واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آرزویی ریشه در کودکی
در آسیبشناسی روانی، گروهی از شخصیتها را «سایكوپت» مینامیم، یعنی كسانی كه اختلال شخصیتی ضداجتماعی دارند. اینها اصولاً شخصیتهایی هستند كه از نظر روانی دچار مشكل هستند. سارقان كوچك، قاتلان، صادركنندگان چكهای بیمحل و آزاردهندگان جنسی از این دستهاند. اما مجرمان اقتصادی از این گروه نیستند. از رجال قدرت و سیاست گرفته تا عاملان اجرایی همه شخصیتهای كاملاً سلامتی دارند. شخصیت اینها با شخصیت قاتل یا سارق فرق میكند. نوع ارتباط آنها در جامعه متفاوت است. سایكوپتها اصولاً اهل ارتباط عمومی قوی نیستند و با افسردگیها و اختلالات روانی شدید دست به گریبانند، اما مجرمان اقتصادی ـ حتی در رده عامل اجرایی ـ بسیار فعال و پرتحركند. .نگرش افراد به پول به عنوان حاصل احساسات اولیه در دوران كودكی قابل بررسی است. ما میتوانیم سه دیدگاه اصلی برای بررسی این مجرمان مطرح كنیم. اول، دیدگاه و نظریه روانكاوی است. براساس این دیدگاه كه مبتنی بر نظریه فروید است، ابتدا برای بررسی شخصیت مجرمان اقتصادی باید به دوران كودكی آن ها برگردیم. نظریه روانكاوی میگوید پول آرزویی مربوط به دوران كودكی نیست، اما نگرش افراد به پول به عنوان حاصل احساسات اولیه در دوران كودكی قابل بررسی است. به اعتقاد فروید، افرادی كه در مرحله مقعدی تثبیت میشوند و در دوران كودكی در خصوص دفع یا نگهداری مدفوع خود با مشكل روبرو میشوند"پدر و مادر خیلی زود از آنها انتظار کنترل دارند" بسیار منضبط، خسیس و لجوجند و اینها با خصوصیاتی مانند پاكیزگی، وظیفهشناسی، اعتمادپذیری، خودسری و كینهتوزی همراهند. این كودكان در بزرگسالی به اخلاق خسیسانه و جمعآوری پول تا مرحله پولپرستی روی می آورند.روانشناسان معتقدند شیوهای كه خسیس پول انباشت میكند نمادی از خودداری او از اجابت مزاج در دوره كودكی است، چون شخصیت و اركان اخلاق فرد در دوران كودكی خصوصاً تا سهسالگی ریخته میشود. مثلاً آدم دست و دلباز یادآور كودكی است كه با اجابت مزاج و دفع مدفوع در كودكی تسلیم قدرت والدینش میشود و محبت و تأثیر آنان را به دست میآورد. پس براساس نظر فروید و دیدگاه روانكاوی، آدمی با پول همان كاری را میكند كه در كودكی با مواد زائد و دفعشدنی بدن خود میكرد. به هر حال، گرسنگی پول از دید روانكاوی ناشی از محرومیت و عقدههای دوران كودكی است.
دیدگاه دوم در زمینه ثروتاندوزی انگیزشی است. براساس این دیدگاه، پول باعث رضایت خاطر و امنیت روانی و عاطفی میشود. شرححال بعضی از ثروتمندان نشان داده كه عدهای به خاطر امنیت خاطر به كسب مال میپردازند. در این دیدگاه، فرض بر این است فردی كه در جستوجوی فراهم كردن ایمنی است بیشتر به خاطر رضایت خویش به پول وابسته میشود. پول باعث تقویت احساس امنیت و عزت نفس میشود. طبق هرم مازلو، نیاز های در الویت دوم نیاز به امنیت یا احساس امنیت است. براساس این رویكرد، افراد مالاندوز و حتی مجرمان اقتصادی در مرحله ارضا یا نیازهای اولیه خود با مشكل روبرو شدهاند، لذا از طریق كسب مال به دنبال امنیت روانیاند. پول به آنان عزت نفس میدهد. این افراد گاهی با پول به دور خود حصاری میكشند و شیوههای دیگر افزایش اعتماد به نفس را كنار میگذارند. طبق این دیدگاه، یك گروه محقق، به سرپرستی گلدبرگ و لوئیس، چند تیپ از افراد پول طلب را مشخص كردهاند. گروه اول صرفهجوهای وسواسی هستند. برای این افراد پسانداز نوعی پاداش است. آنان عرصه زندگی را بر خود تنگ میكنند و مبلغی را كه پسانداز كردهاند برای تأمین امنیت خاطر خود كافی نمیدانند. بعد، خویشانكارها هستند. این افراد شبیه به صرفهجوها هستند، اما از ماهیت ایثاری كه در تحمیل فقر به خود میدهند لذت میبرند. ممكن است برای دیگران پول خرج كنند، هرچند نه خیلی زیاد. این تأكیدی است بر روحیه ایثارشان. سومین گروه ارزانخرهای وسواسیاند، افرادی كه پول را مشتاقانه پسانداز میكنند تا زمان مناسب، مثلاً یك حراجی فرا برسد و با خوشحالی خرج كنند. هیجان این عمل در احساس باهوشتر بودن آنها نسبت به دیگران است؛ یعنی فروشندگان و خریدارانی كه بهای كامل كالا را میپردازند. آنها از خریدهایی كه كیفیت لازم را ندارند احساس خوشحالی میكنند.گروه چهارم كلكسیونرهای شیدا یا وسواسیاند. آنها با اشیا كه حتی گاهی ارزش چندانی هم ندارند رابطه برقرار میكنند و آنها را جمع میكنند. آنها به جای اینكه به انسانها كه منبعی از محبت و امنیتند علاقه نشان بدهند، به داراییهای مادی تمایل دارند. این افراد تا میتوانند جمع میكنند اما از بخشیدن آن خودداری میكنند. افرادی كه در مرحله مقعدی تثبیت میشوند و در دوران كودكی در خصوص دفع یا نگهداری مدفوع خود با مشكل روبرو میشوند"پدر و مادر خیلی زود از آنها انتظار کنترل دارند" بسیار منضبط، خسیس و لجوجندنظریه سوم، نظریه شرطی و دیدگاههای یادگیری است. براساس این دیدگاه نگرش و گرایش افراد مبتنی بر یادگیری و آموزش است. این افراد مطابق الگوهای خاصی یاد گرفتهاند كه به سرمایه و مصرف چه نوع نگاهی داشته باشند.براساس این دیدگاه، پول تشویقكننده و پاداشدهندهای بزرگ است. در این دیدگاه، پول تقویتكنندهای شرطی است و به شیء با ارزش و معناداری تبدیل میشود. این نظریهها برای بررسی شخصیت افراد در رویارویی با پول مطرح شدهاند. در بحث مجرمان اقتصادی هم همین مدلها قابل بحثند.
اما در مباحث مربوط به یک دیدگاه التقاطی بر می خوریم. نظریهای كه در حوزه روانشناسی اجتماعی براساس نظریات آلپورت است، دیدگاهی كه خودمختاری كنشی نامیده شده. آلپورت در تحلیل رفتار معتقد است مثلاً شكارچی یا ماهیگیر اول برای رفع نیاز خودش به شكار میپردازد، اما بعد كه نیازهایش برطرف شد كشش درونی عادتی در آنها به وجود میآید كه به این كار ادامه بدهند. یعنی گرایش به موضوع مادی اول مبتنی بر نیاز است، بعد عادت میشود و دیگر به خاطر نیاز نیست، بلكه از كاری كه انجام میدهد، از شكاری كه میكند یا از پولی كه انباشت میكند لذت میبرد. این لذت مبتنی بر عادت در درون فرد نهادینه میشود و دیگر نمیتواند از آن دست بردارد.براساس این خودمختاری كنشی، مجرم اقتصادی، از هر گروهی كه باشد، اول نیازش به پول و گرایش به پولاندوزی برای برآوردن نیازهای اقتصادی زندگی است. اما چرا بعد این گرایش ادامه پیدا میكند؟ چون در فرد نهادینه و عادتی میشود.همچنین در روانشناسی چند تیپ پولی معرفی میشوند.تیپ اول خسیسها هستند كه پول میاندوزند. اینها نمیپذیرند كه تنگنظر شناخته شوند. ترس وحشتناكی برای از دست دادن اندوختههایشان دارند و قابل اعتماد نیستند. با این همه، در لذت بردن از مزایای پول دچار مشكلند. تیپ دوم مصرفكنندگان وسواسی و غیرقابل كنترلند، به ویژه زمانی كه افسردهاند یا احساس بیارزشی و طردشدگی میكنند. مصرف كردن برای آنان خرسندی كوتاه مدت و به دفعات احساس گناه در پی دارد.تیپ سوم در روانشناسی اجتماعی خدایان پول نامگذاری شدهاند. اینها كاملاً جذب پول درآوردن هستند كه بهترین راه برای كسب قدرت و تأیید به نظر میرسد. اینها معتقدند هر چه بیشتر پول داشته باشند كنترل بیشتری بر زندگی خود خواهند داشت و احتمالاً خوشحالتر خواهند بود. گروه چهارم چانهزنها یا ارزانخرها هستند. اینها وسواسگونه در پی چانهزنی هستند، چون به دست آوردن كالا به بهای ارزانتر به مردم احساس برتری میدهد. اینها اگر مجبور به پرداخت بهای كامل شوند یا نتوانند تخفیف بگیرند، احساس عصبانیت و افسردگی میكنند. در این زمینه میتوانید کتاب آنچه یک جوان جویای کار باید بداند را مطالعه نماییدسپیده داناییتنظیم برای تبیان: کهتری خوشبختی با پول! مساله این است... بچه ها از ارزش پول چه می دانند؟ پول تو جیبی یادت نره!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]