واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: همکاريهاي امنيتي در منطقه در سالهاي اخير سه سمت عمده ، يکي دو جانبه و دومي چند جانبه منطقه اي و سومي دو و يا چند جانبه با حضور نيروي هاي بيرون از منطقه داشته است که ضعف در دومي از نگاه تحليگران مسايل استراتژيک در منطقه به همراه عواملي ديگر که در جاي خود بايد به آنها پرداخته شود ، موجب شکننده شدن امنيت در منطقه و کاهش سطح آن شده است و شکل سوم اين همکاريها، حضور هرچه بيشتر نيروهاي بيگانه در منطقه را سبب گرديده که خود عاملي بالقوه خطرناک و جدي براي امنيت منطقه است . توصيه استراتژيست ها براي ارتقاي سطح صلح و امنيت در منطقه فوق العاده حساس خليج فارس ، رفتن کشورهاي منطقه به سوي تشکيل يک سازمان همکاريهاي امنيتي دستجمعي و از بين بردن هر زمينه اي براي بهانه جويي نيروهاي برون منطقه اي جهت ادامه استقرار در منطقه است . فقدان همکاريهاي امنيتي دستجمعي منطقهاي درعين حال يکي از عوامل اساسي در سوق دادن منطقه به سوي ميليتاريسم دانسته مي شودکه به تعبير موسسه مطالعات صلح بين الملل - SIPRIموجب خفه شدن خاورميانه از سلاح شده است. گزارش اين موسسه نشان ميدهد که در سال 2006ميلادي هزينههاي تسليحاتي به رقم بيسابقه 900 ميليارد يورو رسيد که سهم قابل ملاحظهاي از آن به خريدهاي خاورميانه تعلق دارد که در راس آن عربستان سعودي ، رژيم صهيونيستي ، مصر ، کويت و امارات عربي متحده قراردارند و درچنين شرايطي ، آمريکا باز هم اصرار دارد که منطقه را با فروش گسترده تر سلاح ، هر چه بيشتر نظامي کند . يکي از محورهابي که آمريکا براي کشاندن بيشتر حوزه خليج فارس در دامن ميليتاريسم آنرا دنبال ميکند ، ايران هراسي است که در منطقه و در ميان تودههاي مردم نه تنها مقبول نيفتاده که به اعتراف جيمي کارتر رييس جمهوري اسبق آمريکا در گفت و گوي پرسر و صدايش با روزنامه اتريشي دي پرسه که در آن سياستهاي آمريکا در منطقه بخصوص در حمايت گسترده از رژيم اسراييل براي سرکوب فلسطينيها را به چالش کشيد، و نيز نظرسنجي گسترده خبرگزاري فرانسه در روز 11آذر سال 1385، نظرسنجي شبکه خبري الجزيره در سال 1385و نظر خواهي وسيع راديو بيبيسي در ميان شنوندگانش در سراسر جهان در ابتداي زمستان سال 1386، کاملا جواب عکس داده و به برانگيخته شدن بيشتر افکار عمومي منطقه عليه آمريکا و دخالتهاي روز افزون آن در امور منطقه و در مقابل محبوبيت روز افزون ايران و رهبران آن و برخي رهبران فلسطيني شده است . تمرين نظامي متعارف و عادي ايران در خليج فارس که طي آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ابزار و تجهيزات دفاعي جديد خود را نيز آزمايش کرد ، در عين حال و همچون گذشته حاوي پيام هايي براي مخاطبانش در منطقه و بيرون از آن هم بود. پيام اول ايران و مخاطب آن ، آمريکا و متحدان غربي آن بود که بايد توجه داشته باشند ناديده انگاشتن رفتارهاي خصمانه و تهديدات گوناگون رژيم صهيونيستي از سوي مقامات آمريکا و برخي از متحدان غربي آن ، نشانگر چشم پوشي عمدي و فاحش اين کشورها در برابر منابع اصلي تهديد و نگراني ها نسبت به امنيت و ثبات منطقه است. مخاطب ديگر پيام ايران ، همسايه هاي آن هستند . ايران همواره تاکيد کرده که توانمنديهاي دفاعي آن وسيله اي براي تقويت صلح و ثبات منطقه اي و جهاني است و تلاش هاي شيطنت آميز و عوام فريبانه برخي قدرتهاي برون منطقه اي نمي تواند تاثيري بر مناسبات رو به رشد و مستحکم جمهوري اسلامي ايران با کشورهاي منطقه و نقش سازنده ايران در تقويت صلح و ثبات و امنيت منطقه و جهان داشته باشد. همسايه هاي ايران مي دانند که مانورهاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران اقدامي متعارف و عادي جهت حفظ آمادگي رزمي و افزايش قابليت هاي بازدارندگي براي دفاع از تماميت ارضي و حاکميت ملي و مقابله با هرگونه تهديد احتمالي است. ايران نمي تواند تهديدهاي روزانه قدرتهاي شرور و زياده خواه را نسبت به تماميت ارضي خود شاهد باشد ، اما اقدامي در جهت تقويت بنيه دفاعي خود به عمل نياورد. اين گفته به جرمي ازاستراتژهاي صاحب نظراروپايي در نظريه هاي استراتژيک تعلق دارد که مي گويد : قبل از شروع به جنگ ، پايانش را تصور کن . آمريکا و رژيم صهيونيستي براي اينکه تهديدهاي ادعايي خود عليه ايران را عملي کند ،تهديدي که به باور همه ي استراتژهاي منطقه درصورت به فعل در آمدن آن ديگر اين رژيم اسراييل نخواهد بود که پايان آنرا تعيين مي کند ، پيش نيازهاي بسياري را بايد در زمينه هاي مختلف و بخصوص سياسي و نظامي فراهم آورد و صورت دهد که امکان آن در صحنه جهاني و منطقه ، به واسطه ها و دلايل بسيار که برهمگان و بخصوص عقلا روشن است ، ممکن و ميسور نيست ، و لذا هرنوع ادعايي دراين خصوص را بيشتر بايد از منظر جنگ رواني مورد بررسي قرار داد ، تا امري که قابل اعتنا از منظر استراتژيک باشد. رهبران آمريکا و اسراييل واقف هستندکه هر حمله اي به ايران بيشتر از همه به منافع ملي آنها لطمه خواهد زد و اين همان نکته مهمي است که مايک مک کانل از مدير ان ارشد اطلاعات ملي آمريکا و درياسالار مايک مالن رييس وقت ستاد مشترک ارتش آمريکا تابستان سال 1387 در سفر به تل آويو آنرا به رهبران رژيم صهيونيستي حالي کردند .حال با فرض فراهم بودن همه ي زمينه ها از جمله سياسي براي تهاجم ادعا شده که حتي آمريکا اساسي ترين متحد اسراييل نيز گفته است با آن همراه نخواهد شد .(11 مهر 1387 سرويس جهاني بي بي سي )از منظر استراتژيک عملي شدن اين تهديد و منتج به نتيجه شدن ( از ميان بردن امکانات و تاسيسات هسته اي ايران ) امري کاملا بعيد و غير ممکن است . ازمنظر استراتژيک ، يک تهاجم نظامي بخصوص اگر از نوع پيش دستانه دانسته شود ، بايد که بتواند با اولين ضربه و در نخستين تهاجم الف : اهداف مورد نظر را کاملا از بين ببرد و ب : امکان پاسخگويي را از طرف مقابل بگيرد. برآوردهاي استراتژيک مي گويد که کفايت منطقي مابين ايران و اسراييل سالهاست که به نفع ايران تغيير کرده است . براساس وضعيت جديد که متکي بر دفاع هوايي است ، ايران قدرت اول منطقه و برخوردار از توان هوايي بالايي است که امکان دفاع به اين کشور در فضايي حداقل 2000 کيلومتري را مي دهد .درجريان جنگ عراق با ايران ، نيروي هوايي ايران با حمله به پايگاهH در مرز عراق با اردن و در چند کيلومتري اراضي اشغالي ، توان تهاجمي خود را در شرايطي که نيروي هوايي ايران هنوز سازمان و ساخت لازم را در پي پيروزي انقلاب بدست نياورده بود ، نشان داد .نيروي هوايي ايران امروز تواني به مراتب بالاتر و قدرتمندانه تر از آن زمان دارد . در چنين شرايطي رهبران رژيم اسرائيل و سياستمداران همسو با آنها در برخي کشورهاي غربي به لفاظي عليه برنامه هاي هسته اي ايران مشغولند .رهبران رژيم اسراييل و همراهان آنها به همين حد هم بايد توجه داشته باشند که جنگ لفظي هم خالي از خطر نيست. رهبران آمريکا و رژيم اسراييل مي دانند که هرتعرضي به ايران همانطور که برلوسکني نخست وزير ايتاليا نيز درتيرماه سال 1387 به آن اعتراف کرد ، در حداقل ! به تغيير جغرافياي جهان خواهد انجاميد و يا آنگونه که فاينشنال تايمز چاپ لندن در شماره روز 19 تيرماه 1387 نوشت : همه ي شواهد حاکي از آن است که حمله اسراييل به تاسيسات هسته اي ايران ، فاجعه اي را براي خاورميانه بزرگ ، اقتصاد جهاني و امنيت غرب به همراه خواهد آورد و چنين حمله اي اصلا به نفع اسراييل نيست . محاسبات و برآورد هاي استراتژيکي نشان مي دهد يکي از مهمترين نکاتي که صهيونيست ها در هر تحرک نظامي بايد درنظر داشته باشند که عمده ترين و اساسي ترين نقطه آسيب آن نيز هست ، نداشتن عمق استراتژيک است .رژيم اسراييل داراي عمق استراتژيک نيست و لذا به اقداماتي چون گسترش کلاهک هستهاي زير دريايي دست ميزند.و در مقابل ، آسيب پذيري آمريکايي ها و رژيم صهيونيستي به توانمندي هاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران برميگردد. امروز جمهوري اسلامي ايران قابليت هاي دفاعي بسيار زيادي در داخل کشور دارد وبه علاوه با توجه به عمق استراتژيک جمهوري اسلامي ايران در جهان اسلام، امکان ضربه زدن به هر متجاوزي در جهان بسيار بالاست که بخش مهمي از اين موارد به توانمنديهاي موشکي جمهوري اسلامي ايران ارتباط دارد. از : رئوف پيشدار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 803]