واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: این سریال پر سر و صدا نخستین سریال ایرانی است كه بخشهایی از آن در لسآنجلس فیلمبرداری شد و جوزانی توانست... مسعود جعفری جوزانی نمونه بسیار خوبی برای عمل به سفارشهایش بهعنوان استاد فیلم و سریالسازی در دانشگاه است.جوزانی در همه كلاسهایش دقت و ظرافت در نگاه، ایده و ساختار را در كنار پشتوانه غنی تحقیقی برای ساخت هر اثر نمایشی به دانشجویان توصیه میكند و مبنای ساخت هر اثری را بهخصوص آثار تاریخی، تحقیقی همه جانبه و براساس پشتكار كامل میداند؛ چیزی كه در نگاه اول در سریال «در چشم باد» بهنظر میرسد. مسعود جعفری جوزانی با اینكه دیر به دیر فیلم میسازد، اما وقتی میسازد هر پلانش حسابشده است. او كه تا به حال میانه چندانی با تلویزیون نداشته و مجموعه آژانس دوستی تنها كار تلویزیونی او پیش از در چشم باد است، بادقت و حوصله كامل چندین سال را صرف سریال پر دردسر در چشم باد كرد؛ سریالی كه در برآورد هزینههای سیما و از نظر نوع ساختار، تعدد بازیگر و لوكیشن و حجم كار تولید، در طبقهبندی سریالهای فاخر محسوب میشود و در حال حاضر یك سر و گردن بالاتر از سایر تولیدات نمایشی تلویزیون قرار دارد. در چشم باد روایت چند مقطع از زندگی یك خانواده ایرانی در گذر تاریخ است. بخش اول آن از اعلام جمهوری توسط میرزا كوچك خان جنگلی آغاز شده و در نهایت به زمان معاصر میرسیم و داستان تا فتح خرمشهر ادامه دارد و سه مقطع از تاریخ سیاسی ایران در آن روایت میشود. این سریال پر سر و صدا نخستین سریال ایرانی است كه بخشهایی از آن در لسآنجلس فیلمبرداری شد و جوزانی توانست مجوز ساخت آن را در آمریكا بگیرد. این مجموعه به تبع زمان طولانی و داستان بلند، بازیگران و لوكیشنهای متعددی دارد؛ بازیگرانی از طیفهای مختلف، از بازیگر كهنهكار و حرفهای مثل سعید نیكپور بهعنوان سمبلی از ایرانی پایبند به سنتها (كه هنوز هم حضورش یادآور امیركبیر است) تا بازیگران خردسال و بازیگران جوانتری مثل پارسا پیروزفر و كامبیز دیرباز كه قرار است نماینده روشنفكران نسل معاصر باشند. تعدد لوكیشن و تعداد زیاد بازیگران، ساخت این سریال را به یكی از سختترین و طولانیترین پروژههای سیما تبدیل كرد و هرچند در این روند طولانی تولید (كه چند سال طول كشید)، در تحلیل جزئیات كار با توجه به قسمتهای پخش شده، در بازیها یا روایت بخش اول كه به اتفاقات دوران میرزا كوچك خان جنگلی بر میگشت، نكتههایی قابل طرح است، اما چیزی كه مسلم و غیرقابل انكار است اینكه سریال جوزانی، در زمانی در سیما در حال پخش است كه سریالهای نازل یا متوسط ایرانی با كمترین و دمدستیترین امكانات، فیلمنامههای تكراری و با ساختاری ابتدایی مدام ساخته شده و سریع روی آنتن میروند، و در این میان پخش سریال تاریخی خوش ساختی مثل در چشم باد با ساختاری حرفهای و فیلمنامهای دقیق با مولفههای حساب شده در سیما، نوعی خرق عادت حساب میشود. از طرفی سریال جوزانی از منظرهای دیگری نیز در مقایسه با سایر سریالهای تلویزیون قابل توجه است. در چشم باد از بسیاری از خط قرمزهای محتوایی یا ساختاری تلویزیون میگذرد و چه در لباس و ظاهر بازیگران و چه مضمون، این تفاوت كاملاً مشخص است. پخش این سریال در حالی به نیمه دوم رسیده كه بخش اول آنكه به مبارزات نهضت جنگل و جوانی و كودكی كاراكترهای اصلی میپرداخت به پایان رسیده. بخش نخست مجموعه، هرچند از نظر فرم و داستان جذابیتهای ویژهای داشت، اما كمتر از قسمت دوم مخاطب را درگیر میكرد، بخش عمدهای از زمان این نیمه به معرفی كاراكترها، زندگی آنها و زمینه چینی برای ورود به ماجرای اصلی صرف شد و نیمه دوم كه به زمان معاصر میپردازد با روایتی مدرن و معاصر و ورود مستقیم به روایتهای اصلی بدون مقدمهچینی زیاد، از انسجام و جذابیت بیشتری برخوردار بوده و با ریتمی تندتر از همان یكی، دو قسمت ابتدایی مخاطب را بیشتر درگیر میكند. البته هنوز راه درازی تا پایان این سریال و قضاوت در مورد آن باقی است، اما تا همین جا هم حضور چنین مجموعههایی در سیما را باید غنیمت حساب كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]