واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هملت، شاهزاده کوچولوی دانمارک
گفتو گو با رضا بابک کارگردان نمایشهملت، شاهزاده کوچولوی دانمارکرضا بابک پس از اجرای نمایش"الدوز و کلاغها" که در سال 60 روی صحنه رفت، دیگر فعالیتی در عرصه تئاتر کودک نداشت و نهایت حضورش در این عرصه به بازبینی و داوری نمایشهای جشنواره کودک ختم میشد. آبانماه سال 86 و در جریان برگزاری جشنواره تئاتر کودک در اصفهان، او در اقدامی بدیع به همراه گروه داوران جشنواره چون گلاب آدینه، علیرضا خمسه و... نمایشنامهخوانی"هملت، شاهزاده کوچولوی دانمارک" پرداخت تا زمینه اجرای صحنهای این نمایش فراهم شود. بابک پس از 28 سال به همراه همکاران سابقش چون بهرام شاهمحمدلو، جمشید جهانزاده، پرستو گلستانی و... نمایش"هملت، شاهزاده کوچولوی دانمارک" را روی صحنه برده است.به همین انگیزه با او گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید:***نخستین برخورد شما با نمایش"هملت، شاهزاده کوچولوی دانمارک" چگونه بود و چه احساسی از این نمایشنامه دریافت کردید که پس از این همه سال تصمیم گرفتید، نمایشی را در عرصه کودک کارگردانی کنید؟ نخستین بار حدود 4 سال پیش بود که نمایشنامه را خواندم. پس از همان خوانش اول، علاقهمند شدم تا این نمایشنامه را اجرا کنم. آقای ناصر حسینیمهر، ترجمه خوبی از این نمایشنامه ارائه کرده بودند. یک سری شخصیتها مثل"دلقک" و"گوژپشت" در نمایشنامه وجود ندارد و من خودم این شخصیتها را وارد نمایش کردهام. در حقیقت تلاش کردم با ایجاد این تغییرات متن را با مذاق مخاطب ایرانی و خانواده ایرانی منطبق کنم. این نقشهای اضافه شده در حقیقت تلاشی بود برای ارتباط بهتر با مخاطب ایرانی.دو سال پیش هم که این نمایشنامه را در اصفهان روخوانی کردیم، بازخوردهای مناسبی دیدم. البته با کمی تغییرات این نمایشنامه را روخوانی کردیم. در این 4 سال هم همیشه ذهنیت اجرای نمایش را داشتم و مرتب با خود میگفتم پس از این همه سال این متن میتواند شروع خوبی برای فعالیت دوباره من در این عرصه باشد که خوشبختانه با حمایت مرکز هنرهای نمایشی هم روبهرو شد. تا قبل از خواندن نمایشنامه، تصمیمی برای کارگردانی نمایش کودک داشتید یا این متن شما را سر ذوق آورد تا ورودی دوباره به عرصه تئاتر کودک داشته باشید؟نه! هیچ تصمیمی نداشتم. زیباییهای متن باعث شد دوباره به این وادی پا بگذارم. شاید بتوان گفت نمایشنامه و همراهی برخی دوستان، انگیزهای برای اجرای این نمایش شد.
من در اجرای نمایشنامهخوانی سال 86 در اصفهان حضور داشتم. به نظر میرسد یک سری شخصیتها را به نمایش اضافه کردهاید. یا شاید هم این شخصیتها در نمایشنامه بودهاند، ولی در نمایشنامهخوانی حذف شده بودند؟یک سری شخصیتها مثل"دلقک" و"گوژپشت" در نمایشنامه وجود ندارد و من خودم این شخصیتها را وارد نمایش کردهام. در حقیقت تلاش کردم با ایجاد این تغییرات متن را با مذاق مخاطب ایرانی و خانواده ایرانی منطبق کنم. این نقشهای اضافه شده در حقیقت تلاشی بود برای ارتباط بهتر با مخاطب ایرانی.اسمهملت برای تمام تماشاگران شناخته شده است و این شهرت تا جایی پیش رفته که حتی مخاطب هم پس از مواجهه با این اسم به سختی میپذیرد که این اثر یک نمایش کودک است و به طور قطع تماشاگران یک ذهنیتی از"هملت" بزرگسال دارند. این مسئله شما را دچار مشکل نکرد؟درست میگویید. اما فراموش نکنیم که نویسنده نمایشنامه، کودکی"هملت" را تصویر کرده و مربوط به زمانی است که هنوز توطئه علیه پدر شکل نگرفته است. در حقیقت در این نمایش قرار است توطئه شکل بگیرد و"هملت کوچولو" این مسئله را میفهمد و در نوعی سرگردانی قرار میگیرد. در حقیقت سرگردانی بچهها در دنیای بزرگسالان است که سرشار از توطئه، دروغ، ریا، تزویر، خشونت و... است. بابک پس از 28 سال به همراه همکاران سابقش چون بهرام شاهمحمدلو، جمشید جهانزاده، پرستو گلستانی و... نمایش"هملت، شاهزاده کوچولوی دانمارک" را روی صحنه برده است.پس شاید به همین خاطر است که تصویری کاریکاتورگونه از شخصیتهای بزرگسال نمایش ارائه کردهاید. دقیقاً همین طور است. برای این که فضای متفاوتی رقم بزنیم یک بعد فانتزی به کل اثر دادیم و حتی به نوعی مسخرهگونه با شخصیتهای بزرگسال برخورد کردهایم. حتی بازیگران هم برای ایفای این نقشها و تصویر فضایی کاریکاتورگونه، بازیهای خاصی را ارائه کردهاند. بیتردید آشناییزدایی، نخستین خواسته و نیاز اجرای این اثر بوده است. شخصیتها به نوعی برای تماشاگران آشنا هستند. شاید به جرأت بتوان گفت که کودک امروز هم هملت را میشناسد. بودن یا نبودن را مسئله میداند. این آشناییزدایی را تا چه حد مدنظر قرار دادید؟
در این که کودکان امروز هم هملت را میشناسند، شکی نیست و با شما هم عقیده هستم، اما عنصر ظریفی که در وجود"شازده کوچولو" وجود دارد، به نوعی در شخصیت هملت هم قرار گرفته است. خود من هم با توجه به سرگردانی"هملت" در این نمایشنامه به وجه تشابه این دو شخصیت با هم پرداختم. سرگردانی"شازده کوچولو" میان آدم بزرگها در این جا به شکل دیگری برای"هملت کوچولو" رقم خورده است. البته من این شباهت را تقویت و در اجرا پررنگتر کردهام. "هملت کوچولو" به لحاظ فیزیکی و ظاهری و به لحاظ بعد شخصیتی، شباهت زیادی به"شازده کوچولو" دارد. دلیل اصلی این مسئله به نوعی به طراحیهای ما برمیگردد و البته به عمد این کار را انجام داده بودم و حتی میخواستم به نوعی تداعی سفرهای شازده کوچولو را کرده باشم. این تعمد در نوع نگاه شما بود یا در متن هم وجود داشت؟در متن خیلی ضعیف و کمرنگ بود و خودم آن را پررنگ و برجستهتر کردم. این موضوع هم رابطه کودکان با اثر را تقویت میکرد و هم جزء علاقه شخصی خود من در انتقال بهتر مفاهیم بود. این نمایش خاص کودکان است. البته مخاطبان بزرگسال هم به خوبی با این نمایش ارتباط برقرار میکردند. خود شما چه گروه سنی را مد نظر داشتید؟براساس عقیده مترجم نمایش مخاطب اصلی خانوادهها بودند. اما در نهایت بچهها و بزرگترها، هر کدام برداشت خود را از این نمایش دارند. نظر شما چیست؟ خانواده، کودکان یا بزرگسالان؟من سعی کردم این نمایش را برای کودکان اجرا کنم و حتی در طول تمرینات هم بارها این مسئله را به بازیگرانم گوشزد میکردم. در این زمینه محمد عاقبتی هم خیلی به ما کمک کرد و به نوعی من و گروه را به سمت جلو هل میداد. به بازیگران هم میگفتم برای بچهها بازی کنید. منبع : تئاتر تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 658]