واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هوش من طبيعيه اما...شناخت و مقابله با اختلالات يادگيري در کودکان
اختلال يادگيري يعني رشد ناکافي مهارتهاي خاص تحصيلي که به علت بيماري جسمي يا عصبي نباشد. اين کودکان عليرغم هوش طبيعي در يک يا چند حوزه درسي مشکل يادگيري دارند و تواناييهايي مانند خواندن، نوشتن و يا رياضيات به طور قابل توجهي کمتر از سطح توانايي عمومي کودک است. يعني اين عدم توانايي در حوزه تحصيلي خاص زير سطح مورد انتظار براساس سن، هوش، و آموزش کلاسي کودک ميباشد. اين کودکان عليرغم هوش خوب و يا متوسط، در دريافت اطلاعات، تجزيه و تحليل آن و بروز آن مشکل دارند. اغلب شکايات والدين آن است که عليرغم اينکه کودک آنها در ساير حوزههايي غير از مسائل درسي خوب عمل ميکند ولي در مورد درس و مدرسه ضعيف عمل ميکند و در يک يا چند درس مشکل اساسي دارد.کودکان داراي انواع اختلالات يادگيري،اغلب داراي هوش خوب و يا متوسط هستند اما در در دريافت اطلاعات، تجزيه و تحليل آن و ... مشکل دارند. عليرغم اينکه در ساير حوزههايي غير از مسائل درسي خوب عمل ميکند ولي در مورد درس و مدرسه ضعيف عمل ميکند و در يک يا چند درس مشکل اساسي دارد.در صورتي که کودک در خواندن مشکل داشته باشد که شايعترين نوع اختلال يادگيري نيز هست، در صحيح خواني، رمزگشايي، سرعت و دقت خواندن و درک مطلب مشکل دارد. او در يادگيري پيشوندها، پسوندها، کلمات ريشهاي و ساير فنون خواندن کند ميباشد. در يادآوري و فهم آنچه خوانده است مشکل دارد، در درک، فهم و تعبير مفاهيم ضعف داشته و حتي نميتواند اطلاعات و متن موجود را درست و صحيح بخواند و خطاهاي پايدار در خواندن دارد و معمولا از خواندن با صداي بلند اجتناب ميکند.کودکاني که اختلال نوشتن دارند در هجي کردن صحيح کلمات و ديکته آن و در استفاده از گرامر ضعف دارند. دست خط بدي دارند و ممکن است در يک قطعه نوشتاري، يک کلمه مشابه را به طور متفاوت بنويسيد. معمولا از تکاليف نوشتني اجتناب ميکنند و تکاليف درسي خود را به کندي انجام ميدهند و خطاهاي ثابت در نوشتن دارند.کودکاني که اختلال رياضيات دارند در استدلال و يا محاسبات رياضي ضعيف هستند و در مهارتهاي رياضيات که نياز به درک مفاهيم پايهاي دارد، مشکل دارند. بايد توجه کنيم که اختلال يادگيري معادل عقبماندگي ذهني، اوتيسم، مشکل بينايي و شنوايي، ناتواني فيزيکي، اختلالات هيجاني و عاطفي که باعث افت عملکرد تحصيل هستند، نميباشد. مشکل يادگيري کودک نبايد به علت فقدان فرصتهاي تحصيلي و آموزشي مثل تغييرات مکرر مدرسه، غيبتهاي مکرر از مدرسه و يا ناتواني مربي و معلم در روشهاي صحيحي ياددهي باشد. همچنين مشکل يادگيري کودک نبايد ثانويه به فرآيند طبيعي يادگيري يک زبان ديگر باشد.
چرا مهم است که اختلالات يادگيري را تشخيص دهيم؟بسياري از کودکان که در نهايت تشخيص اختلال يادگيري ميگيرند، معمولا در ابتدا با مشکلات هيجاني و رفتاري مراجعه ميکنند و بالعکس بسياري از کودکاني که در ابتدا تشخيص اختلال يادگيري بر آنها گذاشته ميشود در مراحل بعدي کودکي به علت مشکلات ثانويه ناشي از ضعف و ناتواني در يادگيري دچار ناراحتيهاي روانپزشکي ميگردند.معمولا اين کودکان اسير يک چرخه هيجاني منفي ميشوند. به اين صورت که ناتواني تحصيلي منجر به احساس شکست و ناکامي، اعتماد به نفس ضعيف، اضطراب، افسردگي و نقص در کفايت اجتماعي ميگردد که اين موارد با توانايي کودک براي مشارکت فعال و موثر در امور مدرسه تداخل ميکند و مشکل يادگيري باعث تشديد موارد فوق ميگردد و وضعيت کودک بدتر و بدتر ميشود.به دليل تمام موارد فوق تشخيص کودکان با اختلال يادگيري، کمک بسزايي به کودک و خانواده او مينمايد و عدم تشخيص و مداخله مناسب، تاثيرات منفي جبرانناپذيري بر زندگي و آينده کودک ميگذارد.از آنجايي که اين کودکان در معرض مشکلات هيجاني و رفتاري هستند و ممکن است علت اوليه ارجاع آنها همين مشکلات باشد که در زير آن يک اختلال يادگيري تشخيص داده نشده، قرار گرفته است. بايد در کودکاني که با تابلوي فوق مراجعه ميکند، حتما به فکر اختلال يادگيري بود.اختلالات يادگيري به چه علت ايجاد مي گردد؟علت اختلالت يادگيري ناشناخته است اما احتمالا يک سري از نقصهاي عصبي شناختي و اختلال عملکرد در فرآيندهاي شناختي ممکن است وجود داشته باشد. بيشترين مطالعات انجام شده در زمينه اختلالات خواندن صورت گرفته است که مجموعهاي از عوامل ارثي و محيطي را مطرح مينمايد. عوامل محيطي مرتبط شامل نارس بودن کودک هنگام تولد، مشکلات حوالي تولد، فقر، سوء تغذيه، سوء مصرف مواد مخدر در والدين، بدرفتاري و غفلت از کودک و آموزش ضعيف در مدرسه ميباشد.براي اين دسته از کودکان چه ميتوانيم بکنيم؟
با حمايت درست و مداخله مناسب اين کودکان ميتوانند در مدرسه موفق گشته و در بزرگسالي نيز انساني موفق گردند. موارد زير را در برخورد با اين کودکان در نظر بگيريد:• با کودک خود صحبت کرده و به طور باز و آشکار او را از مشکلي که در زمينه يادگيري دارد مطلع نماييد. • به او يادآوري نماييد که در يادگيري و آموزش نياز به روشي متفاوت دارد. • نقاط قوت و استعدادهاي او را بشناسيد و جهت پرورش آنها، او را تشويق کنيد. • او را در روشها و فنوني که براي کمک به يادگيري موثر است همراهي کنيد. • تلاشهاي او را براي رسيدن به موفقيت ارج بگذاريد و حمايت کنيد. • زماني که او مشغول مطالعه است براي او يک مدل و الگو باشيد. شما هم يک روزنامه يا کتاب بدست گرفته و مطلبي بخوانيد و يا يک متن يا نامه بنويسيد. • اهداف و انتظارات خود را واقع بينانه کنيد. • با معلمين و اعضاي مدرسه همکاري کنيد. • زماني که کودک شما ميخواهد حرف بزند، به او گوش دهيد. • از او به خاطر مشارکت در انجام امور مدرسه و قابليتهاي خاصش قدرداني کنيد و او را تصديق و تاييد کنيد. • با توسل به روشهاي رفتاري انگيزه کودک را براي فعاليتهاي تحصيلي بالا ببريد. • در صورتي که مشکل توجه و تمرکز دارد با استفاده از دارو در بهبود توجه و تمرکز او را کمک کنيد. • اين کودکان نيازمند آن هستند که علاوه بر آموزش معمول کلاس، در ساعاتي از روز تحت آموزشهاي خاص توسط معلم تعليم ديده قرار بگيرند. • علاوه بر درمان اختلال يادگيري، بايد اختلالات روانپزشکي همراه نيز مورد توجه درماني قرار بگيرند مانند: اختلال بيش فعالي، کم توجهي، اضطراب، افسردگي و ... • در نظر داشته باشيد که 75 درصد کودکان، اختلال يادگيري نقصهاي قابل توجهي در مهارتهاي اجتماعي دارند، آموزش مهارتهاي اجتماعي را از آنان دريغ نکنيد. منبعانجمن روانپزشکي کودک و نوجوانتنظيم براي تبيان- مريم عطاريان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]