تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دور...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827949044




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کم حافظه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کم حافظه
خنده
 مردی به دوستش گفت: مرد حسابی چرا به این و آن گفتهای که من آدم کم حافظهای هستم. دوستش گفت: «تو اشتباه میکنی، من چنین حرف نزدهام. تو این را از کی شنیدهای؟مرد گفت: چی را از کی شنیدهام؟ سالممرد اول گفت: من حافظهام ضعیف شده. نشانیها را فراموش میکنم.مرد دوم گفت: من هم حافظهام ضعیف شده. معمولاً یادم می رود که چه چیزی را کجا گذاشتهام. مرد سوم چند تقه به در خانه زد و گفت: من بزنم به تخته حافظهام هنوز کار میکند...بعد از زدن تقهی سوم گفت: کیه داره در میزنه؟ بیا تو! سوتپسر کوچولویی که توی کوپهی قطار نشسته بود هی سرش را از پنجرهی قطار بیرون میبرد پدرش چند بار به او گفت: پسرم سرت را بیرون نبر. چون ممکن است باد کلاهت را ببرد.اما پسر کوچولو گوش نمیداد. پدر که اینطور دید در یک لحظه که پسر، حواسش نبود کلاهش را از سرش برداشت و پشتش پنهان کرد. بعد به پسرش گفت: دیدی! باد کلاهت را برد.پسر شروع کرد به گریه کردن. پدر که گریهی او را دید گفت: ناراحت نباش الان سوت میزنم، کلاهت میآید سرجایش.بعد سوتی زد و کلاه را روی سر پسرش گذاشت. پسر که ذوق زده شده بود، سریع کلاه پدرش را از روی سر او برداشت و از قطار به بیرون پرت کرد و گفت: حالا سوت بزن تا کلاه خودت برگردد.
خنده
تنظیم:بخش کودک و نوجوان ********************************** مطالب مرتبطیک طنز بی‏مزه! بیا با هم بخندیم!!!





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن