محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831312546
بسترهای گسترش تشیع درایران
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بسترهای گسترش تشیع درایران نويسنده: رسول جعفریان نقدی بر آراء نادرست شرق شناسان در باب شیعه و ایرانی گری تشیع عمدتا به دو صورت وارد ایران شد. شکل نخست آن که گرایش کلی به سمت اهل بیت بود، از طریق داعیان عباسی و نیز سنی شیعه هایی ترویج می شد که به طور عمده در عراق پرورش یافته و احادیثی در ستایش اهل بیت روایت می کردند. در این میان ، داعیان عباسی برای پیشبرد اهداف خود به اجبار عنوان کلی اهل بیت را تبلیغ کردند و از این راه اولین بذر تشیع را در میان ایرانیان پاشیدند. شکل دوم آن از طریق شیعیان اعتقادی یا امامی مذهبان بود. این گروه که عمدتا عرب بودند، متشکل ترینشان طایفه اشعریان بودند که به قم آمده و سپس از آنجا تشیع اعتقادی را به نقاط دیگر بسط دادند. شبیه این طایفه ، به طور انفرادی ، می توان کسانی را در خراسان یا سایر نقاط یافت. جستجوی در باره اصحاب امامان در شهرهای مختلف ، می تواند سیر این نفوذ را تا اندازه ای روشن کند. مذهب شیعه در میان صحابه در شکل باور به امامت امام علی علیه السلام مطرح شد. پس از آن در برخی از قبایل عرب عراق منتشر گردید و از طریق آنها به تمامی سرزمینهای اسلامی از مصر تا یمن و از آنجا تا ایران منتقل شد. در اینجا بر آن هستم تا ارتباط مذهب تشیع را با اندیشه های ایرانی بررسی کنیم. نگرش حاکم در کتابهای فرق که به طور عمده توسط سنیان افراطی نگاشته شده ، بر این اساس استوار بوده است تا اندیشه های شیعی را به نحوی با اندیشه های یهودی ، مسیحی و ایرانی پیوند دهد. اگر مولفان این قبیل کتابها از طرفداران اهل حدیث و یا بطور کلی وابستگان به جریان ضد عقلی در دنیای اسلام بوده اند، این برخورد را با معتزله و یا به اصطلاح قدریه نیز کرده و آنها را نیز یهودی و زردشتی معرفی می کرده اند. طبیعی است که وصل کردن این اندیشه ها به جریانات فکری مزبور، به راحتی می توانسته سبب محکومیت جریانات مزبور باشد. تا آنجا که قضیه به ایران مربوط می شود، این مساله در این قالب مطرح می شده است که ایران خاستگاه مناسبی برای رشد اندیشه های شیعی بوده است. افزون بر آن ، به مساله ظهور اسماعیلیان در ایران و نیز ارتباط تشیع با حرکتهایی نظیر شورش بابک و یا امثال آن پرداخته می شده است. مستشرقانی نیز که در صد و پنجاه سال اخیر به این قبیل مسائل پرداخته اند، بدان دلیل که در زمان آنها، اکثریت مردم ایران بر مذهب تشیع بوده اند، در پی کشف علت برآمده اند. آنها که همیشه در صدد حل این قبیل مسائل از راه پیگیری زمینه های روحی و پیشینه های فکری هستند، بدون توجه به تاریخ تشیع در بلاد عربی ، تشیع را مذهبی ایرانی معرفی کرده اند. البته در منابع کهن فرقه شناسی نیز این اتهام بطور ساده تر به مذهب شیعه وارد می آمده ، اما برای مستشرقین و پس از آنها، برای کسانی که در شرق از عرب و عجم تحت تاثیر مستشرقین بوده اند، مساله مهم ، توجیه چرائی گروش ایرانیان به تشیع در چند قرن اخیر است. افزون بر اینها، در طی پانصد سال گذشته ، در پی درگیریهای عثمانیها با ایرانیان ، در مجموع چنین وانمود شده که دولت عثمانی در آن سوی نماینده تسنن بوده و ایران مرکز تشیع به شمار می آید. با توجه به قدمت دشمنی میان این دو ناحیه ، این تصور به دوره های قبلی هم سرایت داده شد و بدین گونه این تصور پرداخته شده که ایران همیشه مرکز اندیشه های شیعی بوده است. این مساله از زاویه دیگری هم مطرح شده است. بر اساس تاریخ نگارشها و آثار علمی نوشته شده ، نوعی تفاوت میان نگرش دینی موجود در این سو و آن سوی فرات مطرح شده است. حضور نوعی نگرش عرفانی در این سو و نوعی تفکر ساده و قشری در آن سو، از سوی کسانی به عنوان مهمترین تفاوت در اندیشه های ایرانی و عربی بادیه ای عنوان شده است. تفکر ایرانی به عنوان تفکر اشراقی و گنوسی و تفکر عربی به عنوان تفکر ضد عرفان و اشراق شناسانده شده است. در این ارتباط و با توجه به آن که دانش فلسفه و عرفان در مذهب تشیع بنیادی مستحکم یافته ، این گونه عنوان شده است که ایران خاستگاه این قبیل اندیشه ها بوده است. عامل دیگر نیز پیدایش نوعی ناسیونالیسم در ایران از دوره ناصری به این سو است ، امری که به تدریج گرایش به اندیشه های ایرانی پیش از اسلام را مطرح کرده و در مواردی خواسته است تا از زاویه تاریخ ، مذهب شیعه را در برابر مذهب سنت ، از دید «ایران در برابر اعراب» بنگرد. کم نبوده اند افرادی که هم ایرانیت را می خواستند هم اسلام را; برای اینها، مذهبی اهمیت می یافت یا آن مذهب ، از زاویه ای مورد توجه واقع می شد که در برابر قوم عرب باشد. به نظر می رسد بسیاری از این افراد، نه تنها از تاریخ عراق بویژه شهر کوفه آگاهی نداشته اند بلکه از نفوذ حالی تشیع در عراق ، یمن ، بحرین لبنان و سایر نقاط عربی بی اطلاعند. همه آنچه گذشت ، تنها شواهدی محدود بر درستی آنها در دست است. در برابر، می توان استثناهای فراوانی را مطرح کرد. حضور اندیشه های صوفیانه در غرب اسلامی ، نگاشته های فلسفی و عرفانی در آن سوی ، حضور تشیع در مناطق عربی ، تسلط تسنن اهل حدیثی در ایران ، به ویژه در نواحی شرقی آن که از مراکز اصلی تسنن در جهان اسلامی بوده ، و نیز تسلط تفکر صوفیان در بخش مهمی از شامات و شمال افریقا طی قرنها، همه می تواند نقضی بر توجیهاتی باشد که در دیدگاههای مطرح شده در این زمینه به آنها استناد شده است. در اینجا به برخی از اقوالی که به نحوی اندیشه های شیعی را با ایران مرتبط دانسته اند اشاره می کنیم تا در عین آشنایی با دیدگاههای آنان ، از استدلالهای مطرح شده نیز آگاهی یابیم. توجه داشته باشیم که برخی از اینها، خاستگاه اصلی تشیع را ایران نمی دانند، اما به نوعی توافق و همسانی میان برخی از وجوه اندیشه های ایرانی و اندیشه های شیعی باور دارند. این در حالی است که برخی از اساس تشیع را مذهب ایرانی می دانند. برای بررسی این مساله و نیز اثبات نادرستی بسیاری از آنچه در این باره گفته شده ، هیچ چیز بهتر از بیان دیدگاههای مختلفی که در این باره ابراز شده نیست. بنابراین در این بخش به نقل دیدگاههایی که برخی ناظر به آرا دیگران در همین زمینه است می پردازیم. به باور اشپولر:سراسر کشوری اسلامی شد، و در عین حال هسته اصلی خود را از دست نداد، بلکه بر آن شد تا اسلام را به صورت یک مذهب مخصوص و مناسب با موجودیت خود درآورد. در بین شیعیان و خارجیان این مملکت و بعد نیز در عرفان و تصوف ، روح ایرانی وجود خود را مستقلا با موفقیت ظاهر نمود، اگرچه زادگاههای اصلی این جنبشهای مذهبی ، یک زادگاه ایرانی نبوده است». نیز در جای دیگری می نویسد: «در هر حال بدون تردید جنبش تشیع ، یعنی آن تشیعی که بعدا دوازده امامیان از آن به وجود آمدند، و می توان آن را تشیع میانه رو نامید، هیچ ارتباطی با عکس العمل روح ایرانیان در مقابل اسلام ندارد. بلی آنچه مسلم است این است که عقاید شیعه دوازده امامی از همان آغاز در سرزمین اسلام{ایران!} ریشه دوانیده و به زودی با روح ایرانیت پیوند و اتحاد یافته است». همانگونه که آشکار است در این عبارات اشپولر دچار تناقض گویی سختی شده است. بویژه در ادامه پذیرش مذهب تشیع امامی را در ایران ، به بهانه این که نمی تواند اتفاقی باشد، آن را به عنوان شکل ایرانی شده اسلام مطرح کرده است. وی ایضا در ادامه می افزاید: «گرچه نفوذ کامل آن در تقریبا تمام سرزمین ایران ، در اثر فعالیت صفویه در آغاز قرن شانزدهم میلادی برابر قرن دهم هجری بوده است». نویسنده ای دیگر بر این باور است که : «بطور کلی ایرانیان برای نشان دادن بیزاریشان از شیوه ملکداری دولت اموی ، از شیعه که داری سازمان یافته ترین مرام سیاسی بود و نیز احساساتشان با شور و احساس ایرانیها سازگاری داشت جانبداری کردند». روشن است که نویسنده دیدگاههای فوق ، پا را از اشپولر به مراتب فراتر نهاده و از اساس تشیع را مذهبی ایرانی می داند. ریچارد فرای مساله را از دید دیگری مورد توجه قرار داده است. وی با توجه این که ایرانیان به حفظ آثار و عقاید کهن شان می پردازند، می نویسد: «محافظه کاری ایرانیان در حفظ اعتقادات و رسوم کهن را می توان در بسیاری از جنبه های فرهنگ ایشان مشاهده کرد. امروزه سرزمین ایران پر است از زیارتگاهها و امامزاده ها یا مزار فرزندان پیشوایان ائمه». گویا وی به این نکته توجه یافته است که اساسا زردشتیان مرده های خود را دفن نمی کنند تا چیزی شبیه امامزاده داشته باشند! لذا در جای دیگری مساله را به نحو دیگری توجیه می کند: «طبیعی بود که زردشتیان زیارت اهل قبور نداشتند، چرا که پیکر مردگان را دسترس کرکسان می گذاشتند و بخاک نمی سپردند، اما زردشتیان ایران مکانهای مقدس را برای فرشتگان یا ایزدان یزنه داشتند و آسان می شد بعضی از این مکانها را به اسلام منتقل ساخت یا بویژه آنها را به امامزاده های شیعیان که از فرزندان امامان باشند نسبت داد». باید توجه داشت که این مراکز با عنوان مسجد بیشتر سازگار است تا امامزاده! همو در باره نادرستی این تصور که ایران مرکز شیعیان بوده می نویسد: «شاید بعضی از خوانندگان دچار شگفتی شوند که بدانند ایران و بویژه پاره شرقی آن ، مرکز عمده راست دینی تسنن بود. زیرا ایران به دیده بسیاری کانون رافضیان و شیعیان شمرده می شد. در واقع اگر کسی نخستین شورشهای شیعی را بررسی کند، آشکار می شود که عراق و بویژه شهر کوفه زادگاه و مرکز جنبشهای شیعه بوده است... اندیشه شیعه ، نخست بیشتر از آن عرب بود». محمدابوزهره نوشته است :«شیعیان اولیه به طور غالب ایرانی بوده اند... به باور ما افکار شیعی در حول و حوش امامت و پادشاهی از افکار ایرانی تاثیر پذیرفته و آنچه که این مطلب را ثابت می کند این است که اکثریت اهل فارس از ابتدا تاکنون شیعه بوده اند و حتی شیعیان نخستین هم اهل فارس بوده اند». بروکلمان هم که عادتا همه اندیشه های قرآنی و اسلامی در افکار سایر ملل جستجو می کند، به محبوبیت فعلی قبر امام حسین علیه السلام نزد شیعیان اشاره کرده و از این رهگذر میان تشیع و ایرانیگری پیوندی برقرار می کند. یک نکته مهم در غالب اظهار نظرهای فوق مورد بی توجهی قرار گرفته و یا اگر به آن توجه داده شده ، تاثیر معقول خود را در افکار نویسندگان مزبور برجای نگذاشته است و آن این که ، واقعیت مذهب ایرانیان طی نه قرن مورد غفلت کامل قرار گرفته است. ایران در طی نه قرن ، بجز استثناهای مکانی و زمانی محدود، بر مذهب سنت و جماعت بوده است. فهرست بلندی می توان از نویسندگان سنی مذهب ایرانی یافته که به هیچ روی با شمار نویسندگان شیعی در آن قرون قابل قیاس نیست. این امر نیاز به شرح نداشته و به راحتی نتیجه ای که از آن در بحث فعلی بدست می آید قابل درک است. در اینجا به شماری دیگر از دیدگاهها که تا اندازه ای نسبت به دیدگاههای بالا تعدیل شده به نظر می رسد و به واقعیت مزبور نیز در آنها توجه شده می پردازیم. گلدزیهر نوشته است: «این گفته خطاست که کسی بگوید منشا و مراحل رشد تشیع از اثر تعدیل یافته افکار ایرانیان در اسلام است. این توهم شایع مبتنی بر درک غلط حوادث تاریخی است. حرکت علویین در یک منطقه عربی خالص شکل گرفته است. او می افزاید: تشیع همچون خود اسلام منشا عربی داشته کما این که اصول او نیز در همان محیط عربی شکل گرفته است». به نظر می رسد، در این مطلب که خاستگاه اصلی تشیع سرزمینهای عربی و در میان اقوام عربی بوده تردیدی وجود ندارد. پس از این ، آنچه برجای می ماند این است که تشیع نوعی ملازمت با افکار رایج در ایران داشته است. در این زمینه ، عمدتا به مشابهت نظریه امامت و سلطنت اشاره می شود. در مواردی نیز به وجود آرامگاهها و یا سوگواری برای امام حسین علیه السلام نظیر آنچه در ایران قدیم برای سیاوش مرسوم بوده ، استناد می شود.تا آنجا که به منابع کهن فرق مربوط می شود، آنچه سبب اصلی پیدایش این قبیل دیدگاهها شده ، غلبه آل بویه بر بغداد در قرن چهارم هجری است. این سلسله ایرانی که آشکارا از تشیع دفاع کردند، زمینه را برای این قبیل اتهامات که در همان دوره در آثار فرقه شناسی آمده فراهم کردند. برخی گفته اند که در این قرن بود که تشیع در تقدیس امامان خود متاثر از اندیشه های شرقی است. باید دانست که در زمان سلطه آل بویه بر بغداد، علمای شیعی موجود در آن سرزمین همگی عرب بوده و کسانی از آنها در شمار ادبای برجسته عرب بوده اند. نکته مهم برای این قبیل دیدگاهها آن است که مساله شباهت ، آن هم به صورتی که در این نمونه ها به آن اشاره شده ، از جهات مختلفی قابل تامل است. اساسا نظریه امامت شیعی که به صورت اعتقاد به نص یا به عبارت دیگر آیه و حدیث ثابت می شود، چه شباهتی با نظریه سلطنت موروثی دارد؟ در همین جا باید این پرسش را هم در نظر داشت که ، اصولا بجز خلافت سه خلیفه خست یعنی ابوبکر، عمر و علی علیه السلام ، سلسله اموی و عباسی و دیگر سلسله های مستقل در مصر، اندلس ، شمال افریقا، عراق ، جزیره العرب ، یمن و... همه به صورت موروثی بوده اند. این موروثی بودن از نظر اهل سنت مشروعیت تام و تمام داشته است. اکنون باید سوال کرد که اگر شباهت توجیه کننده است ، مگر ممکن نبوده که مردم ایران که به سلطنت موروثی باور داشته اند، حکومت موروثی اموی و عباسی را بپذیرند؟ از قضا باید گفت پذیرفتند و برای قرنها از آن اطاعت کردند. آنچه در این باره باید مورد توجه قرار گیرد این است که در تمامی دنیای آن روز در شرق و غرب ، نظام پادشاهی مقبولیت تام داشته است. این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که حتی سرزمینهای عربی ، در عراق و شام و یمن نیز با سلطنت موروثی آشنایی داشته اند. حکومت لخمیان و غسانیان می توانسته عرب را، حتی عرب بادیه را با این نوع سلطنت آشنا کرده باشد. منبع:روزنامه جام جممعرفی سایت مرتبط با این مقاله تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]
صفحات پیشنهادی
بسترهای گسترش تشیع درایران
بسترهای گسترش تشیع درایران نويسنده: رسول جعفریان نقدی بر آراء نادرست شرق شناسان در باب شیعه و ایرانی گری تشیع عمدتا به دو صورت وارد ایران شد.
بسترهای گسترش تشیع درایران نويسنده: رسول جعفریان نقدی بر آراء نادرست شرق شناسان در باب شیعه و ایرانی گری تشیع عمدتا به دو صورت وارد ایران شد.
آرايه هاي داستاني منابع عصر صفوي و رسميت تشيع در ايران (1)
در پژوهش هاي انجام شده درباره ايران در عصر صفوي، رسميت و گسترش تشيع به ... و زمينه هاي بسيار درخشان، پويا و رو به رشدي در ايران وجود داشته که بستر مناسبي ...
در پژوهش هاي انجام شده درباره ايران در عصر صفوي، رسميت و گسترش تشيع به ... و زمينه هاي بسيار درخشان، پويا و رو به رشدي در ايران وجود داشته که بستر مناسبي ...
نقش امامزادگان و شاگردان امامان عليهم السلام در گسترش تشيع ايران - واضح
نقش امامزادگان و شاگردان امامان عليهم السلام در گسترش تشيع ايران نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي يکي از مراحل گسترش تشيع در ايران، ورود ... سليم مخفي شد و به سوي ايران گريخت و در پناه ايرانيان در خفا بسر مي برد تا اينکه در بستر مرگ افتاد.
نقش امامزادگان و شاگردان امامان عليهم السلام در گسترش تشيع ايران نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي يکي از مراحل گسترش تشيع در ايران، ورود ... سليم مخفي شد و به سوي ايران گريخت و در پناه ايرانيان در خفا بسر مي برد تا اينکه در بستر مرگ افتاد.
آرايه هاي داستاني منابع عصر صفوي و رسميت تشيع در ايران(2)
آرايه هاي داستاني منابع عصر صفوي و رسميت تشيع در ايران(2)-آرايه هاي ... سرخوردگي مردم از بسياري از متشرعان دسيسه باز و فرقه گرا نيز در گسترش آن بي تأثير .... با توجه به اطلاعات موجود، عوامل و زمينه هاي مناسب و بسترهاي آماده اي از قرن ها پيش، مهيا ...
آرايه هاي داستاني منابع عصر صفوي و رسميت تشيع در ايران(2)-آرايه هاي ... سرخوردگي مردم از بسياري از متشرعان دسيسه باز و فرقه گرا نيز در گسترش آن بي تأثير .... با توجه به اطلاعات موجود، عوامل و زمينه هاي مناسب و بسترهاي آماده اي از قرن ها پيش، مهيا ...
علل گرايش ايرانيان به تشيع
مراحل سير و گسترش تشيع در ايران: 1- مرحله اسلام گرائي ايرانيان در نيمه ... از اين سخن خشمگين شدند و فرمودند: «اين عرب هاي شکم گنده، در بسترهاي نرم مي آرامند ولي آن ...
مراحل سير و گسترش تشيع در ايران: 1- مرحله اسلام گرائي ايرانيان در نيمه ... از اين سخن خشمگين شدند و فرمودند: «اين عرب هاي شکم گنده، در بسترهاي نرم مي آرامند ولي آن ...
گسترش فرهنگ ديني در ايران
گسترش فرهنگ ديني در ايران نويسنده: سيد محمد ابراهيم حسني اين نوشتار سعي برآن .... 9بنابر اين روحانيت، از ابتدا در بستر دين، با معضلات فراوان فرهنگي، مانند خرافات، ... ترديدي نيست كه حوزه هاي علميه و علماي متعهد در طول تاريخ اسلام و تشيع، ...
گسترش فرهنگ ديني در ايران نويسنده: سيد محمد ابراهيم حسني اين نوشتار سعي برآن .... 9بنابر اين روحانيت، از ابتدا در بستر دين، با معضلات فراوان فرهنگي، مانند خرافات، ... ترديدي نيست كه حوزه هاي علميه و علماي متعهد در طول تاريخ اسلام و تشيع، ...
آخرين تير ترکش استعمار در ايران
گسترش نفوذ استعمار در ايران و افزايش تماس ايرانيان با فرهنگ اروپايي در کنار ... نخستين گسست اساسي از مکتب تشيع که بستر ظهور بابيت و سپس بهائيت را ...
گسترش نفوذ استعمار در ايران و افزايش تماس ايرانيان با فرهنگ اروپايي در کنار ... نخستين گسست اساسي از مکتب تشيع که بستر ظهور بابيت و سپس بهائيت را ...
رويکرد احساسي - عاطفي به واقعه عاشورا در ايران(1)
رويکرد احساسي - عاطفي به واقعه عاشورا در ايران(1)-رويکرد احساسي - عاطفي به واقعه ... اسلام، به ويژه تاريخ تشيع، در طول تاريخ مورد عنايت بسياري از مورخان تاريخ. ... تاريخ اسلام و مقتل نويسان بوده است؛ اما با گذشت زمان و گسترش مراسم عزاداري و ... و حديثي، امري انکارناپذير است؛ اما هر چه در بستر زمان از اين واقعه فاصله گرفته شده، ...
رويکرد احساسي - عاطفي به واقعه عاشورا در ايران(1)-رويکرد احساسي - عاطفي به واقعه ... اسلام، به ويژه تاريخ تشيع، در طول تاريخ مورد عنايت بسياري از مورخان تاريخ. ... تاريخ اسلام و مقتل نويسان بوده است؛ اما با گذشت زمان و گسترش مراسم عزاداري و ... و حديثي، امري انکارناپذير است؛ اما هر چه در بستر زمان از اين واقعه فاصله گرفته شده، ...
- علامه مجلسی از قدرت سیاسی برای گسترش معارف شیعی بهره برد
علامه مجلسی از قدرت سیاسی برای گسترش معارف شیعی بهره برد- رییس جامعة ... گفت: جامعة المصطفی العالمیه در راستای فراهم کردن بستر مناسب برای ترجمه حجم تراث و ... در این عرصه، از قدرت سیاسی برای گسترش معارف و اندیشه شیعی در ایران آن روز به ... علامه مجلسی در گسترش فرهنگ و حدیث شیعی و گرایش به تشیع در سراسر ایران ...
علامه مجلسی از قدرت سیاسی برای گسترش معارف شیعی بهره برد- رییس جامعة ... گفت: جامعة المصطفی العالمیه در راستای فراهم کردن بستر مناسب برای ترجمه حجم تراث و ... در این عرصه، از قدرت سیاسی برای گسترش معارف و اندیشه شیعی در ایران آن روز به ... علامه مجلسی در گسترش فرهنگ و حدیث شیعی و گرایش به تشیع در سراسر ایران ...
فضاي گفتماني تدوين بحار الانوار در عصر صفوي(1)
رسميت تشيع در ايران تا زمان صفويه، مذهب اکثريت مردم ايران، تسنن بود و ... را در مقابل عملکرد ضد تشيع عثماني گسترش دهد؛ لذا شاه اسماعيل پس از اجباري کردن .... در حقيقت، ريشه هاي چنين گرايشي را بايد عميق تر از اين بستر ساده لفظي مشاهده کرد.
رسميت تشيع در ايران تا زمان صفويه، مذهب اکثريت مردم ايران، تسنن بود و ... را در مقابل عملکرد ضد تشيع عثماني گسترش دهد؛ لذا شاه اسماعيل پس از اجباري کردن .... در حقيقت، ريشه هاي چنين گرايشي را بايد عميق تر از اين بستر ساده لفظي مشاهده کرد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها