واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سیاست خارجی دولت نهم: مولفه ها و دستاوردها نويسنده:دکتر علیرضا ذاکر اصفهانی چکیده: دولت نهم قائل به محدود شدن روابط خارجی با چند دولت قدرتمند از قبیل کشورهای اروپایی نبود. به همین سبب از همان شروع به کار اقدام به توسعه و صورت بندی روابط و تعاملات با کشورهای مختلف در حوزههای متفاوت و البته با ترتیب اولویت شد. چنین رویکردی که دیپلماسی آن را از دایره تنگ چند کشور وابسته به نظام سرمایهداری رها میساخت به افزایش قدرت مانور و پویایی دیپلماسی دولت منجر گردید و فرصتهای بیشتری را در مقابل نظام فراهم ساخت، بگونهای که بتواند با تهدیدهای بالقوه و بالفعل مقابله نماید و در گذر از چالشهای مختلف منافع ملی را تعقیب نماید. بحث و بررسی درباره دیپلماسی دولت نهم نیازمند گذشت زمان بیشتری است. با این حال همینقدر به این موضوع اشاره میکنیم که دولت نهم در مقطعی از تاریخ شروع بکار کرد که در عرصه روابط خارجی بدلیل فشارهایی که غرب برای محروم کردن ایران از فناوری هستهای صلحآمیز وارد میکرد، شاهد تنگناهایی بودیم. در آن شرایط احساس میشد که نوع تعامل جمهوری اسلامی ایران با غرب در زمینه مساله هستهای، نتایج در خور آرمانهای ملت ایران و جایگاه جمهوری اسلامی را بدست نداده است. ایالات متحده در تلاش بود که در چارچوبه مبارزه با تروریسم با فرض تهدید ایران برای منطقه و بزرگنمایی این تهدید، از شکافها و تضادهای موجود در خاورمیانه برای مهار و تضعیف جمهوری اسلامی ایران بهرهبرداری نماید و به متحدان خود اینگونه وانمود میکرد که ایران اسلامی در موضع ضعف قرار گرفته است. در چنین شرایطی، دولت احمدی نژاد برای برون رفت از وضعی که غرب به رهبری آمریکا علیه ایران بوجود آورده بود، سیاست خارجی اجرایی دولت خود را در راستای سیاستهای کلان نظام براساس مولفههای زیر تعریف و مورد تعقیب قرار داد:الف) مقابله واقع بینانه و هوشمندانه با نظام سلطه جهانیاولین اقدام در عرصه سیاست خارجی دولت نهم، مقابله با شرایط تهدیدآمیزی بود که از سوی نظام سلطه جهانی به سرکردگی آمریکا علیه ملت ایران تحمیل شده بود. از آن نظر پرداختن به مساله هستهای در کانون دیپلماسی دولت نهم قرار گرفت که ایران با کارشکنیها و فشارها و توطئههای غرب روبرو بود و احقاق حق مسلم ایران در این راستا گامی موثر در راستای استقلال جمهوری اسلامی ایران محسوب میشد که این خود از مطالبات و اصول مورد توجه ملت ما حتی در جریان حدوث انقلاب اسلامی بود. گرچه فناوری هستهای صلحآمیز توسعه و پیشرفت کشور را نوید میدهد ولی اهمیت آن از بعد دیگری که همانا به محک گذاشتن استقلال ملی است، مدنظر بوده و هست. دفاع از حق مسلم ایران در این عرصه در تداوم دفاع از سایر حقوق ملت در طول تاریخ معاصر و در پیوند با تلاشهای ارزشمند مردم ما در جریان جنبشهای ملی معاصر میباشد. حرکتی که در راستای کمال و اعتلای ایران اسلامی معنا مییابد.به همین دلیل است که استکبار مهمترین چالش خود را در این مقطع زمانی، دستیابی ایران به این فناوری میدیدکه نه تنها این امر به پیشرفت و آبادانی ایران در بعد فنی و تکنیکی منجر میگردد بلکه به نوبه خود به عزت و اعتلای روحی مردمی میانجامد که سالها آنان را از اعتماد به نفس تهی ساخته بودند. چه بسا که این اعتماد به نفس خود زمینه پیگیری رشد و توسعه ایشان را در سایر شعب علوم و دستاوردهای مادی و فنی فراهم سازد و از آن گذشته خود الگویی برای سایر ملل تحت سلطه واقع شود و سایر ابنای بشر را در مواجهه با انحصار طلبی استکبار هشیار سازد.با رهنمودهای مقام معظمرهبری و در اثر ایستادگی واقعبینانه و هوشمندانه دولت و ملت، اکنون توان صلحآمیز هستهای ایران به وزنهای موثر در سیاست خارجی کشور و همچنین در تعامل ایران با جامعه جهانی تبدیل شده است. زیرا جمهوری اسلامی ایران علاوه بر پیشرفتهای چشمگیر در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به یک قدرت هستهای با مقاصد صلحآمیز تبدیل شده و این موضوع، نقطه قوت دیپلماسی این دولت محسوب میشود.ب) متنوع ساختن گزینه های سیاست و روابط خارجی:یکی دیگر از ارکان یا مولفههای تلاشهای دولت نهم در زمینه سیاست خارجی متنوع ساختن گزینههای سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران میباشد. دولت نهم قائل به محدود شدن روابط خارجی با چند دولت قدرتمند از قبیل کشورهای اروپایی نبود. به همین سبب از همان شروع به کار اقدام به توسعه و صورت بندی روابط و تعاملات با کشورهای مختلف در حوزههای متفاوت و البته با ترتیب اولویت شد. چنین رویکردی که دیپلماسی آن را از دایره تنگ چند کشور وابسته به نظام سرمایهداری رها میساخت به افزایش قدرت مانور و پویایی دیپلماسی دولت منجر گردید و فرصتهای بیشتری را در مقابل نظام فراهم ساخت، بگونهای که بتواند با تهدیدهای بالقوه و بالفعل مقابله نماید و در گذر از چالشهای مختلف منافع ملی را تعقیب نماید. آمریکا در طول این مدت در پی ایجاد نظام امنیتی مطلوب خوب در منطقه و اجماع سازی علیه ایران بود و تمام قوای خود را در این راستا بکار گرفت. استفاده از تمام ظرفیتهای موجود بویژه تعامل و توسعه روابط با سایر کشورها از قبیل دولتهای منطقهای و یا آمریکای لاتین، روسیه و چین در تقابل با چنین رویکردی از سوی دولت نهم مورد تعقیب قرار گرفت.دستاوردهای سیاست خارجی دولت نهمسیاست خارجی ایران در دو سال اول مسوولیت دولت، موفقیتهای چشمگیری داشته است که نشانههای بارز آن را میتوان در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس مشاهده کرد. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از همه ظرفیتهای موجود اقدامات ثمربخشی در حوزههای مختلف از جمله عراق، افغانستان، فلسطین و لبنان و همچنین آمریکای لاتین انجام داده و موقعیت خود را در منطقه ارتقاء بخشیده است بهگونهای که جمهوری اسلامی ایران هماکنون در منطقه به عنوان قدرت برتر شناسایی میشود.با اندک مروری بر ماهها و سالهای قبل از شکلگیری دولت نهم، طرحهای کلان ایالات متحده از قبیل طرح خاور میانه بزرگ و جایگاه ایران را در آن بیاد میآوریم. طرحی که متغیر اصلی در راهبرد خاورمیانهای آمریکا را در سالهای پس از رویداد 11 سپتامبر شکل میداد. پروژه “Regime change” ، حاکمیت و بسط دموکراتیزاسیون آمریکایی در منطقه خاورمیانه اسلامی و بویژه در ایران، توسعه سبک زندگی آمریکایی (American Life Style)، مرعوب ساختن مردمان دنیا و بخصوص ساکنان این بخش از کره ارض و ... بدنبال تصرف عراق، رویکرد آمریکا تنگتر کردن محاصره ایران بود. درهمین راستا کشورهای خاورمیانه به دو گروه میانهرو و تندرو تقسیم شدند و پروژه اختلافافکنی بین شیعه و سنی کلید زده شد.حال با یک بررسی اجمالی به این نکته پی میبریم که بسیاری از این طرحها عقیم و ناکام مانده است. تلاشهای وسیع و متراکم برای باز داشتن ایران از دسترسی به فناوری هستهای بخصوص در این اواخر با ارائه گزارش آژانس حکام به عنوان تنها مرجع تخصصی و 16 نهاد امنیتی آمریکایی روبرو شد. پروژه تغییر رژیم در ایران با عقبنشینی و عدول از سیاستهای پیشین نومحافظهکاران و اذعان خانم رایس به مطالبه تغییر رفتار ایران مبدل گشته است و ایران امروز نه تنها پاسخگو به استیلاگران نیست، بلکه خود در مقام پرسشگر مدعیان را به چالش گرفته است. مردم دنیا نه تنها مرعوب تهاجم آمریکا نگشتهاند بلکه نوع رفتار هوشمندانه جمهوری اسلامی به بیدارسازی آنها و بویژه جهان اسلام انجامیده است. پیروزی حزبا... لبنان در جنگ سی و سه روزه با رژیم صهیونیستی از کلیدیترین شکستهای سیاستهای ایالات متحده محسوب میشود و حرکتهای اخیر در منطقه بطور خاص در غزه حکایت از شکست سیاستهای خاورمیانهای آمریکا دارد. امروزه نه تنها طرح دومینوسازی منطقهای با الگوی دموکراتیک عراق ناکام مانده است بلکه آمریکا خود در باتلاق عراق گرفتار شده و برای رهایی خود نیازمند به مذاکره با ایران است.سیاست مدبرانه دولت نهم، جمهوری اسلامی ایران را به یکی از قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه و خلیج فارس تبدیل کرده و ایران به درجهای از قدرت دیپلماتیک و نفوذ معنوی در منطقه رسیده است که حتی شخصیتها و نظریهپردازان غربی نیز به کاخ سفید توصیه میکنند که نقش و جایگاه ایران را در منطقه نادیده نگیرد. نکته مهم این است، در حالی که خاورمیانه به کانون فشارهای سیاسی و نظامی آمریکا و متحدانش تبدیل شده، بیشتر موفقیتهای دیپلماتیک ایران در دو سال گذشته، در همین منطقه بدست آمده است. با این وصف پاسداری از اصول انقلاب اسلامی و هویت و منافع ملی مردم ایران، در سرلوحه دولت احمدی نژاد قرار داشته است.به همین دلیل حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان حمایتهای خود از دولت نهم از خدمات این دولت در عرصه سیاست خارجی قدردانی کرده و آن را سبکی جدید در حوزة دیپلماسی عنوان کردند و دولت را موظف به پیگیری سیاست خارجی خود نمودند. رهبر انقلاب در دیداری با مسئولان وزارت خارجه و سفرای جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی، تصریح فرمودند که شاخص سیاست خارجی ایران، نفی رابطه سلطهگر و سلطهپذیر و مقابله واقعبینانه و هوشمندانه با نظام سلطه جهانی است. منبع: www.irdc.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]