واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: تجاوز سارق بیرحم به طعمههاي خونآلود زن جوان جيغ کشيد اما با اولين ضربه اي که «م. ف» با چاقو به بدنش فرود آورد از ترس صدايش بند آمد. او پس از آن که ۲ ضربه ديگر به او زد، به زور طلاهايش را از او گرفت و زن را به داخل اتاق کشاند و ... جوان ۲۴ ساله اي که با همدستي يکي از دوستانش مانند مارمولک از ديوار منازل بالا مي رفت و پس از مجروح کردن زنان به قصد سرقت طلا، آن ها را مورد تجاوز قرار مي داد، دستگير شد و به جرم خود اقرار کرد. اين در حالي است که همدست وي متواري شده است.حدود ۳ ماه قبل جواني به نام «م. ف» با فرد ديگري به نام «الف» در زندان آشنا شدند و قرار گذاشتند تا پس از آزادي با يکديگر به منازل دستبرد بزنند. «الف» در تاريخ 90.3.14 و پس از آزادي از زندان با استفاده از يک دستگاه موتورسيکلت سه چرخ به منطقه شهرک شهيدرجايي رفت. او در اطراف يک کوچه پرسه مي زد و در همين حال برخي از منازل را تحت نظر مي گرفت. ناگهان متوجه شد مردي از منزلش بيرون رفت. او بلافاصله با «م. ف» تماس گرفت و به او اطلاع داد که زني در خانه تنها مانده است! «م. ف» از او خواست تا همچنان محل را تحت نظر داشته باشد و خود نيز به محل رفت و زنگ همان منزل را به صدا در آورد. اين در حالي بود که «الف» نيز در کوچه نگهباني مي داد تا در صورت مشاهده هرگونه خطر او را از موضوع مطلع کند. وقتي «م. ف» زنگ منزل را به صدا درآورد زني در را گشود، او پرسيد شوهرت کجاست؟ زن که از طرز سوال او پي به نيت شومش برده بود، بلافاصله در حياط را محکم بست و خودش به داخل حياط فرار کرد. در اين لحظه «م. ف» همانند مارمولک از ديوار منزل بالا رفت و خود را به داخل حياط انداخت. زن جوان جيغ کشيد اما با اولين ضربه اي که «م. ف» با چاقو به بدنش فرود آورد از ترس صدايش بند آمد. او پس از آن که ۲ ضربه ديگر به او زد، به زور طلاهايش را از او گرفت و زن را به داخل اتاق کشاند و ...دقايقي بعد «م. ف» و «الف» در حالي که مقدار زيادي طلا و وجه نقد سرقت کرده بودند از محل متواري شدند.با اعلام شکايت اين زن پرونده اي در کلانتري شهرک شهيدرجايي تشکيل و براي ادامه پي گيري و همچنين چهره نگاري از متهم به پليس آگاهي ارسال شد.هنوز مدت زيادي از اين ماجرا نگذشته بود که اوايل مردادماه آن ها با همين شگرد به منزلي در منطقه کنه بيست رفتند. «م. ف» زنگ منزل را به صدا در آورد وقتي زن در را گشود او گفت: شوهرت کجاست؟ زن جواب داد بيرون رفته و تا ۵ دقيقه ديگر بر مي گردد و در همين هنگام در را بست. او دوباره چون «مارمولک» از ديوار منزل به داخل حياط پريد و ضربه اي با چاقو به بازوي زن جوان زد و پس از سرقت طلاها او را به داخل اتاق کشاند.با اعلام شکايت اين زن، پرونده وارد مرحله جديدي شد چرا که مشخصات اعلامي از سوي شاکي مشخص کرد که اين فرد همان جواني است که در خردادماه طلاهاي زن ديگري را با همين شيوه سرقت کرده و او را مورد آزار قرار داده بود.بنابراين اقدامات پليسي با توجه به اهميت موضوع گسترش يافت و تلاش براي دستگيري «مارمولک» وارد مرحله تازه اي شد. در حالي که تحقيقات پليس در اين باره ادامه داشت، ظهر روز چهارشنبه گذشته اهالي ساکن در بولوار حر مشهد با پليس ۱۱۰ تماس گرفتند و اظهار داشتند جواني که به قصد سرقت طلا و به زور وارد خانه اي شده است، را در محل نگه داشته اند و از فرار او جلوگيري کردند. در پي دريافت اين خبر و به دستور سرهنگ جانعلي سرگزي (سرکلانتر شرق مشهد) بلافاصله گروه تجسس کلانتري شهرک شهيدرجايي به محل عزيمت کردند. آنان در حالي که حلقه هاي دستبند را بر دستان متهم دستگير شده گره مي زدند متوجه شدند که مشخصات اين جوان با مشخصاتي که ۲ شاکي قبلي ارائه کرده اند مطابقت دارد بنابراين وي به دايره تجسس کلانتري منتقل شد و توسط ستوان دوم هاشمي نسب تحت بازجويي قرار گرفت. شاکي پرونده در اين باره گفت: ظهر بود که زنگ منزل را به صدا درآوردند وقتي در را گشودم اين جوان (متهم) سوالات بي ربطي پرسيد که من بلافاصله در را بستم اما او از بالاي در داخل حياط پريد و در حالي که چاقويي را در دست مي فشرد مرا تهديد کرد با فرياد من همسرم که در منزل استراحت مي کرد بيرون آمد و او را گرفتند. وي گفت: در حالي که متهم در چنگ همسرم و اهالي گرفتار بود از آن ها خواست تا به دستشويي برود اما او وقتي به دستشويي رفت چاقو و دستکش را داخل چاه فاضلاب انداخت که بعد آن ها را با سيم از داخل فاضلاب بيرون آوردند.بنابراين گزارش، جوان ۲۴ ساله سابقه دار که تحت بازجويي هاي پليس قرار گرفته بود در ابتدا همه چيز را منکر مي شد اما وقتي در مقابل اظهارات شاهدان و دلايل و مدارک مستند قرار گرفت چاره اي جز بيان حقيقت پيدا نکرد او ضمن اعتراف به سرقت هاي به عنف طلا به ۲ فقره تجاوز به عنف به طعمه هاي خون آلود خود نيز اعتراف کرد و گفت: زماني آن ها را مورد تجاوز قرار مي دادم که زخمي بودند و طلاهايشان را سرقت کرده بودم. وي ضمن معرفي «الف» به عنوان هم دست خود گفت: با او در زندان آشنا شدم و تصميم به سرقت گرفتيم او منازل را شناسايي مي کرد و به من زنگ مي زد اما وقتي متوجه شد که من دستگير شده ام فرار کرده است.اين گزارش حاکي است: با توجه به اهميت موضوع و به دستور مقام قضايي مارمولک، در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت تا درباره جرايم احتمالي ديگر وي تحقيق شود. از سوي ديگر تلاش مأموران براي دستگيري متهم فراري اين پرونده نيز آغاز شده است.منبع: تابناک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]