تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838124562
گنجینه خواف
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گنجینه خواف شهید سید حسن مدرس یکی از شخصیتهای نادر تاریخ معاصر ایران است. از هر وجهی که به زندگی او نگاه و غور کنیم فردی ممتاز و کم نظیر است . او که در خانواده ای فقیر و فرودست زاده شد وبا تمام وجود فقر وناداری را چشید با سختی و تلاش مراتب تحصیل علوم دینی را طی کرد و در د هه سوم عمر خود به درجه اجتهاد رسید و صاحب کرسی تدریس شد. شهید سید حسن مدرس یکی از شخصیتهای نادر تاریخ معاصر ایران است. از هر وجهی که به زندگی او نگاه و غور کنیم فردی ممتاز و کم نظیر است . او که در خانواده ای فقیر و فرودست زاده شد وبا تمام وجود فقر وناداری را چشید با سختی و تلاش مراتب تحصیل علوم دینی را طی کرد و در د هه سوم عمر خود به درجه اجتهاد رسید و صاحب کرسی تدریس شد. در همین دوران بود که با حضور فعال در جنبش مشروطیت سیاست را تجربه کرد و در عین حال که از سوی علمای نجف برای نظارت بر تصویب قوانین از سوی مجلس شورای ملی انتخاب شد با رای مردم اصفهان به نمایندگی این مجلس رسید و عازم تهران شد. از این تاریخ (۱۳۲۸ ه.ق.) زندگی مدرس با تاریخ سیاسی معاصر ایران تا هنگام شهادتش درهم آمیخته است و آیینه ای از سیاست ورزی خردمندانه، اخلاقی، شجاعانه، هوشمندانه،زمانشناسانه، پاک وانسانی و...را از او به نمایش می گذارد. در فضلیت و بزرگی مدرس همین نکته کفایت می کند که حتی مخالفان و دشمنان سرسختش نتوانستند پیرایه ای براو بندند و در روزگارانی که غالب سیاستمداران ایرانی شیفته زر یا مرعوب زور یا بازیچه تزویر قدرتمداران داخلی و خارجی شده بودند او هرگز آلوده نشد و در نهایت جان خود را بر پیمان خویش با خدا و خلق نهاد. « گنجینه خواف » بخشی از خاطرات و تقاریر این مرد بزرگ در زندان و تبعیدگاه مخوف خواف است که بطور عجیبی و بدست زندانبانی محفوظ مانده است و حال پس از ۷۰ سال از شهادت مدرس به همت دکتر نصرالله صالحی توسط انتشارات طهوری در دسترس عموم قرار گرفته است . نمی دانم براین رخداد چه می توان نام نهاد اما این نشان می دهد که در این هستی کمتر واقعه ای در پس پرده می ماند و گذشت روزگار حقایق را آشکار و چهره ها را شفاف و رسوا می کند. امروز دیگر هیچیک از بازیگران عصر مدرس و به ویژه رضا شاه مستبد زنده نیستند اما سرانجام خدمت یا خیانت آنها بر پرده افتاده است. هرچند ما هیچگونه تغییری در آنچه رخداده است نمی توانیم انجام دهیم و به خدمتکاران پاداش داده و خیانتکاران را مجازات نمائیم اما باید بدانیم وضعیت کنونی ما ریشه در عملکرد اینان دارد و اگر ما می خواهیم آینده را بسازیم جز با مطالعه و بررسی و غور دقیق در گذشته تاریخ خود ممکن نیست. بنظرم خواندن « گنجینه خواف » برای همه آنانی که به امروز و فردای ایران می اندیشند درس های فراوان دارد. به عنوان حاشیه بر اصل مطلب حیفمم می آید که به این نکته اشاره نکنم که مدرس از مجلس دوم تا ششم مشروطه به عنوان نماینده منتخب مردم اصفهان و تهران به ایفای نقش نمایندگی پرداخت و با آنکه عالمی و مجتهدی طراز اول بود هرگز از مارک سیاسی بودن و بازیگری زیرک و هوشمند در عرصه سیاست نهراسید و با موقعیت شناسی در هر نقشی که می توانست تاثیر گذار و پیش برنده باشد ظاهر می شد . در روزگاری