واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روايتهاي دلهرهآور انسان امروز مروري بر 10 اثر برتر داستاني دهه اول قرن 21 به روايت تايم ( در دو قسمت )قسمت اول :
![روايت هاي دلهره آور انسان امروز](http://img.tebyan.net/big/1388/11/3577468478191218012499169237108168180177.jpg)
پايان سال 2009 ميلادي مصادف با پايان اولين دهه قرن بيست و يکم بود. به همين سبب بسياري از رسانهها به بهانه پايان دهه اول قرن حاضر، سراغ اتفاقات مهم در حوزههاي گوناگون رفتند تا فهرستي از «ترين»ها را تهيه کنند. يکي از اين حوزهها حوزه کتاب و ادبيات بود که از منظرهاي مختلف مورد توجه قرار گرفت و فهرستهاي بلندبالايي در اين حوزه تهيه شد. مجله تايم هم به بهانه پايان دهه اول قرن حاضر، سراغ حوزه ادبيات و آثار منتشر شده در اين حوزه رفت و 10 اثر پرفروش و برگزيده اين دهه را معرفي کرد. اين کتابها برندگان جوايز معتبري مثل پوليتزر، من بوکر و پن شدهاند و فروش بالايي هم طي اين سالها داشتهاند. بسياري از نويسندگان اين آثار در ايران شناختهشده هستند و برخي از آثار آنها به فارسي ترجمه شده است. سايههاي شوم1) «هرگز نگذار بروم» اثر کازو ايشي گورو (2005): براي کتي، راوي داستان، طبيعي است نسبت به دوران کودکي خود بيتفاوت باشد. وقتي کتي دوران مدرسه شبانهروزي را با دوستان خود تامي و راث به ياد ميآورد، پس از سالها متوجه ميشود آن دوران نهتنها دوراني معمولي نبوده، بلکه سرشار از اضطراب و دلهره بوده است. خوانندگان اثر ايشيگورو پيش از قهرمان داستان به حضور سايههاي شومي پي ميبرند که بر سر راوي داستان قرار گرفته است. با اين حال زماني که راوي قصه خود را روايت ميکند، ديگر دير شده است و او مجبور است داستان خود را با چشماني گريان روايت کند. رمان هرگز نگذار بروم مرثيه انسانهاي ساده و بيانگيزهاي است که گاهي تنها براي داشتن ذرهاي خوشي پيش از پايان زندگي تلاش ميکنند و با وجود مشاهده پايان غمانگيز خود چشمشان را از تيغه گيوتيني که بر گردن آنها فرود ميآيد، نميبندند. اين اثر در گونه علمي تخيلي قرار ميگيرد و با پاياني تراژيک خواننده را مدام با صحنههاي دلهرهآور روبهرو ميکند. ايشيگورو، رماننويس و فيلمنامهنويس انگليسي ژاپنيالاصل است که از سال 1960 و از دوران کودکي به انگليس نقلمکان کرده است. آثار داستاني ايشيگورو طرفداران فراواني در دنياي انگليسيزبان دارد. او تاکنون 4 بار نامزد دريافت جايزه ادبي من بوکر انگلستان شده است. در سال 1989 رمان «باقيماندههاي روز» جايزه من بوکر آن سال را برد. رمان «هرگز نگذار بروم» ششمين رمان اين نويسنده بود که در سال 2005 توسط نشر مشهور ناپف به بازار آمد. رمان هرگز نگذار بروم مرثيه انسانهاي ساده و بيانگيزهاي است که گاهي تنها براي داشتن ذرهاي خوشي پيش از پايان زندگي تلاش ميکنند و با وجود مشاهده پايان غمانگيز خود چشمشان را از تيغه گيوتيني که بر گردن آنها فرود ميآيد، نميبندند.روياي واقعي
![روايت هاي دلهره آور انسان امروز](http://img.tebyan.net/big/1388/11/138146168176601537517424019025421211024315378.jpg)
2) «جاناتان استرنج و آقاي نورل» اثر سوزانا کلارک (2004): نطفه آغاز شکلگيري اين اثر روياي يک شعبدهباز ونيزي است. خانم کلارک در خواب اين شعبدهباز را در حال بگو مگو با توريستهاي ونيز ميبيند. اما اين روياي قرن نوزدهمي تبديل به رماني پرمخاطب به نام جاناتان استرنج و آقاي نورل ميشود. اين رمان بر اساس رقابتي ميان 2 شعبدهباز انگليسي با نثري فوقالعاده، سرشار از جزئيات و پر از بازي با واژگان شکل ميگيرد. عليرغم آن که موضوع رمان خانم کلارک شعبدهبازي و امور مافوق طبيعي است، آن را با حرارت، احساس و غمي روايت ميکند که در زندگي همه انسانهاي معمولي نيز حضور دارد. اميدي که زنده ميماند3) «تصحيحات» اثر جاناتان فرانزن (2001): جاناتان فرانزن در اين رمان، داستان زندگي خانوادهاي را در قلب ايالات متحده روايت ميکند. خانواده لامبرت در شهر خيالي سنت جود در مرکز آمريکا زندگي ميکنند. اين قصه کمکم به جزئيات روابط و زندگي اعضاي اين خانواده پرداخته و پيچيدگيهاي رواني آنها را از خلال موقعيتهايي که در آن قرار ميگيرند، براي خواننده روشن ميکند. چيپ، شخصيتي باهوش، دوستداشتني اما حواسپرت است. دنيس شخصيتي پرکار و مديروگري هم در بانک کار ميکند و هر آنچه خانواده از او انتظار دارد، انجام ميدهد. اما نميداند چرا آنها او را دوست ندارند. هرچند هريک از آنها به دست خود در حال از بين بردن زندگي خود هستند، اما همچنان اميدوارند که زندگي آنها بهتر شود. اميدواري آنها به زندگي تا آنجاست که حتي اگر آمريکاي بزرگ را پيش چشمان خود در حال فروپاشي ببينند نيز به آينده بهتر اميدوارند. جاناتان فرانزن نويسنده و منتقد آمريکايي، برترين جوايز ادبي آمريکا چون جايزه ملي کتاب آمريکا و جايزه پن/فاکنر را در کارنامه افتخارات خود دارد. رمان تصحيحات علاوه بر کسب جايزه کتاب ملي آمريکا در سال 2001، جايزه بهترين کتاب سال روزنامه نيويورک تايمز را در همان سال و جايزه جيمز تت بلک مموريال را در سال بعد برده بود. اين اثر که در سپتامبر 2001 توسط نشر فارار در نيويورک به بازار آمد از نامزدهاي نهايي دريافت جايزه من بوکر انگلستان در آن سال بود. هرچند هريک از آنها به دست خود در حال از بين بردن زندگي خود هستند، اما همچنان اميدوارند که زندگي آنها بهتر شود. اميدواري آنها به زندگي تا آنجاست که حتي اگر آمريکاي بزرگ را پيش چشمان خود در حال فروپاشي ببينند نيز به آينده بهتر اميدوارند. ترسهاي غمانگيز 4) «زندگي مختصر و فوقالعاده اسکار وائو» اثر جونو دياز: اين اثر که بهترين اثر بين آثار برتر دهه اخير تلقي ميشود، پس از انتشار مجموعه داستان «غريق» دياز که در 11 سالگي نوشته بود و موفق به دريافت جايزه ادبي شده بود، روانه بازار شد. اسکار وائو، نام اسکار وايلد به زبان دومنيکني است؛ نام کوچک يک شخص چاق، نويسنده داستانهاي علمي تخيلي و بازيکن حرفهاي بازيهاي جادويي و داستاني که در نيوجرسي بزرگ شده است. جونو دياز در اين رمان، داستان زندگي خانواده اسکار را در کشور دومنيکن و در زمان حکومت ديکتاتور تروخيلو دنبال ميکند و سپس به پايان غمانگيز، عجيب و تأثرآور زندگي اسکار ميرسد. اين اثر 350 صفحهاي که در سپتامبر سال 2007 توسط ريورهارد هاردکوور به بازار آمد، جايزه پوليتزر 2008 را براي نويسنده آمريکايي با اصليت دومنيکني خود به همراه آورد. جونو دياز از مدرسان ادبيات خلاقانه در دانشگاه مشهورMIT آمريکاست. تراژدي تنهايي 5) «دنياي شناختهشده» اثر ادوارد پي. جونز (2003): اين رمان با اين پرسش آغاز ميشود: «آيا مرد سياهپوستي که خود روزگاري يک برده بود ميتواند بردهدار شود؟» در همان ابتداي رمان نيز به اين پرسش پاسخ مثبت داده ميشود. شخصيت اصلي داستان هنري تاونزند است. او قهرمان داستان نيست، زيرا ويژگيهاي يک قهرمان را ندارد، بلکه تنها بهتر است بگوييم شخصيت محوري داستان است. او يک بردهدار در ايالت ويرجينيا در سال 1855 است. ادوارد پي. جونز زندگي هنري تاونزند را از زواياي مختلف مورد کنکاش قرار ميدهد. در کنار زندگي تاونزند، قصههاي عاشقانه و کمدي شخصيتهاي ديگر نيز طي چند دهه روايت ميشود. رمان نخست ادوراد پي. جونز به نام «گمشده در شهر» نامزد دريافت جايزه ملي کتاب آمريکا شد، اما انتشار دنياي شناخته شده به عنوان رمان دوم جونز توسط نشر آميستاد در آمريکا درخششي خيرهکننده داشت و بهترين جوايز ادبي آن سال و سالهاي بعد را براي نويسندهاي که تنها دو رمان در کارنامه آثار خود داشت به همراه آورد. ادامه دارد ... مترجم: خالد کارونتنظيم براي تبيان : زهره سميعي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]