محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847221296
دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ناراحتی قلبی شدم
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ناراحتی قلبی شدم من در تدوين «فقر و فحشا»، بارها قلبم دچار ناراحتي شد. اما بعدا متوجه شدم كه با فطرت مردم ارتباط برقرار كرده. اگر كسي به دنبال اين رمز است كه فيلم چطور 8ميليارد و نيم فروش كرد، بداند كه بحث فطرت مشترك و زبان مشترك مطرح بوده است. اين همه تجربه من است. من 5 اثر ساختهام و اگر هم نشد، نشد. اگر كسي توانست پل ارتباط با فطرت آدمها را برقرار كند، موفق ميشود. فارس: كارگردان مجموعه تلويزيوني «داراو ندار» گفت: من معتقدم «دارا و ندار»، دهها ميليون مخاطب داشته و در دل مردم نشسته و اگر سينمايي بود، بيشتر از «اخراجيها» ميفروخت.نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني «دارا و ندار» با حضور مسعود ده نمكي(كارگردان)، رضا رويگري، سيد جواد هاشمي و بهنوش بختياري (بازيگران) در خبرگزاري فارس برگزار شد.*فيلمنامه فرد ديگري را نميسازم و حرفهاي خاص خودم را دارمبنابراين گزارش، ده نمكي در اين نشست در پاسخ به اين سوال كه فيلمنامه اين سريال چگونه شكل گرفت و چرا تغييرات بسياري در فيلمنامه اوليه كه توسط خشايار الوند، پيمان قاسم خاني و رضا مقصودي نوشته شده بود اعمال شد، گفت: من به دور از اخلاق و جوانمردي ميدانم كه با كساني كه كار كردهايم، بعد از كار و يا حين كار حتي اگر كار اشكال داشته باشد، حرفي بزنم به همين علت درباره اين دوستان هيچ صحبتي نميكنم. اما بايد بگويم كه من كسي نيستم كه فيلمنامه افراد ديگر را بسازم. حرفهاي خاص خودم را دارم و روز اول هم كه تهيه كننده اصرار به انجام كار داشت، من طرح را خواندم و ديدم كه براي سريال هاي مناسبتي خوب است و هركس ديگري هم مي تواند آن را بسازد. اما مخاطب از من توقع شنيدن حرفهاي ديگري دارد و حرفهاي من هم از اين جنس حرفها نيست. به همين دليل تغييراتي در فيلمنامه داشتم.وي ادامه داد: تغييرات را در چند محورگروه اول قرار بود انجام بدهند كه انجام ندادند و گروه دومي براي نگارش فيلمنامه آورديم و گروه دوم هم بايد نقطه نظرات من را در كار اعمال مي كردند. بعد از آن هم در اجرا فيلمنامه حدود 60 درصد تغيير كرد چون دلايل مختلفي داشت و در هرسكانس روي هر شخصيت كه متمركز ميشديم، با توجه به توان و استعداد هر بازيگر و ايدههايش كه در راستاي فيلمنامه باشد، متن و ديالوگنويسيها تغيير ميكرد.*طرح اوليه «دارا و ندار» از سوي صداوسيما رد شددهنمكي تصريح كرد: طرح اوليه چيزي بود كه از سوي سازمان صداوسيما رد شده بود. در سي امين سالگرد انقلاب، طرحي نوشته بودند كه يك فرد ضد انقلاب از خارج كشور مي آيد و اهالي يك ساختمان چند طبقه را نجات مي دهد و خود نيز دستخوش تغيير و تحولات ميشود. طرح هرچه بود، مورد علاقه من نبود و اگر قرار بود من آن را بسازم بايد تغيير ميكرد.