واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اگر آن مو روی سرم نبود این شخصیت خیلی بد درمیآمد، هنگامیکه مو روی سرم گذاشته شد اجازه هر اغراقی در صورتم را پیدا کردم. آن موی اغراق شده با آن بازی... «نصرا... رادش» اگرچه با مجموعه تلویزیونی «پرواز ۵۷» مهران مدیری، پا به عرصه طنز گذاشت اما با مجموعه «ساعت خوش» بین مردم شناخته شد. بازی به یادماندنی او در مجموعه «باغ مظفر» در نقش «حیف نان»، در خاطر حک شده است. رادش این شبها با مجموعه «مسافران» ساخته «رامبد جوان» و در نقش روباتی فضایی و بانمک به نام «شهاب» که حرکات زمینیها را تقلید میکند، لحظاتی خنده را بر لبان بینندگان مینشاند. خودش دلیل پذیرفتن نقش شهاب را کسب تجربه ای جدید عنوان میکند و برجستگی نقش «شهاب» را در فیلم نامه خوب برادران قاسم خانی میداند. پای صحبت رادش نشستیم تا از خلق این روبات دوست داشتنی برایمان بگوید. چرا این مدت کم کار بودید؟کم کار نبودم. سال گذشته در چند فیلم ۹۰ دقیقه ای، یک کار برای شبکه قرآن، یک کار کودک و هم چنین در فیلم سینمایی «نظام از راست» بازی کردم. نخستین همکاری تان با «رامبد جوان» چگونه محقق شد؟از سوی «رامبد جوان» برای بازی در مجموعه «مسافران» دعوت شدم مثل این که رامبد من را دوست دارد که از من، برای بازی در مجموعه اش دعوت کرد. فیلم نامه اولیه ای که از «مسافران» در اختیارتان قرار گرفت، چه ویژگیهایی داشت که شما بازی در این مجموعه را پذیرفتید؟ فیلم نامه اولیه خیلی خوب بود. قسمت اول مجموعه یعنی ورود آدم فضاییها به زمین و فضای کار را خیلی دوست داشتم. هم چنین علاقه مند بازی در چنین فضای نو و جدیدی بودم. شهاب این روبات دوست داشتنی را چگونه طراحی کردید؟ابتدا سعی کردم اندکی بازی ام ماشینیتر باشد. اما به مرور متوجه شدم بیننده توقع دارد در پخش شبانه بخندد. پس مجبور شدم بخش ماشینی بودنش را کم کنم. اکنون خودتان شاهد هستید شبیه آدمیزاد شده است، البته خود قصه هم حکم میکرد حرکات شهاب به انسانها نزدیک شود. چه ویژگیهایی در نقش گنجاندید تا مردم باور کنند شهاب یک روبات است و برایشان ملموس و باورپذیر باشد؟ اوایل حرکات عروسکی در بدن و بیانم داشتم و دیالوگهایم مقطع مقطع پرتاب میشد. سعی میکردم خیلی حسی بازی نکنم. یعنی شهاب شبیه آدم نباشد. اما به مرور که آدم فضاییها وارد زندگی مردم شدند، نمیتوانستم این گونه بازی کنم. زیرا حرکات اولیه شهاب خسته کننده میشد.اگرچه تا آخر مجموعه از این روبات نقش را میگرفتم اما بعد که وارد ماجرا شدم و با انسانها زندگی کردم متوجه شدم اگر بخواهم ماشینی بازی کنم وصله ناجور میشود. با نویسندگان کار برای ارائه نقش چه قدر مشورت داشتید؟خاصیت هنر این است که نویسنده هنگامی که مینویسد یک تصویری از نقش دارد، کارگردان یک تصویر و بعد بازیگر هم تصویری دیگر از آن نقش میسازد، منتهی در محیطی که توافق باشد به یک نتیجه کلی باید رسید. اوایل اطلاعات طولانی میدادم به طور مثال درباره لامپ یا کفش توضیح میدادم.به «پیمان قاسم خانی» و «رامبد جوان» گفتم اگر میشود این بخش را کم کنید، زیرا هیچ لذتی از بازی ام نمیبرم بلکه اذیت میشوم. بچهها معتقد بودند این بخش قشنگ، خوب و نو است اما دوست نداشتم شهاب مانند یک دستگاه باشد که فقط اطلاعات بدهد، خیلی دوستانه با پیشنهادم موافقت کردند. من بازیگری هستم که نمیتوانم محدود به چارچوب دیالوگ باشم و وقتی که نقش ماشین را بازی میکنم صددرصد اجرا و دیالوگهایم را باید دقیق بگویم. در صورتی که دوست دارم با دیالوگهایم بازی کنم و در نقشم زندگی کنم، شیوه کاری من این گونه است. البته خود قصه حکم میکرد تا حدی شهاب این گونه باشد اگر قرار بود شهاب در ۵۰ یا ۶۰ قسمت مجموعه فقط اطلاعات بدهد تماشاچی خسته میشد. به هر حال بعد از ۱۰- ۱۵ قسمت قرار شد این آدم فضاییها خیلی چیزها را یاد بگیرند چون با مردم زندگی میکنند و لازم نبود همه چیز را از شهاب بپرسند. در کار از بداهه استفاده میکردید؟اوایل کمتر اما یکی دو ماه اخیر خیلی بیشتر از بداهه استفاده میکنم. برای خودتان کدام بخش از این شخصیت جذاب است؟بخش زیادی به فیلم نامه خوب و نویسندگی بازمیگردد. زیرا خلق این شخصیت توسط نویسندگان صورت گرفته است. یعنی برجستگی نقش شهاب در نوشته است. همیشه دوست دارم نظر عام مردم را جلب کنم. البته در این نوع و جنس کار عام مردم را باید در نظر گرفت. اگر فیلمی۹۰ دقیقه ای و یا مجموعه ای چند قسمتی میساختیم میتوانستیم خاص فکر کنیم، اما خاصیت کار روتین این است که درصد بالای کار و شیوه کار به گونه ای باشد که مردم لذت ببرند. هنرمند باید مردمیفکر کند زیرا مردم از این جنس کارها خوششان میآید. من آن بخشی که شهاب مدار خشونت داشت و منوچ را میزد یا بخش فروختن مدارهایش را دوست داشتم. عاشق این هستم که در قصه روباتی داغون را آورده اند تا کار آدم فضاییها پیش برود. چهره پردازی تان در این مجموعه متفاوت است -روباتی با موهای مشکی لخت- این قضیه چه قدر توانست در رسیدن شما به نقش تاثیر داشته باشد؟ اگر آن مو روی سرم نبود این شخصیت خیلی بد درمیآمد، هنگامیکه مو روی سرم گذاشته شد اجازه هر اغراقی در صورتم را پیدا کردم. آن موی اغراق شده با آن بازی اغراق شده هماهنگ شد اگر موی سرم اغراق شده نبود میبایست در فرم چهره یا موهای خودم یا رنگ موهایم تحولی ایجاد میکردند تا چهره پردازی با بازی ام هماهنگ شود و اجازه داشته باشم این گونه بازی کنم در غیر این صورت شهاب این قدر شیرین نمیشد. البته باید از آقای «حمید میهن پرست» چهره پرداز خوب کار نیز تشکر کنم. با توجه به این که مجموعه «مسافران» هر شب پخش میشود و این نوع کارها به طور معمول عجلهای تولید میشود چه قدر از نتیجه کار راضی هستید؟از این کار راضی هستم، زیرا شانس آوردیم که مجموعه در ماه رمضان پخش نشد. در این فرصت «مسافران» با تصویربرداری، دکوپاژ و نورپردازی خوب ضبط شد. معتقدم اگر همه کارهای روتین با تعمیق و فرصت بیشتری ضبط شود، کار با کیفیت بهتری روانه آنتن میشود. من کار سرعتی را دوست دارم و آدم عجولی هستم، فاصلههای بین سکانسها اذیتم میکند و دوست دارم مرتب در حال کار باشم، یعنی شیوه کاری ام این گونه است به خصوص اگر در سکانسهایی که بازی میکنم جای کار داشته باشد علاقه دارم پشت سر هم سکانس بگیریم و خسته نمیشوم بلکه انرژی میگیرم. شما با اکثر کارگردانهای طنز مانند «مهران مدیری»، «مهران غفوریان» و اکنون هم با «رامبد جوان» کار کردید. چه تفاوتی بین آنها دیدید؟ آقای مدیری بیشتر تمرکزش روی خلق لحظههای شیرین است به آن بخش میپردازد. رامبد دکوپاژ خوبی دارد اما تجربه کاری مهران بیشتر است، منتهی رامبد به عنوان تجربه اولش عالی بود. «مهران غفوریان» هم در کارش موفق است. هر کارگردانی خصوصیات کاری دارد. من با هیچ کدام از کارگردانها مشکلی نداشتم معتقدم در هر کاری قصه در راس و تعیین کننده است. بیشتر کارهای موفق مدیون فیلم نامه خوب است. چون بازیگر با فیلم نامه و موقعیتهای خوب انرژی میگیرد. با «مهدی مظلومی» اکسیژن، را کار کردم و تصور میکنم فضای آن کار بسته بود. دلیلش هم لوکیشن بسته و محدود بودن کار بود و به مجموعه ضربه وارد کرد. همکاری با بازیگران و حسن معجونی به عنوان بازیگر مطرح تئاتر که اتفاقا بازی خوبی هم از او میبینیم چه طور بود؟ سعی میکنم که از همه چیز یاد بگیرم یعنی شکار میکنم. به نظرم «حمید لولایی» که جای بحث ندارد. همیشه گفته ام خدای ناکرده اگر لولایی یک روز بد بازی کند به طور حتم دلیلی داشته است. «حسن معجونی» به خاطر نو بودن جنس بازی اش برای خودم به عنوان بیننده جالبترین شخصیت مجموعه است. خیلی خوب است معجونی که در تئاتر موفق است در اولین تجربه تلویزیونی اش نیز موفق است. من در این فضاها زیاد کار کرده ام و تجربه خیلی شرط است. حسن در این گونه فضاها کار نکرده است و آن اوایل خیلی بامزه میگفت: خیلی برایم سخت است و اذیت میشوم. چون او بازیگر تئاتر بود و تئاتر این فرصت را به بازیگر میدهد که نقش را برای خود تحلیل کند. به نظر شما متنهای برادران «قاسم خانی» چه قدر نمود عینی دارند؟نمیدانم، عده ای بازی ام را دوست دارند و میبینند و عده ای هم خیر. اما کسانی که مجموعه را میبینند و خوششان آمده به من میگویند که چه قدر کار پرمحتوایی است. بازخوردها چه قدر باعث تغییر در بازی شما شد؟از بازخوردها تاثیر نگرفتم و بازی ام را تغییر ندادم. اوایل از اطرافیان، بچههای گروه فنی و حتی آقای نمازی تصویربردار خوب کار نظر خواستم و بازی خودم را اصلاح میکردم تا ایرادهایم را برطرف کنم. با رامبد هم رابطه دوستانه ای دارم به او گفتم خیلی یاد ندارم عین دیالوگ را بگویم. اما به خاطر احترامیکه برایت قائل هستم رعایت میکنم. البته رامبد هم تقصیر نداشت چون آن اوایل باید جملههایی را برای اطلاع رسانی میگفتم و تعریف میکردم. نصرا... رادش چه قدر شهاب را دوست دارد؟خیلی شهاب را دوست دارم و البته در جاهایی از قصه بیشتر دوستش دارم زیرا خیلی شیرین میشود. نکته پایانی این گفت وگو از زبان شما؟ انشاءا... مردم از بازی ام راضی باشند و مردم کشورم سلامت و موفق باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 650]