که رضاخان قدرت نظامی را قبضه کرده و نفس مخالفان خود را بریده بود و سودای پادشاهی داشت این مدرس بود که در روز استیضاح سردار سپه(۱۳۰۳ تا۱۳۰۴) یقه او را گرفت و رو به حضار کرد و گفت:« صد بار بگوئید مرده باد سردار سپه، زنده باد مدرس)، و رضاخان که نتوانست از ورود مدرس به مجلس ششم جلوگیری کند دستور ترور او را داد و در ۷ آبان ۱۳۰۵ مدرس هنگام رفتن به مدرسه سپهسالار ترور شد اما از این ترور جان سالم بدر برد و از روی تخت بیمارستان پیام داد که به کوری چشم دشمنان مدرس زنده است! و سرانجام که رضاخان رضاشاه شد با همه قوا به میدان انتخابات مجلس هفتم آمد وبا انجام یک انتخابات کاملا فرمایشی از ورود مدرس و مصدق و... به مجلس هفتم جلوگیری کرد(و عجب شباهتی است بین سرنوشت مجلس ششم مشروطه و مجلس ششم جمهوری اسلامی ایران و انتخابات مجلس هفتم هر دو!) اما مدرس بازهم ساکت ننشست و اعتراض کرد و مسئولین برگزاری انتخابات شاه فرموده، که هیچ رایی را بنام مدرس نخوانده بودند، مورد عتاب و خطاب قرار داد و گفت پس آن یک رایی را که من به خودم دادم چه شد؟ و اینگونه انتخابات فرمایشی و دیکتاتوری جدید را رسوا ساخت. و رضاشاه که از دست مدرس عاجز شده بود با پشت سر گذاشتن سرکوب و ارعاب و ...مخالفان سرانجام به سراغ او آمد و در ۱۶ مهرماه ۱۳۰۷ رئیس نظمیه تهران اقدام به دستگیری و تبعید او به خواف کرد ، جایی که دیگر از آن باز نگشت. در ادامه به فرازهایی از خاطرات زندان مدرس که به نظرم بسیار قابل تامل و آموزنده است اشاره می کنم اما قبل از آن در همنوایی با مصحح که آورده است:« و آخر اینکه چگونه می توان باور داشت که مرد متدین و میهن دوستی نظیر مدرس ، که از رجال رده اول این کشور بود، در طول این سالها چنان از اذهان جامعه فراموش شده باشد که یکی از رجال همعصر او، عین االسطنه، در خاطرات خود بنویسد:« بعدها همین آدم (مدرس) راکه در حقیقت مردم او را می پرستیدند، شب آقای محمد خان درگاهی ریئس نظمیه دستگیر و تبعید به گناباد کرد، از یک نفر اهالی طهران و اصفهان و سایر شهرها صدا در نیامد که مسجود و معبود ما را کجا بردید و چه بر سرش آوردید. ایرانی مقلد و مرعوب غلبه است...تاکنون هم معلوم نیست مدرس کجا هست، زنده است یا مرده...» بنظرم این مشکل تاریخ و جامعه ماست که همچنان مرعوب غلبه است و به قولی خوش استقبال و بد بدرقه! من خود فکر می کنم آنهمه نیروهایی که پس از دوم خرداد آزاد شده و ادعاهاشان سینه کوه را می شکافت و امثال بنده را سازشکار و... می نامیدند چطوری اوضاع که یک کمی سخت شد مثل آب به زمین فرورفتند و ناپدید شدند؟بگذریم که تاریخ معاصر ما پر است از این رفت و برگشت های سینوسی ، و به همین دلیل هم هست که ما علیرغم همه تلاشهای انجام شده هنوز اندر خم یک کوچه دموکراسی خواهی و حقوق بشر و...مانده ایم و قطعا با اینگونه عمل خواهیم ماند. شاید به دلیل همین رخداد و تجربه بوده است که مدرس در جایی از نوشته اش د ر باره یکی از زندانبانان می آورد :« ایشان را صاحب عقیده محکم وثابتی در سیاست یافتم و چون خودم نیز با ایشان هم عقیده هستم لذا صریحا ذکر می کنم عقیده ایشان این است که این مشروطه از هر جهت برای ایران مضر واقع شد و بالاخره هم به این زودی نتیجه نخواهد داد...» ودر ادامه می افزاید:« فقط در انقلاب (مشروطه و استبداد)ایران چون مسئله در نزد پیر و جوان نارسیده و ملت هم غافل و استعدادش کامل نبود من مجبورا – با اینکه پیش بینی کرده بودم که این انقلاب موجب زحمت فوقالعاده و کم نتیجه خواهد بود – با اشخاصی که خود را آزادی طلب وپیشوا معرفی می کردند از پیر وجوان مصاحب ومشغول کار شدم و طبعا به نتیجه مقصوده نرسیدیم(خسرالدنیا یا خسرالاخره ویا خسرالدنیا و الاخره)». مدرس در فرازی از خاطراتش به مسئله زندان می پردازد:" در ملاقات اخیر دو مطلب به مامور گفتم: یکی آن که اگر مقصود تلف کردن من است چرا این رویه و تضییقات غیر مرسوم و غیر عادی را پیش گرفته اید که مرا زجرکش کنید و ممکن است ، اگر این ماموریت را دارید در محوطه محبس شما سه نفرید ، مرا بخوابانید و این قطعه سنگی که تقریبا بیست من است روی من بگذارید تا من تلف شوم ،زیرا من چاره ای ندارم ولی به شما می گویم حیات و ممات به اراده حق تعالی است . از این وقایع و مهالک هرکس بالخصوص من در عمرم بسیار دیده ام ...نمی دانم حبس منفرد معنی اش این است؟ حبس معذب معنی اش این است!؟ حبس تاریک معنی این است!؟ حبسی که موجب تلف بشود معنی اش این است؟..." و در جای دیگر می آورد:" اصول مجازات هایی که در اسلام مقرر است :ضرب،حبس،تبعید،قطع جوارح و قتل می باشد. ضرب و قتل واضح است و موارد آن در محل خودش مفصلا مذکور است اما حبس (معامعله کردن با انسان مثل حیوان ) در اسلام از مجازات های سخت است و موارد آن بسیار نادر است. چون دول غیراسلامی در مجازات ،فلسفه تقصیر را مراعات نکرده اند ، لذا مجازات اغلب تقصیرات را حبس قرار داده اند .متاسفانه دول اسلامی هم در این مسئله از روی تقلید و جهالت از آنها تبعیت نموده اند . فساد حبس مقصرین نوعا از فساد قتل زیادتر است .زیرا یک نفری را که حبس کردند رشته زندگانی خود او گسیخته می شود و رشته زندگانی اولاد و عیال و اشخاصی که با او ارتباطات دنیوی داشتند نیز گسیخته و چه بسا امور جمعیت زیادی از حبس یک نفر مختل خواهد شد. یکی از فوائد مجازات ، تقلیل و جلوگیری از آن نحوه تقصیر است .هر کس از وضعیات دنیای حالیه و قبل بصیرت داشته باشد تصدیق خواهد نمود از موقعی که مجازات اغلب تقصیرات حبس شده آن تقصیرات کم نشده بلکه زیادتر هم شده است.بناء علیهذا هر مقصری را بدون فلسفه حبس کردن و تعدی به انسان و فامیل و بستگان و صنف و نوع آن است.در شرع مقدس هم آن چه حبس وارد شده از موقت و غیر آن ، هر کسی در فلسفه آنها تعمق نماید مشاهده می کند که شخص مقصر مرتکب خلاف ا نسانیتی شده که باید معامله غیر انسان با او کرد تا تلافی و تدارک شود ..." و در این باره نکات تامل برانگیزی دیگری مطرح می کند که به درد روزگار ما هم می خورد و عبرت انگیز است. در فراز دیگری از خاطرات با نظر در احوال زندانبانان خود متذکر می شود :"الناس علی دین ملوکهم...بزرگ یک خانه و یا خانواده یا قریه یا بلوکی چه بزرگ دینی باشد چه بزرگ دنیوی ، هرچه می خواهد باشد ، مشمول کلمه ملوک است .ملت فاضله که روز به روز ترقی کرده و مداین فاضله را تشکیل خواهند داد آن ملتی است که تمام طبقات و درجات مقتدر آن صاحب صفات و اخلاق فاضله باشند از مذهب و اخلاق و صفات عادی و شخصی و صنفی و نوعی نسبت به خود و غیره. کما این که تاریخ و مشهورات گواهی می دهد هر مملکت و ملتی که شخص اول و سایر طبقات مقتدره آن از وزرا و امرا و مامورین جزء و کل صاحب اخلاق و صفات حمیده ثابتی بودند روز بروز ترقی کرده دایره اقتدارات خود را توسعه دادند ، و بالعکس هرگاه شخص اول یا طبقات دیگر از کارگزاران نوع فاسد شدند قهرا ملت کم کم فاسد شده و اقتدار آنها نیز تدریجا به کلی از میان خواهد رفت: اذا فسدالعالم فسد العالم..." و در جای دیگر:" مثل اینکه مراعات قانون استخدام در مورد اشخاص نوعا دچار افراط و تفریط شده و کم می شود که قابلیت و مقدار قابلیت اشخاص منظور شود. لذا به عقیده من ادارات مملکت اگر چه صورتا خوب و رو به ترقی است ولی از حیث سیرت رو به تناقض و تنزل است چه «لا ملک الا بالرجال» هر ملتی که کارکنانش با مراعات قابلیت نباشد (کارهای بزرگ به دست اشخاص کوچک و کم قابلیت و بالعکس می افتد) باید انتظار انقراض سیادت آن ملت را داشت...اول از این حیث است که هر فردی از افراد ملتی خصوصا دو صنف یکی پیشروان مذهبی ، یکی کارکنان ادارات دولتی من الباب الی المحراب باید در عملیات و شغلی که مشغولند علاوه بر نظر شخصی و معاشی ، نظر نوعی و صنفی را نسبت به ملت و مملکت خود داشته باشند نه فقط نظرشان به امور معاشی باشد. دوم از حیث عقیده سیاسی است که هر فردی از ملت خصوص دو صنف مذکور باید صاحب عقیده ای باشد به این که مملکت را کی باید اداره کند و به چه کیفیت باید اداره کند." ملاحظه می شود که مدرس حتی در سخت ترین شرایط زندان و تبعید چگونه نسبت به سرنوشت ملت و کشور اندیشه می کند و انتظار دارد که شهروندان همه همینگونه باشند اما حیف و صد حیف که بیچاره ترین و پر هزینه ترین افراد در این ملک در گذشته و حال و ظاهرا تا روزگاران نامعلوم همین هایی هستند که مدرس آرزوشان را داشت و خودش نیز اینگونه بود . هرچند که پس از شهادت او و پس از تبعید ذلیلانه و عبرت انگیز سرسلسله پهلوی و به ویژه در این سالها مجالس و محافل و هزینه های بسیار برای تقدیر و تجلیل از او بعمل آمده است ولی می توان گفت در همه اینها نام مدرس صورتا زیاد گفته و پاس داشته می شود اما سیرت مدرس چطور؟ به نظر شما اگر مدرس امروز زنده بود چه می کرد؟ و چه بر سرش می آمد؟و...برای پاسخ حتما کتاب «گنجینه خواف» را بخوانید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]
صفحات پیشنهادی
گزارشی از گنجینه خواف یا خاطرات و نوشته های مدرس
گزارشی از گنجینه خواف یا خاطرات و نوشته های مدرس نويسنده: جعفر ربانی چکیده: اخیرا كتاب گنجینه خواف مجموعه ای نه چندان مفصل ولی در عین حال بسیار با محتوا و ...
گزارشی از گنجینه خواف یا خاطرات و نوشته های مدرس نويسنده: جعفر ربانی چکیده: اخیرا كتاب گنجینه خواف مجموعه ای نه چندان مفصل ولی در عین حال بسیار با محتوا و ...
دوتار يا تنبور خراسان سازى به يادگار مانده در گنجينه تاريخ
دوتار يا تنبور خراسان سازى به يادگار مانده در گنجينه تاريخ مىتوان براى جست و جوى ... درمنطقه شرقى استان خراسان رضوى كه شهرهاى خواف، تربت جام و تايباد آن منطقه ...
دوتار يا تنبور خراسان سازى به يادگار مانده در گنجينه تاريخ مىتوان براى جست و جوى ... درمنطقه شرقى استان خراسان رضوى كه شهرهاى خواف، تربت جام و تايباد آن منطقه ...
ماجراي نان خشک خوردن آيت الله مدرس
در کتاب شهید مدرس و گنجینه خواف آمده است: روزی یکی از طلاب که به نفع مدرس و رفقای او در انتخابات تهران کوشش فراوان کرده و به همین جهت از درس و امتحان، یک هفته ...
در کتاب شهید مدرس و گنجینه خواف آمده است: روزی یکی از طلاب که به نفع مدرس و رفقای او در انتخابات تهران کوشش فراوان کرده و به همین جهت از درس و امتحان، یک هفته ...
در باره يادداشت ها و درس هاي شهيد مدرس در دوران تبعيد
در باره يادداشت ها و درس هاي شهيد مدرس در دوران تبعيد-در باره يادداشت ها و درس هاي شهيد مدرس در دوران تبعيد (معرفي کتاب گنجينه خواف) گنجينۀ خواف (مجموعه درس ها و ...
در باره يادداشت ها و درس هاي شهيد مدرس در دوران تبعيد-در باره يادداشت ها و درس هاي شهيد مدرس در دوران تبعيد (معرفي کتاب گنجينه خواف) گنجينۀ خواف (مجموعه درس ها و ...
مدرس: یک برگ رای خودم چه شد؟
خاطرات و دست نوشته های بسیار جالب و خواندنی از روزگار تبعید او بر جای مانده که به عنوان «گنجینه خواف» به چاپ رسیده است. زندگی او چنانکه در جای دیگر گفته و ...
خاطرات و دست نوشته های بسیار جالب و خواندنی از روزگار تبعید او بر جای مانده که به عنوان «گنجینه خواف» به چاپ رسیده است. زندگی او چنانکه در جای دیگر گفته و ...
روايت يك مدرس پژوهي ناتمام
خودش هم زير فشار گفته بود كه بله از عراق آمده ام كه مدرس را نجات بدهم، در حالي كه خواهر زاده مدرس ديگري بود، الان كتابي در آمده به نام گنجينه خواف كه عده كمي از آن اطلاع دارند.
خودش هم زير فشار گفته بود كه بله از عراق آمده ام كه مدرس را نجات بدهم، در حالي كه خواهر زاده مدرس ديگري بود، الان كتابي در آمده به نام گنجينه خواف كه عده كمي از آن اطلاع دارند.
استیضاح/ اگر جای کردان بودم باز هم زندانی می شدم؟
گنجینه خواف اما مدرس بازهم ساکت ننشست و اعتراض کرد و مسئولین برگزاری انتخابات شاه فرموده، ... تهران اقدام به دستگیری و تبعید او به خواف کرد ، جایی که دیگر از ...
گنجینه خواف اما مدرس بازهم ساکت ننشست و اعتراض کرد و مسئولین برگزاری انتخابات شاه فرموده، ... تهران اقدام به دستگیری و تبعید او به خواف کرد ، جایی که دیگر از ...
وبا در تهران جان یک نفر دیگر را گرفت
گنجینه خواف او که در خانواده ای فقیر و فرودست زاده شد وبا تمام وجود فقر وناداری را چشید با س. ... شده بودند او هرگز آلوده نشد و در نهایت جان خود را بر پیمان خویش با خدا و ...
گنجینه خواف او که در خانواده ای فقیر و فرودست زاده شد وبا تمام وجود فقر وناداری را چشید با س. ... شده بودند او هرگز آلوده نشد و در نهایت جان خود را بر پیمان خویش با خدا و ...
جاذبه های توریستی خراسان
گنجينه تاريخ در موزه هاي آستان قدس رضوي موزه ها مکاني براي حفظ و نگهداري گنجينه .... مركز اطلاعات جاذبه هاي خوافمدرسه غیاثیه خرگرددر خرگرد خواف نزدیک جاده آسفالت ...
گنجينه تاريخ در موزه هاي آستان قدس رضوي موزه ها مکاني براي حفظ و نگهداري گنجينه .... مركز اطلاعات جاذبه هاي خوافمدرسه غیاثیه خرگرددر خرگرد خواف نزدیک جاده آسفالت ...
بلند همتی (2)
چون به خواف رسیدم و فرمان عرضه کردم، خواجگان خواف تمکین نکردند و گفتند: ما را شحنه¬ای باید با ده تن. رای من بر آن جمله .... منبع: ماهنامه گنجینه ، ش 70 #فرهنگ و هنر# ...
چون به خواف رسیدم و فرمان عرضه کردم، خواجگان خواف تمکین نکردند و گفتند: ما را شحنه¬ای باید با ده تن. رای من بر آن جمله .... منبع: ماهنامه گنجینه ، ش 70 #فرهنگ و هنر# ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها