واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راه کارهای درمان ریا
پرهیز از ریا خیلی در اختیار انسان نیست . چنین نیست كه هر وقت انسان دلش خواست، ریا كند و هر وقت نخواست، كارش خالص شود . شیطان ناخودآگاه در دل انسان اثر میگذارد و نیت را خراب میكند. آنگاه كه شیطان موفق شود ریا را به صورت یك عادت درآورد، فرد آلوده به ریا به این زودیها نمیتواند خود را خلاص كند . پس اگر با خودكاوی، مشاهده كردیم كارهای ما، به ویژه عبادات ما مثل نماز، آنطور كه باید و شاید خالص نیست، برای درمان این مرض قلبی، چه راهكارهایی میتوان ارائه كرد؟ برای درمان این بیماری قلبی سه راه وجود دارد: الف) درمان كوتاه مدت برای این كه فرد مبتلا به ریا، بتواند - در مدت كوتاهی - از این مرض قلبی نجات پیدا كند، سفارش شده است كه واجبات و به ویژه مستحبات را در خلوت انجام دهد . روشن است كه چنین فردی، هر چند ممكن است وقت نماز یا مكان نماز را به گونهای انتخاب كند كه كسی نبیند، اما مشكل این است كه در بیشتر اوقات، نمیتوان واجباتی چون نماز و روزه را مخفیانه انجام داد . به همین دلیل، این یك درمان موقتی، علاج اورژانسی و همانند قرص مسكن عمل میكند و در حقیقت درمان ریا نیست . از این رو ممكن استشیطان در فرصتهایی او را فریب دهد و فرد به عمل ریایی مبتلا شود . ب) برنامهی میان مدت عمل به این برنامه، مقدمات طولانی دارد، اما درمانی ریشهای است. درمان اساسی این است كه فرد آلوده به ریا، پیرامون عمل ریایی و عمل از روی اخلاص، اندیشه كند و تفاوت بین آن دو را دریابد . قرآن كریم از این راه برای تربیت انسان استفاده كرده است و میفرماید: مثل كسانی كه برای خدا انفاق میكنند و انگیزهی خودنمایی ندارند، همانند كشاورزی است كه دانهای را در زمین حاصلخیز بیافشاند و به موقع آبیاری كند تا این دانه سبز و از آن هفتخوشه بیرون آید كه هر خوشهای صد دانه و بلكه بیش ا زهفتصد دانه بار آورد . پس كار سالم و خالص چنین بركاتی را به دنبال دارد. اما كار ریایی مثل این است كه كسی روی سنگ صاف، قصد زراعت داشته، منتظر بازده آن باشد. زمانی كه باران بر این صخره ببارد، همان دانهی افشانده شده را نیز از بین خواهد برد. به دیگر سخن پس از مدتی در مییابد كه تمام زحماتی كه كشیده است، حتی همان سرمایهی اولیه - دانه - را نیز از دست داده است. تفاوت این دو عمل تنها به نیت و انگیزهی فرد است. عمل خارجی دانه است و بارانی كه آسمان میآید. این دانه (عمل) در جای مناسبی (قلب پاك) قرار میگیرد، رشد میكند و صدها برابر نتیجه میدهد. اما وقتی نیت پاك نباشد مثل زراعت روی صخره صاف است كه پس از مدتی آن دانه (عمل) پوسیده میشود و از بین میرود. تصور كنید كه اگر انجام عملی مانند حج با آن همه مقدمات و شرایط ویژه و زحمتبسیار، به هنگام عمل یا پس از عمل به ریا آلوده شود، آیا جبران آن به سادگی ممكن خواهد بود؟! توجه به این نكته ضروری است: فردی كه در نماز ریا میكند، افزون بر این كه نمازش باطل میشود (مثل كسی كه نماز نخوانده) برای این نوع عبادت مجازات هم میشود. بنابراین چرا انسان عملش را برای خدا خالص نكند، تا از این همه بركات محروم شود . برای این كه فرد مبتلا به ریا، بتواند - در مدت كوتاهی - از این مرض قلبی نجات پیدا كند، سفارش شده است كه واجبات و به ویژه مستحبات را در خلوت انجام دهد.ج) برنامهی بلند مدت درمان دراز مدت ریا این است كه فرد آلوده به ریا، تلاش كند ریشههای خودنمایی و ریاكاری را از بین ببرد . انگیزهی انسان از نشان دادن عمل به دیگران چیست؟ آیا انتظار تعریف و تمجید از دیگران دارد؟ تعریف دیگران چه نتیجهای در پی خواهد داشت؟ اگر درست دقت كنیم انگیزهی اصلی ریاكار این است كه وی به كمك و دستیابی به سود - مادی ومعنوی - از دیگران امید دارد . وقتی میبیند دیگران مؤمن هستند و آدمهای خوب را دوست دارند و به آنها خدمت میكنند، با این عمل ریایی میخواهد خویش را خوب جلوه دهد تا از این منافع برخوردار شود . بنابراین برای درمان قطعی ریا باید از امید داشتن به دیگران و اعتماد به آنان دستشست و تنها به خدا امید و اعتماد داشت.
به دیگر سخن، برای این كه ریشهی ریاكاری سوزانده شود، باید توحید افعالی را در خویش تقویت نمود . برای تقویت توحید افعالی، اگر فرد قدرت تعقل قوی دارد، تلاش كند با دلیل و برهان، سپس با تجارب شخصی با دیگران، دریابد كه همه كارهی عالم خداوند است و از آفریدهای خداوند - بی اذن او - هیچ كاری بر نمیآید . اگر قدرت تعقل و استدلال عقلیاش خیلی قوی نیست، به استدلالهای نقلی از آیات و روایات توجه كند . وقتی به لحن و ترجمهی قرآن نگاه میكنیم، میبینیم همهی كارها را به خدا نسبت میدهد . به عنوان نمونه همه میدانیم كه باران چگونه نازل میشود، اما خداوند اصرار دارد كه ای انسان بفهم كه خدا باران نازل میكند . دانهای كه روی زمین میروید، خداوند آن دانه را میشكافد و میرویاند . بیانات قرآن برای این است كه دل انسان را متوجه خدا كند، هر چند آن اسباب و مسببات را انكار نمیكند . اما سر سلسله دستخداوند است و هدف این است كه انسان با آن سلسله جنبان آشنا شود .در اموری معنوی هم همینطور است. روزی دست او است. نمونهی آن را قرآن در داستان مریم (س) نقل نموده است. هدایت و گمراهی هم دستخداوند است. اگر ما این معارف را از قرآن یاد بگیریم، آن وقت زمینهی ریا از بین خواهد رفت. قرآن میفرماید: اگر خدا بخواهد ضرری به كسی برسد و تمام عالم جمع شوند، نمیتوانند جلو آن ضرر را بگیرند و اگر خدا بخواهد خیری به كسی برسد، هیچكس نمیتواند جلو آن خیر را بگیرد . عزت و ذلت در دست او است. اگر فرد به این باور راه یافت، دل به این و آن نمیبندد. آری تملق گفتن برای تحصیل علم جایز است، اما باید دانست كه حقیقت علم دستخداوند است. اگر خدا اراده نكند، انسان سادهترین مطلب را نمیتواند بفهمد، یا اگر فهمید یادش میرود . در حدیث قدسی آمده است كه خداوند میفرماید: به عزت و جلالم قسم، به تسلطی كه بر عالم دارم و آن را اداره میكنم، اگر كسی به غیر از من امید ببندد، امیدش را نا امید میكنم . سپس به صورت گله میگوید: بندهی من خیال میكند كارها در دست دیگران است؟ تدبیر آسمان و زمین و اختیار همه چیز به دست من است و تو سراغ دیگران میروی؟! دیگران از خود چیزی ندارند . گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالیمنبع: دیدار آشنا شماره 42 ، برگرفته از سلسله سخنرانیهای حضرت آیتالله مصباح یزدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]