واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روزنامه نگاری که کافه دار شدنقد و بررسی رمان کافه پیانو اثر فرهاد جعفری
«اگر میبینید کسی کار بزرگی نمیکند، برای این است که یا لباسی ندارد که بهش تکلیف کند؛ یا اساساً، آدم کوچکی است» - از متن کتاب کافه پیانو اولین رمان فرهاد جعفری است. نویسندهای اهل خراسان که با روزنامههایی مثل قدس، توس و... همکاری کرده است. او نوشتن این رمان را در زمستان سال هشتاد و شش آغاز کرد و بنا به گفتهی خودش آن را در طول یک ماه به پایان رساند. کافه پیانو در سال هشتاد و شش در نظرسنجی به عنوان بهترین رمان سال انتخاب شد و همچنین در جایزهی ادبی اصفهان مورد تقدیر قرار گرفت. استقبالی که مخاطبین از این رمان کردهاند باعث شد که به دفعات تجدید چاپ و حتی در مقطعی نایاب شود. دغدغهی راوی و شخصیت اصلی کتاب هویت است. او شخصی است که از همه چیز و همه کس خسته شده است و بیشتر از همه از خودش.دغدغهی راوی و شخصیت اصلی کتاب هویت است. او شخصی است که از همه چیز و همه کس خسته شده است و بیشتر از همه از خودش. روزهایش را سپری میکند فقط برای اینکه روزها باید سپری شوند و برای اینکه بتواند تغییری در زندگیاش ایجاد کند کافهای را تاسیس میکند تا با درآمد آن برای خودش کفش و پیراهن و تیغ اصلاح درست و حسابی بخرد و در نتیجه اعتماد به نفس پیدا کند و البته بتواند مهریهی همسرش (پریسیما) را هم بپردازد تا از جانب او کمتر تحقیر شود. همدم او هم تنها دخترش (گلگیسو)است که بعد از مدرسه به کافه میآید و به پدر کمک میکند و البته در قبال این کمک دستمزد هم میگیرد. او البته معدود دوستانی هم دارد که گاهی به کافهاش میآیند و این آمدن و رفتن باعث میشود تا خاطرات گذشتهاش را مرور کند. نویسنده به خوبی و البته با زبانی قابل درک و خودمانی شخصیتهای داستان را معرفی میکند. به گونهای که پس از آن خواننده به تصویری روشن از شخصیتهای کتاب دست پیدا کرده و گاه با آنها همذات پنداری میکنیم. دنیایی که در کافه پیانو با آن مواجه میشویم به هیچ وجه دنیایی غریبه نیست. کافه پیانو روایتگر جامعهی کنونی ماست. جامعهای که در آن با انسانهایی مشابه شخصیتهای رمان رو به رو هستیم. شخصیتهایی مثل "پریسیما" که به شدت قانونمدار است و حاضر نیست چیزی را که به آن اعتقاد ندارد انجام دهد و البته میخواهد همه چیز مطابق میلش باشد. یا "گلگیسو" که دوست داشته است طور دیگری تربیت بشود. یا "علی" که علیرغم دیدگاه مذهبیاش اهل تسامح و تساهل است. و یا "همایون" که گوشه گیر و گریخته از جماعت است. ما در این رمان با نثر بسیار سلیسی رو به رو هستیم که خواننده را به هیچ عنوان خسته نمیکند و به کمک همین نثر، که نمونهاش را کمتر در رمانهای ایرانی دیدهایم شخصیتهای داستان را معرفی کرده و روابط بین آنها را بازگو میکند. البته این رمان و خصوصاً نویسندهی آن در مقاطعی مورد انتقاد و حملههای تندی قرار گرفته که به نظر میرسد بیشتر از روی دشمنی و غرضورزی بوده است. چرا که فرهاد جعفری به لحاظ سیاسی متمایل به گروهی است که این به مذاق بعضی خوش نمیآید. یکی از انتقادهایی که به این رمان شده این است که "در آن با هیچ نوع پیچیدگیئی رو به رو نیستیم و این رمان فاقد خصوصیاتی است که رمانهای دیگر واجد آن هستند و یا اینکه نمیتوان آنرا جزو فلان سبک ادبی به شمار آورد" و البته عدهای به همین دلیل کافه پیانو را نه یک رمان که یک داستان بلند و نثر آن را هم نثر به اصطلاح وبلاگی میدانند اما به نظر میرسد که یگانه عامل موفقیت کافه پیانو همین دوری از پیچیدگیها و توصیفهای گاه زائدی است که در بعضی رمانها وجود دارد که نتیجهی آن چیزی نیست جز خستگی و دلزدگی خواننده. زوائدی که تنها خاصیتشان بالا بردن صفحات کتاب است. کافه پیانو حرف خودش را میزند و تکلیفش با خودش روشن است. میداند که چه میخواهد و قرار است چه بگوید. فرهاد جعفری در جایی گفته است: (من به شیوهای مینویسم که اسمش را گذاشتهام پیامبرانه. در این طرز از نوشتن نویسنده در فرایند تولید قصه کارهای نیست. یعنی دخل و تصرفی در رویدادها و وقایع ندارد)و این یعنی روایتگری صِرف. بدون اینکه لازم باشد شخصیتها و روابط بین آنها را با زبانی سخت و گاه غیر قابل درک بیان کرد. به نظر میرسد خوانندهی امروزی به این "نثر پیامبرانه" اقبال بیشتری نشان میدهد. چرا که آن را به خوبی درک میکند و میتواند با آن ارتباط برقرار کند و همان طور که گفته شد شاه کلید موفقیت کافه پیانو همین است. فرهاد جعفری که اینک در حال نگارش دومین رمان خود است مخاطبین خود را یافته و باید منتظر بود تا با چاپ رمان بعدیاش به موفقیتی به مراتب بزرگتردست پیدا کند. امیر مقیمیتهیه و تنظیم :بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 461]