واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بن لادن و بوش گرچه رهبران دو جريان مقابل هم بودند اما وجود هر يك بسته به وجود ديگري و به عبارتي دو روي يك سكه بودند. امروز اما ديگر هيچ كدام از اين دو در صحنه نيستند؛ بوش از قدرت كنار رفته و بن لادن نيز _ بنا به اعلام آمريكاييها_ از دنيا رفته است و اين مي تواند نويدي باشد بر پايان دهه افراط گرايي. نقطه آغازين عصر افراط گرايي را بايد 11 سپتامبر 2001 ميلادي (1380ه.ش) و حمله به برج هاي دوقلوي تجارت جهاني در نيويورك دانست. جنگ ايدئولوژيكي كه به رهبري بوش-بن لادن پس از اين حادثه شكل گرفت بر پايه دو انحراف بزرگ بنا شد: نخست طرف آمريكايي با سوء استفاده از مفاهيمي همچون دموكراسي و آزادي و نيز منشور سازمان ملل و دوم طرف سلفي با سوء استفاده از آموزه هاي اسلامي همچون جهاد. اگر بن لادن در توجيه اعمال تروريستي خود همه حريم ها و اصول انساني و اسلامي را به بازي مي گرفت و از آنها استفاده ابزاري مي كرد، در طرف ديگر بوش نيز اشغال هر سرزمين اسلامي را ذيل واژگان مجعولي چون جنگ پيشدستانه توجيه مي كرد و براي حركت دادن ماشين جنگي خود، مفاهيمي چون دموكراسي و آزادي و حقوق بشر را دستمايه خود قرار مي داد. بر اين اساس اين جنگ انحرافي دو نماد و بازيگر داشت: بوش و بن لادن. با مروري بر ادعاها و عملكرد اين دو فرد به راحتي مي توان بر انحرافي بودن هر دو آنها و جريان هاي تحت رهبري شان اذعان كرد. بن لادن و بوش هر دو، جنگ باصطلاح مقدس را براي بسيج نيروهايشان استفاده مي كردند؛ يكي در جهان اسلام و ديگري در جهان مسيحيت. در هر دو رويكرد، انسان ها قرباني اهدافي مي شدند كه در سر رهبران آنها جولان مي داد. جهان بيني هر دو رويكرد گرچه به ظاهر متفاوت از هم اما در بطن آن كاملا شبيه و مكمل هم بود. هر دو دنيا را به دو قطب خير و شر و روشنايي و ظلمت تقسيم مي كردند. يكي مي خواست به زور انسان ها را از دروازه ليبراليسم عبور دهد و به قول خود به سعادت برساند، ديگري اما تنها راه سعادت را پيروي از انديشه سلفي گري مي دانست. براي هر دو، هدف وسيله را توجيه مي كرد. هر دو بكار بستن زور عليه اهدافشان را براي رسيدن به مقصود مجاز مي دانستند و كشتارها را يكي به نام مبارزه با تروريسم و ديگري جهاد با كفار توجيه مي كردند. هر يك براي به كرسي نشاندن تفكر خود كشتار انسان ها را مباح و مجاز كردند. آمريكاي بوش با تصويب قوانيني بر سر زنان و كودكان افغاني و عراقي بمب هاي چند تني مي انداخت و در زندان هاي نهان و آشكار شكنجه هاي ضدانساني غيرقابل تصور به راه مي انداخت و بن لادن همان كار را با شيوه اي ديگر با بريدن سر انسان ها، گذاشتن بمب در مراكز غيرنظامي و اعمال ضد انساني خود به نمايش مي گذاشت. هر دو طرف بر اين باور بودند كه كشتار را براي اهدافي مقدس انجام مي دهند. * آغاز دوران جديد -------------------- امروز اما آرشيو حقايق تاريخ گشوده شده است. حقايقي كه همه افكار عمومي را آگاه از اين ساخته كه القاعده و آمريكا روزي همپيمان بودند اما به يكباره، همكاري هاي همه جانبه دهه ?? را ناديده گرفته و روياروي هم قرارگرفتند. اما گويي آنها يك روح بودند در دو بدن! بي ترديد مرگ اسامه بن لادن مرگ تفكر وي نيست، همچنانكه كنار رفتن بوش و محافظه كاران از صحنه سياسي آمريكا به معناي از بين رفتن انديشه آنها نيست. اما فرق اينجاست اگر يك دهه پيش بازار انديشه هاي افراطي آنها رونق داشت امروز اما اين بازار كساد شده و ديگر مشتري سابق را ندارد. از همين رو اعلام مرگ بن لادن در دوره كنوني مي تواند تاكيدي دوباره باشد بر پايان يك دوره و آغاز دوران جديد. دوران جديدي كه آدم هاي دوران قبل ديگر مجالي براي ادامه حيات در آن را ندارند. از بوش گرفته تا بن لادن. آري مهمترين ويژگي عصر جديد زوال افراط گرايي و افراط گرايان است. در چنين فضايي است كه باراك اوباما در آمريكا با شعار تغيير بر سر كار آمده تا گواه اين باشد كه افراط گرايي و يكجانبه گرايي حتي منافع آمريكا را نيز تامين نمي كند و آنها بايد به شيوه اي ديگر به دنبال بسط نفوذ خود در دنيا باشند. همين شرايط بود كه اوباما را واداشت كه در همان ابتدا كه به قدرت رسيد براي بازسازي چهره آمريكا در جهان اسلام به قاهره برود و سخنراني تاريخي در باب تعامل با مسلمانان بزند. در اين سو، در جهان اسلام و عرب نيز افراط گرايان به نفس نفس افتاده اند و نفوذشان رو به كاهش است. آنها ديگر گوش كمتري براي شنيدن حرف هايشان مي يابند. سخن اصلي امروز در منطقه، دموكراسي خواهي است نه انديشه هاي سلفي. رخدادهاي ماه هاي اخير در منطقه به روشني مويد اين نكته است. (اعلام شد كه) بن لادن كشته شد و دفتر سياه اعمال وي نيز بسته شد. باراك اوباما كشتن وي را اجراي عدالت خواند اما نگفت عدالت در مورد كسي كه هزاران غيرنظامي عراقي و افغاني را به بهانه دفاع از دموكراسي و آزادي به خاك و خون كشيد چه زماني اجرا خواهد شد؟ تحقيق**9930**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]