محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1825915251
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید !
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اعترافات بی وقفه احسان به خاطر چاقی الهه، مشكلاتی را برای آنها ایجاد نموده است. آیا برای آنها راه حلی وجود دارد؟ اعترافات بی وقفه احسان به خاطر چاقی الهه، مشكلاتی را برای آنها ایجاد نموده است. آیا برای آنها راه حلی وجود دارد؟ نوبت الهه : جنگ غذایی! هر روز من و احسان درباره اینكه چه غذایی برای شام بخوریم، بحث و جدل داریم، الهه گفت، (وی 39 ساله و کارمند شرکت تجاری است. صاحب دو پسر با نامهای سام 17 ساله و کیان 13 ساله میباشد)” اگر ما از صبح غذا را مشخص نكنیم، تمام روز پشت تلفن راجع به آن بگومگو میكنیم، در آخر هم بهترین راه، رفتن به رستوران میباشد . بعد از آن به خاطر رستوران دعوا داریم . احسان باید غذای مفصل بخورد، اما از طرف دیگر، برای من فرقی نمی كند كه چه غذایی بخورم. در طول 23 سال زندگی زناشویی، من 38 كیلو وزن اضافه كرده ام، و هرگز رژیم هم نمی گیرم، اما همسرم مدام مرا سرزنش میكند. من وی را علت رژیم نگرفتن خودم میدانم. او هرگز در پخت و پز به من كمك نمی كند، مگر برای كباب كردن، آن هم زمان پیك نیك. و اگر غذایی سالم بپزم، غذا را كنار میزند و نمی خورد. بچهها هم دارند این عادت زشت را از او یاد میگیرند و ایرادی میشوند. از این رو آنها هم كمی اضافه وزن دارند. گذشته و سابقه الهه: " قضیه غذای من برمی گردد به زمان كودكی من، زمانی كه والدینم برای غذا خوردن به من جایزه میدادند. زمان جشن حتما كیك داشتیم، اگر سرما خورده بودیم، بدون هیچ نگرانی بستنی میخوردیم. به عنوان یك دختر، خیلی چاق نبودم، اما لاغر واقعی هم نبودم. همیشه با خودم میگفتم اگر چاق نبودم، صورتم زیباتر به نظر میرسید. " پدر مرحومم شغل آزاد داشت. مادرم خانه دار بود و تمام كارهای منزل را خودش انجام میداد. حتی الان هم كه 74 سال سن دارد، باغبانی میكند. نوبت الهه ادامه دارد: من زمانی كه در تهران فارغ التحصیل شدم، با همسرم آشنا شدم. من در یك دفتر خدمات زیراکس و تایپ كار میكردم تا از پس هزینههای دانشگاه برآیم، وی اولین مشتری من بود. ما مجذوب هم شدیم من تحقیق او را تایپ میکردم و همین عامل ارتباط ما با هم شد . شش ماه بعد از آشنایی، با یكدیگر ازدواج كردیم. زندگی خوبی داشتیم، اما كم كم استرس وارد زندگی ما شد. من بعد از دریافت مدرك كارشناسی ارشد، یك برنامه طاقت فرسا داشتم،احسان ، یك مهندس مكانیك بود و زندگی خوبی داشتیم در عین حال که رفاه مالی الان را نداشتیم . "وقتی كه من باردار شدم شوکه شدیم . و آن زمانی بود كه وزن من شروع به اضافه شدن كرد. برای بارداری سام، 36 كیلو اضافه وزن پیدا كردم كه فقط 22 كیلوی آن از بین رفت. زمان بارداری کیان، دو مرتبه 15 كیلو وزن اضافه كردم، كه هرگز، این اضافه وزن كاهش پیدا نكرد. زمانی كه بچهها كوچك بودند، آنقدر مشغله داشتم، كه فرصتی برای رژیم گرفتن نداشتم، و به مرور زمان 10 كیلوی دیگر نیز به وزنم اضافه شد. " " ما به تنهایی از عهده این كار بر نمی آییم. "از زمانی كه 30 ساله بودم، رژیمهای مختلفی را دنبال كردم. اما یك ماه وزنم افزایش مییابد، ماه بعد كاهش. 5 سال پیش احسان ، كه اضافه وزن دارد، با من در ورزشهای همگانی شركت كرد. با حمایتهای او 18 كیلو از وزن من كم شد و ورزش كردن را شروع كردم. اما بعد از اینكه احسان 20 كیلو كم كرد، دیگر ادامه نداد. من هم از اینكه تنها شدم، انگیزه ای برای ادامه كار نداشتم. و روز از نو و روزی از نو، دوباره چاق تر شدم. " آن زمانی بود كه رفتار احسان تغییر كرد و او با خصومت با من رفتار میكرد و مدام غرولند میكرد و از عادات غذایی من ایراد میگرفت. اگر یك تكه نان را بر میداشتم بخورم، با لحنی خاص میپرسید، آیا داری رژیم میگیری؟ یا اگر تصمیم میگرفتم وزن كم كنم، میگفت هیچ فایده ای ندارد. این حرفها و رفتارها مرا آزار میداد و به نظر من بی انصافی بود. وزن خود او هم دوباره افزایش یافت." " آخرین باری را كه با هم رابطه زناشویی داشتیم، به یاد نمی آورم. حتی اگر من هم پیشنهاد بدهم او رد میكند، خود او هم پا پیش نمی گذارد. من خیلی احساس تنهایی میكنم. سال قبل، زمانی كه پدرم از دنیا رفت، از لحاظ روحی خیلی به من فشار وارد شد. اما یاد گرفتم كه زندگی كوتاهتر از آن است كه به غمگینی و افسردگی سپری شود. " " من به احسان گفتم، تو را خیلی دوست دارم و باید به یك مشاوره خانواده رجوع كنیم. ما باید تغییر كنیم، و به تنهایی از عهده این كار بر نمی آییم." حرفه احسان : "چرا رژیم نگرفتن الهه تقصیر من است، چرا ورزش نكردم او را سرزنش نكنم؟" این سئوالات احسان 54 ساله بود كه خیلی ناامید بود. " من به خاطر این برای غذا خوردن با او جروبحث میكنم و تمایلی ندارم كه بگویم چه غذایی میل دارم، چرا كه نگران او هستم، مبادا وسوسه شود و رژیم خود را بشكند. اما از غذاهای كم كالری كه او تهیه میكند، متنفر هستم. من آشپزی نمی كنم و این باعث میشود كه در رستوران غذا بخورم. اما آیا من او را مجبور میكنم كه هات داگ با سس سفارش بدهد؟" 20 سال پیش، زمانی كه تصمیم گرفتم سیگار كشیدن را ترك كنم، پاكت سیگار خود را دور انداختم و هرگز یك بار هم سیگار نكشیدم. هیچ كس به من كمك نكرد كه ترك كنم. چرا الهه مسئولیت مشكلات اضافه وزن خود را بر عهده نمی گیرد و به دنبال راه چاره ای نیست؟ " من همیشه به خودم متكی بوده ام. زمانی كه كودكی 5 یا 6 ساله بودم، پدرم بر اثر سكته قلبی، جان خود را از دست داد. خواهرم 8 سال از من بزرگتر بود و مادرم به عنوان یك منشی، ساعتها بیرون از منزل كار میكرد، بنابراین من خودم گلیمم را از آب بیرون كشیدم. " " من اولین بار که الهه را دیدم، او دختری زیبا و فریبا بود، با خود فكر كردم میتوانم با او راحت صحبت كنم. بار دومی كه او را دیدم، مطمئن شدم كه با وی ازدواج خواهم كرد. " من فعلا به سختی او را میشناسم" 5 سال پیش، كه الهه 18 كیلو كم كرد، خیلی متحیر شدم. او هم قول داد به برنامه ریزی رژیمی خود ادامه دهد. اما او این كار را رها كرد و من ناامید و مبهوت شدم. آنچه كه بیشتر باعث تعجب من شد، این بود كه او، مرا مقصر میپنداشت. او گفت: تو مرا حمایت نكردی، و همراه من ورزش نمی كردی. او میگوید باید همراه من بیایی، و اگر نه من قادر به انجام این كار نیستم. " الهه آنقدر چاق شده است، كه به سختی او را میشناسم. و چند سالی است كه دیگر مجذوب او نمی شوم، چیزی كه تا حالا نگفته ام، چون میدانستم با این حرف او را آزار خواهم داد. اما هنوز او را دوست دارم. او باهوش ترین زنی است كه تا به حال دیده ام، در تمام مشكلات كنار من بوده است، مادری دلسوز است، و نیز نامادری مهربان. برای مشاوره موافقت كردم، چون كه دوست دارم خوب و خوش زندگی كنیم. و امیدوارم راههای بهتر زیستن را یاد بگیریم. حرفهای مشاور:شناخت یكدیگر بحث و جدل مربوط به چاقی و تغذیه، چه بخوریم، چقدر پول صرف تغذیه كنیم، همه اینها معمول میباشند. به این دلیل كه تغذیه نقش عمده ای را ایفا میكند. با مطالعه سابقه و گذشته و بررسی مسائل خانوادگی الهه و احسان ، دریافتم كه خیلی از بحثهای آنها ریشه در گذشته آنها دارد. الهه عشق و علاقه بدون شرط و شروط احسان را جستجو میكرده، و انتظار حمایت همسرش را داشته، حمایتی كه هرگز از طرف مادر خود دریافت نكرده است، مادری كه فقط كار میكرده و به فرزندان خود اهمیت نمی داده است. من به الهه گفتم، تو بعد از اینكه به طور كامل از طرف همسرت حمایت نشدی و در كودكی هم دچار مشكل بوده ای، دچار افسردگی شده ای. تو در پی عشق و محبت هستی. در ضمن، احسان از الهه انتظار داشته كه روی پای خوش بایستد و مستقل باشد. همچنین احسان به احساس مسئولیت شخصی و رشد فكری بها میداده است و هرگز نظر الهه را قبول نداشته است. و هرگز با خود فكر نمی كرده است كه با رفتار خود باعث افسردگی همسرش شده است. به تنهایی هم میتوانید موفق شوید! " سعی میكردم كه زوجین را متقاعد كنم كه باید با یكدیگر مشكل خود را حل كنند. شكوههای آنها بی وقفه ادامه داشت، بنابراین تصمیم گرفتم كار گروهی را كنار بگذارم. از الهه خواستم كه بدون كمك همسرش یك رژیم غذایی خاص را دنبال كند. به او گفتم: " تو باید این كار را به خاطر خودت و غرور و خود باوری ات انجام بدهی. اگر احسان همراه تو برای دوچرخه سواری آمد، كه چه بهتر. اما خودت به تنهایی هم میتوانی موفق شوی . صحبتهای من روی الهه تاثیر عمیقی گذاشت و در كلاسهای مختلف تناسب اندام شركت كرد و بعد از 6 ماه، 19 كیلو وزن كم كرده و در حال حاضر هم، تقریبا هفته ای یك كیلو وزن كم میكند، البته با پرهیز از خوردن كربوهیدراتهای ساده و خوردن غذای كمتر. و هفته ای چند بار به كلاس ورزش میرود. من گفتم:" اگر احسان هم با تو همراهی كند و در بعضی فعالیتهای بدنی رقابت داشته باشد، خیلی خوب خواهد بود. اما اجازه نده كه نیامدن و همراهی نكردن وی، بهانه ای برای تو باشد." " به احسان هم گفتم، اگر غذاهای كم هیدروكربناتی الهه را نمی پسندی، خودت غذای خود را آماده كن. اجازه بده كه الهه رستوران مورد نظر خود را انتخاب كند. " احسان موافقت كرد، و خیلی زود به ورزش کردن با الهه پرداخت. حالا، هر روز صبح، زوجین برای خوردن شام و یا رفتن به رستوران برنامه ریزی میكنند. و به غذاهای خود انواع چاشنی و مواد گیاهی اضافه میكنند، پسران آنها هم از این غذاها لذت میبرند و با والدین خود همكاری میكنند. بعد از تلاشی چند، الهه به ورزش یوگا علاقمند شد. الهه می گوید: " با انجام این ورزش درد عضلاتم كاهش پیدا میكند و احساس سرمستی میكنم." ادامه حرفهای مشاور: من از احسان درخواست كردم كه طریقه رفتار خود را تغییر بدهد. " به او گفتم با تحقیر همسرت، وضع را بدتر میكنی. باید با احسان به طور صریح صحبت میكردم. در طول یك جلسه فضا كاملا احساساتی شده بود، احسان علاقه خود را به الهه ابراز كرد و قبول كرد كه از همسر خود دوری میكرده است و آن هم به خاطر چاقی مفرط وی بوده است. سالها با الهه روابط زناشویی راکنار گذاشته بود. از این رو از او عذر خواهی كرد. به احسان گفتم نباید اینقدر خود را مقصر حساب كنی. اما اگر خود را به سردرد بزنی و مدام دعوا داشته باشید، اوضاع را وخیم تر میسازی و مانع پیشرفت همسرت میشوی. " زمانی كه افراد ازدواج میكنند، پیمانی زناشویی میبندند. هر چند گاهی اوقات این پیمان به خاطر مشكلاتی نظیر مذهب، شغل یا ظاهر نقض میشود. خیلی طبیعی است، هر چه سن بالاتر میرود، وزن هم بیشتر میشود. اما اگر افراد در برخورد با افزایش وزن، واكنش شدیدی نشان بدهند، مشكلاتی برای دو نفر پیش میآید. " زوجین میتوانند زندگی خود را از نو شروع كنند، با هم مذاكره كنند و احساسات خود را بیان كنند تا به نتیجه ای مطلوب نایل آیند. الهه به طور كامل پی به مشكلات چاقی خود نبرده بود، و افزایش وزن همسرش برای او اهمیت نداشت، پس از همسر خود انتظار داشته كه او هم راجع به چاقی الهه عكس العمل نشان ندهد. زمانی كه الهه پی به واقعیت برد، آرامش پیدا كرد. به همسر خود گفت كاش زودتر موضوع را به من گفته بودی، شاید باعث ایجاد انگیزه در من شده بود. ما داریم در مسیر صحیح حركت میكنیم بالاخره، احسان از همسرش- الهه- به خاطر موفقیتهایی كه در لاغر شدن به دست میآورد تمجید میكرد، با این تنش موجود را از بین میبرد. و زیبا شدن الهه، توجه و علاقه احسان را بیدار كرد. بعد از یكسال مشاوره، احسان و الهه با موفقیت زندگی میكنند. الهه تصمیم گرفته است 15 كیلو از وزن خود را كاهش بدهد، و احسان 13 كیلو. آنها الان به موفقیتهای خود افتخار میكنند. سیس اعتراف كرده است كه، او و همسرش صبورتر، بخشنده تر و مهربانتر شده اند. آنها عاشق هم هستند. تهیه و تدوین:گروه سبک زندگی /lifestyle اختصاصی مطالب پیشنهادی: شوهرم به یک آدم کسل کننده تبدیل شده است در سر مردان چه می گذرد؟ چگونه به مردان ،این بی احساس های احساساتی، کمک کنیم؟ چطور میشود عشقمان را در زندگی متزلزل امروز جاودانه کنیم ! چگونه شک همسرتان نسبت به خودتان را از بین ببرید!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 572]
صفحات پیشنهادی
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید !
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! اعترافات بی وقفه احسان به خاطر چاقی الهه، مشكلاتی را برای آنها ایجاد نموده است. آیا برای آنها راه حلی وجود دارد؟ ...
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! اعترافات بی وقفه احسان به خاطر چاقی الهه، مشكلاتی را برای آنها ایجاد نموده است. آیا برای آنها راه حلی وجود دارد؟ ...
بعد از تولد کودکم اصلا خوشحال نیستم!
6 هفته زودتر از موعد زایمانم، به خاطر زهرخونی در بیمارستان بستری شدم. .... /lifestyle اختصاصی مطالب پیشنهادی: همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! ...
6 هفته زودتر از موعد زایمانم، به خاطر زهرخونی در بیمارستان بستری شدم. .... /lifestyle اختصاصی مطالب پیشنهادی: همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! ...
گل گلدون - اضافه به علاقمنديها
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! كشته شدن 3صهيونيست در سقوط هواپيما · هادي ساعي ممنوع التصوير شد · برانکو: به کروش گفتم پیشنهاد ایران را قبول کند ...
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! كشته شدن 3صهيونيست در سقوط هواپيما · هادي ساعي ممنوع التصوير شد · برانکو: به کروش گفتم پیشنهاد ایران را قبول کند ...
500 هكتار از اراضي شهرستان نايين تحت ... - اضافه به علاقمنديها
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! ازدواج همجنس گرايان در آمريکا غیر قانونی شد · گزارشی از نجات یافتگان از زیر آوار · sms :یارو با ماشين قراضش ...
همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! ازدواج همجنس گرايان در آمريکا غیر قانونی شد · گزارشی از نجات یافتگان از زیر آوار · sms :یارو با ماشين قراضش ...
انتشار 2 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت آبی - اضافه به علاقمنديها
ملاقلیپور اغلب مصاحبه نمیکرد کارم را که دید، نظرش عوض شد · همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! گويشهاي در معرض نابودي را حفظ كنيم ...
ملاقلیپور اغلب مصاحبه نمیکرد کارم را که دید، نظرش عوض شد · همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش میآید ! گويشهاي در معرض نابودي را حفظ كنيم ...
عذر و بهانه های محترمانه و زیرکانه آقایون در ... - اضافه به علاقمنديها
دفعه آینده که همسرتان شما را به خاطر فراموش کردن هر یک از این وقایع سرزنش کرد، ... شماره 6 " من خیلی هم در قید و بند هیکل نیستم" خبر دست اول! ... شد، سریع خشمگین شوید و در مورد بی نزاکتی او سخنرانی کنید و به همسر خود بگویید که شما ... دوست شوهر، که خانم به طور بسیار زیادی و بدون هیچگونه دلیل خاصی از او بدش میآید. ...
دفعه آینده که همسرتان شما را به خاطر فراموش کردن هر یک از این وقایع سرزنش کرد، ... شماره 6 " من خیلی هم در قید و بند هیکل نیستم" خبر دست اول! ... شد، سریع خشمگین شوید و در مورد بی نزاکتی او سخنرانی کنید و به همسر خود بگویید که شما ... دوست شوهر، که خانم به طور بسیار زیادی و بدون هیچگونه دلیل خاصی از او بدش میآید. ...
10 عذر و بهانه آقایون برای بهبود روابطشان با خانمها
دفعه آینده که همسرتان شما را به خاطر فراموش کردن هر یک از این وقایع سرزنش کرد، ... شماره 6 " من خیلی هم در قید و بند هیکل نیستم" خبر دست اول! ... خشمگین شوید و در مورد بی نزاکتی او سخنرانی کنید و به همسر خود بگویید که شما معتقدید ... دوست شوهر، که خانم به طور بسیار زیادی و بدون هیچگونه دلیل خاصی از او بدش می آید. ...
دفعه آینده که همسرتان شما را به خاطر فراموش کردن هر یک از این وقایع سرزنش کرد، ... شماره 6 " من خیلی هم در قید و بند هیکل نیستم" خبر دست اول! ... خشمگین شوید و در مورد بی نزاکتی او سخنرانی کنید و به همسر خود بگویید که شما معتقدید ... دوست شوهر، که خانم به طور بسیار زیادی و بدون هیچگونه دلیل خاصی از او بدش می آید. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها