تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798712528




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

افغانستان؛ گذر از الگوهاي امنيت ساز خارجي و تمركز بر مدل بومي


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: از اين منظر، افغانستان از جمله كشورهايي است كه در دوران معاصر، بيشترين بحران ها، جنگ ها، آشوب ها و ناآرامي هاي به هم پيوسته اي را تجربه كرده است. كودتاي نظامي سردار داوود خان در سال 1975 ، هجوم اتحاد جاهير شوروي سابق در سال 1979 و اشغال اين كشور، دخالت ايالات متحده آمريكا در مقابله با شوروي براي خروج نيروهاي اين كشور از افغانستان در راستاي دكترين سد نفوذ كمونيسم (Gontainment) ، بروز جنگ و خشونت داخلي ميان گروه هاي مختلف براي رسيدن به قدرت بعد از خروج نيروهاي شوروي، دخالت كشورهاي منطقه اي و فرامنطقه اي و همچنين حمايت آنها از گروه ها و قوميت هاي مختلف افغان، به قدرت رسيدن طالبان و دوران تاريكِ حضور اين گروه افراطي در عرصه قدرت، اقدامات تروريستي شبكه القاعده و دخالت نظامي آمريكا مهمترين تحولات ناخوشايندي بوده كه در صحنه سياسي، امنيتي و اجتماعي افغانستان به وقوع پيوسته است. در دوران جديد حيات سياسي افغانستان پس از دخالت نظامي آمريكا در سال 2001 و سرنگوني حكومت طالبان و به دنبال آن فرايندهاي طولاني مدت و تنش زاي دولت سازي (State-building) نيز گستره سياسي و امنيتي اين كشور همچنان شكل هاي جديدي از بي ثباتي، خونريزي و آشوب را تجربه مي كند. اكنون جنگ افغانستان به طولاني ‌‌ترين جنگ تاريخ امريكا تبديل شده است. هزينه هاي گزاف، تلفات سنگين نظامي و غيرنظامي و ناموفق بودن اين جنگ، اهداف و انگيزه‌هاي اداره كنندگان آن را به چالشي جديد كشانده است. اين چالش ها و ناكامي هاي متعدد برآمده از آن در روندهاي امنيت ساز افغانستان براي آمريكا – كه الگوي آمريكايي بدون توجه به زمينه هاي تاريخي، فرهنگي، قومي و مذهبي بحران در افغانستان، راهكار ديگري جز استفاده از ابزار سركوب، خشونت و جنگ نمي شناسد - به تدريج افكار عمومي جهاني و بويژه مردم، نخبگان و مقام هاي افغان را به ورطه نااميدي كشانده و آنها را به سوي تدوين و بهره برداري از الگوهاي بومي و داخلي و كنار گذاشتن الگوهاي خارجي سوق داده است. تشكيل شوراي عالي مشورتي صلح در افغانستان يكي از ابتكار عمل هاي ملي و بومي است كه در دستور كار دولت افغانستان قرار گرفته كه نقطه آغازين فعاليت آن به عنوان نهادي مشورتي استفاده از ظرفيت، جايگاه و نقش اثرگذار ايران در روندهاي معطوف به بازگشت صلح و آرامش به افغانستان، طرف توجه واقع شده است. در اين راستا، برهان الدين رباني رييس شوراي عالي مشورتي صلح افغانستان از روز گذشته به تهران سفر كرده و به رايزني با مقام هاي بلندپايه جمهوري اسلامي ايران و بررسي راهكارهاي بازگشت آرامش كشورش پرداخته است. * ترسيم بافتِ كنوني؛ چشم اندازي تاريك از الگوهاي امنيت ساز آمريكا ----------------------------------------------------------------------------- اكنون با گذشت 9 سال از اشغال افغانستان توسط نيروهاي آمريكايي و ناكامي طرح ها و اجلاس هاي متعدد بين المللي – با محوريت كاخ سفيد – براي استقرار دولت مقتدر مركزي و انتقال كامل قدرت به آن، همچنان روندهاي چالش زا و آشوب افزاي دروني و بيروني در اين كشور بحران زده تداوم يافته است؛ بطوريكه در مقطع كنوني، با افزايش حجم خشونت ها و قدرت گرفتن روز افزون جريان طالبان چشم اندازي مبهم و بعضا تاريك براي آينده سياسي و امنيتي افغانستان ترسيم مي شود. از اين رو و به منظور مقابله سخت نظامي با گسترش پديده جنگ و خشونت در افغانستان، ايالات متحده آمريكا - كه از اين جنبه، خود يكي از عوامل و مولفه هاي آشوب ساز در صحنه سياسي و امنيتي افغانستان محسوب مي شود - در دو سال اخير با تغيير جغرافيايي جنگ و گسترش آن به مناطق گوناگون اين كشور، عملا به جاي فروكش كردن بحران و تسريع روند مسالمت آميز دولت – ملت سازي در افغانستان، ابعاد تازه اي به بحران هاي گوناگون در اين منطقه افزوده است. در بستر راهبرد تغيير جغرافياي جنگ در افغانستان، تعداد نظاميان خارجي در اين كشور طي دو سال اخير از حدود 68 هزار به 152 هزار نفر رسيده و نيروهاي اعزامي در مناطق جديدي مستقر شده اند. در حالي كه پيش از اين بيشتر درگيري ها ميان شورشيان مسلح با نيروهاي دولتي و نظاميان خارجي در جنوب متمركز بود، اينك دامنه خشونت ها به شرق، جنوب شرق، شمال غرب، برخي استان هاي شمالي و نيز غرب افغانستان كشيده شده است. در گام نخست، هدف ظاهري از اعزام و استقرار اين نيروها مبارزه با تروريسم بوده و كمك به بازسازي، توسعه حكومت داري بهتر و برقراري ثبات و امنيت در مراحل بعدي قرار داشت كه طي 9 سال گذشته اين نيروها در دستيابي به اين اهداف خود در افغانستان ناكام مانده اند. اين ناكامي ها با افزايش بي سابقه حجم تلفات نظاميان آمريكايي و نيروهاي خارجي در افغانستان ابعاد جديدتري را به خود گرفته است. براساس اعلام منابع رسمي، از زمان حمله آمريكا به افغانستان در سال 2001 و اشغال نظامي اين كشور تاكنون بيش از يك هزار و 100 تن از نيروهاي آمريكايي در افغانستان كشته شده اند و ميلياردها دلار از بودجه آمريكا - كه از محل ماليات هاي سنگين اخذ شده از شهروندان آمريكايي تامين مي شود - صرف جنگ افغانستان و هزينه هاي اشغال اين كشور شده است. همچنين بر پايه برآوردهاي رسمي ارايه شده، نزديك به يك دهه جنگ در افغانستان تاكنون حدود 300 ميليارد دلار هزينه در بر داشته است كه 20 برابر توليد ناخالص ملي اين كشور محسوب مي‌‌ شود. در اين ميان، راهبردها و تاكتيك هاي نظامي دولت واشنگتن در تداوم و توسعه دامنه جنگ در افغانستان با مخالفت شديد افكارعمومي در غرب و بويژه آمريكا رو به رو شده است. نتايج نظرسنجي هاي معتبر اخير نشان از اين واقعيت دارند كه بيشتر مردم امريكا با ادامه حضور نظامي اين كشور و تداوم جنگ در افغانستان مخالف هستند و حمايت عمومي از جنگي با سرنوشت نامعلوم در اين كشور آشوب زده، به كمترين ميزان خود در 9 سال گذشته رسيده است. براساس نتايج يك نظرسنجي كه دانشگاه كوئينيپياك (Quinnipiac ) آن را در هفته هاي اخير انجام داده است، پنجاه درصد از مردم آمريكا بر اين باورند ، اين كشور نبايد در افغانستان بماند. براساس اين نظر سنجي، حتي حاميان دموكرات ها نيز درمورد جنگ افغانستان ديدگاهي منفي دارند بطوريكه 62 درصد از آنها گفتند نيروهاي آمريكايي نبايد در افغانستان بمانند . همچنين نظرسنجي ديگري كه در اواخر مردادماه از سوي خبرگزاري آسوشيتدپرس آمريكا انجام شد، نشان داد كه بيشتر آمريكايي ها ( از هر 10 نفر 6 نفر) با ادامه جنگ افغانستان و حضور نظامي آمريكا در اين كشور مخالف هستند. نظرسنجي ديگري كه به تازگي در سراسر امريكا انجام شده است، نيز نشان داد كه تنها 37 درصد از مردم اين كشور از ادامه جنگ در افغانستان حمايت مي كنند و به اعتقاد 52 درصد از آمريكايي ها، افغانستان به ويتنام ديگري براي اين كشور تبديل شده است. در زمان حاضر، راهبرد امريكا در افغانستان با انتقادهاي بسياري رو به رو شده و افزايش تلفات غيرنظاميان افغان نيز اعتراض و خشم بيشتر مردم منطقه و جهان را نسبت به اين جنگ به دنبال داشته است. در همين حال، گزارشي تازه از اتحاديه اروپا كه اواسط ابان ماه منتشر شد، نيروهاي خارجي تحت امر امريكا موسوم به ايساف را عامل تشديد ناامني در افغانستان معرفي كرده است. در اين گزارش تاكيد شده است: لازم است اتحاديه اروپا و متحدانش به بدتر شدن دايم اوضاع امنيتي و سياسي-اقتصادي افغانستان با وجود نزديك به يك دهه حضور بين‌المللي در آن كشور اعتراف كنند و دريابند كه بايد افغان‌ها را به طور كامل در فرايند تعيين راهبرد خروج نيروهاي خارجي از اين كشور سهيم كنند. كميته امور خارجه پارلمان اروپا با اشاره به شكست نزديك به يك دهه حضور نظامي در افغانستان، خواستار بازنگري اساسي در راهبردهاي اتحاديه اروپا درباره افغانستان شده و بر ضرورت توجه به خروج نيروهاي نظامي خارجي از اين كشور بحران‌زده تاكيد كرده است. اين كميته در بيانيه خود، به امريكا و متحدانش توصيه كرده است كه اين نكته را دريابند كه حضور نظامي در افغانستان راه به جايي نمي‌برد و نظاميان خارجي هم‌اكنون از سوي مردم اين كشور به عنوان اشغالگر شناخته مي‌شوند. بر پايه اين بيانيه، دولت‌هاي غربي در اين مدت علاوه بر اين كه حضور طالبان را دست كم گرفته‌‌اند، در ارزيابي توانمندي دولت افغانستان براي استقرار حاكميت خود اغراق كرده‌اند. نمايندگان پارلمان اروپا در گزارش خود همچنين از اين كه در اين سال ها توجه ناچيزي به بازسازي و توسعه افغانستان شده است، انتقاد و بر ضرورت حضور رهبران افغان و طالبان در فرآيند دستيابي به راه‌حلي صلح‌آميز براي درگيري موجود در افغانستان تاكيد كرده‌اند. با توجه به واقعيت هاي موجود در صحنه سياسي و نظامي افغانستان – كه حتي در گزارش هاي منابع رسمي اروپايي نيز نمود عيني يافته است - برخي از هم پيمانان آمريكا به تدريج به سوي خروج نيروهاي نظامي خود از اين كشور اقدام كرده اند. هلند اواسط مرداد ماه به حضور نظامي‌ خود در افغانستان پايان داد و نزديك به دو هزار سرباز خود را از اين كشور خارج كرد. افزون بر هلند، كشورهايي همچون سوئد، فرانسه، روسيه نيز اعلام كرده اند كه به تدريج نيروهاي نظامي خود را از خاك افغانستان خارج مي كنند. اين برآوردها و گزارش هاي منابع رسمي از صحنه درگيري ها در افغانستان، شعله ور تر شدن دامنه جنگ در اين كشور و افزايش تلفات نيروهاي خارجي و از جمله مردم غيرنظامي افغانستان ، تصميم كشورهاي هم پيمان آمريكا درباره خروج از اين صحنه آشوب زده، افزايش مخالفت هاي جهاني بويژه مردم آمريكا با تداوم حضور نظامي دولت ايالات متحده در افغانستان، جملگي رويدادها و شواهدي هستند كه از تداوم ناكامي هاي آمريكا و به بن بست رسيدن راهبردهاي اين كشور در افغانستان حكايت دارند. * تشكيل شوراي مشورتي صلح افغانستان ---------------------------------------------- با ناكامي هاي نيروهاي اشغالگر افغانستان در برقراري ثبات، صلح و آرامش در اين كشور و كم رنگ شدن اميدواري هاي كاذب ايجاد شده در برخي طيف هاي سياسي و مقام هاي افغان، مسوولان و نخبگان سياسي اين كشور به تدريج به سوي كنار گذاشتن مدل هاي ديكته شده امنيت ساز از جانبِ قدرت هاي بزرگ بويژه آمريكا و تدوين و ارايه يك الگوي بومي و ملي گرايش پيدا كردند. ارايه برخي الگوها و ابتكارهاي ملي همچون تشكيل شوراي مشورتي صلح افغانستان در اين راستا قابل ذكر است. در اين چارچوب، در جريان جرگه مشورتي صلح افغانستان كه در خردادماه 1389 با حضور يك هزار و 600 تن از روسا و بزرگان اقوام و گروههاي افغاني تشكيل شد، مقرر گرديد شوراي عالي صلح به عنوان ابتكار ملي افغاني براي پيگيري و يافتن راه هاي مصالحه ملي تشكيل شود. اعضاي اين شوراي 68 نفري كه توسط حامد كرزي رييس جمهوري افغانستان تعيين شده اند، از بزرگان و روساي اقوام و نمايندگان مجلس شورا و سنا و همچنين مقام هاي دولتي، چهره هاي جهادي و اعضاي سابق گروه طالبان هستند. نخستين نشست شوراي عالي صلح با حضور رييس جمهوري افغانستان در مهرماه تشكيل شد. در دومين نشست اين شورا كه اواخر مهر ماه برگزار شد، برهان الدين رباني رييس جمهوري اسبق و از رزمندگان سابق جهادي افغان به رياست شوراي عالي صلح برگزيده شد. با تشكيل شوراي عالي صلح، انتظار مي رود تمامي امور مربوط به مذاكره و گفت وگو با طالبان، از طريق اين شورا پيش برده شود. حامد كرزي در نخستين جلسه اين شورا در كاخ رياست جمهوري گفت كه اين شورا در عملكرد خود از استقلال كامل برخوردار است و حكومت در صورت نياز با آن همكاري خواهد كرد. برهان الدين رباني كه همراه با جبهه مقاومت ضد طالبان، سال ها عليه اين گروه جنگيده است، در سال هاي اخير، همواره از طرح حكومت براي گفت وگو با طالبان و يافتن راه مسالمت آميزي براي پايان درگيري ها در اين كشور حمايت كرده است. در اين ميان، با توجه به شواهد موجود كه از افزايش فعاليت جنگجويان القاعده، طالبان و حزب اسلامي حكمتيار در تخار، قندوز، سمنگان، بلخ ، جوزجان، فارياب، بادغيس و هرات حكايت دارد، چالش هاي فراواني فراروي اين شوراي تازه تاسيس وجود دارد. براساس برخي گزارش ها، با تاسيس اين نهاد، اعلام شده كه رهبران گروه طالبان مي توانند با كمك نيروهاي خارجي براي مذاكره با دولت به شهر كابل كه در شرق افغانستان قرار دارد، سفر كنند. تحركات جديد طالبان، افزايش تلفات نيروهاي خارجي، مخالفت افكارعمومي با جنگ ، مشكل تامين و اعزام نيروي جديد به افغانستان و مصرف يكصد ميليارد دلار از محل ماليات امريكايي ها به ادامه جنگ باعث شد كه گروه طالبان با چراغ سبز امريكا براي شروع مذاكره رو به رو شوند. هرچند اين گروه بر خروج نيروهاي خارجي قبل از شروع مذاكرات پافشاري مي كند، اما نكته مهم اين است كه طرفين جنگ اعم از دولت كابل، طالبان و امريكا بر تحقق مواضع خود و رعايت آن از سوي طرف مقابل اصرار دارند. وجود پيش شرط يكي از عوامل بازدارنده شروع مذاكرات رسمي است، هرچند مذاكرات و تماس هاي غيررسمي ميان حكومت با كساني كه در گذشته با طالبان مرتبط بودند، جريان دارد، اما افغان ها با توجه به تجربه اي كه از سه دهه جنگ در كشورشان دارند، نسبت به مذاكرات صلح چندان خوشبين نيستند. افزون بر اين، با توجه به سابقه ذهني افغانها از حكومت طالبان، آنان از احياي قدرت اين گروه بيمناك هستند، هرچند مردم نسبت به طرح مصالحه و آشتي ملي خوشبينند، اما نسبت به مشاركت طالبان در بدنه اجرايي قدرت به ديده شك و ترديد نگاه مي كنند. مردم از اين بيم دارند، مبادا مذاكرات صلح دولت با شورشيان منجر به احياي مقررات دوران طالباني دستكم در بخش هايي از كشور شود. در هر حال طرح گفت وگوهاي صلح با طالبان در زماني مطرح شده است كه ملا محمد عمر رهبر گروه طالبان خواهان پرهيز از بدرفتاري افراد اين گروه با نيروهاي پليس، اردوي، پزشكان و معلمان شده است كه اين عمل نشان مي دهد كه اين گروه خود را براي رسيدن به قدرت نزديك احساس مي كند. به اعتقاد افغان ها هرچند تماس هايي ميان دولت و طالبان وجود دارد، اما تركيب شوراي عالي صلح با حضور رهبران مجاهدين و سران و اعضاي پيشين طالبان به گونه اي است كه دو دشمن ديرينه قرار است با يكديگر مذاكره كنند. در يك چنين فضاي مبهم و رازآلودي است كه رييس شوراي عالي صلح با درك جايگاه و نقش اثرگذار ايران در روندهاي سياسي بازگشت ثبات و آرامش به افغانستان، نخستين سفر خارجي خود را به تهران و گفت وگو با مقام هاي ارشد جمهوري اسلامي ترتيب داده است. برهان الدين رباني روز شنبه (ديروز) در سفر به تهران با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي، منوچهر متكي وزير امور خارجه و علي لاريجاني رييس مجلس ديدار و گفت وگو كرد. رييس شوراي عالي صلح افغانستان در ديدار با جليلي ضمن ارايه گزارشي از روند شكل گيري و فعاليت هاي اين شورا، بر اهميت نقش جمهوري اسلامي ايران در تقويت اين روند تاكيد كرد و خواستار مساعدت مضاعف كشورمان در تحكيم ثبات و آباداني افغانستان شد. دبير شوراي عالي امنيت ملي هم در اين ديدار تصريح كرد: جمهوري اسلامي ايران از روند صلح و آشتي ملي در افغانستان بر مبناي خواست دولت و ملت اين كشور حمايت مي كند. نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي با بيان اين كه صلح در افغانستان بايد بر مبناي وحدت ملي و خواست مردم شكل گيرد، ثمره 10 سال حضور اشغالگران را رشد ناامني و افزايش رنج هاي مردم افغانستان دانست. در همين حال، فداحسين مالكي سفير جمهوري اسلامي ايران در كابل اعلام كرد كه محمدقسيم فهيم معاون اول رييس جمهور افغانستان به زودي به تهران سفر مي كند. به باور كارشناسان مسائل افغانستان، انتخاب ايران از سوي نهاد عالي مشورتي صلح به عنوان طرف مشورت و رايزني، به منظور دستيابي به الگويي جامع اما بومي براي بازگرداندن ثبات و آرامش به افغانستان، گواهي مهم بر نقش و جايگاه اثرگذار ايران در روندهاي چالش زاي منطقه و بويژه صحنه افعانستان ارزيابي مي شود كه البته بارها در گفتارهاي رسمي و نيمه رسمي مقام هاي كشورهاي غربي و حتي مسوولان آمريكايي نيز بازتاب يافته است. در تازه ترين اظهارنظر در اين باره، ريچارد هالبروك نماينده ويژه ايالت متحده در امور افغانستان و پاكستان اواخر مهرماه در جريان كنفرانس بين المللي افغانستان در شهر رم، با بيان اينكه آمريكا به نقش ايران در حل مناقشات افغانستان اذعان دارد، تاكيد كرد: ما اذعان داريم كه ايران، با آن مرز طولاني و تقريبا بازش با افغانستان و با مشكل عظيم مواد مخدر و ديگر مسائل، براي حل و فصل مسالمت‌آميز اين وضع نقشي براي ايفا كردن دارد. از اين رو ايالات متحده هيچ مشكلي با حضور آنها ندارد. پيش از اين فرانكو فراتيني وزير امور خارجه ايتاليا، چندي پيش از اين در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك، در ديدار با همتاي ايراني خود منوچهر متكي، تهران را به اين كنفرانس دعوت كرده بود. همچنين در اجلاس رم، وزيران امور خارجه ايتاليا و افغانستان بر نقش ايران در ثبات افغانستان تاكيد كردند. فراتيني در گفت وگو با روزنامه لارپوبليكا گفت: نقش ايران در ثبات افغانستان حايز اهميت است. زلمي رسول وزير امور خارجه افغانستان نيز با اشاره به برگزاري نشست بين المللي ثبات افغانستان در رم به روزنامه لارپوبليكا، گفت: ايران همسايه بسيار مهم افغانستان بوده و دو كشور اشتراكات زباني ، مذهبي و تاريخي عميق دارند و افغانستان نمي تواند به خود اجازه دهد كه روابط خوبي با ايران نداشته باشد. * جمعبندي و ارزيابي نهايي: ------------------------------- 1) از زمان حمله آمريكا به افغانستان در سال 2001 و اشغال نظامي اين كشور تاكنون بيش از يك هزار و 100 نفر از نيروهاي آمريكايي در افغانستان كشته شده اند و ميلياردها دلار از بودجه آمريكا كه از محل ماليات هاي سنگين اخذ شده از شهروندان آمريكايي تامين مي شود، صرف جنگ افغانستان و هزينه هاي اشغال اين كشور شده است. اين هزينه ها و تلفات سنگين نه تنها ثبات و آرامش را به صحنه سياسي و امنيتي افغانستان بازنگردانده بلكه دامنه خشونت ها و درگيري ها را به سراسر اين كشور كشانده و طولاني ترين جنگ تاريخ آمريكا به عمر يك دهه (تا مقطع حاضر) را رقم زده است. 2) در واكاوي زمينه ها و علت هاي ناكامي قدرت هاي خارجي در فرايندهاي امنيت سازي در افغانستان، ناظران و كارشناسان مسائل بين المللي براين باورند، قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي به افغانستان به عنوان منطقه اي حايل نگريسته و همواره تلاش كرده اند در چارچوب اين نگاه از اين كشور بهره برداري كنند. البته اين موقعيت مختصِ قرن حاضر نيست بلكه اين نوع نگاه ريشه در قرن19 ميلادي دارد كه افغانستان باز از همين منظر، در زمره اهداف شوروي (سابق) و هند بوده است و در قرن 21 نيز با دگرگوني پاردايم هاي قدرت همچنان، همين روند ادامه دارد. در بسترِ اين رويكرد، افغانستان هيچگاه هدف و مقصد نهايي قدرت هاي خارجي نبوده است بلكه اين سرزمين بيشتر نقش يك گذرگاه را ايفا كرده و از اين رهگذر، گاهي طرفِ توجه چندين قدرت به صورت توامان بوده و زماني نيز كشوري فراموش شده و به حال خود رها گرديده، انگاشته شده است. عوامل ثابت و متغير همچون محصور بودن در خشكي، اقليم جغرافياي خاص (كوهستاني بودن)، جايگاه و موقعيت ويژه سرزميني ( همجواري و يا نزديكي با قدرتهايي چون ايران، روسيه، چين، پاكستان و هند)، تاثيرپذيري قومي (به جاي تاثيرگذاري)، نيروي كار ارزان و توسعه نيافتگي مجموعه عواملي هستند كه در افغانستان، نيروهاي خارجي را درگير و گاهي ايجاد كننده درگيري ها و نزاع هاي قدرت كرده و اين قدرت ها از اين كشور بحران زده به عنوان منطقه اي در جهت حفظ تعادل در معادلات منطقه اي (صرفا در مقاطعي خاص) سو استفاده كرده اند. در اين ميان، در عصر كنوني نيز، اهميت ژئواستراتژيك افغانستان عبارت است از منطقه اي براي استقرار نظم نوين جهاني جهت كسب رهبري جهان و تاثيرگذاري بر جغرافياي استراتژيك كلان در اوراسيا. از اين منظر، افغانستان نه تنها از حيث معادلات جهاني نقش يك حائل و يا ميدان مبارزه را داشته بلكه از بعد انرژي نيز كاركردي حائل و واسطه را داشته يا خواهد داشت. 3) به دنبال ناكامي هاي پي در پي آمريكا و نااميدي هاي مردم، نخبگان سياسي و مسوولان افغانستان نسبت به طرح ها و ايده هاي قدرت هاي بزرگ با محوريت آمريكا براي برون رفت از وضعيت نابسامان كنوني، ابتكارهاي عمل بومي و ملي در دستور كار دولت افغانستان قرار گرفته است كه تشكيل شوراي عالي مشورتي صلح يكي از جديدترين آنها است. 4) شوراي عالي صلح در نخستين گام موثر خود براي آغاز روند بازگشت ثبات و ارامش به افغانستان توجه ويژه اي به ظرفيت ها و جايگاه ايران در اين روند نشان داده و تهران، به عنوان كانون نخستين تلاش ها و رايزني هاي اين شورا انتخاب شده است. 5) سفر برهان الدين رباني رييس شوراي عالي صلح افغانستان به تهران همزمان با آخرين روز اجلاس سران ناتو در ليسبون صورت گرفته كه مهم ترين محور آن موضوع افغانستان بوده است. اين اقدام سران افغان نشان مي دهد كه در حين تشكيل چنين اجلاسي در سطح سران، مسوولان افغانستان بر نقش جمهوري اسلامي ايران در حل و فصل مسائل اين كشور تاكيد مي كنند. 6) مدلي را كه جمهوري اسلامي ايران در فرايندهاي امنيت سازي در افغانستان و بازگشت ثبات و آرامش به اين كشور مدنظر داشته و به آن باور دارد بر اين اصل استوار است هر راهكاري كه بخواهد به صلح و ثبات در افغانستان منجر شود بايد بومي و مبتني بر تفاهم ملي در اين كشور باشد. حضور نيروهاي نظامي بيگانه در افغانستان در قالب ناتو به تقويت جريان افراط در اين كشور منجر شده است و طبعا هر راهكاري كه به تداوم حضور نيروهاي بيگانه بيانجامد نمي تواند استقرار صلح و ثبات در اين كشور را به ارمغان آورد. تحقيق ** ع-ع**1358




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن