محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840246885
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا
ابن عبدالله حسین بن حمدان الخصیبی الجنبلایی(1) (متوفی 334 هجری) در حلب به دنیا آمد. وی در دوران سیف الدوله حمدانی شیعی، حاكم حلب و رقه میزیست كه ارادت فراوانی به ائمه اطهار داشته و بسیاری از بناهای معروف و منسوب به شیعه در حلب یعنی مقام و مشهد الحسین علیهالسلام، مسجد النقطه، مقام مشهد المحسن بن الحسین علیهالسلام ساخته اوست. از لحاظ اعتقادی، نجاشی خصیبی را فاسد العقیده و مذهب دانسته است و كتابهایی نیز به وی منسوب میدارد از جمله «كتاب الاخوان، كتاب المسائل، تاریخ الائمه و كتاب الرساله تخلیط».(2) در حقیقت باید گفت حسین بن حمدان یكی از غالیان شیعه بوده و طرفداران بسیاری نیز در كرمانشاه، كرند، پل ذهاب، زنجان، قزوین و حومه تهران داشته است. ابن الغضائری وی را دروغگو و فاسدالمذهب دانسته كه به نوشتههای او توجهی نمیشود(3) ولی محسن الامین او را از فقهای امامیه دانسته است.(4) یكی از كتابهای او كه در این مبحث مورد نقد و بررسی قرار میگیرد «هدایة الكبری» است كه در شرح زندگی ائمه معصومین و بویژه معجزات آنان نگاشته شده است كه در مؤسسه البلاغ بیروت در سال 1411 قمری به چاپ رسیده است. وی در مورد قیام حسین علیهالسلام پنج گزارش مفصل نقل میكند كه با دو یا سه واسطه به امام باقر و امام صادق علیهماالسلام میرسد. بدین صورت ابوالحسن الفارسی ـ ابی بصیر ـ امام باقر علیهالسلام و یا احمد بن عبدالله بن صالح ـ محمّد بن عبدالرحمان ـ هارون بن خارجه ـ ابو عبدالله الصادق علیهالسلام این پنج روایت دقیقا شرح امور غریب و عجیبی است كه بیانگر تصرف بیقید و شرط امام حسین علیهالسلام در نظام هستی و یا علم غیب نامحدود و مطلق اوست كه تنها غالیان شیعی چنین پنداشتی از ائمه دارند. تحریفات و داستانپردازیهای حسین بن حمدان خصیبیاولین روایت او داستان ام سلمه است كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مقداری خاك و تربت نواده خود را به او سپرده و میفرماید اگر حسین علیهالسلام به سوی عراق رفت تو به این خاك نظر كن، اگر به خون تبدیل شد بدان كه حسین علیهالسلام كشته شده است. ام سلمه هنگام حركت امام نزد او آمده و واقعه را ذكر میكند و از او میخواهد كه از رفتن به این سفر منصرف گردد. نكتهای كه در اینجا قابل توجه است پیشگویی امام حسین علیهالسلام از قتل خویش و یارانش و چگونگی شرح دقیق مكان و كیفیت و زمان آن است. ایشان میفرماید: ای مادر، من روز و ساعتی كه كشته میشوم و مكانی را كه در آن دفن میگردم میدانم، قاتل خود و یا كسانی كه با من میجنگند، اعم از فرمانده، سرباز، نگهبان و كسی كه مرا میكشد، كسی كه او را تشویق میكند و نیز كسانی را كه از پیروان و خاندانم كشته میشوند، فرد به فرد، بزرگان، اسامی قبایل و عشایر آنان را میشناسم و میدانم. اگر دوست داری محل قتل خود را به تو نشان دهم.ام سلمه گوید با من كلام دیگری سخن نگفت و نام خدا بر زبان آورد و زمین را شكافت به گونهای كه من قتلگاه او و موقعیت یاران او را دیدم. سپس امام فرمود من در روز عاشورا و روز شنبه كشته میشوم. امسلمه روزها را میشمرد تا اینكه به آن روز رسید. وی در خواب كسانی را دید كه میگریند و خبر از شهادت حسین علیهالسلام میدهند. سراسیمه از خواب بیدار شده و به بیرون از خانه دوید. وقتی مردم از علت نگرانی او پرسیدند گفت به خدا قسم حسین علیهالسلام و یارانش كشته شدهاند. آنان نپذیرفتند، ام سلمه به سراغ آن شیشه رفت و دید خاك داخل آن به خون تازه تبدیل شده است.(5)اولین روایت او داستان ام سلمه است كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مقداری خاك و تربت نواده خود را به او سپرده و میفرماید اگر حسین علیهالسلام به سوی عراق رفت تو به این خاك نظر كن، اگر به خون تبدیل شد بدان كه حسین علیهالسلام كشته شده است.داستان ام سلمه در چند منبع دیگر نیز آمده است(6) ولی روایات آن با یكدیگر بسیار ضد و نقیض هستند؛ از جمله در جایی گفتگوی ام سلمه با حسین علیهالسلام حضوری، و در جای دیگر مكاتبهای بوده است. در یك روایت، ام سلمه، حسین علیهالسلام را در مكه دیده است در حالی كه ام سلمه در مدینه زندگی میكرده و در روایتی گفته شده كه امام حسین علیهالسلام را در مدینه دیده در صورتی كه حسین علیهالسلام از ابتدا به قصد مكه حركت فرموده و در آنجا بود كه تصمیم گرفت با اعزام مسلم بن عقیل و مساعد دیدن اوضاع عراق به آن سرزمین رهسپار شود. علاوه بر آن در این روایت، امام حسین علیهالسلام زمین را در مقابل ام سلمه شكافته و قتلگاه خود را به او نشان میدهد و مسائل دیگری كه این بخش از روایت در سایر منابعی كه داستان ام سلمه را ذكر كردند دیده نمیشود. این نكته قابل توجه است كه به اتفاق علمای شیعه، علم غیب ائمه محدود است و نمیتوان گفت به جزئیات حوادث بطور كامل احاطه دارند.(7) بر اساس روایاتی كه نقل شده و پیامبر صلیاللهعلیهوآله از كشته شدن امام حسین علیهالسلام خبر دادند نمیتوان امام را از شهید شدن در این راه بیخبر دانست. آن حضرت بطور سربسته و كلی از شهادت خود خبر داشتند ولی اینكه ایشان بطور خارقالعادهای زمین را شكافته و محل قتلگاه خود و یاران را به ام سلمه نشان بدهد و یا اینكه نام یكیك شركتكنندگان در جنگ علیه خود را و حتی قبیله و آبا و اجداد آنان را بداند، در هیچیك از منابع تاریخی و بویژه شیعه گزارش نشده و این روایت ساخته و پرداخته غالیانی چون حسین بن حمدان خصیبی است كه برای ائمه اطهار مقام الوهیت قائل هستند و آنان را همانند خداوند به تمامی امور جهان، آگاه و عالم میدانند. مسأله داستان ام سلمه و گفتگوی او با حسین علیهالسلام تنها خبری بود كه پیامبر صلیاللهعلیهوآله به ام سلمه مبنی بر شهادت ایشان دادهاند و بس.(8) این در حالی است كه قبلاً وقتی پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسط جبرئیل خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را دریافت میكنند میفرمایند ای كاش میدانستم چه كسی حسین مرا به قتل میرساند.(9) چگونه است كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله قاتل امام حسین علیهالسلام را نمیشناسد و نمیداند ولی او خود تمامی آنان را یك به یك و پشت در پشت آنان را میشناسد؟!
روایت دوم با شش واسطه به ابن حمزه ثمالی میرسد كه وی از علی بن الحسین علیهالسلام شنیده است. در این روایت مسأله جمع كردن یاران و شیعیان توسط امام حسین علیهالسلام در كربلا و سخن گفتن با آنان و اینكه هر كس میخواهد میتواند برگردد و گفتگوی یاران و جاننثاران آن حضرت در این مورد را ثبت كرده است كه میگفتند ما هرگز تو را تنها نمیگذاریم. در این روایت، حسین علیهالسلام از چگونگی، مكان، زمان شهادت یك یك یاران خود و نیز فرزند شیرخوارهاش علی اصغر بر روی دستان خود بهوسیله تیری كه از سوی حرمله پرتاب خواهد شد، خبر میدهد.(10)سومین روایت كه بدون ذكر سلسله راویان به امام صادق علیهالسلام میرسد این است كه وقتی امام حسین علیهالسلام از مدینه خارج میشوند، گروهی از ملائكه صف به صف در حالی كه نیزههایی از درختان بهشت در دست خود داشته، پیرامون آن حضرت ایستاده، بر او سلام میكنند و میگویند یا حجةاللّه علی خلقه بعد جده و ابیه و اخیه، خداوند ما را فرستاده است تا تو را یاری رسانیم و نیز در این روایت از گروهی جنیان سخن به میان میآید كه سر راه حسین علیهالسلام ایستاده و میگویند ما شیعه و پیرو تو هستیم؛ اگر به ما فرمان دهی همه دشمنان تو را میكشیم ولی آن حضرت از قضا و قدر الهی و شهادت حتمی خود سخن میراند و حمایت آنان را نمیپذیرد.(11)در باره این روایت باید گفت اگر چنین است چرا همانگونه كه قبلاً گفته شد امام علیهالسلام هنگام شهادت علی اصغر از امداد الهی مأیوس شده بودند.(12) این روایت با آن مطلب چگونه میتواند سازگاری داشته باشد؟ ثانیا همانگونه كه میدانیم و منابع نیز تصریح كردهاند امام حسین علیهالسلام از افراد بسیاری درخواست كمك كرده، چگونه كمك فرشتگان را كه از طرف خدا آمده بودند رد كرد؟گزارش چهارم با شش واسطه به سعید بن المسیب میرسد كه وی هنگام حج به محضر امام سجاد علیهالسلام شرفیاب شده و اجازه انجام فریضه حج را از ایشان گرفته است. وی نقل میكند هنگام طواف مردی را دیده كه دو دست در بدن نداشته و با حالتی زار و پریشان به پرده كعبه التجا كرده، زاری میكند. وقتی از او در مورد گریهاش میپرسند میگوید من گناهی كردهام كه خداوند هرگز مرا نمیبخشد. آنگاه واقعه را چنین شرح میدهد كه او شتربان امام حسین علیهالسلام بوده است. وقتی با آن حضرت به سوی عراق حركت میكند، امام برای گرفتن وضو كمربندی را از جامه خود باز میكردند كه این كمربند بسیار زیبا بوده و این شتربان شیفته آن شده است، وقتی امام حسین علیهالسلام كشته میشوند وی خود را در گودالی مخفی كرده و شب هنگام بیرون میآید. گروهی از ملائكه صف به صف در حالی كه نیزههایی از درختان بهشت در دست خود داشته، پیرامون آن حضرت ایستاده، بر او سلام میكنند و میگویند یا حجةاللّه علی خلقه بعد جده و ابیه و اخیه، خداوند ما را فرستاده است تا تو را یاری رسانیم و نیز در این روایت از گروهی جنیان سخن به میان میآید كه سر راه حسین علیهالسلام ایستاده و میگویند ما شیعه و پیرو تو هستیم؛ اگر به ما فرمان دهی همه دشمنان تو را میكشیم ولی آن حضرت از قضا و قدر الهی و شهادت حتمی خود سخن میراند و حمایت آنان را نمیپذیرد.جنازههای شهدا بر روی زمین افتاده و همچون ماه میدرخشد گویا اكنون شب نیست. وی در میان كشتهها به جستجوی بدن امام حسین علیهالسلام میپردازد و سپس به باز كردن آن كمربند كه بر جامه زیرین بسته بود میپردازد ولی دست راست امام، گره آن كمربند را محكم میگیرد، وی نیز شمشیر شكستهای یافته و دست راست آن حضرت را قطع میكند ولی میبیند گره سمت چپ آن كمربند با دست چپ حسین علیهالسلام محكم گرفته میشود لذا دست چپ حسین علیهالسلام را نیز قطع میكند و كمربند را از جامه زیرین او در میآورد به گونهای كه بدن مبارك برهنه میشود. وی سپس میافزاید: دیدم آسمان و زمین به لرزه درآمد و صداهایی شنیده شد كه «وا ابناه، واحسیناه» من خود را به سرعت در بین كشتهها مخفی كردم و به آن صحنه نگریستم. سه مرد و یك زن را كه اطراف آنان فرشتگان و ملائك بسیاری بودند دیدم. آن زن كه در میان آنان بود شیون میكرد: واحسیناه، فداك جدك و ابوك و امك و اخوك. دیدم بدن حسین علیهالسلام در حالی كه سر ایشان بر روی آن قرار گرفته بود بلند شده و نشست و میگفت لبیك یا جداه یا رسولاللّه و یا امیرالمؤمنین و یا اماه یا فاطمه یا اخانی المقتول بالسّم. آنان كنار این بدن نشستند. فاطمه میگفت ای رسول خدا آیا اجازه میدهی از خون حسین علیهالسلام پیشانی خود را خضاب كنم و خدا را در روز قیامت بدینگونه ملاقات كنم؟ پیامبر اجازه داده و فاطمه چنین كرد و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام و حسن علیهالسلام نیز با خون او سر و دستان خود را مسح كردند. در این حال شنیدم پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود ای حسین فدای تو شوم چه فرد ناپاكی دست راست و چپ تو را قطع كرده است.
حسین علیهالسلام گفت: یا جدّاه شتربانی از مدینه همراه من بود و نگاهی به جامه من انداخته و شیفته كمربند من شده بود. میخواستم به او ببخشم و میدانستم كه او چنین عملی را با من خواهد كرد. وقتی كشته شدم به جستجوی من آمد و مرا بدون سر یافت. جامه مرا بازرسی كرد و آن كمربند را یافت و بر گره آن زد تا باز كند من دست راست خود را بر آن گرفتم ولی وی شمشیری یافته و دست راست مرا قطع كرد و سپس دست چپ من را نیز همینگونه قطع كرد.آن شتربان میافزاید: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رو به من كرد و فرمود: وای بر تو، خداوند روی تو را در دنیا و آخرت سیاه گرداند و دستان تو را قطع كند. وی میگوید هنوز دعای او تمام نشده بود كه دستان من از شانهها متلاشی و قطع شد و قطعهای از آتش صورت مرا بر گرفت، لذا من به سوی این خانه (كعبه) پناه گرفتم و میدانم كه خداوند هرگز مرا نمیبخشد. وقتی این داستان را مردم مكه شنیدند همگی با فرستادن لعنت بر او به خداوند تقرب میجستند.(13)با بررسی مجموع روایت خصیبی به یك جریان فكری كه ناشی از تفكرات غلات شیعه است دست مییابیم؛ تفكری كه برای ائمه اطهار مقامی خداوندگونه قائل است. به رغم آنكه خداوند در قرآن كریم به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «قل انا بشرٌ مثلكم»، باز در اینجا میبینیم كه راوی این روایات در مورد امام حسین علیهالسلام مقامی مافوق انسانی قائل است. او همانند خداوند از غیب آگاه و بر همه اسرار عالم داناست. داستان شتربان از عجایب روزگار است. چنین امر غریبی حتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز روایت نشده است. گفتن این مطالب یعنی اینكه بدن بدون سر امام در مقابل آن ساربان از كمربند جامه خود دفاع كند و یا در مقابل پیامبر صلیاللهعلیهوآله بنشیند و نیز بالاتر از آن اینكه شتربان بتواند با چشمان خود فرشتگان، ملائكه، رسول خدا، فاطمه، علی و حسن(علیهمالسلام) را ببیند و گفتگوی آنان را بشنود و داستانهایی از این قبیل به نظر میرسد چیزی جز وهن شیعه و خدشهدار ساختن اعتقاد آنان را به دنبال ندارد و شیعه را در اذهان عامه، مشتی خرافی نشان میدهد و در نتیجه هدف قیام حسینی علیهالسلام، كه همانا اجرای امر به معروف و نهی از منكر و خروج بر امام جائر است، تحتالشعاع آن قرار میگیرد. انحرافی كه با چنین روایاتی در اذهان عامه پدید آمده است اكنون پس از یك هزار و سیصد و اندی سال در واقعه «تنور مباركه» در شهر نجفآباد رخ مینماید.نكته دیگری كه شایان گفتن است اینكه با نگرشی به دورانی كه حسین بن حمدان خصیبی در آن میزیسته، یعنی قرن چهارم كه در سرزمین شام و حلب، دولت شیعی حمدانیان و در رأس آنان سیفالدوله حمدانی حكومت داشته است، باید گفت بعضی از مورخان بر خلاف دورانهای گذشته كه همواره در جو خفقان حاكمان اموی و عباسی شام، جرأت و قدرت بیان اعتقادات خویش را نمییافتهاند، در این زمان برای طرح بسیاری از مسائل در مورد ائمه، میدان را باز دیده و چه بسا به سبب این آزادی به افراط و غلو نیز افتادهاند. «اصغر قائدان»گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی1ـ اردبیلی الغروی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد 1/237.2ـ نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ص 50؛ خویی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة 5/224؛ اردبیلی، جامع الرواة 1/237.3ـ خویی، همان كتاب، 5/224.4 ـ اعیان الشیعه 4/345.5ـ همان كتاب، ص 204-202.6ـ ابن عساكر، تحقیق محمودی، ص 169 و 261؛ خوارزمی زمخشری، مقتل الحسین 1/158؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص 139.7 ـ بنگرید به، مجلسی، بحارالانوار، 42/259؛ طبرسی، مجمع البیان 3/261.8ـ منابع پاورقی شماره 62.9ـ ابن عساكر، همان كتاب، ص 179.10 ـ هدایة الكبری، ص 204.11ـ همان كتاب، ص 207-206.12ـ شیخ مفید، ارشاد، ص 221.13ـ هدایة الكبری، ص 209.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 550]
صفحات پیشنهادی
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلاابن عبدالله حسین بن حمدان الخصیبی الجنبلایی(1) (متوفی 334 هجری) در حلب به دنیا آمد. وی در دوران سیف الدوله ...
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلاابن عبدالله حسین بن حمدان الخصیبی الجنبلایی(1) (متوفی 334 هجری) در حلب به دنیا آمد. وی در دوران سیف الدوله ...
حسین مرا کشتند!
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا-تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلاابن ... وقتی كشته شدم به جستجوی من آمد و مرا بدون سر یافت.
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا-تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلاابن ... وقتی كشته شدم به جستجوی من آمد و مرا بدون سر یافت.
کربلا اینجاست
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا-تحریفات حسین بن حمدان ... نكتهای كه در اینجا قابل توجه است پیشگویی امام حسین علیهالسلام از قتل خویش و ... ...
تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا-تحریفات حسین بن حمدان ... نكتهای كه در اینجا قابل توجه است پیشگویی امام حسین علیهالسلام از قتل خویش و ... ...
همه پیراهنهای مشکی زندهاند - ماجرای حیرت انگیز قاتل زوار کربلا
همه پیراهنهای مشکی زندهاند - ماجرای حیرت انگیز قاتل زوار کربلا-همه پیراهنهای مشکی زندهاند !ماجرای حیرت انگیز ... تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا ...
همه پیراهنهای مشکی زندهاند - ماجرای حیرت انگیز قاتل زوار کربلا-همه پیراهنهای مشکی زندهاند !ماجرای حیرت انگیز ... تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا ...
حکایت هایی از امام رضا (ع)
همسر جناده؛ پيرزنى قهرمان در ميدان · افلاکیان خاک نشین 5 - میرزا هاشم آملی · تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا · رساله هلویی6 - کشمش پلو پاک است یا ...
همسر جناده؛ پيرزنى قهرمان در ميدان · افلاکیان خاک نشین 5 - میرزا هاشم آملی · تحریفات حسین بن حمدان الخصیبی در واقعه كربلا · رساله هلویی6 - کشمش پلو پاک است یا ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها