واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چه کسی خائن است؟
و لعن الله امة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم التى رتبكم الله فیها؛ خدا لعنت كند گروهى را كه شما را از مقام خودتان دفع كردند و از مراتب ریاستى كه خدا شما را در آن مرتبه قرار داده بود، دور نمودند. "دفع"؛ به معنای دور کردن و راندن است."مقام"؛ در اصل به معنای مکان برخاستن است که در اینجا به معنای منزلت و پایگاه است."ازاله"؛ به معنای دوری کردن است."رتَّب"؛ یعنی آن را پابرجا و استوار گردانید. مراتب جمع مرتبه است که در این فراز به معنای منزلت و مقام بلند است و منظور مرتبه معنوی است که برای ائمه اطهار در عالم حقیقت ثابت و پابرجا بوده است.باید بپذیریم که این غاصبان خلافت همان پیرمردانی هستند که جوانی شان را در راه عقیده و پیامبرشان گذراندهاند؛ ولیکن پس از رحلت رسول خدا، همان بزرگان اسلام، به گمراهی میافتند و به خاطر تعصبات قومی و شخصی، خودخواهیها، حسادتها، و کینهها در مقابل آن بزرگ مرد؛ یعنی امام علی (علیهالسلام) ایستادند و حقش را غصب نموده و مسیر تاریخ را تغییر دادند.شرح فراز فوقمنظور از امت و گروهی که ائمه(علیهمالسلام) را از مقام ظاهری شان محروم و دفع نمودند، همان موسسین ظلم بر آنان هستند، که در شماره قبل توضیح دادیم. در این مطلب چهره ی اصلی این ستم را نمایان میکنیم. منظور از گروهی که امامان را از رتبه تعیین شده از طرف خدا، دور نمودند، بنیان گذاران ظلم و ستم میباشند، که در سقیفه جمع شده و خلافت ظاهری را از حضرت علی (علیهالسلام) و آل علی غضب نمودند.منظور از مقام و رتبه ی اهل بیت همان ولایت و سیاست برای مسلمین است، که خداوند برای اجرای احکام و اقامه ی حدود در پیاده کردن احکام اسلام و ایجاد عدالت، به آن بزرگواران عنایت فرموده است.بدیهی است که مقام امامت، مقامی است والا که دست مخالفین به آن نمیرسد؛ چرا که امامت در معنای حقیقی خود، مقامی خدایی و کمالی نفسانی است که احدی را توان غصب آن نیست. و منظور از "رتبکم الله فیها" آن است که این مقام و مرتبه غصب شده، از طرف خداوند برای شما اهل بیت رسیده است.نتیجه این که از آن مرتبههایى كه خدا براى شما ثابت و استوار نموده شما را دور گردانیدند و حق شما را غصب كردند كه همان خلافت و ریاست ظاهرى باشد. چرا که مقام واقعى آل محمد(علیهمالسلام) را كسى نمیتواند بگیرد، مانند علم، كمال، شجاعت و معجزات آنان چیز گرفتنى نیست. و آن ریاستى كه خداوند در دنیا به آنها تفویض فرموده بود؛ دشمنان آن را غصب كردند؛ چرا که خلافت واقعى قابل غصب نیست. لعن در این فراز از زیارت، به معنای دور شدن از غیر حضرت علی(علیهالسلام) و پیوستن به امامت و عدالت اوست، نیز با لعن میگوییم که اسلام بدون امامت را نمیخواهیم.واقعیتی انکارناپذیرآنچه را که نمیتوان انکار کرد اینست که بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، حق علی(علیهالسلام) و حق مردم و بالاتر از همه ی حق الهی پایمال شد و برخلاف امر و رضای پیامبر اکرم عمل شد. بدون توجه به وصیت و سفارش آن بزرگوار، دیگری را که شایسته نبود را خلیفه نموده و با رای تعدادی از مهاجرین و انصار، جانشین پیامبر اکرم را تعیین نمودند و نامش را اجماع نهاده و به نام دموکراسی و حکومت مردمی، به مردم خیانت کردند، بدون این که خود مردم متوجه این خیانت بزرگ شوند. و در این میان حضرت علی(علیهالسلام)، آن همیشه مظلوم و اول یار رسول خدا و کارشناس دین و مدیر لایق حکومت، بیست و پنج سال فقط به خاطر حفظ اسلام و عدم تفرقه بین مسلمین، سکوت تلخی اختیار کرد. که به تعبیر خود حضرت، صبر کرد در حالی که استخوان در گلو و تیغی در چشم داشت. باور کنیم که...باور کنیم که آنچه اتفاق افتاد و این غصب ولایت و تغییر مسیر تاریخ، توسط مشرکان و کافران انجام نشد بلکه توسط نزدیک ترین یاران پیامبر اکرم؛ کسانی که جزو مسلمانان اولیه بودند، چنین توطئهای صورت گرفت و خلافت به جای امامت نشست.باید بپذیریم که این غاصبان خلافت همان پیرمردانی هستند که جوانی شان را در راه عقیده و پیامبرشان گذراندهاند؛ ولیکن پس از رحلت رسول خدا، همان بزرگان اسلام، به گمراهی میافتند و به خاطر تعصبات قومی و شخصی، خودخواهیها، حسادتها، و کینهها در مقابل آن بزرگ مرد؛ یعنی امام علی (علیهالسلام) ایستادند و حقش را غصب نموده و مسیر تاریخ را تغییر دادند. با خواندن این فراز از زیارت توجه داشته باشیم و از خدا استعانت جوییم، تا مبادا ما نیز در زمان خود، به خاطر هوای نفس و غلبه ی شیطان، پشت به امام زمان مان کنیم.علت لعن غاصبان خلافتایشان مستحق لعن هستند چرا که از فرمان خدا و رسولش سرپیچی کرده و حرمت رسول خدا و عترتش را نگه نداشتند. پس همه کسانی که به اهل بیت پیامبر اکرم بی توجهی کرده و آنها را از مقامی که خداوند برای آنها مقدر کرده بود، محروم نمودند؛ مستحق لعن هستند. آثار فردی و اجتماعی لعن کردنلعن در این فراز از زیارت، به معنای دور شدن از غیر حضرت علی(علیهالسلام) و پیوستن به امامت و عدالت اوست، نیز با لعن میگوییم که اسلام بدون امامت را نمیخواهیم.هنگامی که این فراز را میخوانیم باید توجه داشته باشیم که چرا حق امام علی(علیهالسلام) و مردم پایمال شد؟ چون دین نداشتند؟ و یا این که نماز و روزه و حج و جهاد را قبول نداشتند؟ و یا به خاطر گرفتاریهای نفسانی و غلبه قوای شیطان درونی بر قوای الهی آنها بود؟اثر اجتماعی این فراز از زیارت عاشورا اینست که درمییابیم که اسلام به نماز و روزه و حج و ... منتهی نمیشود؛ بلکه اسلام یک دین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است، لذا ما با لعن خود، از تمام افرادی که به ناحق بر مردم حکومت کرده و باعث تعطیلی احکام الهی شدند، دوری مینماییم.با خواندن این فراز از زیارت عاشورا توجه داشته باشیم و از خدا استعانت جوییم، تا مبادا ما نیز در زمان خود، به خاطر هوای نفس و غلبه شیطان، پشت به امام زمانمان کنیم.اثر اجتماعی این فراز از زیارت عاشورا اینست که درمییابیم که اسلام به نماز و روزه و حج و ... منتهی نمیشود؛ بلکه اسلام یک دین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است، لذا ما با لعن خود، از تمام افرادی که به ناحق بر مردم حکومت کرده و باعث تعطیلی احکام الهی شدند، دوری مینماییم.و در نهایت اعلان میکنیم که اسلامی که در آن ولایت حضرت علی و اولاد علی(علیهمالسلام) نباشد، مطرود و غیرقابل قبول است. با استفاده از شرح زیارت عاشورا، علی اصغر عزیزی تهرانی و شرح زیارت عاشورای آیة الله میرخانی. گروه دین و اندیشه تبیان مهری هدهدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]