگاه هوگو»(25) بر انگيخته شد، در اين باشگاه است که بنيادهاي بزرگ اروپا معمولاً دوبار در سال براي تعاطي و مبادله افکار در زمينه نکات اساسي ترويجي و مسايل بنيادها از نوع سازماني گردهم ميآيند. تصادفي نيست که اولين انگيزه براي ايجاد اين باشگاه را شپارد استون(26)مطرح کرد. او رئيس مؤسسه آسپ(27) در برلن بود که بهعنوان مشاور کميسر عالي آمريکا مک کلوي پس از جنگ جهاني دوم در آلمان با کمبود بنيادهاي وقفي در آلمان روبهرو گرديد.هنوز هم ميدان عمل قسمت اعظم موقوفات آلمان بسيار محدود است. به عنوان مثال بسياري از موقوفات بدانجهت که مقصد واقف تنها منحصر به دانش است، امکان تقويت و ترويج مدارس، پيشبرد تأسيسات و نهادهاي آموزشي و پرورشي و فرهنگي و موزهها را ندارند. بايد آرزو کرد که بنيادهاي جديد حتيالامکان بهصورت بنيادهاي اجراکننده و انعطافپذير تأسيس شوند تا هيأت امناي آنها بتوانند مقاصد خود را به موجب اساسنامهاي جامع جزء به جزء برحسب نياز و اقتضاي معنوي و عملي زمان جستجو کنند، همانگونه که کورت آکربر و خانواده فرويدنبرگ انجام دادهاند.جزو کارهاي اجرايي در اين زمينه طبعا نياز به برقراري رابطه باز مديريتهاي کلّ دارايي در مورد ضرورتهاي بنيانگذاري بنيادهاي وقفي وجود دارد. چون قانون موقوفات در ايالتهاي گوناگون آلمان گونهگون تنظيم شده است، بيشتر بسته به کاربرد عملي قوانين توسط يکايک ادارات دارايي ايالتها مربوط ميشود که آيا تأسيس بنيادها امکانپذير است يا خير؟ نظر و آرزوي هلموت بکر آن است که «بهخاطر سود و مصلحت، شادابي و سر زندگي فرهنگي و شکفتگي نيروي ابتکار عمل در آلمان، بسيار مهمّ است که اراده و نيّت وقف در اقتصاد آلمان ـ به همراه گشادهدستي و سعه صدر ادارات دارايي ـ رشد يابد»(28)جايگاه والاي آموزش عالي و پژوهش و فن در بنيادهاي وقفي آلماناز مهمترين بنيادهاي مستقل وقفي آلمان بنياد فولکس واگن است. بهسبب اهميتي که اين بنياد، بخصوص از نظر پژوهشهاي محض دارد چکيدهاي از تاريخچه، وظايف و مقاصد و عملکردهاي آن را در زمينه پشتيباني، پيشبرد و ترويج و ارتقاي دانش، پژوهش و فن در آموزشعالي و پژوهش دانشگاهي از گزارشي که به مناسبت سي سالگي اين بنياد انتشار يافته(29)ميآوريم. اميد است در کنار الگوهاي بسيار اصيلتر و کهنتر ميهن اسلامي ما تجارت ذيقيمت اين بنياد کمکي در گسترش بيشتر علم و بنيادپروري در کشور ما بنمايد.بنياد مجتمع فولکس واگن در تاريخ نوزدهم ماه مه 1961 بهدست طرفين معاهده تشکيل بنياد، يعني دولت مرکزي جمهوري فدرال آلمان و دولت ايالتي نيدرزاکسن (يکي از ايالتهاي آلمان)، بهعنوان بنيادي با شخصيت و صلاحيت حقوقي قانون مدني تأسيس شد و نخستين جلسه هيأت امناي آن در تاريخ بيست و هفتم فوريه 1962 آغاز بهکار کرد و از اينرو سرآغاز فعاليت بنياد را همين تاريخ ميدانند.مباني حقوقي و منابع مالي بنياد را «قرارداد تنظيم وضعيت حقوقي شرکت مجتمع صنعتي فولکس واگن با مسؤوليت محدود راجع به تأسيس بنياد مجتمع فولکس واگن مورخ يازدهم و دوازدهم نوامبر 1959م»(30)ن قرارداد اساسنامه 12 مادّهاي مورخ نوزدهم ماه مه 1961م تدوين گرديد و در دهم مارس سال 1989م نام بنياد مجتمع فولکس واگن به بنياد فولکس واگن تغيير يافت. در صفحات بعد ترجمه اين اساسنامه بهسبب اهميتي که دارد آورده ميشود.سرمايه بنياد فولکس واگن، که فقط به منظور پشتيباني، ترويج و ارتقاي دانش و فنّ و ارتقاي پژوهش و آموزشعالي است در سال 1992م حدود سه ميليارد مارک بود. بنياد از سوي بخش خصوصي و دولتي کمک مالي و عطايا دريافت نميکند. هيأت امناي بنياد از هر حيث آزاد است و در تصميمات خود مستقل عمل ميکند و نبايد به لحاظ نام آن گمان شود که بنياد متعلق به يک شرکت است. بايد علّت تأسيس، نام و مقاصد بنياد را با ملاحظه شرايط خاص پس از جنگ جهاني دوم آلمان در نظر گرفت. پيدايش بنياد، همانطور که اشاره شد، مربوط به قرارداد دولتي بين ايالت نيدرزاکسن و دولت جمهوري فدرال آلمان در نوامبر 1959م است، که همزمان دعواي حقوقيو مالي بر سر وضعيت نامشخّص مالکيت بر شرکت سهامي مجتمع صنعتي فولکس واگن با مسؤوليت محدود را فيصله داد. بهموجب اين قرارداد شرکت مجتمع فولکس واگن با مسؤوليت محدود تبديل به يک شرکت سهامي با مسؤوليت نامحدود شد. شصت درصد سرمايه اصلي آن، با انتشار اوراق سهام کوچک فولکس واگن با نرخ مورد توافق بين دولت مرکزي فدرال و دولت نيدرزاکسن و با مديريت دولت فدرال به فروش ميرسد، به مالکيت خصوصي در ميآيد. بيست درصد از سهام سرمايه اصلي به جمهوري فدرال آلمان و بيست درصد ديگر به ايالت نيدرزاکسن رسيد. بنا به قرارداد منعقد فيمابين دولت فدرال و دولت ايالت نيدرزاکسن درآمد حاصل از فروش و مطالبات و کليّه سودهاي حاصله از سهام واگذاري شده از سرمايه اصلي به دولت فدرال و دولت نيدرزاکسن بهعنوان دارايي بنياد جديدالتأسيس مجتمع فولکس واگن منظور شد و به مالکيت بنياد درآمد و طرفين قرارداد متعهّد به پشتيباني از مقاصد بنياد گرديدند. لذا بنياد از نظر مالي و اداري خودگردان و خودفرمان است. انديشه تأسيس بنياد بهصورت يک نهاد نيرومند جهت ترويج دانش، پژوهش و فن در سطوح عاليه، نياز آلمان پس از جنگ به چنين نهادي بود. درآمد بنياد فولکس واگن به هنگام تأسيس تقريبا با انجمن پژوهشي آلمان(31)و انجمن ماکس پلانک(32) برابر بود. ميزان دارايي بنياد در سال 1962م (سال تأسيس)، بدون مطالبات سود بابت سهام فولکس واگن جمهوري فدرال آلمان و ايالت نيدرزاکسن، نزديک به يک ميليارد و يکصد هزار مارک بود.در پايان سال 1991م کلّ دارايي بنياد به سه ميليارد مارک بالغ گرديد. در حال حاضر بنياد به علّت کاهش ارزش پول تنها ميتواند حدود نصف طرحها و مقاصد منطبق با اساسنامه خود را که در سال 1962 امکانپذير بود، اجرا کند. هزينه پژوهش نيز در ظرف سيسال اخير افزايش يافته است، به طوريکه پرداخت ناخالص ساليانه به يک پژوهشگر، که در سال 1962م معادل بيست هزار مارک بود، در سال 1991م به نود هزار مارک رسيده است. افزون بر اين در ظرف همينمدت هزينههاي ديگر پژوهش نيز به دنبال مسير انفجارآميز ابزارها و دستگاههاي نوتر و بهتر چند برابر آن زمان ميرسد.در موادّ 1، 2 و 3 اساسنامه چنين آمده است(33)ماده 1: نام مقر:موقوفه «بنياد فولکس واگن»نام دارد. بنياد داراي شخصيت حقوقي قانون مدني است و مقر آن در هانور ميباشد.ماده 2: مقاصد بنيادمقاصد بنياد ترويج دانش و فنّ، پژوهش و آموزشعالي است.ماده 3: انتفاع عامهبنياد فقط و فقط مقاصد عامالمنفعه مطابق با فصل «اهداف مشمول معافيتهاي مالياتي»آئيننامه مالياتها را تعقيب ميکند. فعاليت آن ايثارگرانه است و در وهله اوّل مقاصد آن نفع اقتصادي شخصي نيست و غيرانتفاعي است. امکانات مالي بنياد بايد تنها در راه مقاصد موافق با اساسنامه مصرف شود، احدي حق ندارد از طريق پرداختهايي که با مقاصد بنياد بيگانه است، يا بهوسيله پاداشهاي بالاي غيرمعقول از اين امکانات برخوردار شود.رسيدگي به تقاضاهاي واصله، مبادله اطلاعات و مشاوره با متقاضيان، پيگيري موضوعات پيشنهادي درخواستکنندگان و ابلاغ موافقتهاي مصوّب هيأت امنا، پرداخت هزينههاي پژوهشي مصوّب و نظارت بر هزينههاي آنها برابر مقررات بنياد صورت ميگيرد. از ارگانهاي تشکيلات بنياد «شوراي کارکنان بنياد»مرکب از پنج عضو از منتخبين کارکنان از ميان کارکنان بنياد ميباشد.اداره اوّل: وظيفه اين اداره اجراي مقاصد بنياد در رشتههاي علوم طبيعي و مهندسي، طب فعاليتهاي بنيادبنياد فولکس واگن از بدو تأسيس تا پايان سيسالگي آن (1992ـ1962م) جهت اجراي حدود بيست هزار موافقت علمي ـ پژوهشي فني ـ مصوّب در هيأت امنا مبلغي معادل سه ميليارد و هشتصد ميليون مارک در اختيار متقاضيان، در چهارچوب مقاصد بنياد قرار داده است. درآمدهاي بنياد در سال 1991م بالغ بر 221 ميليون و يکصدهزار مارک بود و در همين سال 484 موافقت جديد به مبلغ متجاوز از 159 ميليون و ششصد هزار مارک براي پيشبرد و ترويج آموزشعالي، پژوهش و فنّ در اختيار طرحهاي پژوهشي دانشگاهها و مؤسسات آموزشي و پژوهشي داخلي و خارجي گذاشت و به تجهيز و راهاندازي مراکز پژوهشي و آموزشي پرداخت. بنياد امکانات مالي ترويجي خود را در اختيار فرد نميگذارد، بلکه فقط به نهادهاي رسمي ميپردازد.محورهاي اصلي مورد پشتيباني، تشويق و ترغيب و ترويج بنياد را در سال 1992م جزو فهرست کارهاي ادارات اوّل و دوم تشکيلات علمي ـ اداري بنياد در اينجا ميآوريم. طبيعي است درباره هريک از محورهاي علمي، پژوهشي و فنّي و رشتههاي ذيربط دانشگاهي طرحهاي فراواني اجرا شده و در حال اجراست، که ذکر آنها به درازا ميکشد. چکيده آنها در انتشارات بنياد و فهرست گروهي از آنها در گزارش سال 1991م آمده است. بنياد آزاد است تا بنا به ارزشيابي و تشخيص خود آنچه را در چارچوب مقاصد بنياد مهمّ و مناسب ميداند مورد پشتيباني مالي قرار دهد. بنياد امکانات خود را هدفدار بهکار ميبرد تا همکاريهاي ميان رشتهاي و بينالمللي را برانگيزد. چون حداکثر زمان پشتيباني از طرحها 5 سال است همين امر بنياد را قادر ميسازد تا پيوسته برنامههاي جديدي را پيگيري کند و طرحهاي نوين علمي و پژوهشي و فنّي را مدّنظر قرار دهد و براي اجراي آنها تأمين اعتبار نمايد و امکانات خود را براي تحققبخشيدن به پروژهها بکار گيرد.بنياد، بخصوص به موضوعات و زمينـههـايي ميپردازد که نه دولت و نه ساير مراکز و يا نهادهاي علمي ـ پژوهشي توجّه کافي بدانها مبذول نميکنند و يا اصولاً عنايتي به انجام آنها ندارند. بنابراين بنياد در تلاش اسـت تا برانگيزننده تحولات جديد در علوم و فنون باشد و شيوههايي را جهت تربيت نسلهاي علمي آينده تهيه کنـد و به تکامل پژوهش و زمينههاي تحقيقاتي آيندهساز و علوم بنيادي و کاربردي، با توجّه به محورهاي اصلي و بـر حسب نياز و بنـا به توقع و انتظـار از دانش و فن، بپردازد.تشکيلات بنيادعلاوه بر هيأت امنا تعداد کادر کارکنان بنياد در ماه ژوئن 1992م جمعا 91 نفر، متشکل از کارشناسان طراز اوّل با درجههاي دانشگاهي دکتري، مهندسي و غيره بود و هزينه اداري آن در همين سال کلاً بالغ بر سيزده ميليون و ششصد هزار مارک ميشد و طبيعي است اين بجز هزينههاي تحقيقاتي و آموزشي ـ فني يادشده ميباشد. بنياد تصميمات خود را از طريق هيأت امنا، که مديريت امور علمي و فني بنياد بر عهده آن است، اتخاذ ميکند. بهعلّت اهميّت بسياري که هيأت امنا دارد بيشتر اعضاي آن از شخصيتهاي ممتاز حوزههاي دانش، فنّ و اقتصاد منصوب ميشوند. در حال حاضر از چهارده عضو هيأت امنا هشت نفر آنها پروفسور دانشگاههاي آلمان ميباشند. يکي از اعضاي هيأت امنا از طرف شرکت سهامي فولکس واگن نمايندگي دارد. اعضاي هيأت امنا در طول پنج سال خدمت غيرقابل عزلاند. کارها و امور اجرايي را هيأت امنا در چارچوب اين سازمان انجام ميدهد:1-دبيرخانه: مديريّت دبيرخانه با دبير کلّ منتخب هيأت امناست. دبيرخانه داراي دفتر مدير کلّ، دفتر روابط عمومي و مطبوعاتي و دفتر حقوقي است. دبيرخانه کارهاي مقدماتي مصوّبات هيأت امنا را تهيّه ميکند و پس از تصويب به اجرا ميگذارد. جزو وظايف دبيرخانه آماده کردن و سازماندهي محورهاي اصلي ترويج براساس مقاصد مندرج در اساسنامه است.2-اداره دوم:اين اداره در زمينه علوم انساني اين فعاليتها را انجام ميدهد:3-امور مالي و اداري: ـ دواير:ـ سازمان و دادهپردازيـ امور مالي و حسابداري، اداره امور داخلي بنيادـ مميزي (رسيدگي به هزينهها)ـ امور کارگزيني4-اداره امور دارايي: ـ دواير:ـ اوراق بهادار، تسويه حسابـ ملک عقار، معامله اوراق بهادار(34)جمع بندي و نتيجه گيريبه طوريکه ديديم نقش موقوفات و بنيادهاي وقفي کنوني جهان سرمايهداري تشخيص و شناخت مسايل، چارهجويي و سرمايهگذاري براي حلّ آنها و نيز گسترش کمّي و کيفي، ترويج دانش، بخصوص در آموزشعالي، پژوهش و فن و اشاعه آنهاست. اين کار بهطور مستقيم و غيرمستقيم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمايه به قشرهاي مختلف جامعه ميباشد. در کشور ما نيز قاعدتا بايد، همانگونه که در گذشته بوده، جستجوي راههاي جديد و تأمين امکانات رفع نيازها و حلّ مسايل حادّ براي موقوفات و بنيادهاي وقفي نسبت به دولت امکانپذيرتر باشد، زيرا همواره مردم و شخصيتهاي مذهبي و فرهنگي بودهاند که فرهنگ ما و ايران ما را تاکنون حفظ کردهاند. اگر تلاش مردم و سرمايههاي مردمي براي نجات و اشاعه دين و آئينهاي مردمي نبود قطعا ما اکنون در کام نوينگرايي يا تمدّن منفي و تبعات نامطلوب آن فرو رفته بوديم.جاي آن است که براي درخشانتر کردن جايگاه بلند وقف، تأکيد بيشتر بر آن، رغبت افزايي و گرايشآفريني بهسوي وقف، در هر شکل و صورت آن، بخصوص بنيادهاي موضوعي انعطافپذير، در اقتصاد ما شکوفا شود. فراگير ساختن چنين امر خيري در ميان مردم ما از سرمايهداران، صاحبان صنايع و حرف، بازرگانان، علما، فرهنگيان و کليّه قشرهاي جامعه ضروري است، به شرط آنکه تشويقهاي ديني، دولتي و مردمي و تسهيلات مالياتي انجام گيرد. بر رسانههاي گروهي است که تعريف، مقاصد متنوّع، فوايد و نحوه اجراي وقف را در زمره واجبات ملّي ـ ديني دانسته و مباني گسترش آن را توسط افراد خيّر فراهم آورند.بر مقامات روحاني و بر سازمان محترم اوقاف است که موقوفات انعطافپذير و بسط حقوقي و ديني و تکامل آن را روشن سازند، اجازه تغيير در مصارف را، هر آنجا که لازم است و اقتضاي زمان ايجاب ميکند در صورت اجازه شرع مقدس از مقام محترم ولايت فقيه اخذ کنند، مسأله تبديل به احسن و يکپارچه کردن اراضي پراکنده و مستغلات متفرّق وقفي را به همين شيوه و با نظر کارشناسان حل فرمايند. دردها و نيازهاي اجتماعي کشور رو به رشد ما، بخصوص در زمينه آموزش و پرورش و آموزشعالي، پژوهش و فنون، چه از نظر نيازهاي فضايي، علمي و تجهيزاتي، کاملاً ملموس است. مسأله ايجاد صنعت، فرصتهاي شغلي و جنگلکاري و مرتعداري و رشد کشاورزي، در شرايطي که ما با سير قهقهرايي آنها مواجه هستيم امري حياتي است و با همکاري بنيادهاي وقفي و کمکهاي دولتي حل آنها امکانپذير است.پي نوشت : 1-Verzeichnis der Deutschen Stiftungen 1991.2-Dr. Rolf Hauer.3-فهرست موقوفات آلمان، 1991، صVII.4-Maecenata Manage-ment GMBH.5-فهرست موقوفات، 1991، صV-IV.6-Becker, H.: Dort anfangen, wo der staat luchen gelassen hat, Fur meue und flexiblere Stiftungen gilt es in der Bundesrepublik noch viele wichtige Aufgaben, in: Frankfurter Rundschau 26.3.1987Nr.72/S.23.7-Carlo Schmid.8-Zeppelinstiftung.9-Maybach.10-Der Zahnradfa brik Friedrichshafen.11-Die Firma Bosch.12-Die Firma pfaff.13-Kaiserslauten.14-Die Stiftung der Hauni - werke .15-Bergedorf. 16-Kurt A. Korber.17-Der Bergedorfer gesprachkreis.18-Die der Familie Freudenberg.19-Weinheim an der Bergstrabe.20-Der Ettlinger Kreis.21-Die odenwaldschule.22-Christian Petry.23-Ford Foundation.24-Volkswagen Stiftung.25-Hague - club.26-Shepard Stone.27-Der leiter des Aspen Instituts in Berlin.28-هلموت بکر؛ همانجا، ص32.29-Volkswagen - Stiftung; Bericht, 1991, Hannover, Juli 1992.30-متن اين قرارداد علاوه بر گزارش سال 1991م بنياد فولکس واگن (ص182 تا 184) در مأخذ اصلي قانوني زير نيز براي نخستينبار انتشار يافته است:DGBI, 1960,1,S. 301, 302.31-Devtsche Fors chungsgemeinschaft.32-Max - Planck Gesllschaft.33-متن اساسنامه در مآخذ زير انتشار يافته است:Gemeinsames Ministerialblatt der Bundesministerien 1989, S.205f; Nieder saechsischisches Ministerialblatt, 1989, S.488f.Volkswagen - Stif-tung; Bericht 1991, Hannover, Juli 1992.34-از گزارش 1991م بنياد فولکس واگن به زبان آلماني.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 597]
صفحات پیشنهادی
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال نويسنده: مصطفي مؤمني (لزوم تأسيس بنيادهاي وقفي هماهنگ با مقتضيات زمان) مقدمهموقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان يا اصولاً غربي با موقوفات ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال نويسنده: مصطفي مؤمني (لزوم تأسيس بنيادهاي وقفي هماهنگ با مقتضيات زمان) مقدمهموقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان يا اصولاً غربي با موقوفات ...
مراکز علمي و آموزشي و رابطه آنها با نهاد وقف
پی نوشت:1- رک: مؤمني، مصطفي، بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال، فصلنامه ميراث جاويدان، شمارهي چهارم، زمستان 73، ص 94.2- قرآن کريم، سورهي ممتحنه، آيه 6 و 7.3- علامهي ...
پی نوشت:1- رک: مؤمني، مصطفي، بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال، فصلنامه ميراث جاويدان، شمارهي چهارم، زمستان 73، ص 94.2- قرآن کريم، سورهي ممتحنه، آيه 6 و 7.3- علامهي ...
اهداف وقف در ايران و مقايسة اجمالي آن با رسالت سازمان ملل متحد(2)
بنياد اوقاف و امورخيريه فرانسه و نقش آن در توسعة سياسي، فرهنگي و اجتماعي، حسن فرشتيان، ص87. 16. - بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال، مصطفي مومني، ص95. 17.
بنياد اوقاف و امورخيريه فرانسه و نقش آن در توسعة سياسي، فرهنگي و اجتماعي، حسن فرشتيان، ص87. 16. - بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال، مصطفي مومني، ص95. 17.
کتابهای وقف
... جهان بيني وقفنامه ربع رشيدي • تغزيه، هنر وقفي ايران و ميراث جاويداني از قلمرو ... مدني • مصلحت وقف و پاره اي از شرطهاي آن • بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال • نگاهي به ...
... جهان بيني وقفنامه ربع رشيدي • تغزيه، هنر وقفي ايران و ميراث جاويداني از قلمرو ... مدني • مصلحت وقف و پاره اي از شرطهاي آن • بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال • نگاهي به ...
نقش وقف در آبادي شهرها
(29)بنيادهاي وقفي در ساير کشورهاوقف، خاص اسلام و جوامع اسلامي نبوده و اين .... .31- مومني، مصطفي، «بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال»، فصلنامه ميراث جاويدان، شماره 4، ص ...
(29)بنيادهاي وقفي در ساير کشورهاوقف، خاص اسلام و جوامع اسلامي نبوده و اين .... .31- مومني، مصطفي، «بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال»، فصلنامه ميراث جاويدان، شماره 4، ص ...
شرط معافيت مشمولان تک پسر
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال مثلاً بنيادهاي وقفي و يا تک موقوفههايي وجود دارد که پس از حلّ مسايل آموزشي به حلّ مسايل اکولوژيکي .... امّا شرايط پس از جنگ جهاني دوم در ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال مثلاً بنيادهاي وقفي و يا تک موقوفههايي وجود دارد که پس از حلّ مسايل آموزشي به حلّ مسايل اکولوژيکي .... امّا شرايط پس از جنگ جهاني دوم در ...
تئاتر ابزاري براي انتقال ارزش هاي اسلامي به نسل هاي آينده است
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال - اضافه به علاقمنديها فهرست موقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان در سال 1991»براي نخستينبار به همت ... واقف در قالب وقف، فراتر از مرگ ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال - اضافه به علاقمنديها فهرست موقوفات و بنيادهاي وقفي آلمان در سال 1991»براي نخستينبار به همت ... واقف در قالب وقف، فراتر از مرگ ...
وزير صنايع: ضوابط بانكي مانع گسترش سرمايه گذاري در كشور ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال روند تأسيس موقوفات و بنيادهاي وقفي نهتنها در آلمان رو به گسترش است، بلکه ... اکنون بنياد اولين برنامه خود را ارائه داده و در آن ضوابط ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال روند تأسيس موقوفات و بنيادهاي وقفي نهتنها در آلمان رو به گسترش است، بلکه ... اکنون بنياد اولين برنامه خود را ارائه داده و در آن ضوابط ...
احياي صنايع دستي و پيگيري فروش توليدات عشايري اولويت ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال در آلمان فدرال وقف سنتي هزار ساله دارد، زيرا سابقه وقفکهنسالترين موقوفه موجود به ... واقف (از وقف)، تعيين هدف، پيگيري مقاصد واقف، ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال در آلمان فدرال وقف سنتي هزار ساله دارد، زيرا سابقه وقفکهنسالترين موقوفه موجود به ... واقف (از وقف)، تعيين هدف، پيگيري مقاصد واقف، ...
انتشار خبرنامه سیاسی در سازمان اوقاف
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال در اينجا سعي ميشود، حتيالامکان همه آن آورده شود(6)نام برخي از بنيادهاي سياسي مانند بنياد کنراد آدنائر ... با مطالعه خبرنامه «فروم ...
بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال در اينجا سعي ميشود، حتيالامکان همه آن آورده شود(6)نام برخي از بنيادهاي سياسي مانند بنياد کنراد آدنائر ... با مطالعه خبرنامه «فروم ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها