واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وقتی از ارزش در ورزش خبری نیست!
زمانی بچه که بودیم تختی را به خاطر جوانمردیاش به عنوان یک الگو پذیرفتیم و راهی باشگاه کشتی شدیم، آن موقع افتخار می کردیم الگویمان مردی است که در مسابقه فینال چون زانوی حریفش ضرب دیده بود، هرگز به سراغ پای مصدوم حریف نرفت تا برای همیشه آن حریف با شنیدن نام تختی به احترامش ایستاده، سکوت کند. امروز اما پای تلویزیون، فوتبال باشگاهی را که نگاه می کنیم،( بگذریم از نام تیم ها و بازیکنان)، بزرگترین افتخار فوتبالیستها و مهم ترین معیار بازی جوانمردانه زدن توپ به اوت هنگامی است که بازیکنی مصدوم میشود، البته زمانی که صاحب توپ در موقعیت گل نباشد! دیروز جوانمردی و مردانگی به داشتن غیرت بود.این که چند یتیم بر سفره یک مرد نان میخورند و شکم چند ندار سیر میشود، ارزش داشت و اینکه در اقتدا به مولا (ع) چه کسی از دیگران پیشتر است و کدام مرد نماز اول وقتش ترک نمیشود اهمیت داشت. امروز اما ماشین و مدل مو و آرایش صورت و نوع لباس و اداهایی که بعد از گل زدن در میآورند و میزان مبلغ قراردادها ملاکی برای پوشیدن پیراهن آن بازیکن توسط جوانان و انتخاب استیل بازی و نحوه تعامل با دیگران است! دیروز که می گویم خیلی دور نیست اما امروز که می گویم خیلی دیر شده است. دیروز وقتی مربی تیمی وارد باشگاه می شد، صلوات می فرستادیم، جلوی پایش بلند می شدیم و در سلام کردن پیش قدم می شدیم و برای ورود به زمین رخصت طلب می کردیم و خاک ورزشگاه را مقدس و محترم می شمردیم و به ادب، بوسه بر آن می زدیم؟ آن وقت هم که زمان آویختن کفشها و لباس ورزشیمان می رسید، چهار گوشه زمین و تشک و تاتامی رو میبوسیدیم و شانه و دست مربی را با لبانمان به حرمت و قدردانی مُهر مهر می زدیم و با اشک می رفتیم. امروز، امروز اما یادمان می رود که زمین بازی مقدس است و باید حرمت نگاه داشت. یادمان می رود ورزش نقطه اول و آخرش پهلوانی است و مردانگی و جوانمردی، فراموش می کنیم که مربی جایگاهی بالا و والا دارد، داور ارزشمند است و محترم، از یاد می بریم لباسی را که پوشیدهایم، دیروز بر تن چه کسانی، چه اسطوره هایی بوده است و درست در همین اثنای فراموشی است که همزمان با بیرون زدن توپ برای رسیدگی به بازیکنی مصدوم، با آرنج به پهلوی حریفمان می کوبیم و نوک پا پشت پای حریفمان می گذاریم و الفاظ رکیک را حواله یکدیگر می کنیم و مراقب هستیم موها، ابروها و لبانمان به گونه ای چشم نواز باشد؟! شاید بارها و بارها این واژه یا مشابه این واژه ها را در رسای ارزش مداری، پهلوانی و جوانمردی بر سینه کاغذ نوشتهاند و نوشتهایم اما همراه با گردش قلم بر روی کاغذ چشم میگردانیم که کدام بازیکن، کدام مربی، کدام باشگاه هوای ما را دارد.
واقعا کجا اشتباه کردهایم، چه فرد یا افرادی اولین اشتباه را کردند و دیگران چرا این اشتباهات را تصحیح که نکردند هیچ خود نیز پای جای پای آنان گذاشتند؟! چرا امروز ورزشکاران ما که تعدادشان هم کم نیست بزک کرده به میدان می روند؟ چرا سوژه خبری، ماشین ها و عدد قرارداد ورزشکاران است؟ چرا احترام مربی، پیشکسوت، داور و زمین بازی فراموش شده و گاه حتی خود مربی نیز از دایره اخلاق خارج می شود تا شاگرد نیز چون او دچار حاشیه شود؟ چرا جوانان فوتبالیست هنوز سر از پیله جوانی بیرون نیاورده حرف های بزرگ می زنند و در مورد همه چیز اظهارنظرکرده و خود را بر بالاترین مدار فرض می کنند؟ به گزارش ایسنا؛ مسئولان ورزش، مربیان و پیشکسوتان، ورزشکاران و تمام عوامل دست اندرکار ورزش هر کدام سهمی در دور شدن از دیروز و رسیدن به وضع امروز دارند، اگرچه باید قبول کرد رسانهها به ویژه صدا و سیما نیز در به وجود آمدن این وضعیت بی تقصیر نیستند. رسانه هایی که دیروز حضور ورزشکاران در میان مردم و سکونت در خانه هایی محقر و رسیدگی شان به حال بینوایان را به تصویر و تحلیل می کشیدند، امروز که نظام ما مزین به نام مبارک اسلامی است و تمام مسئولان و مدیران جامعه خصوصا در رده های کلان، توجه ویژهای به اخلاق حسنه دارند بی اخلاقی بیش از همیشه رواج پیدا کرده و امروز رسانه ها درآمدهای میلیونی و رفتارهای شرم آور و مدل مو و لباس های جلف و غیر مردانه و تخلفات و خلاف کاری های پیدا و پنهان ورزش و حاضران در این عرصه را بُلد کرده و بی آنکه توجهی به تأثیر پیام خود داشته باشند، از شکایت زن دوم و اول برخی ورزشکاران می گویند و بداخلاقی ها را البته با هدف تقبیح آن مدام تکرار می کنند و در نهایت تاثیر از بین رفتن قبح بدی ها و بد اخلاقیها است که گریبان ورزش و جامعه ورزش را گرفته است و رها نمی کند. امروز کلوزآپ ماشین های لوکس روی آنتن میلیون ها نفر که قریب به 50 درصدشان گیرنده های بسیار قوی داشته و به جای اصل پیام، حاشیه ها را ملاک قرارمی دهند، نمایش داده می شود. هرچه دیروز با یادآوردن نام تختی تمام مردانگی یک ورزشکار معنا پیدا می کرد و بر خود میبالیدیم و از لذت افتخار اشک در چشم هایمان حلقه می زد و مو بر تنمان راست می شد، امروز با دیدن حرکت های غیرورزشی و بی تفاوتی بازیکنان و موهای فشن و ابروهای باریک اشک نمی ریزیم و برآشفته نمی شویم که هیچ، این مسائل را موضوعات شخصی و خصوصی قلمداد کرده و دخالت در آن را نهی می کنیم.
به گزارش ایسنا، اگرچه اخیرا با تهیه منشور اخلاقی حرکتی در ورزش فوتبال آغاز شده است اما عدهای معتقدند اگر تاثیر آن منفی نباشد به حتم چندان مثبت نخواهد بود و به قول ظریفی منشور اخلاقی گزکی به دست دوستانی است که از فرد یا تیمی دلخوری داشته و دارند! این را باید باور داشت که اخلاق یکی از موضوعات مهم در ورزش خصوصا ورزش سرزمین ایران اسلامی است، سرزمینی که دلاوری و پهلوانی همیشه با نامش در ذهن مردمان تداعی شده و می شود. امروز اما نه تنها در زمین ورزش های جمعی بلکه در تشک و تاتامی ورزش های انفرادی نیز شاهد زیرپا گذاشته شدن بسیاری از اصول اخلاقی هستیم. در این میان نکته ظریفی که در همه بخشهای ورزش به ویژه فوتبال و دیگر ورزش های پرطرفدار به عینه دیده می شود نبود نگاه اخلاق گرایانه در مدیریت ورزش است. توجه داشته باشیم که هیچ یک از ادارات تربیت بدنی در استان های کشور نه معاونت و نه مدیریت فرهنگی داشته و نه از بعد مدیریتی و نظارتی بر موضوع اشراف چندانی دارند. بنابراین گزارش، به نظر می رسد امروز تربیت بدنی نظارت دقیق و کارشناسی بر مسائل اخلاقی نداشته و آن را درست مدیریت نمی کند. با وجود آن که در تمام هیات ها کمیته های انضباطی وجود داشته و فعال است اما، کار اصلی این کمیته ها رسیدگی به رفتارهایی است که در واقع به دلیل تداوم مشکلات اخلاقی و فرهنگی در ورزشکاران بروز کرده و می کند و در این میان تربیت بدنی هیچ اطلاعی از موضوع ندارد. تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]