تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):گناه نکردن آسان تر از طلب توبه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802991210




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خنده يعني بازگشت به زندگي


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خنده يعني بازگشت به زندگي
سينماي جهان
رابين ويليامز را مي‌شناسيم، به خاطر بازي در فيلم‌هايي مثل «انجمن شاعران مرده»، «بي‌خوابي»، «بهترين باباي دنيا» ‌و ... همين‌طور به خاطر صداپيشگي در انيميشن‌هايي مثل «ربات‌ها»، ‌«پاهاي شاد» و ... او كه حالا 58 سال دارد در حدود 70 فيلم سينمايي بازي كرده، به جاي شخصيت‌هاي تعداد زيادي از انيميشن‌هاي معروف حرف زده، خيلي از جاهاي دنيا برنامه‌هاي تك‌نفره كمدي اجرا كرده و ... تعداد زياد كارهاي او و تنوع آنها نشان مي‌دهد كه ويليامز از توانايي‌هاي خاصي برخوردار است؛ استعداد او در بداهه‌پردازي و بيان جمله‌هايي كه از پيش نوشته نشده‌اند و در حين بازي به فكرش مي‌رسند، اين كه به‌راحتي مي‌تواند بيننده‌هايش را بخنداند يا به گريه بيندازد، بازي‌هايي كه مي‌تواند با صدايش انجام دهد و... به گزارش همشهري ، همين ويژگي‌ها و البته تلاش‌هاي اوست كه جايزه‌هاي زيادي را هم برايش به ارمغان آورده: جايزه «اسكار» بهترين بازيگر نقش مكمل مرد سال 1997 ميلادي، سه جايزه «كُره طلايي» (گُلدِن گلوب)، دو جايزه «گيلد» و ... ويژگي ديگر ويليامز آرامش، اعتماد به‌نفس و شيوه برخورد او با مشكلات است. او كه قرار بود زمستان سال گذشته بعد از مدت‌ها دوباره در «برادوي» نيويورك، يكي از مشهورترين مركزهاي تئاتر جهان، يك برنامه تك‌نفره كمدي اجرا كند، به خاطر مشكلي كه براي قلبش پيش آمد مجبور شد اجراي اين برنامه را به عقب بيندازد. حالا، در حالي كه فقط چند ماه از عمل جراحي قلبش گذشته و مشكلات زياد ديگري را هم پشت سر گذاشته، هنوز اين برنامه را شروع نكرده، تصميم گرفته تعداد اجراهاي برنامه‌اش را بيشتر كند؛ تصميمي كه تنها از بازيگري مثل او برمي‌آيد.اينجا ترجمة گفت‌و گويي اينترنتي با او را مي‌خوانيد.
سينماي جهان
شما در مدرسه بازيگري «جيليارد» آموزش ديده‌ايد؛ مدرسه‌اي كه معروف است كارش را جدي مي‌گيرد. از كي كار طنز را شروع كرديد؟وقتي مدرسه را تمام كردم دنبال كار بازيگري گشتم، اما پيدا كردن آن آسان نبود، براي همين كار اجراي برنامه‌هاي يك‌نفره را شروع كردم؛ كاري كه در آن بايد روي صحنه در برابر مردم بايستي و آنها را سرگرم كني. هميشه در اجراهايم بداهه كار مي‌كردم و چون نوع كار آزاد بود، اين اجازه را به من مي‌داد.بازيگري، وقتي مردم در برابرت نشسته‌اند و دارند تماشايت مي‌كنند، چه حال و هوايي دارد؟هم ترسناك است، هم هيجان‌انگيز، شادي‌آور و انرژي‌بخش. مثل نوعي نبرد است: اگر ببري، ‌يعني موفق شوي مردم را سرگرم كني، تو بر آنها مسلط مي‌شوي، اما اگر ببازي، آنها تو را مي‌كشند.تشبيه جالبي است .چند نوع كمدي وجود دارد، مثلاً كمدي موقعيت، يا كمدي‌اي كه بر مشاهده آدم‌ها و رفتارهايشان بنا شده؛ شما كمدي خودتان را چه‌طور توصيف مي‌كنيد؟به نظرم كمدي من بخش‌هايي از همه نوع را در خودش دارد: كمدي‌اي كه در اثر مشاهده آدم‌ها شكل مي‌گيرد، يا مشاهده سياست، مشاهده همه دنيا، به تمسخر گرفتن آدم‌هاي مشهور،‌شلوغ‌كاري و ديوانه‌بازي، خلاصه همه جور چيزي در آن پيدا مي‌شود.هيچ‌وقت شده در اجراهاي زنده از روي متن كار كنيد؟نه، متني كه بخواهم از رويش كار كنم در حد يك عنوان كلي يا تيتر است. با اين عنوان موضوع كارم را مشخص مي‌كنم و آن‌وقت بايد ببينم روي صحنه چه‌قدر مي‌توانم آن را بسط بدهم.قبل از رفتن روي صحنه تمرين هم مي‌كنيد؟
سينماي جهان
نه، اصلاً. اما مدت‌ها به موضوع فكر مي‌كنم و جوانبش را در ذهنم بررسي مي‌كنم. حتي دوره قبلي كه در برادوي برنامه اجرا مي‌كردم، يك نمايش 15دقيقه‌اي اجرا كردم كه هيچ‌كس پيش از آن، آن را نديده بود.اگر متنش را بنويسيد، مطمئن‌تر نيستيد؟مطمئن بودن روي صحنه چيز خوبي نيست.هيچ‌وقت شده بخواهيد چيزي را بگوييد يا حركتي را انجام دهيد اما به خاطر ملاحظاتي اين كار را نكنيد؛ به اصطلاح خودتان را سانسور كنيد؟به قول يك نفر دگمه‌اش را ندارم، يعني اصلاً در طبيعتم نيست كه بتوانم اين كار را بكنم. تماشاگرانم هم اين را احساس مي‌كنند.چيزي هست كه به نظر شما خنده‌دار يا مسخره نباشد؟هر چيزي كه خنده‌دار نيست مي‌‌تواند در زمان يا موقعيتي خاص به موضوعي خنده‌دار تبديل شود.تا به‌حال از طنز به عنوان يك سلاح استفاده كرده‌ايد؟خيلي زياد! وسيله دفاعي خيلي خوبي است. معمولاً كسي كه در طرف مقابل قرار دارد خيلي خوشش نمي‌آيد، اما بالاخره او را مي‌خنداند.وقتي مدرسه را تمام كردم دنبال كار بازيگري گشتم، اما پيدا كردن آن آسان نبود، براي همين كار اجراي برنامه‌هاي يك‌نفره را شروع كردم؛ كاري كه در آن بايد روي صحنه در برابر مردم بايستي و آنها را سرگرم كني. هميشه در اجراهايم بداهه كار مي‌كردم و چون نوع كار آزاد بود، اين اجازه را به من مي‌داد.خنده در چنين موقعيتي ويژگي درماني هم دارد؟نمي‌شود گفت درماني، اما بعد از قرار گرفتن در موقعيت‌هاي سخت، خنده كمك مي‌كند آدم به زندگي برگردد.خودتان را در وهله اول كمديني مي‌دانيد كه برنامه‌هاي زنده اجرا مي‌كند و بعد بازيگر سينما، يا برعكس؟براي من اين دو جدا از هم نيستند و بينشان نوعي بده‌بستان وجود دارد. به علاوه اين كه وقتي فيلم خوب پيدا نمي‌كنم كه در آن بازي كنم، اجراي برنامه‌هاي كمدي زندگي‌ام را تأمين مي‌كند.
سينماي جهان
شما با خيلي مسئله‌ها كنار مي‌آييد كه ديگران نمي‌توانند تحملشان كنند. فكر مي‌كنيد كارتان در به‌وجود آمدن اين ويژگي تأثير داشته؟خوشحالم كه به‌نظر، آدم ملايمي مي‌رسم، اما من هم خيلي وقت‌ها عصباني مي‌شوم. ولي به‌طور كلي وقتي مسئله‌اي پيش مي‌آيد به آن به عنوان يك اتفاق نگاه مي‌كنم، حتي يك اتفاق هيجان‌انگيز. همين نگاه باعث مي‌شود مسائل آن‌قدر رويم فشار نياورند.قرار است در برادوي اجرا كنيد، در شهر بزرگ و پرهياهوي نيويورك، در حالي كه بيشتر عمرتان را در جاهاي آرام‌تر زندگي كرده‌ايد. اين تغيير برايتان مشكل نيست؟وقتي بچه بودم پدرم خيلي كار مي‌كرد، آن‌قدر كه به‌ندرت فرصت مي‌شد به مسافرت برويم. يك بار يادم مي‌آيد كه به نيويورك رفتيم. پيش از آن هيچ‌وقت هيچ شهري را نديده بودم و اين كه شب‌ها وقتي از پنجره بيرون را نگاه مي‌كردم، مي‌توانستم آن ‌همه سر و صدا را بشنوم، برايم عجيب و جالب بود.چرا سان‌فرانسيسكو را براي زندگي انتخاب كرده‌ايد، در حالي كه امكان زندگي در نيويورك يا هاليوود را داريد؟پدرم در سان‌فرانسيسكو بازنشسته شد و من با حضور در اين شهر امكان آن را پيدا مي‌كردم كه در كنار پدرم باشم و او را بهتر بشناسم. به علاوه، سان‌فرانسيسكو جايي بوده كه در آن همه چيز زندگي‌ام تغيير كرد و بهتر شد و من آن را خانه خودم مي‌دانم. عوامل ديگري هم هست؛ اين كه خيلي چيزها را براي اولين بار در اين شهر تجربه كردم و ياد گرفتم. مثلاً آنجا بود كه براي اولين بار در زندگي‌ام مه ديدم و فكر كردم نوعي گاز سمي است! از پدرم پرسيدم: «اين ديگه چيه؟» و او برايم توضيح داد.
سينماي جهان
شما در سان فرانسيسكو دوچرخه سواري هم مي‌كرديد؛ منظورم براي عبور و مرور در شهر است،‌يك شيوه زندگي كاملاً متفاوت.بله، ساختار شهر اين امكان را به آدم مي‌دهد. البته گاهي سربالايي‌هاي تندي دارد، اما تپه‌هايي هم هستند كه مي‌توانيد در عرض 20 دقيقه به بالاي آنها برسيد و منظره‌هاي بي‌نظيري را تماشا كنيد.از پدرتان بيشتر بگوييد.او در يك كارخانه بزرگ اتومبيل سازي كار مي‌كرد. عيب ماشين‌ها را رفع مي‌كرد، به فروشگاه‌هاي شهرهاي ديگر سر مي‌زد و كيفيت ماشين‌هايي را كه در آنها براي فروش ارائه مي‌شدند بررسي مي‌كرد. اما زماني كه كيفيت كار كارخانه پايين آمد ديگر حاضر نشد با آنها همكاري كند. آنها به پدرم پول خيلي خوبي پيشنهاد كردند تا در كارخانه‌شان بماند، اما او قبول نكرد. او هميشه اخلاق را در كارش در نظر مي‌گرفت.اين ويژگي در زندگي شما هم تأثيري داشته؟باعث شده من هم اصلاً طرف بعضي كارها نروم، از جمله بازي در فيلم‌هايي كه براي تبليغ كالاها ساخته مي‌شوند. اين فيلم‌ها براي من نوعي منطقه ممنوعه‌اند كه واردشان نمي‌شوم. دوست دارم فقط در فيلم‌هاي سينمايي بازي كنم و از اين راه زندگي ام را تأمين كنم. دوست ندارم وسيله تبليغ يك محصول خاص بشوم. خيلي از بازيگران در فيلم‌هاي تبليغي كشورهاي ديگر بازي مي‌‌كنند تا وسيله تبليغ كالايي خاص در كشور خودشان نشوند.خب اول اين كه من از نظر مالي نيازي ندارم اين كار را انجام بدهم. معمولاً هم بازيگراني در اين فيلم‌ها بازي مي‌كنند كه واقعاً نياز مالي ندارند. اما مثلاً «پل نيومن» اين كار را براي خيريه انجام مي‌داد؛ تنها در اين صورت حاضرم اين كار را انجام بدهم.كاري هم هست كه هميشه دوست داشته‌ايد انجام بدهيد اما هنوز امكانش را پيدا نكرده‌ايد؟بله، مسافرت. اما پيش از آن دوست دارم زبان ياد بگيرم، آن‌وقت زماني كه به كشورهاي ديگر سفر مي‌كنم بهتر مي‌توانم از چيزهايي كه مي‌بينم سر دربياوردم. در ضمن دوست هم دارم چيزهاي بيشتري درباره سياره‌اي كه روي آن زندگي مي‌كنم بدانم. حالا با قديم فرق كرده. آدم‌ها به تحصيلاتشان ادامه مي‌دهند بدون اين كه لزوماً بخواهند با آن كار كنند: فلسفه، علوم نظري، تاريخ و ...شما دوست داريد در چه زمينه‌اي تحصيلاتتان را ادامه دهيد؟زبان اسپانيايي، ايتاليايي و ماندارين.
سينماي جهان
ولي تا جايي كه خبر دارم شما اسپانيايي بلديد.اون پوكو، سي (به زبان اسپانيايي يعني: بله يك كمي)، اما بايد حرف زدن واقعي اسپانيايي را ياد بگيرم نه اسپانيايي تقلبي را! دوست دارم در كنارش واحدهاي ديگر هم بگيرم. يك درس خاص، چيزي كه معمولي نباشد، براي تمرين ذهن و فكرم، مثلاً تاريخ.مي‌توانيد به راحتي هر جايي كه مي‌‌خواهيد سفر كنيد، بدون اين كه شما را بشناسند؟چرا كه نه، اگر از اين كه به نظر كمي درب و داغان برسيد نترسيد، همه جا مي‌توانيد برويد. اگر اين شكلي باشم (صورتش را كج و كوله مي‌‌كند) مردم ديگر دوست ندارند به من نگاه كنند.اما واقعاً كه اين كار را نمي‌كنيد!كاري شبيه به اين مي‌كنم. يك بار كسي تعريف مي كرد كه چه‌طور همراه «رابرت ردفورد» در يكي از خيابان‌هاي نيويورك راه مي‌رفته و هيچ‌كس حتي متوجه آنها هم نشده. او به ردفورد گفته: «هيچ‌كس مزاحم شما نشد!» و او جواب داده: «مي‌خواهي مردم رابرت ردفورد را ببينند؟» و دو دقيقه نگذشته بود كه مردم دورش جمع شده بودند و مي‌گفتند: «واي، رابرت ردفورد!» او فقط توجهش را به اين موضوع داده بود و همين باعث شده بود مردم هم توجهشان به او جلب شود.مردم خيلي جاها من را مي‌شناسند اما آنها كه نمي خواهند مزاحم من بشوند. آنها مهربان‌اند.چه برنامه‌‌اي براي آينده داريد؟باز هم كار مي‌كنم.تنظيم براي تبيان :مسعود عجمي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن