تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820444694
25 بار زندان؛ مبارزي كه سخن نگفت
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سال 1352؛ حجت الاسلام جعفر شجوني عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز و دبيركل جامعه وعاظ تهران براي بار بيستم توسط عوامل رژيم ستمشاهي دستگير مي شود، اتهام او پخش اعلاميه ها و همراهي با امام خميني(ره) است. شجوني 77 ساله آن زمان 40 ساله بود. او كه در كلاس هاي درس مرحوم آيت الله بهجت حضور يافته است گويي مشق ايستادگي را تمرين مي كند. شكنجه 45 دقيقه ادامه يافت ولي او باز هم اعترافي نكرد، پس از 45 دقيقه شكنجه گر در برابر او مستاصل شد گويا آپولو بر ياران امام تاثيري نداشت. **** حجت الاسلام والمسلمين شجوني مبارزي كه 25 بار توسط عوامل شاه دستگير شده است در يكي از روزهاي بهمن ماه پذيراي خبرنگار سياسي ايرنا بود تا از خاطرات خود قبل و بعد از پيروزي انقلاب بگويد. عكس هاي قاب شده بر بالاي ميز كارش گوشه اي از اين زندان ها را مي گشايد؛ با او وارد زندان مي شويم.... اولين باري كه تواسط عوامل شاه دستگير شدم، به سال 34 بازمي گردد، در آن زمان اعلاميه اي خطي به حمايت از شهيد نواب صفوي نوشتم از آن زمان بود كه فشارهاي هاي رژيم شاه بر ما آغاز شد. در طول اين سال ها 25 بار در زندان هاي رژيم حبس شدم و بارها توسط ماموران ساواك شكنجه شدم. در طول اين 25 سال انواع شكنجه ها از جمله شكنجه هاي آپولو، شوك الكتريكي، كلاه خود آهني، چكش برقي و كابل هاي دوقلو را بر روي من انجام دادند ولي اين شكنجه ها هيچ گاه منجر به آن نشد كه من به آنچه عوامل رژيم مي خواهند اعتراف كنم. هنگامي كه در سال 52 به دليل حمل اعلاميه هاي امام توسط عوامل شاه دستگير شدم ماموران ساواك از من پرسيدند اعلاميه ها را از كجا مي آوردي كه من در اعترافات نوشتم اعلاميه آقاي خميني را در جامهري مساجد و يا در زير در خانه هايمان مي گذاشتند و ما آن را بر مي داشتيم ولي آقاي خميني را طوري نوشتم كه شبيه اعلاميه هاي خميني بود تا آنان نتوانند براي ما مشكلي ايجاد كنند، ولي مامور ساواك به بنده گفت تو نوشتي آقاي خميني از اين رو 14 روز شبانه روز زير شلاق ماموران ساواك بودم. صبح ها مرا را به شكنجه گاه مي بردند و به حدي مرا با شلاق مي زدند كه ديگر آروزي مرگ مي كردم مدت زماني اندك مرا به سلول باز مي گرداندند و دوباره به شكنجه گاه مي بردند. بعد از 14 روز مرا به جايي بردند كه حسيني شكنجه گر معروف به شعباني مسوول شكنجه ها بود، زماني كه با مامور ساواك به سمت آن اتاقك رفتيم؛ شعباني از بالاي اتاق فرياد مي زد گوشت بده بالا، گوشت بده بالا، آنان افراد را به مانند گوشت مي دانستند و پرس مي كردند. مرا از اتاقكي كه شلاق هايي از بالا تا پايين آن آويزان بود رد كردند در آن زمان دستگاهي كه شلاق ها به آن وصل بود، خاموش بود؛ ولي شنيده بودم كه اين شلاق ها زماني كه كار كنند به تمام بدن ضربه وارد مي كنند. سپس مرا به سمت دستگاه آپولو بردند؛ دستگاهي كه شامل يك ميز چدني بزرگ و پر از گيره بود، هنگامي كه مرا روي اين دستگاه قرار دادند سرم را درون كلاه خود بزرگي گذاشتند، گيره ها را به گوش، ابرو و صورتم وصل كردند و شكنجه آغاز شد، از طريق گيره ها به من شوك الكتريكي مي دادند، و چكش بزرگي نيز به كلاه خود مي كوبيد و شلاق هايي به پاهايم زده مي شد. توان فرياد زدن نداشتم زيرا اين كلاه خود ها طوري ساخته شده بود كه با فرياد هاي افراد، صدا صد برابر مي شد و طوري در مغز مي پيچيد كه بيشتر به خودمان ضربه مي زد. هيچ كس بيش از 45 دقيقه در زير اين دستگاه دوام نمي آورد ولي بنده بيش از 45 دقيقه در زير اين دستگاه بودم زماني كه شعباني متوجه شد نمي تواند مرا به حرف در آورد گيره ها را باز كرد و مرا به زمين انداخت. ** زمان ورود امام به ميهن كجا بوديد؟ در آن زمان ما به همراه هشت نفر ديگر از دوستان با امام از نوفل لوشاتو به ايران بازگشتيم، هفت روز قبل از اين كه امام به ايران بازگردند به همراه اين دوستان به فرانسه رفتيم. در آن روزها ما تظاهراتي را در خيابان هاي فرانسه برگزار مي كرديم و رسانه هاي فرانسه از اين تظاهرات تصاويري زيادي منعكس مي كردند اين تظاهرات و اعلام حمايت از انقلاب اسلامي توجه همگان را در فرانسه برانگيخته بود. در آن زمان ارتباطمان با امام بسيار خوب بود، از نكات قابل توجه اين بود كه افراد و اقشار زيادي از كشورهاي مختلف دنيا براي ديدن امام مي آمدند و با ايشان ارتباط داشتند. *تكذيب ادعاي يزدي ابراهيم يزدي در آن زمان صحبت هاي افراد مختلف را براي امام ترجمه مي كرد. البته روزي يزدي مدعي شد كه سخنگوي امام است كه امام به سرعت فرمودند من سخنگو ندارم. در آن زمان به دليل آن كه ما پولي نداشتيم امام هتلي را براي ما اجاره كردند و در آن جا اسكان يافتيم. در آن زمان بنده به همراه محمد منتظري، سيد حميد روحاني و صداقت نژاد در كنار امام بوديم كه با پرواز انقلاب به تهران بازگشتيم. * دو پرواز انقلاب در 12 بهمن سال 57 ، پرواز انقلاب دو پرواز بود كه در يكي از آن پرواز ها امام خميني(ره) و در پرواز ديگر ياران امام حضور داشتند. در هواپيما نيز ياران امام بر نوشته هايي كه بر شاهنشاهي بودن ايران تاكيد داشت خط بطلان مي كشيدند و نام پرافتخار جمهوري اسلامي ايران را مي نوشتند. قبل از فرود پرواز انقلاب در فرودگاه، هواپيما دو بار بر فراز آسمان دور زد و ما توانستيم ميدان آزادي را مشاهده كنيم سراسر ميدان و خيابان هاي اطراف آن از گل پوشيده شده بود. * هيلمن قديمي شجوني افرادي كه همراه ما در پرواز دوم حضور داشتند جزو كساني بودند كه رژيم شاه به دنبال محاكمه آنان بود و آنان فراري بودند، هنگامي كه وارد فرودگاه تهران شديم، ماموران فرودگاه مانع وارد شدن آنان به كشور شدند ولي ما به سختي توانستيم از موانع عبور كنيم، بنده يك اتومبيل هيلمن قديمي در فرودگاه داشتم، هنگامي كه بازگشتيم اين اتومبيل را كه روشن نمي شد را به كمك دوستان روشن كرديم و از فرودگاه خارج شديم. ** كمي از روزهاي انقلاب فاصله بگيريم؛ چرا بعضي افراد كه خود را خط امامي مي دانستند در امتحان هاي بعدي در حمايت از ولايت رد شدند؟ اين مساله كاملا طبيعي است، در زمان پيامبر 120 هزار نفر با ولايت علي(ع) بيعت كردند، ولي دو ماه بعد همگان اين مساله را فراموش كردند و رفوزه شدند، همان طور كه اصحاب پيامبر(ص) در پذيرش ولايت علي(ع) رفوزه شدند، برخي از اصحاب امام نيز در پذيرش ولايت فقيه رفوزه شدند. امروز تاريخ بار ديگر تكرار شده است، ولي همان طوري كه رهبر معظم انقلاب فرمودند اين بار با گذشته فرق دارد و در اين زمان ديگر حسين(ع) شهيد نمي شود، بلكه شمر كشته خواهد شد و دشمنان بدانند كه ملت ما با چنگ و دندان از ولايت فقيه را مراقبت مي كنند. ** هاشمي رفسنجاني در جريان فتنه چه عملكردي داشت؟ هاشمي رفسنجاني در اين بين دسته گل هاي زيادي به آب داد، رهبر معظم انقلاب به او فرصت هاي زيادي دادند ولي او اين فرصت ها را همواره از دست داد و فرزندان و همسرش در اين بين تلاش كردند كه او از خط امام فاصله گيرد. هاشمي رفسنجاني معتقد است كه به مرجعيت توهين شده است به او مي گويم مگر رهبر معظم انقلاب مرجع تقليد نيستند، چرا سال گذشته به ايشان توهين كردند و آقاي رفسنجاني به حمايت از آن جريان برخاستند. عده اي معتقد هستند كه هاشمي رفسنجاني را بايد در نظام حفظ كرد، به آنان مي گويم كه مراقب باشند كه خود حذف نشوند، چون هاشمي بارها اين مساله را تكرار كرده و فرصت ها را هدر داده است. چندين بار به اينها در خصوص حمايت هايي كه از هاشمي رفسنجاني مي كنند اعتراض كردم ولي آنان افراد خوش نفس، محترم و دلسوزي هستند و نمي خواهند در نظام ريزش داشته باشيم. ** برخي سران فتنه براي حضور در انتخابات آتي شرط گذاشته اند، پاسخ شما به آنها چيست؟ هيچ كس سران فتنه را نمي خواهد و شرط گذاشتن آنان براي بازگشت به حاكميت به مانند مثلي است كه مي گويند طرف را به ده راه نمي دادند، سراغ خانه كدخدا را مي گرفت، آنان بايد محاكمه شوند، زماني كه آنان در حاكميت بودند كار اپوزيسيون را انجام مي دادند، در هيچ جاي دنيا اين طور نيست كه افراد به حاكميت بروند و سپس اداي اپوزيسيون را در آورند. سران فتنه به جاي اينكه خود را براي انتخابات آماده كنند، براي محاكمه آماده شوند زيرا آن ها مدت هاست كه مرده اند و فقط تشييع جنازه شان عقب افتاده است. ** چه شباهت هايي ميان انقلاب اسلامي و نهم دي كه به انقلاب سوم معروف شد وجود دارد؟ نهم دي دهن كجي ملي به اقداماتي بود كه عده اي در روز عاشورا انجام دادند. در نهم دي مردم فهميدند كه انقلابشان در خطر است از اين رو انقلاب اول را تكرار كردند. در اين كشور ديگر كسي به دنبال كروبي، خاتمي و موسوي نمي رود و اين افراد دچار ريزش شده اند و از قطار انقلاب عقب افتاده اند. گفت وگو از سميه لاري سيام/9121
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]
-
گوناگون
پربازدیدترینها