حتي در مورد مضمون هم شرط من اين بود كه جمع كردن اين همه بازيگر متفاوت در برنامه مناسبتي و آمدن ما به مديوم تلويزيون، مخاطب را با توقعات بسياري پاي تلويزيون خواهد نشاند. اگر قرار باشد سريال سرگرمي مناسبتي مضمون بي خطر باشد، به نظر من نه درخور اين است كه اين همه بازيگر درگير اين كار شوند و نه من به تلويزيون مي آمدم. به همين دليل شرط من با تلويزيون هم اين بود كه خودتان را آماده كنيد براي طرح يكسري مسائل ملتهب كه حتي در فيلمنامه هم نيست.وي ادامه داد:حتي فيلمنامه نهايي هم كه تهيه كننده با گروه فيلم و سريال شبكه هماهنگ مي كرد، مي گفتم اين نيست و ديالوگنويسي سر صحنه انجام خواهد شد و ناظري هم كه شبكه تهران براي ما قرار داد مدير گروه فيلم و سريال شبكه بود كه خودش هر شب ميآمد و پاي تدوين سريال را ميديد و نقطهنظراتش را اعلام ميكرد.*از صداوسيما امتياز ويژهاي نگرفتيمدهنمكي در پاسخ به سوال ديگر فارس مبني بر اين كه صداوسيما با ساخت «دارا و ندار» فضاي بازي ايجاد كرد كه سر فصل آن ده نمكي است، آيا رويكرد صداوسيما بود يا اينكه خودتان مي خواستيد به اين سمت حركت كنيد؟ اظهارداشت: رويكرد تلويزيون الان نيست. اين فضا از زمان پخش مناظرات در تلويزيون ايجاد شده و گروههاي سياسي از طيفهاي مختلف خيلي رك و صريح حرفهايشان را در تلويزيون زدهاند، پس اين خطوط قرمز حتي در برنامه هاي زنده برداشته شده و ما امتياز ويژه اي نداشتيم. فقط فرقش اين است كه بايد اطمينان كنند. اين امكان براي خيليها در اين نظام فراهم شده كه بيايند و در مورد مضامين ملتهب فيلم بسازند، حتي بعضي هم كه فيلمهايشان توقيف ميشود، پز اپوزيسيون هم به خود مي گيرند.دهنمكي عنوان داشت: اين كه فرصت به آدم داده شود و اينكه بتواني از اين فرصت درست استفاده كني، خيلي با هم فرق دارند. بازيگران و عوامل ما بلد بودند كه چطور لبه تيغ حركت كنند كه زمين نخورند، حرف هايي كه مي زدند ضد مناسبات سياسي و اجتماعي نبود بلكه نقد آنها بود و كسي احساس نمي كرد كه يك بغض پشت اين ديالوگ ها خوابيده است.* حتي تلويزيون هم در اين سريال نقد شده بودوي با بيان اين كه حتي تلويزيون هم در اين سريال نقد شده بود، تصريح كرد: مثلا يك جا در خانه مولايي مي گفت تلويزيون را روشن كن ببينيم چه مي گويد، شخصيت بعدي ميگفت چه ميخواهد بگويد؟ قديمها همه مينشستيم دور هم حرف ميزديم، الان يك تلويزيون روشن ميكنيم و آن براي همه ما حرف ميزند. اين يعني نقد رسانه در دنياي مدرن. منتها هركسي به اندازه شعورش ميفهمد. كسي كه ميگويد اين سريال حرفي براي گفتن نداشت، يعني فهمش نيست كه اين ديالوگها را بفهمد. يا درباره جومونگ و سوسانو حرفهايي كه زده ميشد، نقدهاي اساسي نسبت به فيلمها و سريالهاي آسياي شرقي است كه وارد ميشود اما به زبان طنز گفته ميشود. يا آمار طلاقي كه ارائه ميشود، رويش تحقيقات جامعه شناسانه صورت گرفته و اينجا فقط به زبان ساده مطرح ميشود. اينها ظرافتهايي است كه به اعتقاد و باور آدمها برميگردد و اعتقاد گروه سازنده اين سريال، جز موارد دمدستي و روزمره ، اينجا درگير مسائل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي بود.*زاويه نگاه ما، جناح نبودوي در پاسخ به سوال ديگر فارس با اين مضمون كه شوخي با موارد سياسي از چه جرياني عبور ميكرد و منشاء آنها چه بود و تفكر پشت سر آن متعلق به كجا بود؟ اظهار داشت: زاويه نگاه ما، جناح نبود. كلانتر بود. منافع ملي، مردم و باورها بود. مثلا آنجا كه روي ديوار خانه ذبيح نوشته مرگ بر تيمور گلچين، تيمور به ذبيح ميگويد اين جمله روي ديوار خانهات نوشته شده كه ذبيح در پاسخ ميگويد اگر پا روي دم گربه نگذاري ونگش در نميآيد! ببين چه كار كردهاي كه كار به اينجا رسيده است.كارگردان فيلمهاي اخراجي ها 1 و 2 ادامه داد: اما حقيقت اين است كه حضرت علي(ع) فرمودهاند حكومت به كفر ميماند ولي به ظلم نميماند و مصداقي هم براي آن تعيين نكرده است. يا مثلا آنجايي كه ذبيح را به كلانتري ميبرند، ذبيح يعني قرباني. اسمش هم از روي عمد گذاشتم كه اگر يك نفر در فيلمي روشنفكر مآبانه مي آورد، چه سروصدايي به خاطر آن به پا مي كرد.يا نام درد دل آگاهانه انتخاب شد كه در مورد تمام مسائل روز جامعه آگاهي دارد. به ذبيح مي گويند تو متعلق به كدام جناحي و او مي گويد جناح حاجي فيروزها. اين معناي بسياري دارد. اينها زبان نماد و فارغ از مرزبنديهاي سياسي و جناحهاي سياسي است.*شما بيا يكباره كارگرداني هم بكن!وي در پاسخ به سوال ديگر فارس درباره ميزان بداههگويي بازيگران در سريال پاسخ داد: من روي فيلمنامه و متن خيلي كار ميكنم و يكي از شرايط من با تك تك بازيگران در هنگام عقد قرارداد اين بود كه روي نقش كار كنند. اگر در كارم بدانم كه بازيگري در كارش خلاقيت ندارد و چيزي به متن اضافه نمي كند، در كار بعدي با او كار نمي كنم مگر اينكه مجبور باشم. قرار است از تمام پتانسيل بازيگر استفاده شود. هر نوع خلاقيت بازيگر كه بتواند در مسير فيلمنامه باشد، از طرف هركسي بايد مورد استفاده قرار گيرد چون فيلمسازي يك كار گروهي است. بر حسب توانمندي بازيگران اين تغييرات اعمال ميشد.وي در جواب به اين سوال كه فكر نمي كنيد بداهه انسجام فيلمنامه را از بين مي برد؟ تصريح كرد: خير. بداهه گويي يك تكنيك است و در عنصر نمايش هم وجود دارد. در دروس آكادميك هم موجود است ولي نمي دانم چرا اينقدر بي سوادي در اينجا حاكم است كه منتقدان فكر ميكنند بداهه يعني ضعف فيلمنامه. حتي يك فيلمنامهنويس گفته بود اگر قرار است بداهه كار شود چرا ما مينويسيم؟ پس نه؟! شما يكباره بيا كارگرداني هم بكن. چون در فيلمنامه گاهي دكوپاژ هم نوشته ميشود... من معتقدم كه هركس در جايگاه خودش بايد باشد.*سيد جواد هاشمي آينه بخشي از وجود خود من استاين كارگردان در ادامه درباره نقش و جايگاه سيد جواد هاشمي در فيلم ها و سريالش گفت: سيد جواد هاشمي در حقيقت در كارهايي كه ما من بوده، بخشي از وجود خود من است. اگر در اخراجيها1 نقش مرتضي را بازي مي كند، مرتضايي است كه خودم شاهد اين وقايع و خاطرات بودهام و اتفاقاتي بود كه براي خود من اتفاق افتاده بود. اينجا هم آينه حرفهايي است كه ميخواهم صريحتر بزنم.*استفاده از بازيگران مطرح حتي در نقشهاي كوتاه بهتر جواب ميدهدمسعود دهنمكي در ادامه اين نشست در پاسخ به سوال خبرنگار فارس با اين مضمون كه شما در سريال از بازيگران بسياري استفاده كردهايد، فكر نميكنيد اين كار منجر به سردرگمي مخاطب مي شود، تصريح كرد: متاسفانه يكي از مشكلات ما به مضمون برميگردد و سريالها يك مضمون واحد دارند كه به آن آب ميبندند و تا 90 شب هم ادامه ميدهند. اما در اين سريال شما يك ارتباط ميان ذبيح و تيمور ميبينيد كه تا آخرين برخورد ادامه دارد و در هر قسمت هم بچه قصههايي دنبال ميشود كه در نهايت به همان «دارا و ندار» ميرسد. من فكر ميكنم استفاده از بازيگران مطرح و توانمنديهايشان حتي در نقشهاي كوتاه بهتر جواب ميدهد و كمك ميكند تا نقش قابلباورتر باشد و به اهميت نقش هم در نزد مخاطب بيشتر ميانجامد.وي ادامه داد: پر پرسوناژ بودن، كار را سخت مي كند و همه توقع دارند كه ديده شوند و نوع هماهنگي كار بسيار سخت است اما به نظر من به كار كمك ميكند.وي درباره اين كه حضور يا عدم حضور برخي از بازيگران در سريال فرقي نداشت و باري بر عهده شان نبود نيز، گفت: اين به رنگ آميزي تابلو برميگردد. شما وقتي يك تابلو را نگاه كنيد، فكر ميكنيد كه يك بخشي بود و نبودش فرقي ندارد ولي اگر آن را حذف كنيم، جايش خالي ميشود. هميشه يك تصوير را جزئياتش ميسازند. اگر شما به خانه داراها نميرفتيد، لطافت خانوادگي ندارها ديده نميشد. مخاطبان با ندارها همذاتپنداري كردند اما به داراها خنديدند كه حتي بلد نيستند حرف بزنند و مدام سر مسائل كوچكتر دعوا ميكنند. البته داراها بد مطلق نيستند. مضمون فيلم اين است كه دارا و ندار، دشمنان هم نيستند بلكه بايد مكمل هم باشند.*طبقه داراها تغيير كرده استكارگردان مستند «كدام استقلال، كدام پيروزي» در ادامه گفتوگو با فارس درباره اين كه چرا دارا و ندار مقابل و روبروي هم قرار گرفتهاند؟ همچنين كه برخي پولدارها و ثروتمندها اينطور فكر ميكنند وقتي من از اول پولدار بودهام، هيچ راه خلافي هم براي پولدار شدن نرفتهام چرا بايد اين طور آماج حملات قرار بگيرم؟ چرا بايد از حق خود به فقرا بدهم؟، پاسخ داد: براي اين كه روبروي هم هستند. جنگ بين فقر و غناست. ما ميخواستيم به يكسري بر بخورد. اگر دارا به كمك ندار نشتابد، بد است. اين برجها بالا نميروند، مگر آن كه كوخي خراب شود. حضرت علي (ع) ميفرمايند داراها در گناه فقرا شريكند و خداوند از فقرا در آخرت معذرتخواهي ميكند.وي تصريح كرد: اگر كسي از اين سريال بدش آمده، براي اين است كه به خودش برميگردد. يا آقاها هستند و يا آقازادهها. بحث اين است كه نصفي از اينها داراهاي نوكيسه جامعه هستند. فقط اينهايي نيستند كه كراوات ميزنند. داراهاي ما عوض شدهاند. وقتي ميگويد درختها را مي برند و جايش برج ميسازند معلوم است كه چه كسي را ميگويد. فردي را ميگويد كه در مملكت خود ما زندگي ميكند. اين فرد ميداند كه داريم هجوش ميكنيم، به همين دليل چون دردش آمده، ميگويد بنويسيد به فقرا اهانت شده! نميگويد به ما اهانت شده است!!وي اظهار داشت: پيام اخلاقي سريال اين است كه دارا تا موقعي كه آن تكبر خودش را دارد، تيمور است و وقتي به فكر فقير افتاد، فتحعل ميشود. تيموري كه دارا هم هست اما به داد فقرا هم ميرسد و حتي ميتواند به فتحعلي تبديل شود كه مستجاب الدعوه است و ميتواند مريض شفا دهد. چه كسي مي گويد نميشود؟*خودم بيشتر از منتقدان مي توانم از سريالم ايراد بگيرموي درباره بحث نقد سريال نيز گفت: طرح اوليه بر اساس تمنيات ما بود كه دستخوش تغيرات مي شد و تعجيل خاستگاه كارهاي مناسبتي است. هيچ كاري بي عيب نيست و خود من جز مسائلي كه اينها مي نويسند، مي توانم از كار ايراد بگيرم.دهنمكي ادامه داد: برخي داشتههاي كار را هم نديده ميگيرند. مثلا ميگويند چرا در كار دستشويي و آفتابه نشان داده ميشود؟وي افزود: در برخي جاها زبان استعاره مطرح ميشود اما منتقدان اين بحثها را مطرح ميكنند. هر وقت تيمور درباره پول حرف ميزند، به دستشويي ميرود و در حقيقت در پستترين جاي خانه قرار دارد، وقتي ميگويند دنيا مردار است، اينجا به زبان استعاره بيان شده است.وي ادامه داد: جاهايي هم ميبينيم كه فردي در اوج نداري باز هم تعلقي دارد و آفتابهاش را شش قفله ميكند. اين ميگويد حتي افرادي هم كه ندارند جاهايي تعلقي به دنيا دارند. ثروتمند دوست ندارد كسي از بنزش استفاده كند و فقير از آفتابهاش. اينها همه استعاره است و فقط كافي است يكي از آقايان چنين كاري را بسازد تا روزنامههاي روشنفكر آن را در بوق و كرنا كنند و معاني بسيار از آن بگيرند. اينجا روترين حرفها و احاديث و شعارهاي انقلاب را بيان ميكنيم و اينها خودشان را به عدمفهم ميزنند و اتفاقا از روي عمد اين كار را ميكنند. آنها ميگويند اگر ميشود با سريالي چنيني درباره مضامين متعالي حرف زد، دست و بال يكسري ديگر بسته ميشود.كارگردان مجموعه تلويزيوني «دارا و ندار» در ادامه گفتوگو با فارس اظهارداشت: در نقد سريال كه از شبكه تهران روي آنتن رفت، دو منتقد و يك مجري نشستهاند و ميگويند در سريال اهانت به فقرا شده، متر و ملاك اين اهانت چيست؟ در همان برنامه نظرسنجي زنده كردند و 35 هزار نفر گفتند كه ما اين برنامه را ديدهايم به خاطر بحث فقر و غنا. آقاجان اين نظر شخصي و سليقهاي شماست و با مردم نميخواند. سايتها ميآيند و نظر 35 هزار نفر را نميبينند و از 500 الي 600 رأي خود را كه معلوم نيست از كجا آوردهاند، تيتر مي كنند. استفاده و بهرهبرداري ميكنند. مثل انتخابات كه هركسي خود را برنده ميداند و وقتي به آراء مردمي مراجعه مي كنند، چيز ديگري از آن در ميآيد. من نميتوانم اين پارادوكس را حل كنم.*اگر «دارا و ندار» سينمايي بود، بيشتر از «اخراجيها» فروش ميكردوي تصريح كرد: وقتي «اخراجيها2» هشت ميليارد و نيم فروش كرد، آقايان ميگفتند مردم نميفهمند و سطح ذائقه شان پايين آمده و شعور مخاطب نميرسد. الان ميگويند «دارا و ندار» به اندازه بقيه مخاطب نداشته، اين مخاطبان همان هايي هستند كه شما به آنها فحش ميداديد. من معتقدم «داراو ندار» دهها ميليون مخاطب داشته و در دل مردم نشسته و اگر سينمايي بود بيشتر از «اخراجيها» مي فروخت.وي ادامه داد: «دارا و ندار» تنها سريالي است كه از همان قسمت اول مردم سي دي و موسيقي آن را مثل اخراجيها براي دانلود گذاشتند. بعد هم ميگويند بدترين موسيقي بدترين بازيگران و بدترين تيتراژ. اينها چه شان است؟ فكر ميكنم تنها مشكلشان اين است كه دردشان آمده و از اينكه ميبينند براي پنجمين بار موفقيت نصيب ما شده و اين بار در تلويزيون ناراحت هستند.*من حرفهاي پيچيده را تبديل به حرفهاي ساده ميكنمدهنمكي در پاسخ به اين سؤال فارس كه شعارگويي و مستقيم گويي در «دارا و ندار» مخاطب را زده نميكند؟ عنوان داشت: اتفاقا ويژگي كارهاي من اين است كه شعارها را جزئي از متن مي كند. اينها شعار نيست. جزء زندگي مردم است خلاف كارهاي ديگران كه شعار غلبه دارد، در «دارا و ندار» شعار جزئي از بافت قصه است. من حرف هاي پيچيده را تبديل به حرفهاي ساده ميكنم.*سياسيترين حرفها در «دارا و ندار» زده شدوي ادامه داد: سياسي ترين حرف ها در «دارا و ندار» گفته شده كه اگر قرار بود نوشته شود، معلوم نبود چه بلايي به سرش خواهد آمد.دهنمكي در پاسخ به اين سوال كه آيا شما در توليد آثارتان از رانت استفاده مي كنيد؟ پاسخ داد: خير بنده از رانت استفاده نميكنم، بنده از جگر استفاده ميكنم؛ آدمها بايد جگر داشته باشند تا بتوانند حرف بزنند. اين همه بازيگر با ما كار كردند و اين همه حرف شنيدند. كسي كه بخواهد حرف دل مردم را بزند، بايد جرأت داشته باشد. بايد عرضه و طاقت دادن هزينهاش هم داشته باشد. آقايان دوست دارند حرفهاي مهم بزنند و ديگران برايشان كف بزنند و سفارشي جايزه بگيرند. پول بگيرند و حرفهاي جگردار بزنند.وي ادامه داد: وقتي «فقر و فحشا» را ساختيم و اين فيلم توقيف شد، مردم خودشان آن را تكثير كردند. وقتي «اخراجيها» بيرون آمد و آن گونه با آن برخورد كردند، مردم در «اخراجيها2» كاري كردند كه دهان همه بسته شد. يا در مورد «دارا و ندار»، حالا دائم نظرسازي كنند و بگويند مردم آن را نديدهاند. بعد در يك لحظه كه با مردم ارتباط برقرار كرديد، 40 هزار نفر در عرض 20 تا 30 دقيقه درباره پيام اصلي سريال گفتند. چيزي درست است كه مردم ميگويند و آن چه همه منتقدان ميگويند درست نيست. يك نفر بايد اين مساله را حل كند. تعارض بين منتقدان و مردم بايد حل شود. چه كسي به اندازه من نشرياتش توقيف شده؟ آن زمان كه من زندان رفتم، هيچ كدام از آقايان زندان نرفته بودند. من در سال 69 درخصوص عدالت و فاصله طبقاتي و بحث الگوي توسعه زندان رفتم. خود كساني كه ميگويند آزادي بيان، نشريه من را توقيف كردند. همينهايي كه ميگويند مخالف من زنده باد، الان حاضرند جانشان را بدهند تا ما حرف نزنيم.دهنمكي اظهارداشت: يكي از اعضاء هيات داوري جشنواره درباره «اخراجيها» گفته بود مگر از روي جنازه من رد بشوند كه اين فيلم به جشنواره برسد. روشنفكران ما حاضرند جانشان را بدهند تا يك نفر ديگر حرف نزند. مگر قرار است چه اتفاقي بيافتد؟ مسعود ده نمكي زماني كه نشريه زد، خيليها دنبال فضاي جبهه و جنگ نبودند و همه رفته بودند دنبال سازندگيشان. اما خيليها هم مطالبم را منتشر كردند. مسعود دهنمكي راه را باز كرد. مسعود دهنمكي روي مين رفت. الان خيليها دوست دارند فيلمساز، مستند ساز و .. بشوند. خيليهاي ديگر ميخواهند اين حرفها را بزنند. چون مسير باز شده است.*مسعود دهنمكي روي مين ميرود تا بقيه از رويش رد شوندوي گفت: مسعود دهنمكي روي مين ميرود تا بقيه از رويش رد بشوند و اينها از همين مساله ناراحت هستند. ميگويند اگر بتوانيم جلوي اين را بگيريم، سد كردهايم وگرنه نسل نويي راه خواهد افتاد كه با زبان هنر فقط به دنبال زدن حرفهاي روشنفكري نيستند. ميتوان از آن استفاده كرد و اين مساله ربطي به خط فكري و مسائل جناحي و ... ندارد. اينها ناراحت از اين هستند كه مثلا اگر انتخابات ميشود، هركدام از مثلا بازيگران من در يك سمت هستند اما وقتي در مورد يك مساله واحد حرف مي زنيم، همه متحد مي شوند و همين مساله مورد ناراحتي خيلي هاست.وي افزود: اين ها ميخواهند افراد را در عالم هنر مرزبندي كنند و همه اينها دشمن يكديگرند. من تمام تلاشم اين بوده كه علي رغم يكسري مشكلات فكري و سليقهاي كه داريم در برخي موارد ميتوانيم با هم كنار بياييم. آدمها ياد ميگيرند همديگر را تحمل كنند. من بهشان پيشنهاد ميكنم كه تحمل داشته باشند، چيزي نشده. ايراد ندارد، شعارهايي كه ديگران ميدهند، اين بچه ها به آن عمل ميكنند و حداقل به جاي اين كه پنجه به رويم بياندازند، تحملم كنند.*خارجيها ميگويند دهنمكي مايكل مور ايران استدهنمكي در ادامه نشست فارس توضيح داد: ما در اين سريال حرفهاي ملي ميزنيم. طنزش نيشدار است. فيلم كه ميسازم، خارجيها ميگويند من مايكل مور ايرانم، در داخل ميگويند ارزش هنري ندارد! فقط كافي است يك هفتهنامه درپيت آمريكايي درباره اثر يكي از روشنفكران چيزي بنويسد، آن موقع ميگويند واي ببينيد كه درباره ما چه مطالبي نوشتهاند! من پيه اين را به تنم ماليدهام كه هر كاري بكنم، يك عدهاي از آن خوششان نيايد و غر بزنند و اساسا آنها براي همين آفريده شدهاند. من هركاري بكنم فحشهاي خودشان را ميدهند و جانشان هم درآيد.ده نمكي همچنين درباره استفاده زياده از حد از كليپ هاي تكراري در سريال گفت: آن بخشها جزء سكانس هايي بود كه مخاطب با آن همراهي ميكرد و حال و هوايش را عوض ميكرد. اين كليپها در 3 قسمت تكرار شد كه جزو تراژيكترين سكانسها بود. بار اصلي نداري قصه برعهده خانواده ذبيح بود.*من فرزند زمان خويشتنممسعود ده نمكي در پاسخ به سوال ديگر خبرنگار فارس مبني بر اينكه ميگويند طي سالهاي اخير ده نمكي تغيير فكر و انديشه داده و عوض شده است، گفت: زمانه عوض ميشود. مهم اين است كه وقتي من عوض ميشوم، آقايان ده سال بعد ميخواهند مثل من بشوند. موتورشان دير روشن ميشود وگرنه مسائلي مثل دارا و ندار و فقير و غني و ... آن زماني كه من در نشريات مينوشتم، به من مي گفتند اين فرد بريده و ... كه بعدها شد گفتمان غالب جامعه. الان هم كه من اين حرف را ميزنم ميگويند از اين فضا گذشتهايم و بايد به دنبال شكستن مرزهاي جناحي در جامعه باشيم كه «كدام استقلال، كدام پيروزي» آغاز اين روند بود.وي ادامه داد: مرزبنديها نبايد بين مردم وجود داشته باشد و اگر سياستمداران با هم دعوا دارند نبايد آن را بين مردم ترويج كنند. نبايد مردم را مقابل همديگر قرار بدهند. حرف من هم در فيلمها و سريالم اين است كه مردم پاي مشتركاتشان هستند كما اينكه در «اخراجيها» اين اتفاق افتاد.دهنمكي ادامه داد: من همه فحشها و بد وبيراهها را به جان را ميخرم چون حرفهايم ارزش گفتن دارد. تنها راهش اعدام است. من تا زنده هستم اين حرفها را ميزنم. ما نسل جبهه وجنگ هستيم و آنهايي كه روي مين رفتند به اين اميد بودند كه نفر بعدي راهشان را ادامه ميدهد. اگر ما اين حرفها را ميزنيم ادامه حرف بچههاي جبهه و جنگ است. اگر كسي غير از اين حرفها را ميزند، مصادره به مطلوب يا قلب به مضمون ميكند.* درونيات هركس فيلم او ميشوددهنمكي در پاسخ به سوال ديگر فارس مبني براينكه شهيد آويني معتقد بود افراد بايد نوعي خرق عادت داشته باشند و غلط ها را كنار گذاشته و نوآوري كنند، اما شما هم با توجه به ادعاهايتان در همان مسير هميشگي و مرسوم فيلمسازي راه ميرويد، پاسخ داد: ما خرق عادت كردهايم كه متوجه نميشوند. اگر تعبير شهيد آويني اين است كه فيلم حديث نفس كارگردان است، معتقدم كه درونيات هركس در فيلم روايت ميشود و فيلمساز حرف ديگران را نميزند و حرف خود را ميزند. حال هر قدر روح بزرگتر باشد، فيلم عميقتر ميشود. به زور نميشود مردم را خنداند يا گرياند.وي ادامه داد: من در تدوين «فقر و فحشا»، بارها قلبم دچار ناراحتي شد. اما بعدا متوجه شدم كه با فطرت مردم ارتباط برقرار كرده. اگر كسي به دنبال اين رمز است كه فيلم چطور 8ميليارد و نيم فروش كرد، بداند كه بحث فطرت مشترك و زبان مشترك مطرح بوده است. اين همه تجربه من است. من 5 اثر ساختهام و اگر هم نشد، نشد. اگر كسي توانست پل ارتباط با فطرت آدمها را برقرار كند، موفق ميشود.*به دنبال فقر در همه ايران بگرديدوي در پاسخ به سوال پاياني فارس مبني بر اينكه عدهاي از كردها نسبت به شخصيت كرد زبان سريال و خودزني هاي او اعتراض داشتهاند، گفت: اول اينكه اين شخصيت كرمانشاهي است و كُرد نيست، دوم اينكه كلي با من تماس گرفتند و از من تشكر كردند. قوميتها مورد هجو قرار نگرفتند بلكه اين نوع استفاده از اقوام، به طنز و موقعيت فيلم كمك كرده است. اين آدمها فقط در تهران نيستند و در زاغهنشينهاي نازي آباد و خانيآباد دنبال فقر نگرديد بلكه در همه كشور فقر وجود دارد.وي گفت: كاري كه ما در «اخراجيها» انجام داديم، در «دارا و ندار» هم انجام دادهايم. منتقدي نوشت در فيلم «اخراجيها» به مقدسات توهين شده، ديگري نوشت به روحانيت بياحترامي شده و در نهايت حوزه علميه قم كه متولي دين است، از فيلم تجليل كرد. چرا فيلمي در پايين شهر و بالاي شهر به طور يكسان مورد استقبال واقع ميشود؟ اين تضاد را يك نفر بايد حل كند. همه اين حرفها حاشيه است. به قول معروف، «گر تو ميتاني، بستان و بزن!» من هنوز منتظرم كه آقايان بيايند و از اين كارها بسازند. آن وقت ديگر ما بخيل نيستيم و دست هم برايشان ميزنيم كه چنين كاري ساختهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]
صفحات پیشنهادی
دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در ...
دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ناراحتی قلبی شدم-دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین ...
دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ناراحتی قلبی شدم-دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین ...
بازیگران جدید «اخراجیها 3» چه کسانی هستند؟
فرهنگ > سینما - مشرق نیوز نوشت: نگار فروزنده، احمد پورمخبر، نیما شاهرخشاهی و کمند ... دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ...
فرهنگ > سینما - مشرق نیوز نوشت: نگار فروزنده، احمد پورمخبر، نیما شاهرخشاهی و کمند ... دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ...
بی توجهی طلافروشان به توصیه پلیس
دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ناراحتی قلبی شدم · خیابان دماوند بهسازی شد · بالاك قبل از پايان فصل با چلسي تمديد ميكند ...
دهنمكی: دارا و ندار سينمايی بود، بيشتر از اخراجیها میفروخت/ در تدوین دچار ناراحتی قلبی شدم · خیابان دماوند بهسازی شد · بالاك قبل از پايان فصل با چلسي تمديد ميكند ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها