تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835092088




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پول كثيف


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پول كثيف
کاپيتاليسم
آمريكايي‌ترين مستندساز ضد سياست‌هاي دولت آمريكا، در تازه‌ترين فيلم خود نظام سرمايه‌داري را به محكمه مي‌برد و با برشمردن مصاديقي از نتايج فلاكت‌بار آن براي دنياي مدرن، فقر را ثمره اين پديده ديرآشنا مي‌داند. مايكل مور را همه با زبان تند و نيشدارش مي‌شناسند؛ فيلمساز جسوري كه جايگاه «فعال سياسي» را رد كرده اما نگاهي به كارنامه حرفه‌اي‌اش، او را حداقل در مقام يك تحليل‌گر ليبرال مي‌نشاند كه در سال2004 از چهره‌هاي شاخص همايش‌هاي رسمي دو حزب جمهوريخواه و دمكرات بوده است. در حالي كه سناتور مك‌كين او را «فيلمسازي فريبكار» خوانده، جان‌فيشر معتقد است كه مور شهرتش را به واسطه توده‌گرايي دوآتشه جناح چپي به دست آورده و طرفدارانش او را به عنوان يك تام پين ديگر مي‌ستايند.مور در 2 دهه فعاليت حرفه‌اي‌اش در كسوت يك سينماگر متعهد، پيش از آنكه تب بحران‌ها پايين بيايد، با روش اعتراضي- انتقادي خود،  آنها را مؤكد و برجسته مي‌كند. به همين خاطر است كه در طول اين سال‌ها با 4 مستند پرفروش تاريخ سينما در حكم يكي از رساترين صداهاي منتقد سياست‌هاي كشورش، موضع‌گيري سرسختانه‌اي در مقابل پديده‌هاي جهاني‌شدن، سلاح‌هاي مرگبار كشتار جمعي، جنگ عراق، سياست‌هاي پرزيدنت بوش و سيستم بهداشتي آمريكا داشته است و به دولتمردان جهان هشدار داده كه پيروي از مدل اقتصادي -   سياسي آمريكا ثمره‌اي جز زوال دولت‌ها و افول ارزش‌ها و اخلاقيات ميان ملت‌ها در پي نخواهد داشت.«كاپيتاليسم: يك داستان عاشقانه» تداوم‌بخش سنت ديرينه مايكل‌مور در پرداختن به دواير ملتهب و گذشتن از خط قرمزهاست؛ فيلمي در نكوهش سياست‌هاي كلان اقتصادي آمريكا و نظام سرمايه‌داري درجريان انتقال قدرت از بوش به اوباما و همچنين بحران وال‌استريت كه حاصل ناكارآمدي و سوءمديريت دانه‌درشت‌هاست كه با نگاهي هجوآميز داستان‌هاي غم‌انگيز يك فرد زخم‌خورده را روايت مي‌كند.بسياري اين فيلم را بازگشتي به نقطه شروع كار مور دانسته‌اند؛ «راجرومن» در سال1989 كه به بهانه شرح فعاليت‌هاي غول صنعتي «جنرال موتورز» ريشه‌هاي مشكلات اقتصادي مردم را مي‌كاود.در اين فيلم او به جاي تقبيح سرمايه‌داري به مفهوم خاص آن، به صنعت بانكداري و مديران ارشد موسسات مالي و اعتباري حمله مي‌كند و معتقد است كه رابطه بسيار نزديك بانك‌ها و سياستمداران و مقامات وزارت خزانه‌داري آمريكا به معناي تغيير قانون به نفع عده‌اي خاص است. مور با لحني انتقادي به ريشه‌يابي و واكاوي خاستگاه فكري، فرهنگي، سياسي و اقتصادي نظام سرمايه‌داري در آمريكا مي‌پردازد. او با بازگشت به ريشه‌ها و مبدأ پيدايش پديده كاپيتاليسم مي‌گويد نظامي كه در قرن 16تكوين‌يافته امروز از نظر انسان قرن بيست‌ويكم كاملا مردود و ناكارآمد است و براي تامين مالي و حمايت از مشاغل و امنيت و رفاه مردم بايد تغييرات عمده‌اي در ساختار آن صورت پذيرد.
کاپيتاليسم
كاپيتاليسم نشان مي‌دهد كه مور هنوز هم با همان لحن تند آن قدر حرف‌هاي كنايه‌آميز براي گفتن دارد كه هم جناح راستي‌هاي دمكرات را بيازارد و هم آناني كه مشي سياسي  او را تاييد مي‌كنند اما نمي‌توانند صراحت بيش از حد كلام، شوخي‌هاي عجيب و غريب و تب‌وتاب‌هاي غلوآميز او را هضم كنند!فيلم در نخستين اكران خصوصي‌اش در ونيز با فرياد تحسين و تمجيد چپگرايان جشنواره روانه نمايش عمومي شد و اقبالش در اروپا نشان داد كه بيشتر مصرف خارجي دارد تا آمريكايي! و در واقع ميزان موفقيت‌اش خارج از خانه‌اش بيشتر بوده است.آثار مور هميشه مملو از نيش و كنايه‌هاي سياسي،  اجتماعي و فرهنگي به آمريكاي امروز است، اما قالبي محدود و عوامانه دارد به طوري كه براي كودكان نيز قابل فهم است. با اين حال، كارهاي او به شدت آمريكايي هستند و سبك و سياق خود را حفظ مي‌كنند. او به جز «عمليات سوسيس كانادايي» كه يك كمدي داستاني ناموفق در كارنامه‌اش محسوب مي‌شود، اساسا مستنداتي مي‌سازد كه مباني فرهنگي، اخلاقي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي جامعه را نفي مي‌كند و هم به گونه‌اي متناقض‌نما حيات و موجوديتش صرفا وابسته به  همين مباني است؛  از اين‌روست كه مور جسورانه به سراغ موضوعي دردسرساز رفته تا در فيلم تازه‌اش باز هم به بهانه‌اي ديگر سيستم آمريكا را به باد سخره و انتقاد بگيرد؛ نظامي كه از نظر او كاملا بي‌ارزش است و برعكس آنچه ادعا مي‌كند لايق ابرقدرت بودن نيست.او اين نگاه انتقادآميز را در «سيكو» با مقايسه سيستم‌هاي بهداشتي و درماني در آمريكا و در چند كشور ديگر و  در «فارنهايت 11/9» نسبت به  سياست‌هاي جنگ‌طلبانه جورج‌بوش نشان داده بود و با توجه به نامه سرگشاده‌اي كه  پس از دريافت جايزه نوبل به اوباما نوشته، به نظر مي‌رسد سوژه مستند بعدي‌اش را پيدا كرده. البته اگر شنيده‌ها درباره اينكه «كاپيتاليسم» آخرين كارش در سينماست، شايعه باشد!«كاپيتاليسم: يك داستان عاشقانه» تداوم‌بخش سنت ديرينه مايكل‌مور در پرداختن به دواير ملتهب و گذشتن از خط قرمزهاست؛ فيلمي در نكوهش سياست‌هاي كلان اقتصادي آمريكا و نظام سرمايه‌داري درجريان انتقال قدرت از بوش به اوباما و همچنين بحران وال‌استريت كه حاصل ناكارآمدي و سوءمديريت دانه‌درشت‌هاست كه با نگاهي هجوآميز داستان‌هاي غم‌انگيز يك فرد زخم‌خورده را روايت مي‌كند.آثار مور تداعي‌كننده فيلم‌هاي افشاگرانه داستاني سيدني پولاك و آلن. جي. پاكولا در دهه70 است كه در هيأت جديد مستندهاي انتقادي قالبي جديد مي‌يابد كه البته به مراتب جسورانه‌تر است! فرمول او براي ترور شخصيت‌ها و هدف‌گرفتن زيرساخت‌هاي هر سيستمي كه مورد قبول او نيست آميختن پيام فيلم با طنز گزنده است كه البته چند فكر بكر را هم چاشني آن مي‌سازد تا اتهام چسباندن گزارش‌هاي تلويزيوني را از خود دور كند.با اين حال مي‌كوشد خشك‌ترين موضوعات را با تدوين ديدني‌تر و با موسيقي تاثيرگذارتر كند. مايكل مور به واسطه شهرتي كه به خاطر ايستادن در مقابل باورهاي سياسي اكثريت جامعه به دست آورده مخاطبين زيادي دارد كه البته ويژگي‌هاي ساختاري آثارش هم شايد او را تا حدي منحصر به فرد مي‌سازد. البته منتقدان زيادي هم دارد كه معتقدند او مثل رفقاي چپش  واقعيت‌هاي كوچك را بزرگنمايي مي‌كند تا حقايق بزرگ‌تر را از نظرها مخفي كند.اين افراد معتقدند كه گرايش بيش از حد سياسي او طعم اجتماعي آثارش را آلوده مي‌سازد. فيلم‌هاي مور هيچ‌گاه به تغيير سياست در كشور منجر نشده چون معمولا با تكيه بر ايده‌ها و عقايد نخ‌نما پيش‌داوري مي‌كند و مستندات او عملا تريبوني براي بيان ديدگاه‌هاي شخصي‌اش هستند!آنها در نقد آخرين ساخته او مي‌گويند با توجه به امتحاني كه سيستم‌هاي سوسياليستي پس داده‌اند، براي رد كاپيتاليسم بايد الگوي جديد و كارآمدي را پيشنهاد مي‌كرد.
کاپيتاليسم
«كاپيتاليسم» با لحن جسورانه و نسبتا جدي خود به جاي يك فيلم مستند بيانيه‌اي سياسي از سوي جبهه اپوزيسيون دولت آمريكا به شمار مي‌رود كه مور سخنگوي آن است. او به منظور زير سوال بردن دولت آمريكا به تمامي منابع آرشيوي سرك مي‌كشد و با چيدن تصاوير و گزارش‌ها، اخبار، مصاحبه‌ها و مناظرات جنجالي منتشر نشده در رسانه‌ها، پازلي جالب از واقعيت‌هاي پشت‌پرده نظام سرمايه‌داري را پيش روي مخاطب قرار مي‌دهد، آن را در حضور جامعه جهاني محاكمه مي‌كند و اضمحلالش را پيش‌بيني مي‌كند. او معتقد است بحران تلخ اقتصادي كه مردم آمريكا در سال‌هاي 2009-2007 تجربه كرده‌اند حاصل سوءمديريت مديران ارشد بانك‌ها سرمايه‌گذاران قمارباز و تزريق مبالغ هنگفت نقدينگي وال‌استريت است كه مور از آن با عنوان «كودتاي مالي» ياد مي‌كند. از نظر او سرمايه‌داري به مثابه شيطاني است كه در هيچ قيد و بندي گرفتار نمي‌شود، اساسا زيان‌آور است و به هيچ وجه اصلاح‌پذير نيست پس بايد دمكراسي را جايگزين آن كرد و مردم را به مشاركت و حمايت از دولت ترغيب‌ كرد، چون قمار سرمايه‌داري به نابودي اقتصاد مي‌انجامد.هدف كارگردان از محاكمه كاپيتاليسم و آرمانشهري كه با حذف سرمايه‌داري و جايگزين دمكراسي تجسم مي‌كند، پايان‌بخشيدن به مالكيت‌هاي خصوصي نيست. تصور ايده‌آل او تصوير موهوم از تولد بيزينس‌هاي جمعي است كه بايد با واگذاري سهام به مردم صورت گيرد و درآمد آن عادلانه بين همه سهامداران توزيع شود. مور مي‌كوشد تا با تاييد سوسياليسم و تكيه بر آن، كاپيتاليسم را به بازي بگيرد اما در نتيجه با رودررو قراردادن اين دو پديده در حوزه جامعه‌شناسي، تصويري  پوچ، ذهني و بي‌معني از دمكراسي را ارائه مي‌دهد كه دقيقا در مقابل يا جايگزين سرمايه‌داري است. مور در چند صحنه سياه و سفيد نخست فيلم سياستمداران آمريكايي را هيپنوتيزم‌كنندگاني مي‌داند كه در هزارتويي مارپيچ،  مردم را به خواب مغناطيسي مي‌برند تا به آنها تلقين كنند سرمايه‌داري و نظامي كه حكمفرماست بهترين نظام دنياست. پس از آن با يادآوري و توصيف وضعيت جامعه پيش از دوران اصلاحات اقتصادي ريگان به چندين مورد از تخلفات عمده و چشمگير دولت در حوزه اقتصاد اشاره مي‌كند.رشوه‌گيري قضات در بريدن حكم حبس براي پركردن تمام سلول‌ها به بهانه جرايم كم‌اهميت و پيش‌پا افتاده يكي از موضوعات مهمي است كه البته پيش از اين هم در رسانه‌ها سروصدا كرده بود و عملا به خصوصي‌سازي زندان نوجوانان و كانون‌هاي اصلاح و تربيت منجر شد. يكي ديگر از موارد قابل اعتنا سياست‌هاي ناعادلانه‌اي است كه دولت در مورد بيمه عمر كارمندان اتخاذ كرده تا پس از مرگ بتواند از اين مبالغ سوءاستفاده كند. مور با تصوير چند سكانس از دلالان معاملات ملكي به كساني مي‌پردازد  كه  به بركت سياست‌هاي غلط امكان معاملات پرسود با پول‌هاي مردم را  مي‌يابند و مي‌توانند خانه‌هايشان را به نازل‌ترين قيمت در حراج بخرند. پس از آن قصه كودتاي مالي و تزريق نقدينگي‌هاي هنگفت به موسساتي نظير گلدمن ساچز را طرح مي‌كند و قضاوت را به بيننده مي‌سپارد. مور اما راه‌حل مقابله با اين نظام سرمايه‌سالاري را هم در بخش الهام‌بخش فيلمش به مردم نشان مي‌دهد و با اشاره به اعتصاب 9روزه كارگران يك كارخانه در و پنجره‌سازي مسئولان را وامي‌دارد كه با پرداخت اعتبار و جريمه، غائله را فيصله دهند. او در ادامه با استفاده از صحنه‌اي كه كشيش، سرمايه‌داري را از اساس شرارت‌بار مي‌خواند تاكيد مي‌كند كه طرفداري از اين نظام به منزله حمايت از گسترش فقر و نامشروع است.اين افراد معتقدند كه گرايش بيش از حد سياسي او طعم اجتماعي آثارش را آلوده مي‌سازد. فيلم‌هاي مور هيچ‌گاه به تغيير سياست در كشور منجر نشده چون معمولا با تكيه بر ايده‌ها و عقايد نخ‌نما پيش‌داوري مي‌كند و مستندات او عملا تريبوني براي بيان ديدگاه‌هاي شخصي‌اش هستند!مدت زمان فيلم از حد معمول طولاني‌تر است و بيشتر صحنه‌هاي آن تعمدا با دوربين روي دست ‌گرفته شده كه نشان از تمايل كارگردان به پايبندي به اصل اصالت و واقعيت‌گرايي در مستندسازي و  تلاش  براي جلب اعتماد مردم دارد.  مور در بيشتر قسمت‌هاي فيلم سعي مي‌كند كه تماشاگر را با نماهايي از صحنه‌ها و موسيقي‌هاي بسيار احساساتي و غلوآميز آن‌قدر تحت تاثير قرار دهد كه حرف او را درست بپذيرد. مايكل مور در دستچين‌كردن تصاوير آرشيوي و دادن ريتم مناسب به اين تصاوير، تبحر منحصر به فردي دارد. او حتي از تصاويري از فيلم‌هاي خانگي استفاده كرده كه از دوران كودكي او در دهه50 باقي‌مانده؛ روزهايي كه مزيت‌هاي كاپيتاليسم را باور داشتند و او براي ديدن وال‌استريت به نيويورك مي‌رفت و از زادگاهش فيليمنت فاصله مي‌گرفت.اما باز هم در نكوهش او بايد گفت كه تكرار استفاده از اين ترفند تماشاگر را عادت مي‌دهد و سليقه او را تا حد يك تاكتيك بي‌ارزش يعني تمايل به غلو در بيان احساسات پايين مي‌آورد. مادام كه مور كمي از تعصب بر اين تاكتيك دست برمي‌دارد و اجازه مي‌دهد طنزش صورت هجو به خود بگيرد و داستان جدي با مفاهيم و گزاره‌هاي جدي‌تر و لحني خشك‌تر بازگو شود، كارش به مراتب پذيرفتني‌تر و قانع‌كننده‌تر مي‌شود، درست مثل آثار  افشاگرايانه موفق تلويزيوني او نظير «حقيقت هراس‌انگيز» و‌ «تي‌وي نيشن»! تصوير عمل‌گرايي و اصالت عمل مردم و اعتراضات كارمندان نسبت به امتناع بانك‌ها از پرداخت وجوه بدهكاري آنها باورپذيرتر و حتي پيشنهاد نافرماني مدني او به مراتب پذيرفتني‌تر است. و اين البته در قياس با آن دسته آثاري است كه اسير شعارزدگي شده‌اند! به نظر مي‌رسد كه هيچ يك از فيلم‌هاي مور بدون صحنه‌هايي از زيرسوال بردن گارد امنيتي در دفتر شيشه‌اي كامل نمي‌شوند؛ كاپيتاليسم هم در گفت‌وگوي بداهه‌اش با مديرعامل كمپاني چنين فضايي را مي‌سازد و حتي سعي مي‌كند آن دسته از بانك‌ها و موسسات را كه كاملا از اين اتهام بري هستند غافلگيرانه مورد هجوم قرار دهد. در حالي كه مور منتقدين زيادي دارد، معمولا به اين نصايح و ممنوعيت‌ها توجهي نشان نمي‌دهد و حتي اخيرا لحن انتقادي‌اش را به نوعي رفتار ستيزه‌جويانه و خودسرانه تغيير داده است. او رسما اعلام مي‌كند كه اين نظام دروغگو و غيراخلاقي را براي كشورش نمي‌پسندد و به نظرش زندگي در اين شرايط معنايي ندارد اما با اين وجود آن را ترك نخواهد كرد!اين اظهارات در واقع واكنش تند او به مخالفان راستي‌اش است و از تلاش براي ماندن در صحنه و حفظ موضع او حكايت دارد. با اين وجود مور در پاسخ به طرفداراني كه نسبت به عقايد او ابراز ترديد مي‌كنند، عاجز مي‌ماند. چون هر دو گروه منتقد با منطق و استدلال ادعا مي‌كنند كه مور به جاي آنكه افراطي‌گري‌ها و بي‌عدالتي‌هاي سرمايه‌داري را به چالش بكشد، در مقابل تعريف ماركس و فردريك انگلس از كاپيتاليسم جبهه‌گيري كرده است و اين دقيقا همان تلقي كوبايي‌ها يا كره‌شمالي از اين پديده است.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن