تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805427268




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

طالبان و آمريكا؛ مذاكره در كنار مقابله


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گرچه مذاكرات افغانستان و طالبان با حمايت آمريكا با هدف اعلامي كاهش خشونت و ناامني در حال شكل گيري است‌‍‍، اما مجله نيويوركر هفته گذشته ادعا كرد كه آمريكا از يك سال قبل مذاكرات مستقيمي با اين گروه برقرار كرده است. هر چند اين مذاكرات توسط دولت افغانستان صورت مي گيرد، اما نقش آمريكا و ناتو به دو دليل اهميت دارد. اول آنكه ترتيبات اتخاذ شده در اين مذاكرات توسط آمريكا تعيين خواهد شد، دوم آنكه پاسخ به درخواست طالبان مبني بر تأمين امنيت مذاكره كنندگان توسط آمريكا و ناتو صورت خواهد گرفت. به عبارتي آمريكا در حوزه هاي سخت ( تأمين امنيت ) و نرم (مذاكره) دخيل خواهد بود. ايالات متحده آمريكا در آخرين استراتژي خود در مقابل افغانستان و پاكستان، با توجه به اينكه جنگ هاي نامنظم كمتر با تسليم شدن يكي از طرفين پايان مي يابد، مذاكره با طالبان را يكي از گزينه هاي مطرح و قابل پيگيري معرفي مي نمايد. آن چه شرايط را در افغانستان پيچيده مي سازد، حمله طالبان به بگرام بزرگترين پايگاه نظاميان آمريكايي در شمال كابل و حمله موشكي به پايتخت افغانستان است. گرچه در گذشته كارشناسان افغانستان امنيت اين كشور را به كابل محدود مي دانستند اما اين حمله مويد آن است كه امنيت در افغانستان حتي در محدوده نيز با چالش جدي مواجه است. ** روند مذاكرات ----------------- روند مذاكره طالبان با آمريكا، رويه اي متفاوت از ساير مذاكرات را طي مي كند. اين مذاكرات بدين شكل است كه طرفين به دليل چشم انداز خاصي كه دارند اهداف بلند پروازانه اي را براي خود تداعي مي‌كنند . هر دو طرف در ابتدا حد مطلوب حداكثري براي خود تعريف مي كردند در اين شرايط هيچ كدام قائل به مذاكره نبودند زيرا مذاكره به معناي بده – بستان، بازي برد – برد و حل اختلاف به شيوه مسالمت آميز است و اين دو، خواستار بده – بستان نمي باشند زيرا در ابتدا با توجه به چشم انداز طرفين، بازي برد – باخت متصور است. آمريكا و يا طالبان برد را براي خود و باخت را براي طرف مقابل مي پسندد. پس از آنكه هر يك از طرفين با خواسته هاي حداكثري طرف مقابل مواجه مي شود، تمام توان را بكار مي گيرد تا از تحقق آن جلوگيري كند، در اينجا تحقق آن اهداف با حذف ديگري برابر است اما پس از بكارگيري تمام توان پس از 9 سال خواسته ها و اهداف از حداكثر مطلوب به حد مياني مطلوب تغيير مي يابد و رسانه ها با بيان خواسته هاي طرفين و نقش ميانجي و پيام رسان را بازي مي كنند. در اين شرايط آمريكا خواستار بر زمين گذاشتن اسلحه و پذيرش قانون اساسي است و طالبان خواستار خروج نيروهاي خارجي از افغانستان. بنابراين خواسته ها از حذف به شرط گذاري تقليل مي يابد و در اين شرايط نيز نوعي ديگر از مواضع بروز مي كند كه در مذاكرات معمول است، اما در اينجا «مذاكرات سخت» در حال پيگيري است زيرا با توجه به شرايط بيان شده حصول به توافق دشوار است. سفر عبدالسلام ضعيف سفير سابق طالبان در اسلام آباد - كه بتازگي نامش از ليست سياه سازمان ملل حذف شده - به انگلستان با هدف برقراري مذاكره، نشانه ديگري از نرم تر سازي اهداف و ايجاد كانال جديدي از طريق انگلستان است. اين سفر بدين لحاظ اهميت دارد كه انگلستان به دليل شناخت تاريخي از منطقه آسياي جنوبي قبل از آمريكا خواستار مذاكره بوده است. به عبارت ديگر مذاكره طالبان با نيروهاي اشغالگر دو بانده شده است و ضمن رابطه با آمريكا، از لابي هاي موثر بر اين كشور نيز استفاده مي‌شود. هيلاري كلينتون نيز هفته گذشته در مجمع آسيايي بر مصاحبه با رهبران آن دسته از طالباني كه رابطه خود با القاعده را قطع كرده، قانون اساسي را پذيرفته و اقدامات تروريستي را نفي كرده اند، تاكيد كرد. استيو كول (Steve Coll ) رياست بنياد آمريكايي جديد معتقد است كه اين شرايط توسط دولت اوباما شكل نگرفته، بلكه اين ها پيش شرطهاي ايجاد ترتيبات قابل قبول است. ** جنبه هاي مذاكره ------------------------ در مذاكرات گروه هاي طالبان با مقامات آمريكايي – افغاني، بايد به جنبه هاي مختلف اين رويداد توجه كرد. يكي از جنبه هاي قابل بحث در مذاكرات، جنبه اقتصادي است. اهميت اقتصاد در سياست بين‌الملل و تعيين خط مشي سياسي انكارناپذير است به طوري كه اقتصاد همانند قلب در رساندن توان و نيرو به ساير واحدها و زير مجموعه ها عمل مي كند. در بحث اقتصاد بايد دو رويكرد ايالات متحده آمريكا به عنوان رأس هرم نيروهاي خارجي از يك طرف و طالبان مورد بررسي قرار گيرد. به لحاظ تاريخي، اقتصاد طالبان مرتبط با آمريكا بوده و در دوران حمله شوروي به افغانستان، توسط اين كشور يعني آمريكا تأمين مي‌شد. اما پس از شكل گيري بنيان هاي اين جريان و پايان جنگ، كمك هاي ايالات متحده به اين جريان قطع شد. در اين دوره افرادي كه محصول انديشه هاي راديكال بودند به تأمين مالي طالبان پرداختند تا حركت را تداوم بخشند. پدر اسامه بن لادن از ثروتمندان اصلي اين جريان بود. شركت وي، پيمانكار اصلي طرح توسعه حرمين بود و با همكاري با برخي از دولت هاي عرب (عربستان) به تزريق پول به اين جريان توسط اسامه بن لادن مبادرت كرد. بن لادن مسئوليت نظارت بر انتقال نيروها از كشورهاي اسلامي به قاهره و انتقال آنها به پيشاور پاكستان را بر عهده داشت. بنابراين يكي از تأمين كنندگان مالي را بايد افراد ثروتمندي دانست كه خود نتيجه جريانات ضد عقلي محسوب مي شدند. عنصر ديگري كه به عنوان منبع مالي گروههاي افراط مدنظر است مواد مخدر است. عمدتا در نواحي كه مواد مخدر بيشتري برداشت مي شود، عمليات هاي بيشتري از سوي طالبان صورت مي گيرد. براي مثال نواحي مرزي افغانستان و پاكستان شامل جنوب و شرق افغانستان بيشترين توليدات مواد مخدر را دارند. طالبان تاكنون يكي از عناصر مؤثر در جلوگيري از ايجاد كشت جايگزين در افغانستان بوده است. عنصر سوم در تأمين منبع مالي طالبان نهادهاي خيريه بين‌المللي است اين نهادها را هم مي‌توان در كشورهاي اسلامي و هم در كشورهاي غير اسلامي و غرب يافت. برخي از نهادهاي بين‌المللي در پوشش اقدامات خيريه به جمع آوري كمك هاي مردمي مبادرت كرده و آنرا به نيروهاي افراط شامل القاعده و طالبان تحويل مي دهند. البته اين كمك ها بيشتر توسط القاعده دريافت و سپس به طالبان پرداخت مي‌شود زيرا القاعده نيروي ضد امنيتي بين‌المللي است كه ارتباطات آن با طالبان همچنان در ابهام است، اما در اينكه طالبان به عنوان بخشي از القاعده و نيروي افراط بومي براي آسياي جنوبي است ، ترديدي وجود ندارد. عنصر چهارم كه به عنوان منبع مالي موقتي محسوب مي شود، غنيمت هايي بود كه اين نيروها به هنگام انتقال تجهيزات ناتو از پاكستان به افغانستان بدست مي آوردند، اما اين منبع پس از ورود روسيه به عنوان بازيگر تازه وارد و انتقال دهنده تجهيزات لجستيكي در معادله افغانستان، مردود تلقي مي‌شود. بدون شك، اكنون طالبان همانند سالهاي گذشته منابع مالي انباشت شده ندارد به عبارتي منابع مالي طالبان همواره محدود بوده و تضميني هم براي دريافت دايمي منابع مالي وجود ندارد و طالبان نمي‌تواند به موازات گسترش عمليات ناتو و آمريكا در افغانستان، واكنشي پاسخگو داشته باشد. از طرفي مذاكره اي كه حتي به موافقت ميان مدت براي طالبان بيانجامد، مي تواند به انباشت مالي براي اين بازيگر محسوب شود، اما به هر حال تأثير عامل اقتصادي و محدوديت آن به عنوان نيروي فشاري كه طالبان را به سمت مذاكره مي‌راند، انكارناپذير است. طرف ديگر تحليل اقتصادي، نيروهاي خارجي در افغانستان و به عبارتي ايالات متحده به عنوان كشوري كه بيشترين نيرو را در اين كشور دارد، قرار دارند. بر خلاف طالبان، اين گروه در ابتداي جنگ افغانستان منابع مالي مطمئني داشته و با توجه به رشد اقتصادي در اقتصاد سرمايه داري، از تداوم تأمين مالي نگراني احساس نمي كردند بعلاوه آنكه اين گروه طولاني شدن جنگ را هرگز برآورد نكرده بود. نيروهاي خارجي هزينه هاي جنگ را اشتراكي پرداخت مي كنند، اما اعلام برخي از كشورهاي عضو ناتو مبني بر تعيين زماني براي خروج، بيانگر آن است كه اين كشورها كاهش هزينه هاي مالي را به عنوان يكي از اهداف خود مدنظر قرار داده اند. بحران اقتصادي كه در غرب از سال 2008 آغاز شد، توان برخي از كشورها را حتي در مديريت اقتصادي امور داخلي كاهش داده است و اين امر افكار عمومي را مشوش كرده تا جايي كه اعتراضات گسترده مردم، ميهمان ناخوانده اين كشورها در دوران بحران اقتصادي است. در اين بين جنگ افغانستان، جنگي هزينه بر تلقي شده و با آن مخالفت هاي جدي صورت گرفت. مذاكره با طالبان مي تواند از سرريز كردن منابع مالي اين جنگ ممانعت بعمل آورده و هزينه ها را كاهش دهد. جنبه ديگر در تحليل مذاكرات افغانستان به عنوان همزاد عوامل اقتصادي، عامل سياسي است. در اينجا، آنچه جوهر سياست را تشكيل مي دهد قدرت است و تلاش دو طرف همواره مبتني بر كسب، حفظ و نمايش قدرت بوده است. در مورد ترتيبات ساختاري قدرت، هم طالبان و هم آمريكا خواهان تغيير وضع موجود و انتقال از دوره بي نظمي و آنارشيك به شرايط سلسله مراتبي هستند. در مورد قدرت به عنوان جوهر سياست، دو گزينه براي طالبان مطرح است: اول قدرت نامحدود مدنظر است كه به عنوان ايده آل تفكر طالباني است و تحقق ايدئولوژي طالبان، مستلزم قدرت نامحدود است . گزينه دوم، قدرت كنترل شده يا محدود است. آنچه در زمان حاضر براي طالبان در دسترس است قدرتي محدود است كه آينده آن مشخص نيست حتي احتمال تبديل آن به حداقل هاي ريز در مقوله قدرت دور از انتظار نيست. مانع اصلي در تبديل قدرت محدود به قدرت نامحدود آمريكاست لذا مذاكره با آمريكا طالبان را وارد ترتيباتي به نام « تقسيم قدرت » مي كند كه نتيجه آن ورود به ترتيبات سياسي، بدست گيري ميزان مشخصي از قدرت و تضمين آن – حداقل در كوتاه مدت – است . آنچه به عنوان جنبه سياسي مذاكرات براي آمريكا مدنظر است، همانند نگرش طالبان مي باشد و تفاوت آن در ارتباط و اتصال توان آمريكا در افغانستان به توان بين‌المللي اين كشور و همچنين همپيمانان آن است. افغانستان نه تنها قدرت سخت آمريكا را تلف كرده بلكه قدرت نرم و وجهه اين كشور در عرصه بين‌المللي را به لبه سراشيبي افول رانده است. آمريكا مي خواهد قدرت خود را هم در افغانستان و هم در جهان تداوم بخشد پس بايد نتايج جنگ افغانستان را به گونه اي مديريت كند كه در دو عرصه‌ي مطرح شده، حتي در بدترين حالت به تخريب توان از يك سو و چهره از سوي ديگر نيانجامد. بنابراين، گرچه مذاكره در منازعات بين‌المللي در زمره اولين راهكارهاست، اما شرايط افغانستان آنرا به آخرين گزينه اما گزينه موجود و زنده تبديل كرده است. از نظر كارشناسان آمريكايي مذاكرات صلح مي تواند به كاهش خشونت بيانجامد و ميدان نبرد افغانستان را دستكم 10 تا 20 درصد كوچكتر كند. حتي مذاكرات موفق نسبي مي تواند سبب ايجاد شرايط سياسي گردد كه نتيجه آن (احتمالا) در كاهش نيروهاي نظامي آمريكايي و عملياتي سازي خروج نيروها در 2014 قابل مشاهده خواهد بود. خانم كلينتون، در اظهارات چند روز گذشته خود در نيويورك گفته بود كه ما تمام نيروهاي شورشي در افغانستان را از بين نخواهيم برد و اظهار اميدواري كرده بود كه رابطه بين طالبان و القاعده قطع شود. تلاش براي به كرسي نشاندن ايده ايجاد پايگاههاي نظامي در افغانستان، جبران كننده گزينه هايي است كه آمريكا ممكن است در روند مذاكره و بده – بستان با طالبان هزينه كند. جنبه سوم مذاكرات را بايد در بستر عنصر فرهنگ و زير مجموعه هاي آن تحليل كرد. فرهنگ شامل افكار، اهداف، عقايد، ايدئولوژي، هنجار و ارزش هاست. در مورد طالبان آنچه به لحاظ فرهنگي تفوق يافته، ايدئولوژي است كه در بستر تاريخ، ناشي از مذهب و عوامل حاشيه اي ديگر است. بر اساس اين ايدئولوژي، ايجاد حكومت بر اساس ايده خلافت در راستاي جهاني سازي سنت ها و با توجه به مدل طالباني حكومت در دهه 90 ميلادي در افغانستان مدنظر اين گروه است. در نهايت نمي توان گفت كه اقدام طالبان در مذاكره با آمريكا با هدف ايجاد ترتيبات بلند مدت صورت گرفته باشد، بلكه ممكن است عملي تاكتيكي باشد. در مقابل آنچه فرهنگ سياسي آمريكا را در مورد اين مذاكره مي سازد، برخلاف طالبان، اهداف و افكار امريكايي، ماهيت سياست رئاليستي، كسب هدف با هر ابزاري است. اتاق هاي فكر، مقامات آمريكايي و افكار عمومي از جنگ افغانستان خسته‌اند و اين امر را مي‌توان در اظهارات اخير وزير امور خارجه آمريكا به وضوح مشاهده كرد. آنچه در افكار آمريكاييها تغيير يافته، راهبرد است يعني در گذشته حذف كامل طالبان و القاعده به عنوان تضمين امنيت آمريكا و جهان تلقي مي شد، اما امروزه به نظر مي رسد مذاكره و تغيير رويكرد نظامي به سياسي و نهايتا فرهنگي، هدف را عملياتي مي كند. ** نتيجه گيري ----------------- همانطور كه امريكايي ها در كنار پيگيري مذاكره تلاش مي كنند تا با افزايش نيرو، طالبان را به خروج از فاز نظامي و ورود به فاز سياسي مجبور كنند، به نظر مي رسد طالبان نيز به تقليد از اين رويه پرداخته و با وجود فشارهاي سياسي- اقتصادي و اقتضاي فرهنگي كه اين گروه را به مذاكره مجبور كرده است، همچنان فعاليت ها ي شورشي را اهرمي قوي در مذاكرات مي پندارد. تحقيق**م.پ**1358




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن