واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: این قصه چندین و چند سال است که همین طور در حال تکرار شدن است؛ قصه خوانندههایی که در بدو ورورد رسمیشان به دنیای موسیقی در آلبوم اول حسابی میترکانند، همه نظرها را... دوباره بزن پاپ!دومین آلبومهای بنیامین و سیروان به بازار آمده و باز هم دومیهای دیگری در راه داریم؛ آیا آلبوم دومیهای پاپ همیشه موفقیت آلبوم اولشان را تکرار میکنند؟ خواننده ای را در نظر بگیرید که به قول خودش کلی تحقیق کرده و پا به میدان نبرد گذاشته، دو دو تا چهارتایی میکند و 12 _10 قطعه با خون دل میسازد که فکر میکند یه سلایق روز جماعت (با چشمی به جنس موسیقی زیرزمینی فعلا ً محبوب) نزدیک است؛ اتفاقا ً کارش هم در آن آلبوم میگیرد و کار و بارش سکه میشود. لابد مدیر برنامه و مشاور مطبوعاتی میگیرد، روی جلد بسیاری از مجلات میشود و خلاصه دنیا به کام اوست؛ بدون توجه به این که انتظارها از او توی آلبوم دومش دو چندان شده. اما این آقای ستاره نمیداند که باید به سبک خودش بنوازد یا به ساز مردمی که حالا دیگر سلیقهشان تغییر کرده. در این پرونده کوشیدهایم که دومین آلبوم ستارههای موسیقی را کالبد شکافی کنیم و دلایل موفقیت یا شکست آن را در وضعیت فعلی موسیقی پاپ بررسی کنیم. آلبوم نحس!دومین آلبوم ستارههای موسیقی، همیشه خطرناکترین و حساسترین آلبوم دوران هنریشان به حساب میآید.از 2 حالت خارج نیست یا موزیسینها موجی را که با آلبوم اولشان به وجود آورده اند حفظ میکنند و در نوک قله باقی میمانند یا چنان به زمین خواهند خورد که دیگر هرگز نتوانند قد علم کنند؛ آخر به قدری توقعات هوادارانشان بالا رفته که حالا آنها را با چیزی کمتر از شاهکار نمیشود راضی کنند؛ ضمن این که باید نظر منتقدان همیشه مخالف را هم جلب کنند تا هیچ بهانهای برای کوبیدن آلبوم بینوا نداشته باشند. یک یا 2 سال، هر چقدر هم که طول بکشد و خوانندهها به بهانه «وسواس» انتشار آلبوم را عقب بیندازند، بالأخره باید وارد گود بشوند و نشان بدهند که چند مرده خواننده اند! این قصه چندین و چند سال است که همین طور در حال تکرار شدن است؛ قصه خوانندههایی که در بدو ورورد رسمیشان به دنیای موسیقی در آلبوم اول حسابی میترکانند، همه نظرها را به خودشان جلب میکنند و نوید ظهور یک پدیده تمام عیار را به اهالی موسیقی میدهند. خلاصه، کلی طرفدار پر و پا قرص پیدا میکنند و غروری کاذب همه وجودشان را فرا میگیرد. این غرور تا حدی است که در مقابل نقدهای منفی کارشناسان معتبر و صاحب نظران اسم و رسمدار موسیقی هم به شدت موضع میگیرند و آنها را فاقد صلاحیت برای نقد کارهایشان میدانند. تجربه اما نشان داده که روزهای خوش این نوع خوانندهها تا زمانی دوام میآورد که دومین آلبومشان را تهیه و منتشر میکنند. آنها با تصور این که خاطره خوب آلبوم قبلی باعث استقبال مخاطبان از کار تازه شان خواهد شد، با خیال راحت در انتظار اعلام آمار نجومی فروش شرکتهای ارائه دهنده آلبوم جدیدشان هستند. موج نامرئیبه هیچ وجه نمیشود در ایران دلایل محکم و قانع کنندهای برای موفقیت یک آلبوم موسیقی، تعریف کرد. موفقیت یک کار، بیشتر به موجی که در جامعه شکل میگیرد بستگی دارد و این موج چنان قدرتی دارد که میتواند غیر قابل دفاعترین قطعات موسیقی را به «هیت»ترین (پرفروش ترین) آهنگ سال تبدیل کند. نمونههای بسیار زیادی از آلبوم اولیها را میشود مثال زد که با چنین اتفاقی، توانسته اند همه نگاهها را به سمت خود جلب کنند. ولی هنوز جواب این معما را هیچ کس نتوانسته کشف کند که چرا دومین آلبوم این خوانندهها به طرز عجیبی به بنبست میخورد و با شکست سنگین تجاری رو به رو میشود. غرور، خود شیفتگی، عادت به سطحی نگری، بالا رفتن توقعات مخاطب و حساسیت ویژه جامعه نسبت به کارهای بعدی، سر فصل همه بحثهایی است که معمولا ً عنوان میشود؛ در ادامه این مطلب، مثالهایی خواهیم زد که یا از این مرز باریک و حساس به سلامت عبور کرده اند یا ... _ (!). دوباره نمیخواهیم بگوییم که چه بلایی سرشان میآید. آهای خوشگل قاتلآلبوم «غریبه» فریدون آسرایی بدون شک یکی از بهترین آلبومهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب است. ملودیهای خوش ساخت و البته تنظیمهای خوب بهروز صفاریان، باعث شد که این آلبوم بدون کوچکترین حجم تبلیغاتیای، بین مخاطبان موسیقی پاپ محبوب بشود. موج فریدون و آهنگ «آهای خوشگل عاشق»اش به دور افتادهترین نقاط کشور و حتی شبکههای آن ور آبی هم کشیده شد و او را در قله موسیقی پاپ قرار داد. به دست آوردن چنین اعتبار و منزلتی، آن هم فقط با ارائه یک آلبوم باورنکردنی بود. بیشتر کارشناسان تحت تأثیر این موفقیت قرار گرفتند. به این ترتیب، روز به روز عطش تیفوسیهای فریدون برای شنیدن کارهای تازهاش بیشتر شد اما اختلاف سلیقههایی که بین فریدون و صفاریان به وجود آمد باعث شد که این تیم موفق برای ساخت آلبوم بعدی به توافق نرسند و این شروع همان اتفاق ناگواری بود که همه هواداران آسرایی از آن میترسیدند. آلبوم «از تو دورم» با تبلیغات و سر و صدای فراوان منتشر شد و به این ترتیب، هواداران فریدون به افسردهترین آدمهای دنیا تبدیل شدند! آنها به هیچ وجه حاضر نبودند که نوستالژی «غریبه» را با خاطر بد «از تو دورم» کمرنگ کنند. هیچ تردیدی نیست که فریدون آسرایی بزرگترین قربانی خوان دوم آلبوم دومیهای عرصه موسیقی است که به بدترین شکل ممکن از عرش به فرش میسرند. آلبوم دوم او قاتل همه موفقیتهایی شد که برای خود پیش بینی میکرد. فریدون در حال حاضر مشغول جمع کردن آلبوم جدیدش است و با درس گرفتن از تجربیات گذشته سعی دارد که موقعیت خود را سر و شکلی بدهد، هر چند که بازگشت او به اوج، نیازمند یک اتفاق عجیب و غریب دیگر است که به این راحتیها رقم نمیخورد. شگفت انگیزهاهمه قصههای دنیا استثناهایی هم دارند. قصه ما هم از این قاعده مستثنا نیست. هر چند تعداد خوانندههایی که بر خلاف این جریان، توانسته اند خود را در همان سطح اولیه حفظ کنند، بسیار کم و انگشت شمار است اما کیفیت قابل قبول و سبک مدرن شده این هنرمندان، به قدری مورد توجه جامعه قرار گرفته که به این راحتیها نمیشود از کنار نام آنها گذشت. حمید حامی، رضا صادقی و سیروان خسروی، نمونههای خوب و بارزی هستند که دست کم در یک سطح باقی مانده اند و بعضی آثار تازهشان در مقایسه با آلبومهای قبلی، پیشرفت داشته است. حمید حامی_ شاگرد خلف بابک بیات _ با آلبوم «دو نیمه رؤیا» توانست نام خود را وارد لیست خوانندههای پر مخاطب دنیای پاپ کند و از نحسی آلبوم دومش، «فقط نگاه میکنم» هم گریخت. حامی در این باره میگوید: «برای من آلبوم اول و دوم چندان فرقی ندارد و همیشه سعی میکنم برای درک و شعور مخاطب احترام خاصی قائل شوم. متأسفانه بین خوانندههای ما کمتر این اتفاق میافتد که مثلا ً همه کارهای یک هنرمند در یک سطح بمانند. آنها معمولا ً بعد از یک کار قوی، طوری اشباع میشوند که برای کارهای بعدی کمتر وقت صرف میکنند و همین باعث نزول سطح کیفی آثارشان میشود».حامی اعتقاد دارد که برای جلوگیری از این روند، هیچ راهکار خاصی وجود ندارد و اگر هر خواننده ای قدر خودش را بداند و زود اشباع نشود، هرگز اسیر این مورد نخواهد شد. سیروان _ آلبوم جدیدش با عنوان «ساعت 9» تازه منتشر شده _ و رضا صادقی هم از آن دسته هنرمندانی هستند که در آلبوم دومشان، با فاصلهای زیاد نسبت به آلبوم اول، حرکتی رو به جلو داشتهاند و توانستهاند از این مرحله سخت و نفس گیر، با سربلندی عبور کنند. روی مرز ترس محسن چاووشی و محسن یگانه، آخرین کسانی هستند که روی مرز نابودی و موفقیت قدم میزنند؛ برای این که چند ماه دیگر آلبوم دومشان را روانه بازار موسیقی خواهند کرد. از الأن حرف و حدیثها و گمانه زنیها درباره این 2 چهره پرطرفدار موسیقی پاپ شروع شده و هر کس نظری را عنوان میکند.آلبوم اول محسن چاووشی، هر چند به فروش بالا و قابل توجهی در بازار موسقی دست یافت اما اصلا ً در میان منتقدان مورد توجه قرار نگرفت. آنها حساسیتهایی را که روی این خواننده به وجود آمده بود، اصلیترین دلیل فروش بالای آلبوم عنوان کردند و اعتقاد دارند که اگر این خواننده در آلبوم بعدی فکری به حال خود نکند، فاصله زیادی تا شکست مطلق نخواهد داشت. درباره محسن یگانه اما قضیه کاملا برعکس است؛ او که با آلبوم «نفسهای بی هدف» تا حدی توانست نظر مثبت مردم را به دست بیاورد، آن طوری که خود میگوید در تدارک آلبومی است که قصد دارد بازار را به شدت تکان دهد. یگانه که تمامی کارهای ضبط و مسترینگ آلبومش را در ترکیه انجام داده، اعتقاد دارد آلبوم دومش دقیقا ً همان چیزی است که همیشه میخواسته. عنوان این آلبوم تازه محسن یگانه «تابوت» است. حالا باید نشست و منتظر ماند که کدام یک از این 2 پدیده بعد از انتشار آلبوم در قله باقی میمانند. آش نخورده و دهان سوختهآلبوم «کما» که اولین آلبوم رسمی حمید عسگری است، توانست ذوق و سلیقه این جوان اصفهانی را در جامعه نشان دهد. این آلبوم از معدود آلبومهایی بود که میزان فروش آن از مرز میلیون گذشت اما با توجه به شباهت غیر قابل انکار سبک و صدای حمید عسگری به یکی از خوانندههای تازه لسآنجلسی شده، جنجالهای فراوانی برای او به وجود آمد و بسیاری از اهالی موسیقی پاپ، علیه او نقدهای منفی نوشتند و به موضع گیری در برابر او پرداختند. او با بهره گیری از تنظیم مناسب نیما وارسته برای آلبوم دومش، سعی دارد به بهترین شکل ممکن جوابی به همه مخالفانش بدهد. حمید عسگری برای آلبوم دومش اسم «کما 2» را انتخاب کرده تا هم به نوعی از خاطره خوب آلبوم قبلیاش استفاده تبلیغاتی کند و هم این که به سبک آلبومهای موفق جهان، به نامگذاری آلبومهایش بپردازد. حمید عسگری کمتر حاضر میشود که راجع به آلبوم جدیدش حرف بزند اما از لحن صحبتهایش معلوم است که به شدت انگیزه دارد تا به حرف و حدیثهای اطرافش، به خوبی جواب بدهد؛ «فقط دوست دارم مردم بین آلبوم من و آلبوم کسانی که برای دیده شدن آلبوم شان سعی در گل آلود کردن آب دارند قضاوت کنند و من در برابر اظهارات بعضیها در مورد خودم، سکوت کردم ولی به محض انتشار آلبوم، جوابی به آنها میدهم که دیگر برای فروش رفتن زوری آلبومشان، از اسم من استفاده نکنند». مورد عجیب بنیامین بهادریآلبوم « 88» بازخوردهای متفاوتی داشته است.قضاوت درباره آلبوم جدید بنیامین _ «88» _ کمی سخت است و این که این یکی، آلبوم دوم (آلبوم نحس!) اوست هم کار را سختتر میکند. این که هنوز زمان چندانی از انتشار این آلبوم نگذشته، باعث شده که نقد این کار و صحبت درباره آن به سختترین کار برای صاحب نظران تبدیل شود. نظر پیگیران موسیقی هم درباره آلبوم «88» بنیامین کاملا ً متفاوت است؛ دسته ای که به نوعی هواداران تیفوسی بنیامین هستند، این ار را آلبومی متفاوتتر از همه آلبومهای پاپ این دوره میدانند. آنها از گفتههای خود بنیامین در بعضی مصاحبههایش هم استفاده میکنند و میگویند که او نمودار موسیقی پاپ ایران را مثلا ً تا سال 1391 رسم کرده و با استفاده از تحقیقات مفصل به سبک و سیاق فعلی رسیده است. دسته دوم کسانی هستند که درست برعکس گروه اول، آلبوم جدید بنیامین را غیرقابل دفاع میخوانند؛ به این معنی که آلبوم جدید از شدت پیچیدگی و بیمنطقی جو حاکم بر موسیقی پاپ کشور، به بیراهه کشیده شده و با هیچ دلیلی هم نمیشود از آن دفاع کرد. اما نوستالژیای که از بنیامین «85» در حافظه موسیقاییشان نقش بسته، به آنها اجازه نمیدهد که حرف دلشان را بی پرده و رک و راست عنوان کنند و همین باعث شده که سکوت اختیار کنند. عوامل شرکت ترانه شرقی از فروش حدود 500 هزار نسخه از این آلبوم، ظرف مدت 3 روز اول خبر میدهند؛ نکتهای که اگر واقعیت داشته باشد، گوی سبقت را از آلبوم «یه شاخه گل نیلوفر» محسن چاووشی که پارسال پرفروشترین آلبوم شد و بعد از حدود 3 ماه به این میزان فروش رسید، ربوده است؛ نکته ای که اگر حتی به واقعیت نزدیک هم باشد در وضعیت فعلی موسیقی پاپ یعنی یک موفقیت تمام عیار.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]