تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840246885




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا
كربلا
ابن عبدالله‏ حسین بن حمدان الخصیبی الجنبلایی(1) (متوفی 334 هجری) در حلب به دنیا آمد. وی در دوران سیف الدوله حمدانی شیعی، حاكم حلب و رقه می‏زیست كه ارادت فراوانی به ائمه اطهار داشته و بسیاری از بناهای معروف و منسوب به شیعه در حلب یعنی مقام و مشهد الحسین علیه‏السلام، مسجد النقطه، مقام مشهد المحسن بن الحسین علیه‏السلام ساخته اوست. از لحاظ اعتقادی، نجاشی خصیبی را فاسد العقیده و مذهب دانسته است و كتابهایی نیز به وی منسوب می‏دارد از جمله «كتاب الاخوان، كتاب المسائل، تاریخ الائمه و كتاب الرساله تخلیط».(2) در حقیقت باید گفت حسین بن حمدان یكی از غالیان شیعه بوده و طرفداران بسیاری نیز در كرمانشاه، كرند، پل ذهاب، زنجان، قزوین و حومه تهران داشته است. ابن الغضائری وی را دروغگو و فاسدالمذهب دانسته كه به نوشته‏های او توجهی نمی‏شود(3) ولی محسن الامین او را از فقهای امامیه دانسته است.(4) یكی از كتابهای او كه در این مبحث مورد نقد و بررسی قرار می‏گیرد «هدایة الكبری» است كه در شرح زندگی ائمه معصومین و بویژه معجزات آنان نگاشته شده است كه در مؤسسه البلاغ بیروت در سال 1411 قمری به چاپ رسیده است. وی در مورد قیام حسین علیه‏السلام پنج گزارش مفصل نقل می‏كند كه با دو یا سه واسطه به امام باقر و امام صادق علیهما‏السلام می‏رسد. بدین صورت ابوالحسن الفارسی ـ ابی بصیر ـ امام باقر علیه‏السلام و یا احمد بن عبدالله‏ بن صالح ـ محمّد بن عبدالرحمان ـ هارون بن خارجه ـ ابو عبدالله‏ الصادق علیه‏السلام این پنج روایت دقیقا شرح امور غریب و عجیبی است كه بیانگر تصرف بی‏قید و شرط امام حسین علیه‏السلام در نظام هستی و یا علم غیب نامحدود و مطلق اوست كه تنها غالیان شیعی چنین پنداشتی از ائمه دارند. تحریفات و داستان‏پردازی‎های حسین بن حمدان خصیبیاولین روایت او داستان ام سلمه است كه رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مقداری خاك و تربت نواده خود را به او سپرده و می‏فرماید اگر حسین علیه‏السلام به سوی عراق رفت تو به این خاك نظر كن، اگر به خون تبدیل شد بدان كه حسین علیه‏السلام كشته شده است. ام سلمه هنگام حركت امام نزد او آمده و واقعه را ذكر می‏كند و از او می‏خواهد كه از رفتن به این سفر منصرف گردد. نكته‏ای كه در اینجا قابل توجه است پیشگویی امام حسین علیه‏السلام از قتل خویش و یارانش و چگونگی شرح دقیق مكان و كیفیت و زمان آن است. ایشان می‏فرماید: ای مادر، من روز و ساعتی كه كشته می‏شوم و مكانی را كه در آن دفن می‏گردم می‏دانم، قاتل خود و یا كسانی كه با من می‏جنگند، اعم از فرمانده، سرباز، نگهبان و كسی كه مرا می‏كشد، كسی كه او را تشویق می‏كند و نیز كسانی را كه از پیروان و خاندانم كشته می‏شوند، فرد به فرد، بزرگان، اسامی قبایل و عشایر آنان را می‏شناسم و می‏دانم. اگر دوست داری محل قتل خود را به تو نشان دهم.ام سلمه گوید با من كلام دیگری سخن نگفت و نام خدا بر زبان آورد و زمین را شكافت به گونه‏ای كه من قتلگاه او و موقعیت یاران او را دیدم. سپس امام فرمود من در روز عاشورا و روز شنبه كشته می‏شوم. ام‎سلمه روزها را می‏شمرد تا اینكه به آن روز رسید. وی در خواب كسانی را دید كه می‏گریند و خبر از شهادت حسین علیه‏السلام می‏دهند. سراسیمه از خواب بیدار شده و به بیرون از خانه دوید. وقتی مردم از علت نگرانی او پرسیدند گفت به خدا قسم حسین علیه‏السلام و یارانش كشته شده‏اند. آنان نپذیرفتند، ام سلمه به سراغ آن شیشه رفت و دید خاك داخل آن به خون تازه تبدیل شده است.(5)اولین روایت او داستان ام سلمه است كه رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مقداری خاك و تربت نواده خود را به او سپرده و می‏فرماید اگر حسین علیه‏السلام به سوی عراق رفت تو به این خاك نظر كن، اگر به خون تبدیل شد بدان كه حسین علیه‏السلام كشته شده است.داستان ام سلمه در چند منبع دیگر نیز آمده است(6) ولی روایات آن با یكدیگر بسیار ضد و نقیض هستند؛ از جمله در جایی گفتگوی ام سلمه با حسین علیه‏السلام حضوری، و در جای دیگر مكاتبه‏ای بوده است. در یك روایت، ام سلمه، حسین علیه‏السلام را در مكه دیده است در حالی كه ام سلمه در مدینه زندگی می‏كرده و در روایتی گفته شده كه امام حسین علیه‏السلام را در مدینه دیده در صورتی كه حسین علیه‏السلام از ابتدا به قصد مكه حركت فرموده و در آنجا بود كه تصمیم گرفت با اعزام مسلم بن عقیل و مساعد دیدن اوضاع عراق به آن سرزمین رهسپار شود. علاوه بر آن در این روایت، امام حسین علیه‏السلام زمین را در مقابل ام سلمه شكافته و قتلگاه خود را به او نشان می‏دهد و مسائل دیگری كه این بخش از روایت در سایر منابعی كه داستان ام سلمه را ذكر كردند دیده نمی‏شود. این نكته قابل توجه است كه به اتفاق علمای شیعه، علم غیب ائمه محدود است و نمی‏توان گفت به جزئیات حوادث بطور كامل احاطه دارند.(7) بر اساس روایاتی كه نقل شده و پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از كشته شدن امام حسین علیه‏السلام خبر دادند نمی‏توان امام را از شهید شدن در این راه بی‏خبر دانست. آن حضرت بطور سربسته و كلی از شهادت خود خبر داشتند ولی اینكه ایشان بطور خارق‏العاده‏ای زمین را شكافته و محل قتلگاه خود و یاران را به ام سلمه نشان بدهد و یا اینكه نام یك‏یك شركت‏كنندگان در جنگ علیه خود را و حتی قبیله و آبا و اجداد آنان را بداند، در هیچیك از منابع تاریخی و بویژه شیعه گزارش نشده و این روایت ساخته و پرداخته غالیانی چون حسین بن حمدان خصیبی است كه برای ائمه اطهار مقام الوهیت قائل هستند و آنان را همانند خداوند به تمامی امور جهان، آگاه و عالم می‏دانند. مسأله داستان ام سلمه و گفتگوی او با حسین علیه‏السلام تنها خبری بود كه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به ام سلمه مبنی بر شهادت ایشان داده‏اند و بس.(8) این در حالی است كه قبلاً وقتی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله توسط جبرئیل خبر شهادت امام حسین علیه‏السلام را دریافت می‏كنند می‏فرمایند ای كاش می‏دانستم چه كسی حسین مرا به قتل می‏رساند.(9) چگونه است كه رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله قاتل امام حسین علیه‏السلام را نمی‏شناسد و نمی‏داند ولی او خود تمامی آنان را یك به یك و پشت در پشت آنان را می‏شناسد؟!
امام حسین، محرم
روایت دوم با شش واسطه به ابن حمزه ثمالی می‏رسد كه وی از علی بن الحسین علیه‏السلام شنیده است. در این روایت مسأله جمع كردن یاران و شیعیان توسط امام حسین علیه‏السلام در كربلا و سخن گفتن با آنان و اینكه هر كس می‏خواهد می‏تواند برگردد و گفتگوی یاران و جان‏نثاران آن حضرت در این مورد را ثبت كرده است كه می‏گفتند ما هرگز تو را تنها نمی‏گذاریم. در این روایت، حسین علیه‏السلام از چگونگی، مكان، زمان شهادت یك یك یاران خود و نیز فرزند شیرخواره‏اش علی اصغر بر روی دستان خود به‏وسیله تیری كه از سوی حرمله پرتاب خواهد شد، خبر می‏دهد.(10)سومین روایت كه بدون ذكر سلسله راویان به امام صادق علیه‏السلام می‏رسد این است كه وقتی امام حسین علیه‏السلام از مدینه خارج می‏شوند، گروهی از ملائكه صف به صف در حالی كه نیزه‏هایی از درختان بهشت در دست خود داشته، پیرامون آن حضرت ایستاده، بر او سلام می‏كنند و می‏گویند یا حجة‏اللّه‏ علی خلقه بعد جده و ابیه و اخیه، خداوند ما را فرستاده است تا تو را یاری رسانیم و نیز در این روایت از گروهی جنیان سخن به میان می‏آید كه سر راه حسین علیه‏السلام ایستاده و می‏گویند ما شیعه و پیرو تو هستیم؛ اگر به ما فرمان دهی همه دشمنان تو را می‏كشیم ولی آن حضرت از قضا و قدر الهی و شهادت حتمی خود سخن می‏راند و حمایت آنان را نمی‏پذیرد.(11)در باره این روایت باید گفت اگر چنین است چرا همانگونه كه قبلاً گفته شد امام علیه‏السلام هنگام شهادت علی اصغر از امداد الهی مأیوس شده بودند.(12) این روایت با آن مطلب چگونه می‏تواند سازگاری داشته باشد؟ ثانیا همان‏گونه كه می‏دانیم و منابع نیز تصریح كرده‏اند امام حسین علیه‏السلام از افراد بسیاری درخواست كمك كرده، چگونه كمك فرشتگان را كه از طرف خدا آمده بودند رد كرد؟گزارش چهارم با شش واسطه به سعید بن المسیب می‏رسد كه وی هنگام حج به محضر امام سجاد علیه‏السلام شرفیاب شده و اجازه انجام فریضه حج را از ایشان گرفته است. وی نقل می‏كند هنگام طواف مردی را دیده كه دو دست در بدن نداشته و با حالتی زار و پریشان به پرده كعبه التجا كرده، زاری می‏كند. وقتی از او در مورد گریه‏اش می‏پرسند می‏گوید من گناهی كرده‏ام كه خداوند هرگز مرا نمی‏بخشد. آنگاه واقعه را چنین شرح می‏دهد كه او شتربان امام حسین علیه‏السلام بوده است. وقتی با آن حضرت به سوی عراق حركت می‏كند، امام برای گرفتن وضو كمربندی را از جامه خود باز می‏كردند كه این كمربند بسیار زیبا بوده و این شتربان شیفته آن شده است، وقتی امام حسین علیه‏السلام كشته می‏شوند وی خود را در گودالی مخفی كرده و شب هنگام بیرون می‏آید. گروهی از ملائكه صف به صف در حالی كه نیزه‏هایی از درختان بهشت در دست خود داشته، پیرامون آن حضرت ایستاده، بر او سلام می‏كنند و می‏گویند یا حجة‏اللّه‏ علی خلقه بعد جده و ابیه و اخیه، خداوند ما را فرستاده است تا تو را یاری رسانیم و نیز در این روایت از گروهی جنیان سخن به میان می‏آید كه سر راه حسین علیه‏السلام ایستاده و می‏گویند ما شیعه و پیرو تو هستیم؛ اگر به ما فرمان دهی همه دشمنان تو را می‏كشیم ولی آن حضرت از قضا و قدر الهی و شهادت حتمی خود سخن می‏راند و حمایت آنان را نمی‏پذیرد.جنازه‏های شهدا بر روی زمین افتاده و همچون ماه می‏درخشد گویا اكنون شب نیست. وی در میان كشته‏ها به جستجوی بدن امام حسین علیه‏السلام می‏پردازد و سپس به باز كردن آن كمربند كه بر جامه زیرین بسته بود می‏پردازد ولی دست راست امام، گره آن كمربند را محكم می‏گیرد، وی نیز شمشیر شكسته‏ای یافته و دست راست آن حضرت را قطع می‏كند ولی می‏بیند گره سمت چپ آن كمربند با دست چپ حسین علیه‏السلام محكم گرفته می‏شود لذا دست چپ حسین علیه‏السلام را نیز قطع می‏كند و كمربند را از جامه زیرین او در می‏آورد به گونه‏ای كه بدن مبارك برهنه می‏شود. وی سپس می‏افزاید: دیدم آسمان و زمین به لرزه درآمد و صداهایی شنیده شد كه «وا ابناه، واحسیناه» من خود را به سرعت در بین كشته‏ها مخفی كردم و به آن صحنه نگریستم. سه مرد و یك زن را كه اطراف آنان فرشتگان و ملائك بسیاری بودند دیدم. آن زن كه در میان آنان بود شیون می‏كرد: واحسیناه، فداك جدك و ابوك و امك و اخوك. دیدم بدن حسین علیه‏السلام در حالی كه سر ایشان بر روی آن قرار گرفته بود بلند شده و نشست و می‏گفت لبیك یا جداه یا رسول‏اللّه‏ و یا امیرالمؤمنین و یا اماه یا فاطمه یا اخانی المقتول بالسّم. آنان كنار این بدن نشستند. فاطمه می‏گفت ای رسول خدا آیا اجازه می‏دهی از خون حسین علیه‏السلام پیشانی خود را خضاب كنم و خدا را در روز قیامت بدین‏گونه ملاقات كنم؟ پیامبر اجازه داده و فاطمه چنین كرد و رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و علی علیه‏السلام و حسن علیه‏السلام نیز با خون او سر و دستان خود را مسح كردند. در این حال شنیدم پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود ای حسین فدای تو شوم چه فرد ناپاكی دست راست و چپ تو را قطع كرده است.
امام حسین
حسین علیه‏السلام گفت: یا جدّاه شتربانی از مدینه همراه من بود و نگاهی به جامه من انداخته و شیفته كمربند من شده بود. می‏خواستم به او ببخشم و می‏دانستم كه او چنین عملی را با من خواهد كرد. وقتی كشته شدم به جستجوی من آمد و مرا بدون سر یافت. جامه مرا بازرسی كرد و آن كمربند را یافت و بر گره آن زد تا باز كند من دست راست خود را بر آن گرفتم ولی وی شمشیری یافته و دست راست مرا قطع كرد و سپس دست چپ من را نیز همین‏گونه قطع كرد.آن شتربان می‏افزاید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رو به من كرد و فرمود: وای بر تو، خداوند روی تو را در دنیا و آخرت سیاه گرداند و دستان تو را قطع كند. وی می‏گوید هنوز دعای او تمام نشده بود كه دستان من از شانه‏ها متلاشی و قطع شد و قطعه‏ای از آتش صورت مرا بر گرفت، لذا من به سوی این خانه (كعبه) پناه گرفتم و می‏دانم كه خداوند هرگز مرا نمی‏بخشد. وقتی این داستان را مردم مكه شنیدند همگی با فرستادن لعنت بر او به خداوند تقرب می‏جستند.(13)با بررسی مجموع روایت خصیبی به یك جریان فكری كه ناشی از تفكرات غلات شیعه است دست می‏یابیم؛ تفكری كه برای ائمه اطهار مقامی خداوندگونه قائل است. به رغم آنكه خداوند در قرآن كریم به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «قل انا بشرٌ مثلكم»، باز در اینجا می‏بینیم كه راوی این روایات در مورد امام حسین علیه‏السلام مقامی مافوق انسانی قائل است. او همانند خداوند از غیب آگاه و بر همه اسرار عالم داناست. داستان شتربان از عجایب روزگار است. چنین امر غریبی حتی از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز روایت نشده است. گفتن این مطالب یعنی اینكه بدن بدون سر امام در مقابل آن ساربان از كمربند جامه خود دفاع كند و یا در مقابل پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بنشیند و نیز بالاتر از آن اینكه شتربان بتواند با چشمان خود فرشتگان، ملائكه، رسول خدا، فاطمه، علی و حسن(علیهم‏السلام) را ببیند و گفتگوی آنان را بشنود و داستانهایی از این قبیل به نظر می‏رسد چیزی جز وهن شیعه و خدشه‏دار ساختن اعتقاد آنان را به دنبال ندارد و شیعه را در اذهان عامه، مشتی خرافی نشان می‏دهد و در نتیجه هدف قیام حسینی علیه‏السلام، كه همانا اجرای امر به معروف و نهی از منكر و خروج بر امام جائر است، تحت‏الشعاع آن قرار می‏گیرد. انحرافی كه با چنین روایاتی در اذهان عامه پدید آمده است اكنون پس از یك هزار و سیصد و اندی سال در واقعه «تنور مباركه» در شهر نجف‏آباد رخ می‏نماید.نكته دیگری كه شایان گفتن است اینكه با نگرشی به دورانی كه حسین بن حمدان خصیبی در آن می‏زیسته، یعنی قرن چهارم كه در سرزمین شام و حلب، دولت شیعی حمدانیان و در رأس آنان سیف‎الدوله حمدانی حكومت داشته است، باید گفت بعضی از مورخان بر خلاف دورانهای گذشته كه همواره در جو خفقان حاكمان اموی و عباسی شام، جرأت و قدرت بیان اعتقادات خویش را نمی‏یافته‏اند، در این زمان برای طرح بسیاری از مسائل در مورد ائمه، میدان را باز دیده و چه بسا به سبب این آزادی به افراط و غلو نیز افتاده‏اند. «اصغر قائدان»گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی1ـ اردبیلی الغروی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد 1/237.2ـ نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ص 50؛ خویی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة 5/224؛ اردبیلی، جامع الرواة 1/237.3ـ خویی، همان كتاب، 5/224.4 ـ اعیان الشیعه 4/345.5ـ همان كتاب، ص 204-202.6ـ ابن عساكر، تحقیق محمودی، ص 169 و 261؛ خوارزمی زمخشری، مقتل الحسین 1/158؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص 139.7 ـ بنگرید به، مجلسی، بحارالانوار، 42/259؛ طبرسی، مجمع البیان 3/261.8ـ منابع پاورقی شماره 62.9ـ ابن عساكر، همان كتاب، ص 179.10 ـ هدایة الكبری، ص 204.11ـ همان كتاب، ص 207-206.12ـ شیخ مفید، ارشاد، ص 221.13ـ هدایة الكبری، ص 209.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 550]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن