تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804102573




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي معرفت شناسانه به وقف اسلامي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگاهي معرفت شناسانه به وقف اسلامي
نگاهي معرفت شناسانه به وقف اسلامي نويسنده: محمد نوري مقدمه‏ نويسندگان و پژوهشگران، از گذشته‏هاي دور تاکنون همواره يا اکثر اوقات از دو زاويه به تحليل و بررسي جوانب و مسايل وقف پرداخته‏اند: 1. فقيهان به احکام حقوقي وقف، صيغه‏ي وقف، عين موقوفه، موقوف عليه و شرايط وقف با روش و ابزارهاي فقهي رسيدگي کرده‏اند؛ 2. بعضي ديگر با روش تاريخي به مباحثي همچون اولين واقف در تاريخ اسلام و وقف در کشورها يا شهرهايي از جهان اسلام مانند وقف‏الازهر پرداخته‏اند. غير از دو گونه‏ي مزبور، گاهي در لابه‏لاي منابع، موضوع جامعه شناختي وقف يعني بررسي آثار اجتماعي وقف و کارکردهاي اجتماعي آن مورد توجه قرار گرفته است. در دوره‏ي معاصر، با پژوهش‏هاي اوليه‏ي خاورشناسان، بررسي وقف از اين منظر، به ويژه از نگاه جامعه‏شناسي حقوقي افزايش يافته است. اينگونه پژوهش‏ها در زمينه‏ي وقف و ارتقاي آنها، جاي بسي خرسندي است. البته موضوعات متنوعي در اين زمينه وجود دارد و از جمله پژوهش مستقلي در باب تحليل و نقادي مستشرقان، ضروري به نظر مي‏رسد. اما آنچه جاي خالي‏اش بيشتر نمود و بروز دارد، تحليل‏ها و بررسي‏هاي مسايل وقف از زاويه‏ي معرفت شناختي و کلامي است. اينگونه مباحث، تنها در لابه‏لاي برخي کتب - آن هم به شکل ضعيف و نه جدي - ارايه شده است و شايد فتورهايي که در گستره‏ي کمي و کيفي بررسي‏هاي فقهي و تاريخي هست، ناشي از نپختگي و عدم اتقان مباحث کلامي وقف باشد. اين مقاله، درصدد بازگشايي برخي زمينه‏ها با اين نگاه است و البته مدعي سخن نهايي و رأي جامع هم نيست. ماهيت وقف‏ در نصوص اسلامي و عبارات فقيهان، ماهيت وقف را خير، نيکي و بر، مشروعيت آن را به دليل عقلي مفيد بودن براي مصالح اجتماعي و انساني دانسته‏اند. وقف همراه با معصيت و اضرار به ديگران را غيرمشروع مي‏دانند.1- و حتي در شرايط واقف، اهليت او براي تبرع را قيد کرده‏اند.2-نوع‏دوستي، ترحم، تعاون و خيرخواهي، جزئي از خلق و خوي آدمي است و وقف به عنوان يکي از مصاديق آنها و راهي براي وصول به آنها در امت‏ها و اديان قبل از اسلام نيز وجود داشته است. تاريخ‏نگاران، از اوقاف ابراهيم خليل به عنوان يکي از شناخته شده‏ترين وقف‏هاي قبل از اسلام ياد کرده‏اند.3- موبدان و کاهنان براي اداره‏ي معابد و صومعه‏ها و آتشکده‏ها، نذور و موقوفاتي در اختيار داشته‏اند و مسيحيت و يهود براي اداره‏ي زندگي اسقف‏ها و خاخام‏ها از موقوفات بهره مي‏برده‏اند.4-از اين‏رو، وقف از نظر فقيهان مسلمان، حقيقت شرعيه ندارد.5-و از احکام تأسيسي اسلام نيست؛ بلکه اسلام سيره‏ي جاري اديان و ملل پيشين را به عنوان يک عمل نيکو و مقبول تأکيد کرده است.6- با عنايت به اين نکات، وقف بيشتر عملي انساني است تا اينکه مربوط و منسوب به شريعت خاصي باشد و روش‏هاي سيره‏ي عقلا و عرف بر آن حاکم است. بر اين اساس مي‏توان به وقف به مثابه‏ي مبحثي با پشتوانه‏ي مصالح عقلايي نگريست. وقف و اهداف دين‏ وقف، زمينه‏ساز و بسترساز تحقق اهداف دين و مقاصد شريعت است. اگر دين را برنامه‏اي براي ارتقاي ابعاد انساني آدمي و تأسيس جامعه‏اي مطلوب بدانيم، وقف، پاره‏اي از آن برنامه براي نيل به آن اهداف است. به همين دليل، فقها، وقف براي قطاع طريق را چون تخريب انساني و اجتماعي در آن هست، صحيح ندانسته‏اند.7-همچنين گفته‏اند وقف بر کنيسه، معونه‏ي زنا، شراب‏خواري، تورات و انجيل مشروع نيست 8- و در شرايط وقف، عدم اعانه بر معصيت و گناه را شرط دانسته‏اند 9-در واقع، اهداف واقف در راستاي مقاصد شريعت است و فقيهان با در نظر گرفتن اين مفروض، به استنباط احکام وقف مي‏پردازند. همچنين مجريان وقف، اعم از واقف و موقوف عليه و ناظران يا واليان، با توجه به اهداف بلند شريعت و نيز با در نظر گرفتن اهداف در دسترس‏تر بايد به اولويت سنجي‏ها بپردازند. بدون امعان نظر به مقاصد ديانت، برخي از شرع مداران با توجيهات و گاه استنباطهايي به تضييع اوقاف پرداخته‏اند. گاهي ديده شده علي‏رغم وفور اوقاف در يک منطقه، فقر و استضعاف شديد هم وجود داشته است. اين سوء مديريت‏ها يا سوء استفاده‏ها بعضا در تاريخ گزارش شده است. موقوفات تهران قبلا در اختيار ملاعلي کني و پس از مرگ او به دستور ناصرالدين شاه به داماد او امام‏جمعه واگذار شد و او مانند سلف خود، عوايد اين موقوفات را که حدود 24 هزار تومان بود، به مصارف شخصي مي‏رساند و طلاب همواره شکايت داشتند 10-تقرب الي‏الله و سعادت فردي و اجتماعي به عنوان هدف والاي دين، در پرتو زمينه‏هاي مساعد اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي به دست مي‏آيد. وقف، وسيله‏اي براي ايجاد اين زمينه‏هاست و اقدام برخلاف آن هر چند با توجيهات شرعي باشد، بر وفاق خاستگاههاي دين نيست. در دوره‏ي جديد، کساني که خواهان الغاي وقف شدند، استدلالشان تعارض وقف با مصالح اجتماعي و رشد جامعه و عدالت اجتماعي بود 11- با اينکه از نگاه تسالم و توافق وقف با مقاصد شريعت، وقف دقيقا معطي به عدالت، رشد و مصالح اجتماعي است. اهدافي که اسلام براي وقف در نظر گرفته، شخصي يا اجتماعي است. ابوحامد غزالي گفته است: وقف موجب از بين رفتن گناهان و قرار گرفتن در حفاظت خدا مي‏گردد 12- که از اهداف شخصي وقف محسوب مي‏شود. انباشت و تکاثر بيش از حد ثروت و مکنت، اسراف، زياده‏روي و استکبار را به دنبال خواهد داشت. معمولا عدم التزام به ضوابط ديني و ميزان‏هاي اخلاقي در پولداران بيشتر است. انفاق و وقف، يکي از راههايي است که براي واقف و منفق، سلامت روحي و آرامش معنوي و اجتناب از گناه را در پي مي‏آورد. اين نکته در آياتي از قرآن از جمله آيه‏ي مشهور کنز و روايات متعدد مورد اشاره و تأکيد قرار گرفته است. 13- پيامبر(ص) در مورد ثروت‏هايي که به جاي وسيله، هدف شده‏اند، مي‏فرمايد: سکه‏هاي زرد دينار و سکه‏هاي سفيد درهم، هلاک کننده‏ي شماست؛ همان طور که مردمان گذشته را به هلاکت رساند 14-امروزه بيشتر به اهداف اجتماعي وقف توجه دارند. عناويني مانند عدالت اجتماعي، کاهش يا نابودي فواصل طبقاتي، رشد ثروت‏هاي عمومي و تعديل اقتصادي، رفاه همگاني و تعاون اجتماعي را سرلوحه‏هاي وقف بر مي‏شمارند. گويا همين انتظارات اجتماعي از وقف در دوره‏ي معاصر، موجب رويکرد از اغراض شخصي به اهداف اجتماعي شده و ذهنيت‏ها را درباره‏ي ماهيت وقف دچار تحول و تطور گردانده است. اين تحول، ذيل تحول معرفت شناختي قرار دارد که رهيافت‏اش نسبت به دين، اجتماعي است؛ يعني از دين انتظارات اجتماعي دارد و آن را به عنوان يک نهاد اجتماعي با کارکردهاي ويژه منظور مي‏نمايد. بر اثر همين رهيافت است که نفي طبقات اجتماعي را در بطن اسلام مي‏يابد. 15- در نظر گرفتن مصالح عقلاني - اجتماعي براي وقف را شايد بتوان از دو روايتي که در علل الشرايع در موضوع وقف آمده است، به خوبي استيناس و دريافت نمود 16-تحليل رابطه‏ي وقف و اهداف دين(مقاصد شريعت) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تنها آقاي کبيسي در کتابش فصلي را به اين موضوع اختصاص داده است و وقف را تابع مصالحي همچون تحکيم روابط اجتماعي مي‏داند 17-کارکرد وقف در عدالت اجتماعي و فرهنگ عمومي‏ نظر بسياري از فقها اين است که مورد وقفي(موقوف) بايد دايمي و ابدي وقف گردد.18- برخي فقها، مدعي اجماع بر تأبيد و برخي مخالف تأبيد هستند.19- چون نظام اجتماعي هيچ گاه از قشربندي و طبقه‏بندي‏هاي معمول خالي نيست و همواره افراد نيازمند در جامعه يافت مي‏شوند، از اين‏رو منبع سرمدي و مولد دايمي بايد وجود داشته باشد. در شريعت اسلام، اين مصلحت در نظر گرفته شده و شارع، سيره‏ي عقلا را امضا فرموده و وقف را صدقه‏ي جاريه و شيوه‏ي حمايتي دايمي اسلام دانسته است20- در بين فقيهان مسلمان، نزاعي بر سر وقف پول وجود داشته و دارد. دليل کساني که جايز نمي‏دانسته‏اند، ابدي نبودن پول و قابليت تبديل و تبدل و مصرف آن است 21- ابن‏خلدون و ابن‏ارزق، معتقد به طبيعت ظالم انسان بودند و مي‏گفتند: الانسان مطبوع علي الظلم و القهر22- و نياز به راع و حاکمي است که همواره از ظلم جلوگيري کند. علامه طباطبايي هم انسان را فطرتا سلطه‏جو مي‏داند.23- وقف، روش و راه‏حلي براي کاهش ظلم و تشديد طبقات جامعه است و با توزيع ثروت‏ها مي‏توان توازن اجتماعي را تسهيل کرد. با پيدايش ايده‏هاي احياگرانه‏ي نوگرايانه در جهان اسلام، شعار جديد عدالت در عرصه‏هاي اجتماعي و سياسي مطرح شد. از اوايل قرن نوزدهم، جهان اسلام به ضرورت اجرايي قوانين عدالت‏آميز در همه‏ي زمينه‏ها توجه پيدا کرد. بدين رو به قانون‏خواهي و مشروطه گرايش پيدا کرد و از استبداد گريزان شد. مفهوم عدل توزيعي 24- که از ارسطو به ارث رسيده بود، جلوه‏اي تازه نمود و مقبوليت يافت و همراه با رهيافت‏هاي غربي وارد ذهنيت مسلمان گرديد. يک ذهنيت و تفکر افراطي در قالب سوسياليسم وجود داشته و دارد که قوانين عدالت‏آميز اسلام و حتي وقف را حمل به قبول سوسياليسم مي‏کند. سباعي، يکي از اين افراد است که در مورد وقف مي‏نويسد: مراد قانوني حقوقدانان »از وقف عبارت است از بيرون آوردن ملک يا مال از يد اختيار مالکش؛ به نحوي که ديگر متعلق به شخص واحدي نباشد و منافعش مربوط و محدود به کساني باشد که واقف منظور داشته« و اين همانا ملي کردن است 25-آقاي عنايت در تحليل گفته‏ي سباعي مي‏نويسد: حما عبارت است از نگه داشتن قطعه زميني به عنوان مرتع براي استفاده‏ي عام. مشهور است که حضرت محمد(ص) و خليفه عمر، زمينهايي براي ايجاد حما اختصاص داده‏اند. آنچه در اين نهاد نهفته است، توجه به نيازهاي طبقات ضعيف‏تر است 26-سباعي در فصلي که به اوقاف اختصاص داده، حتي وقف ذري(اهلي) را راهي براي حفاظت ذريه‏ي واقف از فقر و فاقه مي‏داند 27-سه فرايند تعديل ثروت، توازن اجتماعي و همکاري جامعه که نتيجه‏ي طبيعي وقف است، زيربناهاي عدالت اجتماعي و اقتصادي هستند. برخي پژوهش‏ها، نشان دهنده‏ي کارکرد اجتماعي - اقتصادي وقف هستند و نتايج مثبتي را به دست آورده‏اند 28-منظور از تعديل ثروت اين است که در جامعه‏ي اسلامي، تفاوت سطح زندگي افراد در حدي نخواهد بود که جامعه را به يک جامعه‏ي طبقاتي تبديل کند29- تمرکز ثروت، زمينه‏ساز فساد اخلاقي مانند فخرفروشي و اخلاقيات سلطه‏گري و استبدادي و خود بزرگ بيني مي‏گردد و توازن جامعه را بر هم مي‏زند و در نهايت، همکاري و توازن اجتماعي از بين رفته، منازعات اجتماعي تشديد مي‏گردد اسلام براي تعديل ثروت، مکانسيم‏ها و ابزارهايي مانند زکات، خمس، منع از احتکار و انفاق، هبه، وقف و صدقه را در نظر گرفته است30- رابطه‏ي وقف و عدالت اجتماعي، در کتابهاي فقهي و تاريخي گذشته مورد بحث و بررسي قرار نگرفته؛ ولي به تازگي چند اثر در اين باره عرضه شده است 31-وقف در طول تاريخ اسلام، کمک شاياني به ارتقاي فرهنگ و عقلانيت و رشد افکار عمومي و علوم کرده است. گزافه نيست که گفته شود تمدن و فرهنگ اسلام بر خدمات وقف اتکا دارد. 32- از اين نظر، وقف با هدف اسلام که بالا بردن آگاهي‏ها و عقلانيت است، کاملا تطابق دارد. گزارش‏هاي زيادي در تاريخ راجع به آثار مثبت و کارکرد نيکوي وقف مندرج است. نوشته‏اند که ابومنصور - يکي از وزراي آل بويه - کتابخانه‏ي خود را که داراي نود هزار جلد کتاب بود، براي طالبان علم وقف کرد. 33- تأثير وقف در تأسيس نهادهاي تعليم و تربيت و اداره‏ي آنها، به کثرت در کتاب‏هاي تاريخ گزارش شده است که براي نمونه چند نقل آورده مي‏شود: هنگامي که ساختماني براي آرمانهاي آموزشي سرپا مي‏شد، معمولا موقوفه‏هايي سرشار و گشاده‏دست پشتوانه داشت... بيت‏الحکمه، نخستين نهاد رسمي آموزشي بود که توسط مأمون تأسيس شد و او نمي‏خواست پيشرفت دانش به دست و دل‏بازي اتفاقي و خصوصي خلفا يا بزرگان و سران دولت وابسته باشد و با ارجي راستين که به شخصيت اديبان مي‏گذارد، آن را با پديد آوردن موقوفه‏هاي هميشگي براي پيشبرد پشتيباني، جدا و رها از پيشکش‏هاي اتفاقي قرار داد 34- ابن‏جوزي مي‏نويسد: براي اداره‏ي نظاميه‏ي بغداد، موقوفه‏هايي شامل خانه، زمين کشاورزي و بازار مجاور مدرسه، وقف آن شد 35-محمد عبده، موقوفه‏هاي نظاميه‏ي بغداد را پانزده هزار دينار نوشته است36-آقاي محمد داغ، فصلي با عنوان »موقوفات و نقش و اهميت آنها در تعليم و تربيت« در کتابش گشوده و بسياري از گزارشهاي تاريخي را آورده است37-مبحث وقف کتابخانه خود داستان مفصلي دارد و در نشر دانش و ارتقاي فرهنگ عمومي بسيار مؤثر بوده است 38-آقاي سپنتا در بررسي تاريخ اوقاف اصفهان، بخشي را به مراکز آموزش و پرورش وقفي در اصفهان، اختصاص داده است 39-در دوران جديد، به ويژه در ايران، صبغه‏ي فرهنگي وقف کم‏رنگ شده است و بيشتر جنبه‏ي معيشتي و معماري يافته است؛ يعني اکثر فعاليت‏هاي ادارات اوقاف، مصروف مرتفع کردن نيازهاي مادي و روزانه‏ي قشري از مردم مي‏گردد و حداکثر به تأسيس ابنيه‏ي جديد يا بازسازي بناهاي گذشته مي‏پردازد. به عبارت ديگر، نهاد اوقاف، ترکيبي از نهاد امدادي مانند کميته‏ي امداد و شرکت معماري شده است 40- البته اگر با خوش‏بيني قضاوت کرده باشيم. در حالي که با دقت نظر به خوبي مي‏توان فهميد که نهاد وقف در اسلام داراي اهداف و رسالتي زيربنايي‏تر، اساسي‏تر، عميق‏تر و گسترده‏تر است. انگيزه‏شناسي واقف‏ انگيزه‏هاي انسان‏ها براي وقف گوناگون است؛ اما آيا وقف حتما بايد با انگيزه‏ي قربة الي الله و نيت شرعي باشد و بدون آن مشروعيت ندارد؟ فقهاي مذاهب مالکي، شافعي و حنبلي، قصد قربت را شرط نمي‏دانند.41- در فقه شيعه هم اکثر آن را حتي در وقف عام نيز شرط ندانسته‏اند.42- فقهايي که قصد قربت را شرط دانسته‏اند، در اينکه آيا شرط جزء حقيقت يا خارج از حقيقت وقف است، اختلاف نظر دارند و بين وقف خيري و غيرخيري تفاوت قائل شده‏اند.43-بعضي، انگيزه‏ي وقف‏ها را به ديني، اجتماعي، واقعي و غريزي تقسيم کرده‏اند.44- کساني ديگر، سه گونه انگيزه برشمرده‏اند: ديني، غريزي و نسبي. آنان براي انگيزه‏ي نسبي اين روايت پيامبر را شاهد آورده‏اند: ان من الذنوب ذنوبا لا يغفرها الا الهم للعيال و ريشه‏ي انگيزه‏ي غريزي را حس نوع‏دوستي و حب نفس انسان دانسته‏اند 45- به نظر مي‏رسد که در وقف، اصل عمل و حسن فعلي آن - نه فاعلي - مهم است؛ هر چند اگر با نيت قربت انجام پذيرد، کمال بيشتري مي‏يابد و به حسن فاعلي هم متصف مي‏گردد. گويا شارع با شرط نکردن قصد قربت، درصدد ازدياد و تکثير اين عمل خير و نيکو در جامعه‏ي اسلامي است تا کساني با انگيزه‏هاي تظاهر، کسب وجهه و مشهور شدن اقدام به انجام وقف کنند؛ البته به شرط اينکه مشتمل به معصيت و فسق نباشد. اگر ادارات اوقاف با اين نگاه به ترويج وقف بپردازند، موفق‏ترند تا اينکه واقف را در ستر و خفا نگه دارند. حتي فقه اسلامي، کسي را که به انگيزه‏ي انسان‏دوستي براي اهل ذمه وقف مي‏کند، مورد بررسي قرار داده و مشروعيت آن را پذيرفته است. 46- در شرايط موقوف عليه، عدم معصيت، نيت خير داشتن و نه مسلمان بودن، مورد توافق فقيهان است. 47- واقف هم لازم نيست حتما مسلمان باشد؛ بلکه وقف کافر نيز پذيرفته مي‏شود 48-تعارض يا توازي وقف با مصالح اجتماعي‏ در دوره‏ي معاصر، عده‏اي معتقد به الغاي وقف شدند. به ويژه در مورد وقف ذري(اهلي) حساسيت بيشتري داشتند و آن را با مصالح اجتماعي ناسازگار مي‏دانستند.49- گزارش محمد ابوزهره در مورد وقف ذري 50- در مصر اينگونه است: امرا و بزرگان که زمين‏هاي بزرگ و اموال زيادي داشتند و هر مدتي کساني بر آنها غلبه مي‏کرده و اموالشان را مصادره مي‏نمودند، از اين‏رو براي حفاظت و نگهداري اموالشان، آنها را وقف فرزندان يا زنان خود مي‏کردند 51- در اوايل قرن هجدهم براي اولين بار محمدعلي پاشا فرماني مبني بر ممنوعيت انشاء اوقاف جديد صادر کرد و محمد الجزايرلي - مفتي حنفيان - نيز آن را تأييد کرد و آن را مستند به مصالح شرعي دانست. 52- در سده‏ي نوزدهم، تلاش‏هاي کساني همچون قاسم امين، علي علوية، احمد رمزي و احمد يوسف الجندي که داعيه‏ي تجددخواهي داشتند، بيشتر شد 53-و مباحث حقوقي فراواني در بين محافل حقوقي و فقهي و پارلمان مصر درگرفت که نتيجه‏ي آن، پيروزي طرفداران وقف و تصويب قانون شماره‏ي 48 سال 1946 بود؛ ولي بعدها با روي کار آمدن دولت جديد دوباره قوانين وقف به جريان افتاد و طي مصوبه‏اي، وقف اهلي را ملغا کرد. 54-در لبنان هم مباحث حقوقي و اختلاف آراء وجود داشت55-البته اصل وقف را الغا نکردند؛ ولي قوانين کيفري براي سوء استفاده از وقف وضع کردند.56- در شبه قاره‏ي هند، عدن و آفريقا نيز همين مباحث و تنش‏ها در دوره‏ي جديد وجود داشته است. اگر يکي از رسالت‏هاي دين، سامان‏بخشي به نظام اجتماعي باشد، به تازگي گفته‏اند که وقف کلا يا حداقل بعضي از انواع آن، مخالف نظام اجتماعي و بالمآل رسالت دين است؛ چرا که کساني از طريق وقف، قوانين اجتماعي مربوط به ماليات يا عدالت اقتصادي و اجتماعي را نقض کرده، از همين راه بر اقتدار اجتماعي و سلطه‏ي مالي خود مي‏افزايند که نتيجه‏ي آن، افزايش شکاف‏هاي طبقاتي و استضعاف بيشتر است. مشاهده‏ي اينگونه سوء استفاده‏ها از وقف در سطح کلان جامعه‏هاي جهان اسلام، منجر به پيدايش و طرح نظريه‏ي الغاي وقف شد و در بسياري از کشورهاي جهان اسلام، دو جريان موافق و مخالف وقف به وجود آمد. استدلال جريان موافق با تمسک به ادله و استحسانات عقلي و نيز ادله‏ي شرعي اينگونه بود که وقف اساسا براي عدالت اجتماعي و تحفظ خانواده‏ها از فقر، حفظ کيان خانواده و تأمين اجتماعي است و سوء استفاده‏ها، موارد نادري است که بايد از آنها جلوگيري گردد؛ ولي طرفداران الغاي وقف مي‏گفتند: وقف تبديل به ابزار قدرت سياسي و اقتصادي و اجتماعي شده و از حالت خدمت به اقشار مردم، به خدمت حاکمان درآمده است و نه تنها موجبات عدالت اجتماعي را فراهم نياورده، بلکه شکاف‏ها را بيشتر ساخته و زمينه‏هاي ترويج ارزش‏هاي منفي مانند تفاخر و استکبار را پديد آورده است 57-بحران مشروعيت وقف در مصر، در نهايت منجر به تنظيم قوانين جديد شد و وقف اهلي را الغا کردند. 58- يکي از بزرگترين موقوفات ايران در پيش از انقلاب اسلامي، موقوفات بنياد پهلوي بود که هر چند در وقف‏نامه‏ي آن، در ده ماده و دو تبصره، اهداف خير و امداد محرومان پيش‏بيني شده بود، ولي عملا اموال عظيمي بود که در راه استحکام قدرت به کار گرفته مي‏شد در وقف‏نامه‏ي آن، متوليان پس از شاه و فرح را به گونه‏اي پيش‏بيني کرده بودند که از خانواده‏ي سلطنتي خارج نشود 59- اصلاح‏طلبان قوانين وقف، نه از سر بي‏ديني يا مخالفت با احکام شريعت، بلکه براي اجراي روح صريح قوانين شريعت و تحقق آسايش و رفاه اجتماعي و جلوگيري از سوء استفاده‏ها اقدام کردند 60-وقف، نهادي مردمي يا منصبي حکومتي‏ مبحثي زير عنوان »نظارت و ولايت بر اوقاف« در بيشتر کتاب‏هاي وقف وجود دارد. فقيهان، نظارت و اداره‏ي موقوفات را مسلم، و به ترتيب، واقف و موقوف عليه را متصدي آن دانسته‏اند؛ يعني خود واقف، اداره‏ي وقف را عهده‏دار است يا کسي را به عنوان مدير و ناظر معين مي‏کند و اگر ميسر نشد، موقوف عليه، عهده‏دار اداره و نظارت مي‏گردد يا ناظري تعيين مي‏کند و در مرتبه‏ي سوم، در صورت عدم امکان نظارت واقف و موقوف عليه، حاکم شرع کسي را تعيين مي‏کند 61- بنابراين اولا براي نگهداري و استفاده بهينه، نظارت و مديريت لازم است و ثانيا مديريت متمرکز نيست؛ بلکه مسؤوليت آن در درجه‏ي اول به اشخاص حقيقي دست‏اندرکار واگذار شده است 62-در برخي کشورها، وقف را دولتي کرده و دستگاه عريض و طويلي براي انجام امور آن به وجود آورده‏اند که بسياري از اموال موقوفه يا درآمدهاي آن مصرف آن بوروکراسي مي‏گردد. در اين شيوه، غير از به هدر رفتن موقوفات، مردم با مشاهده‏ي آن از وقف کردن دلسرد مي‏شوند. اين غير از تقصيرهايي است که متوليان دولتي در نگهداري و صيانت يا نمو موقوفات انجام مي‏دهند. 63- شارع درصدد گسترش وقف به منزله‏ي نهادينه کردن عدالت و نيکويي در جامعه است و دولتي شدن وقف، سد و مانعي در مطلوبيت فرايند وقف است؛ برعکس، مردمي کردن آن، نتايج بسيار مطلوبي را در پي خواهد داشت. البته در کشورهاي غربي، اداراتي براي نظارت بر حسن اجراي موقوفات وجود دارد که مديران آنها مانند شهرداري‏ها از سوي خود مردم - مستقيم يا غيرمستقيم - انتخاب مي‏شوند. اينان در واقع هيأت‏هاي امنايي هستند که کارهاي وقفي را سرپرستي مي‏کنند. در فقه اسلامي حتي در صحت وقف و انعقاد آن، دليل شرط نکردن اذن حاکم شرع را علت عمومي بودن وقف يا به عبارت ديگر، مردمي بودن آن دانسته‏اند.64-به هر حال، ابعاد مختلف ولايت بر وقف، در فقه اسلامي تبيين شده و نتيجه‏ي آن اين است که به استثناي موارد ضروري، نيازي به سرپرستي و نظارت حکومت نيست.65- اين استثنا، شامل مواردي مي‏شود که وقف از اموال عمومي است يا مورد اختلاف و تنازع است که نياز به نظر حاکم شرع براي حل آن وجود دارد. کارکردگرايي وقف‏ شرط عقل و امانت‏داري براي واليان وقف، مو در توافق است 66-و بعضي عدالت و کفايت را شرط دانسته‏اند.67- تعقل در اينجا به معناي داشتن دانش‏ها و آگاهي به مباحث نظري نيست؛ بلکه منظور حسن تصرف، بهره‏برداري بهينه، مجهز بودن به دانش روز مانند علم اقتصاد، کارشناسي براي در نظر گرفتن اولويت‏ها و ضرورت‏ها و کارداني نسبت به بهره‏گيري از روش‏هاي مطلوب است. حتي ادعاي اجماع شده که با در نظر گرفتن مصلحت مي‏توان مورد وقف را تبديل کرد68- از اين منظر مبحث فقهي ذيل که به صورت حکم شرعي عرضه شده، قابل بازنگري است: به هنگام زوال رسم مندرج در وقف، آن به واقف باز مي‏گردد و موقوفه از وقف خارج مي‏شود69-کفايت را به قدرت تشخيص و کارداني تعريف کرده‏اند که اختصاص به مردان هم ندارد. 70- در روايات و عبارات فقيهان، وقف را به »حبس الاصل و سبل الثمرة 71-يا سبل(سبيل) المنفعة 72-»تعريف کرده‏اند. واژه‏ي سبل به معناي راه يا راه‏هاي ثمردهي و منفعت آفريني وسودآوري است که ضمنا گوياي تکثير و ازدياد منافع نيز هست. در هر موقوفه‏اي، راه‏ها و روش‏هاي مختلفي براي استفاده و بهره‏گيري و سودآوري وجود دارد که تنها در يک فرآيند کارشناسي مي‏توان بهترين آنها را تشخيص داد. اينکه در تعريف وقف، راه منفعت با نگهداري اصل مال لحاظ شود، بسيار مهم است. نمي‏توان موقوفات را با عدم تخصص و داشتن آگاهي لازم و کافي به جريان سوددهي انداخت؛ بلکه بايد با توجه به همه‏ي جوانب کارشناسي شده، بالاترين سود را به دست آورد و در راه‏هاي وقفي مصرف کرد. گاهي وقف را به سه نوع خيري(مصرف در راه‏هاي خير مانند وقف بيمارستان)، ديني(وقف در جهت عبادت خداوند و اعمال ديني) و وقف ذري(وقف براي اشخاص خاص)73- و گاهي به چهار نوع عام، خاص، انتفاع و منفعت 74- طبقه‏بندي کرده‏اند که در همه‏ي آنها، ازدياد بهره‏وري و حداکثر استفاده‏بري مورد نظر است. حتي در وقف ديني، ساختن مسجد براي عبادت، در صورت رکود مسجد و عدم استفاده از آن يا حداکثر بهره نبردن از آن، با اصل تعريف وقف سازگاري ندارد. گاهي مشاهده مي‏شود مکاني را براي مسجدي وقف مي‏کند و ساختمان مجللي در آن مي‏سازند؛ ولي از 24 ساعت شبانه‏روز، يک يا دو ساعت مفتوح است و بعضا نمازهايي به دليل نبود نمازخانه قضا مي‏گردد. اين نگرش را با مسجد وقفي پيامبر(ص) در مدينه مقايسه کنيد که شبانه‏روز آماده‏ي خدمتگزاري براي نماز و دانش و حتي بيتوته‏ي افراد بي‏پناه بود. قرآن، انفاق را به دانه‏اي که هفت برابر مي‏شود، تشبيه کرده است(مثل الذين ينفقون اموالهم في سبيل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل)75- در اين آيه، افزايش مال انفاق کننده تضمين شده است؛ ولي بطن ديگر اين آيه شايد اين باشد که با روش‏هاي معقول و مطلوب بهره‏وري، وقف يا صدقه را مي‏توان افزايش داد. البته هفت سمبل کثرت است. به هر حال، به هر موقوفه بايد به چشم يک واحد خصوصي اقتصادي يا معنوي نگريست که بايد حداکثر فايده از آن به دست آيد. پي نوشت ها: 1- احکام الاوقاف، محمد شفيع العاني، بغداد، الشرکة الاسلامية للطباعة، 1375 ق، ص 9 2-»اسرار التشريع الاسلامي و فلسفته«، عباس طه المحامي، مجله‏ي الازهر، مجلد ششم(1354 ق). 3-احکام الاوقاف، محمد شفيع العاني، ص 4 4- محاضرات في الوقف، محمد ابوزهرة، مصر، 1959 م، ص 7؛ احکام الوقف في الشريعة الاسلامية، محمد عبيد عبدالله الکبيسي، ج 1، صص 32 - 21؛ وقف در ايران، مينودخت مصطفوي رجايي، صص 34 - 13؛ »وقف از ديدگاه اسلام«، محمد ابراهيم جناتي، ميراث جاويدان، ش 5؛ موجز الوقف، محمد سلام مدکور، القاهرة، 1961 م، صص 7 - 5 5- کتاب البيع، امام خميني، ج 3، ص 81؛ مستند الشيعه، محمدمهدي نراقي(چاپ سنگي)، کتاب وقف 6- رسالة في جواز وقف النقود، محمد بن محمد عمادي افندي حنفي، به کوشش ابوالاشبال صغير احمد شاغف پاکستاني، ص 8؛ »وقف در ميان ملت‏هاي جهان و مذاهب اسلامي«، رضا شيرواني شيري، ميراث جاويدان، ش 5؛ جواهر الکلام، محمد حسن نجفي، ج 28، ص 31 7- احکام الاوقاف، محمد شفيع العاني، ص 65 8-الشرايع في مسائل الحلال و الحرام، محقق حلي، تهران، مؤسسة الاعلمي، 1389 ق، ج 2، ص 214 9-احکام الاوقاف، محمد شفيع العاني، ص 23. 10-تاريخ اجتماعي ايران مرتضي راوندي، 763/4 - 2. 11-»مشروعية الوقف الاهلي و مدي المصلحة فيه«، محمد الکبيسي، ندوة مؤسسة الاوقاف في العالم العربي الاسلامي، صص 49 - 19؛ 12-کيمياي سعادت، ج 1، ص 205 - 204 13-علامه سيد محمدحسين طباطبايي در تفسير الميزان، نکات بديع و لطيفي ذيل آيه‏ي کنز ارايه کرده‏اند(ترجمه 117 - 90/18). براي روايات مربوط به کنز نگاه کنيد به قاموس قرآن، سيد علي‏اکبر قرشي، ج 16، ص 153 - 151 14-اقتصادنا، محمدباقر صدر، ترجمه‏ي عبدالعلي اسپهبدي، تهران، انتشارات اسلامي، 1357، ص 293. 15-نگاه کنيد به مقاله‏ي »الدين والطبقات الاجتماعية« نوشته غريب سيد احمد در مجموعه‏ي الدين في المجتمع العربي، بيروت، مرکز دراسات الوحدة العربية، 1990 م 16-علل الشرايع، شيخ صدوق،[قم]، دارالحجة للثقافة، 1416 ق، ج 2، ص 12 و 17. 17-احکام الوقف في الشريعة الاسلامية، محمد عبيد عبدالله الکبيسي، ج 1، ص 133 به بعد. اين کتاب زير عنوان احکام وقف در شريعت اسلام در دو جلد توسط احمد صادقي لگدر چاپ شده است(تهران، انتشارات اداره‏ي کل حج و اوقاف استان مازندران، 1366). 18-براي نمونه نگاه کنيد به الخلاف در سلسلة الينابيع الفقهية به کوشش علي‏اصغر مرواريد، ج 34، ص 5 19-نگاه کنيد به الوصاية و الاوقاف، هاشم معروف الحسيني، بيروت، دارالقلم، 1980 م، صص 162 - 157 20-روايتي از طريق مسلم و ديگران نقل شده است: اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث: صدقة جارية او علم ينتفع به او ولد صالح يدعو له. فيض القدير شرح جامع الصغير، حديث شماره 850، ج 1، ص 437؛ در بحارالانوار نيز از طريق شيعه رواياتي با اين مضمون يافت مي‏شود(بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403، ج 100، صص 187 - 181) 21-براي اقوال اهل سنت نگاه کنيد به رسالة في جواز وقف النقود، محمد بن محمد عمادي افندي حنفي، به کوشش ابوالاشبال صغير احمد شاغف پاکستاني و براي نظريات شيعه نگاه کنيد به جواهر الکلام، ج 28، ص 19. 22- مقدمه ابن‏خلدون، بدائع السلوک في طبايع الملوک. تحليل ديدگاه‏هاي آن دو در کتاب مفهوم العدل في الاسلام نوشته‏ي مجيد خدوري(دمشق، دارالحصاد، 1998)، فصل هشتم »العدل الاجتماعي« آمده است 23-نگاه کنيد به مقاله‏ي »نظريه‏ي علامه طباطبايي در باب توحش طبعي و تمدن فطري انسان«، ضميمه‏ي کتاب شريعت در آينه‏ي معرفت، تهران، رجاء، 1372، صص 425 - 401 24-Distributive Justice 25-اشتراکية الاسلام. مصطفي السباعي، دمشق، 1958، صص 38 و 100 - 89. 26-انديشه‏ي سياسي در اسلام معاصر، حميد عنايت، ترجمه‏ي بهاءالدين خرمشاهي، چاپ سوم، تهران، خوارزمي، 1372، ص 256. 27-اشتراکية الاسلام، صص 329 - 328. 28-دو گزارش از کشور مغرب با مشخصات ذيل در دست است که نشان‏دهنده‏ي کارکرد مثبت وقف در کشور مغرب است: »الوقف الاسلامي و اثره في الحياة الاجتماعي في المغرب«، السعيد بورکيه، ندوة مؤسسة الاوقاف في العالم العربي و الاسلامي؛ »دور الاوقاف المغربية في التکافل الاجتماعي«، محمد المنوني، در همان مجموعه. 29-مباني اقتصاد اسلامي، دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، تهران، سمت، 1371، ص 410 30-محمد شوقي فنجري، مقاله‏ي جامعي در زمينه‏ي عدالت اجتماعي و توزيع ثروت‏ها دارد: »الاسلام و عدالة التوزيع«. ندوة الاقتصاد الاسلامي، بغداد، المنظمة العربية للتربية و الثقافة و العلوم، 1403 ق، صص 370 - 3254. 31-الوقف وسيلة لتحقق العدالة الاجتماعية نوشته‏ي محمد شاطي‏ء؛ الوقف الاسلامي و الدور الذي لعبه في النمو الاقتصادي و الاجتماعي، نوشته‏ي عبدالملک احمد السيد، البته هر دو مقاله است که اولي به ندوة المحاضرات(مکه مکرمه) و دومي به المؤتمر الدولي الثاني للاقتصاد الاسلامي(اسلام‏آباد، 1405) ارايه شده است. 32-نگاه کنيد به مقدمه‏اي بر فرهنگ وقف، ابوسعيد احمد بن سلمان، تهران، انتشارات سازمان اوقاف، بي‏تا 33-آل بويه و اوضاع زمان ايشان، علي‏اصغر فقيهي، ص 533 34-تاريخ آموزش در اسلام، احمد شبلي، ترجمه‏ي محمدحسين ساکت، صص 287 - 286؛ نيز نگاه کنيد به بيت‏الحکمة في عصر العباسين، خضر احمد عطاءالله، صص 208 - 203. 35-المنتظم، ج 8، ص 256. 36-الاسلام و النصرانية مع العلم و المدنية، ص 98. 37-تاريخ تعليم و تربيت اسلام، محمد داغ و حفظ الرحمن الرشيد ايمن، ترجمه‏ي علي‏اصغر کوشافر، صص 281 - 277 . 38-براي اين مبحث نگاه کنيد به کتاب کتابخانه‏هاي عمومي و نيمه عمومي عربي در قرون وسطي، نوشته اسدالله علوي؛ مقاله‏ي زير نيز بسياري از نکات مفيد را آورده است: Bacgrand of the History of muslim Libraries by Ruth S. machensen. The American Journal of semitic Languages and Literatures, 51(January 1935). p. 123. 39-تاريخچه‏ي اوقاف اصفهان، عبدالحسين سپنتا، اصفهان، اداره‏ي اوقاف اصفهان، بي‏تا. 40-نگاه کنيد به آمارهاي وقف در ايران؛ از جمله نگاهي به وقف و آثار اقتصادي و اجتماعي آن، مصطفي سليمي‏فر، ص 100؛ 41-الوقف الاسلامي و اثره في الحياة الاجتماعية، السعيد بورکية، صص 235 - 234 42-تحرير الوسيله، امام خميني، ج 2، ص 64 43-محاضرات في الفقه، محمد ابوزهرة، صص 105 - 92 44-احکام الوقف في الشريعة الاسلامية، محمد الکبيسي، ج 1، ص 129 45-»مشروعية الوقف الاهلي و مدي المصلحة فيه« محمد الکبيسي، ندوة مؤسسة الاوقاف في العالم العربي الاسلامي، صص 49 - 19. 46-شرائع في مسائل الحلال و الحرام، محقق حلي، ج 2، ص 214 47-الوصايا و الاوقاف في الفقه الاسلامي، محمد کمال‏الدين امام، ص 219 48-تحرير الوسيله، امام خميني، ج 2، ص 69. 49- »مشروعية الوقف الاهلي و مدي المصلحة فيه«، محمد الکبيسي، ندوة مؤسسة الاوقاف في العالم العربي الاسلامي، ص 20 50-براي وقف ذري و انواع آن نگاه کنيد به احکام وقف، زهدي يکن، صيدا، مکتبة العصرية، بي‏تا؛ احکام الوقف في الشريعة الاسلامية، محمد الکبيسي 51-محاضرات في الوقف، محمد ابوزهره، مصر، 1959 م، ص 25. 52-الوصايا و الاوقاف في الفقه الاسلامي، محمد کمال‏الدين امام، ص 164 53-همان، ص 165 54-همان، ص 166 55- نگاه کنيد به: همان، صص 168 - 167 56- تحولات حقوقي جهان اسلام، نورمن اندرسون، ترجمه‏ي جليل قنواتي و ديگران، ص 234 57-نگاه کنيد به »مشروعية الوقف الاهلي و مدي المصلحة فيه«، محمد الکبيسي، ندوة مؤسسة الاوقاف في العالم العربي الاسلامي، صص 49 - 19. 58-محاضرات في الوقف، محمد ابوزهره، مصر، 1959 م، ص 25 59-نگاه کنيد به وقف در ايران، مينودخت مصطفوي رجالي، ص 158. 60-تحولات حقوقي جهان اسلام، نورمن اندرسون، ترجمه‏ي جليل قنواتي و ديگران، ص 233. 61-براي مطالعه‏ي ديدگاه‏هاي مختلف در اين باره در فقه سني و شيعه نگاه کنيد به: محاضرات في الوقف، محمد ابوزهره، ص 365 - 354؛ »وقف از ديدگاه مباني اسلامي«، محمد ابراهيم جناتي، ميراث جاويدان، ش 5 62-معجم الفقه الحنبلي مستخلص من کتاب المغني لابن قدامه، کويت، وزارة الاوقاف، 1393 ق، ج 2، ص 106. 63-بخشي از ندانم کاري و تقصيرهاي متوليان وقف در اين مقاله گزارش شده است: »اسرار التشريع الاسلامي و فلسفته«، عباس طه المحامي، نورالاسلام، سال ششم(1354) 64- الفصول الشرعية علي مذهب الشيعة، محمدجواد مغنيه، بيروت، دارالثقافة، 1974 م، ص 63 65-نگاه کنيد به الوصاية و الاوقاف، هاشم معروف الحسيني، صص 243 - 241 66-احکام الاوقاف، محمد شفيع العاني، ص 65 67- الوصايا و الوقف في الفقه الاسلامي، و هبة الزحيلي، ص 232 68- موسوعة الاجماع في الفقه الاسلامي، سعدي ابوجيب، دمشق، و بيروت، دارالفکر و دارالفکر المعاصر، 1418 ق، 1373/3، 69- الوسيلة و الاوقاف، هاشم معروف الحسيني، صص 231 - 229. 70-الوصايا و الوقف في الفقه الاسلامي، و هبة الزحيلي، ص 232 71-براي نمونه نگاه کنيد به الخلاف شيخ طوسي در سلسلة ينابيع الفقهيه، به کوشش علي‏اصغر مرواريد، ج 34، ص 6 72-جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام، به کوشش علي آخوندي، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا، ج 28، ص 3 73- معجم المصطلحات الفقهية و القانونية، جرجس جرجس، بيروت، الشرکة العالمية للکتاب، 1996 م، ص 322 74-»وقف از ديدگاه مباني اسلام«، محمد ابراهيم جناتي، ميراث جاويدان، ش 5، ص 50 75- بقره، آيه‏ي 261 منبع: ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 667]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن