واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کمی حوصله کنید لطفا!
گزارشی از پخش مجدد سریال طنز مسافرانپیچ و خمها تمام شد. ولیعصر، آصف، گذشتن از چند كوچه دیگر و لوكیشن سریال طنز «مسافران». سریالی كه قبل از ماه رمضان 25 قسمت آن روی آنتن رفت تا باكس اول سریالهای هرشبی شبكه 3 را پر كند. رامبد جوان همراه پیمان قاسمخانی و گروه نویسندگان سراغ طنزی فانتزی و البته در ژانر فضایی رفتهاند و برای اولین بار است كه تماشاگر تلویزیونی با این فضای تخیلی روبهرو میشود. آنها 25 شب مخاطب را درگیر كرده بودند تا این تماشاچیها هر شب به تعدادش اضافه شود اما پخش این سریال در یك ماه رمضان به تاخیر افتاد تا سیر صعودی مخاطبان آن با شیب منفی روبهرو شود. آماری كه نویسندگان مجموعه از آن خبر میدادند:«اینجا هر روز آمارها را به دست ما میرسانند. ما قبل از ماه مبارك رمضان سیر صعودی داشتیم ولی این تاخیر یك ماهه كاملا به ضرر ما شد. بااین حال به جذب مخاطب دوباره امیدواریم و میدانیم كه چه مسیری را داریم میرویم.زمانی كه ما كار را شروع كردیم، یك مسیری را برای خودمان ترسیم كردهایم اما این وسط اتفاقاتی افتاد كه مخاطب را از نشستن پای تلویزیون فراری میداد.»تا كی باید اینقدر كارهای تكراری به خورد مردم بدهیم.» این انتقادی بود كه رامبد جوان از سریالهای طنز این چند سال اخیر كرد. وقتی این صحبتها مطرح شد كه مسائلی درباره فضای جدید سریال مسافران مطرح كردیم. فضایی فانتزی كه برای تلویزیون و مخاطب آن خرق عادت است اما ... همه بازیگران در كافیشاپ یا همان زیرزمین لوكیشن جمع شدهاند. تمرین مقدمهای است برای ضبط سكانس بعدی؛ دو بازیگر جدید به همراه فرید، فربد و نسترن. البته نصرالله رادش هم نشسته. ولی او دخلی در این سكانس ندارد و فقط مشغول استراحت است. تمرین تمام میشود و موقع ضبط میرسد. «گروه همه در طبقه بالا جمع شن. میخوایم فیلمبرداری رو شروع كنیم. حامد – بازیگر نقش فربد- برو بالا اینقدر شیطنت نكن.» رامبد كه باید حواساش به همه چیز باشد، یكبار دیگر همه را به كار دعوت میكند. «شب، داخلی، سالن خانه فرید و فرخ. بهرام میوه میخورد و فربد و نسترن هم نشستهاند. آرمیتا و پدرش وارد سالن میشوند. همه با هم سلام و علیك میكنند. نسترن كاملا مشكوك شده. فرید هم در این میان به داخل سالن میآید و دستپاچهتر از قبل است. آرمیتا كنار نسترن مینشیند و فرید همه را به هم معرفی میكند.»ظرف میوه جلوی حسن معجونی است. او در نقش بهرام باید در حال میوه خوردن باشد. ترجیح میدهد بین گزینههایی كه برای خوردن دارد، خیار را انتخاب كند. خیار اول با برداشت اول تمام میشود. «كات دوباره میگیریم.» این اتفاق سه باره دیگر هم میافتد. یكی از افراد گروه میگوید:«آقای معجونی چای و نبات بیارم خدمتتون؟ سردی تون نكنه.» او هم در جواب گفت:«دو تا بیشتر نمانده. همه را میخورم تا دیگر چیزی موقع ضبط توی ظرف میوه نباشد.» برداشت بعد؛«صدا، نور، تصویر، ضبط میشه.» اما این برداشت هم ناموفق از آب در میآید. حسن معجونی كه انگار خسته شده بود میگوید:«تا صبح میگیریم. اصلا كار ما همین است.» او كه تمام خیارها را خورده بود، به سراغ یك گزینه سخت به اسم پرتقال رفت. پرتقالی كه خوش یمن بود و باعث شد تا این برداشت رضایت رامبد را جلب كند.چالش سیاه چالهیكی از افراد گروه كه از صداوسیما خبرهایی را آورده بود به سراغ تیم نویسندگان رفت تا نكتهای را یادآوری كند: «محراب جان به بچهها بگو از كلمه سیاه چاله استفاده نكنند. این كلمه را در میآورند.» از محراب قاسمخانی درباره این كلمه پرسیدیم كه جواب داد: «نمیدانم چرا با این كلمه مشكل دارند. حتما متذكر چیزی است كه ما آن را نمیفهمیم.»از او درباره این یك ماه تاخیر پرسیدیم كه آیا فرصت خوبی برای طراحی دوباره شخصیتها بوده:«ضربهای كه ما خوردیم كمبود وقتمان برای طراحی شخصیتها بود. در ماه رمضان هم این فرصت به وجود نیامد.رامبد كار را با یك دوربین میگیرد و مونتاژ میكند. به همین خاطر سرعت كارمان خیلی پایین است. در ماه رمضان هم فقط توانستیم هفت قسمت اضافهتر بگیریم. اگر همین روند ادامه داشته باشد تا چند روز دیگر روز پخش میشویم و این اصلا خوب نیست.»تقصیر من بودپیمان قاسمخانی، سرپرست نویسندگان است. او كه در شروع سریال مسافران باید سر صحنه سنپترزبورگ هم حاضر میشده، بعد از اتمام فیلمبرداری كار بهروز افخمی بهصورت تمام وقت به گروه ملحق شده و به همین خاطر خیلی از ضعفهای این كار را به عهده میگیرد. موضوعی كه محراب هم به آن اشاره میكند: «اگر پیمان از اول با ما بود، در شخصیتپردازیها چند قدم جلوتر بودیم.»پیمان هم كه این موضوع را قبول دارد، دراینباره میگوید: «درست زمانی كه این كار شروع شد، 40 شب باید سر صحنه كار آقای افخمی میرفتم. فقط در جلسات اینجا شركت میكردم و بار نوشتن بهعهده محراب و علیرضا بود. اگر كار مشكلی دارد، درصد زیادی از آن به من برمیگردد اما به این معنی نیست كه كار را دوست نداشته باشیم. من و رامبد حرفهای مشترك زیادی داریم كه در این سریال در حال نمایش است.»یک شخصیت می خواستیمكار تمام شده و حالا فرصت استراحت رامبد جوان است. به سراغ او رفتیم. انگار انرژی این فرد تمام نشدنی است. با او درباه این وقفه یك ماهه صحبت كردیم:«این فرصت خوبی بود تا یك مقدار به چیزی كه میخواهیم نزدیكتر شویم اما زیاد هم فرقی برایمان نكرده و فقط برای چند پخش جلو افتادهایم اما متاسفانه باز هم روز پخش میشویم.»اما سوال مهمتری هم بود. اضافه شدن رضا شفیعی جم و اینكه چرا او سر صحنه نیست: «ما قصد داشتیم در سری دوم برنامه یك شخصیت جدید را به كار اضافه كنیم كه بعد از بررسیها به رضا رسیدیم. او الان سر یك كار دیگر هم هست و نقشی كه دارد، هیچ ارتباطی به شخصیتهای دیگر ندارد. به همین خاطر ضبط او جداگانه انجام میشود و زیاد با گروه نیست.»جنس شوخی فرق دارد«تا كی باید اینقدر كارهای تكراری به خورد مردم بدهیم.» این انتقادی بود كه رامبد جوان از سریالهای طنز این چند سال اخیر كرد. وقتی این صحبتها مطرح شد كه مسائلی درباره فضای جدید سریال مسافران مطرح كردیم. فضایی فانتزی كه برای تلویزیون و مخاطب آن خرق عادت است اما شاید این خرق عادت باعث شده كه مردم تمایلی برای دیدن این سریال نداشته باشند؛ «كاملا با این موضوع مخالفم. من با خیلی از افراد صحبت كردهام. وقتی انتقاد میكردند از آنها میپرسیدم كه چند قسمت از كار را دیدهاند. بعدا میفهمیدم كه كار را درست ندیدهاند. ما در زمان بدی قرار داریم. مردم دیگر تمایلی برای دیدن تلویزیون ندارند. خیلی از افراد هم هستند كه تمایلی به دیدن كارهای طنز ندارند. میخواهند با كمی دیدن پی به جنس شوخی كار ببرند. در صورتی كه این طور نیست. باید كار را ببینند تا جنس شوخی را بشناسند. كسانی كه این كار را دوست ندارند بهخاطر این است كه هنوز كار را بهطور كامل ندیدهاند. اگر كمی حوصله كنند مطمئن هستم كه این كار جذبشان میكند.»منبع : تهران امروزتنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 674]