تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865427920
یک دروغ بزرگ
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: یک دروغ بزرگ گفتگو با محمدنبی حبیبی حوادثي كه پس از انتخابات رياستجمهوري دهم رخ داد آنقدر ناگهاني و غيرقابل پيشبيني بود كه مردم و سياسيون را دچار شك شديدي كرد. تحليل و ريشهيابي حوادثي كه معمولا به صورت ناگهاني و با شتاب رخ ميدهد پس از گذشت مدتزماني از وقوع آن، بيشتر راه به واقعيت ميبرد، چراكه گرد و غبارها خوابيده و حقايقي كه پيش از آن پويشيده مانده بود، رخ مينمايد. از اينرو بهسراغ آقاي محمدنبي حبيبي، دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي، رفتيم تا با طرح سئوالات خود بتوانيم كمكي در تحليل و ريشهيابي حوادث پس از انتخابات دهم رياستجمهوري داشته باشيم. محمدنبي حبيبي كه حضوري پررنگ در عرصه سياسي كشور دارد، براي كميته صيانت از آرا جايگاهي قانوني قايل نيست و وقوع تقلب در انتخابات را دروغي بزرگ ميداند و دليل خود از بيان چنين تحليلي را عدم ارايه دلايل دروغگويان در اين خصوص بيان ميكند و معتقد است كه دستگاه قضايي بايد دروغپردازان را محاكمه كند. اين گفتوگوي كوتاه او با «پنجره» در ادامه ميآيد.رهبري در خطبههاي نماز جمعه پس از انتخابات به اين نکته اشاره داشتند که اگر نتيجه انتخابات غير از اين هم بود، اين حوادث اتفاق ميافتاد. فکر ميکنم اين جمله ايشان دقت زيادي ميطلبد و ميتواند براي ابتداي اين گفتوگو محل نكته قابل تأملي باشد. شما فکر ميکنيد چرا اين اتفاق ميافتاد و به دست چه کساني؟ من معتقدم دو جريان براي انتخابات دهم رياست جمهوري در داخل و خارج کشور فعال بودند. يک جريان، دشمنان انقلاب بودند که ميخواستند به بهانه انتخابات به مقاصد خودشان دست پيدا کنند و طوري هم طراحي کرده بودند که نتيجه انتخابات هرچه شود، طرحشان در داخل کشور اجرا شود. اين تعبير مقام معظم رهبري در خطبههاي بيستونهم خرداد، به اعتقاد بنده، به دليل اين بود که اصولا دشمن، کاري به نتيجه انتخابات ندارد. در ايام انتخابات وقايعي در داخل کشور پيش آمد که نشان داد دشمن براي اين انتخابات يک طراحي کاملا حساب شده داشت. اظهارات افرادي مثل رييسجمهور آمريکا، رييسجمهور فرانسه و نخستوزير انگلستان، درست در روزهايي که عدهاي به خيابانها آمده بودند مبين همين نكته است. مدتي پيش وقتي از نخست وزير انگليس سئوال شد که چرا پس از انتخابات دهم رياست جمهوري ايران آن مواضع تند را در حمايت از معترضين و در مقابل حکومت ايران اتخاذ کرديد گفت که: «ما کار ايران را تمام شده تلقي ميکرديم.» بنده الان که در حال تحليل جرياناتم فکر ميکنم جز اين هم نميتواند باشد، چون اگر آنها کار را تمام شده تلقي نميکردند، آن پشتيباني صريح از تظاهرات خياباني و تقابل شديد با حکومت ايران را آن هم با صريحترين الفاظ، انجام نميدادند. نکته بعدي دستگيري تعداد قابل توجهي از افراد مسلح در برخي از خانههاي تيمي بود که اين خبر را مقامات امنيتي بهصورت رسمي منتشر نکردند، ولي تا آنجا که بنده اطلاع دارم اين اشخاص مسلح به مسلسلهاي بسيار پيشرفته، بيسيمهاي بسيار پيشرفته و برخي سلاحهاي گرم سبک ديگر بودند. من اين دو دليل روشن را در پاسخ به سئوال شما درخصوص سخنان مقام معظم رهبري قابل طرح ميدانم که خدمتتان گفتم.بهطور مشخص، آيا شما معتقد به نقشآفريني جدي کشورهاي بيگانه در حوادث پس از انتخابات هستيد و اين اتفاقات را بهطور صرف، طرح و برنامه دشمن ميدانيد يا اينکه فکر ميکنيد روند جريانات سياسي داخلي کشور بخصوص در چند سال اخير در بروز چنين اتفاقي مؤثر بوده است؟بايد قبول کرد که عدهاي به نامزدي آقاي احمدي نژاد اعتراض داشتند و بر همين مبنا طرفدار آقاي موسوي شدند. بسياري از اينها هيچگونه وابستگي به خارج ندارند. اينکه گفته شود هر کس به آقاي مهندس موسوي رأي داده، وابسته به خارج است، حرف بسيار نادرستي است. بنده عرض کردم که ما با دو پديده در انتخابات مواجه بوديم؛ يکي طراحي دشمن براي براندازي نظام بود و ديگري هم رقابت ويژهاي بود که در اين دوره صورت گرفت. لذا من نميگويم که عدهاي از ابتدا به دشمنان نظام وابسته بودند. اما معتقدم هر کسي حق دارد اين سئوال را بپرسد که چطور شد همه دشمنان انقلاب، طرفدار مهندس موسوي شدند؟ چرا تمام راديو، تلويزيون و روزنامههاي مخالف نظام، طرفدار مهندس موسوي شدند؟ اما مقام معظم رهبري در يکي از سخنرانيهاي پس از انتخابات خود گفتند که تبليغات و حرفهاي رسانههاي بيگانه حجيت ندارد، چراکه رسانههاي خارجي با مقاصد بيشمار ميتوانند دست به حمايت يا تخريب افراد بزنند.ببينيد من فقط ميخواهم مهندس موسوي را به تأمل وادارم. من ميخواهم از ايشان بپرسم که چطور شده همه تلويزيونهاي ضد انقلاب از ايشان تعريف ميکنند؟ آيا مهندس موسوي نميتوانست حداقل نسبت به آنها اعلام برائت کند؟ما در حوادث پس از انتخابات با سه گزينه اصلي در تحليل وقايع روبهرو هستيم. يک مورد تنشي بود که کانديداهاي انتخاباتي ايجاد کردند. دوم مطرح شدن فرضيه تقلب، قبل و پس از انتخابات بود و سوم عملکرد نادرست مسئولين برگزاري انتخابات در اعلام نتايج. شما بهطور مشخص براي کداميک از اينها وزن بيشتري قايل هستيد؟من اينها را حلقههاي به هم پيوسته يک توطئه از طرف دشمن و يک اشتباه از طرف برخي نامزدها ميدانم. نميشود گفت کدام حلقه در اين مجموعه مهمتر است. دشمن از قبل گفته بود بايد کميته صيانت از آرا تشکيل شود و احتمال تقلب را مطرح کرده بود. يکي از نامزدها يعني شخص آقاي مهندس موسوي اين گفته را بعد از انتخابات به صراحت اعلام کرد. من در اين مقوله معتقدم آقاي مهندس موسوي هيچ دليل قانعکنندهاي براي اين ادعا ندارد و لذا خود ايشان مرتکب گناه بزرگ دروغ شدند. آقاي مهندس موسوي يک دروغ بزرگ در مورد انتخابات گفتند. خود من، هم در اجراي انتخابات و هم در نظارت بر انتخابات، در مقاطع مختلف مسئوليت داشتم و ميدانم ساز و کاري که در قانون اساسي و قوانين معمولي پيشبيني شده، اصولا امکان يک تقلب سرنوشتساز در انتخابات را نه تنها فراهم نميآورد، بلکه مانع آن ميشود. در همين ساز و کار، پيشبيني شده که اگر يک نامزد به صندوقهايي مشکوک است، حق دارد شماره آن صندوقها را در هر تعداد و هر کجا که باشد، به دستگاه اجرايي و نظارتي اعلام کند و دستگاه اجرايي و نظارتي هم ملزم است تا با حضور شخص معترض يا نمايندگان وي پلمب صندوقها را باز کند و بازشماري کند. توقع از آقاي مهندس موسوي که در انتخابات بيشتر از همه بر طبل تقلب کوبيدند اين بود که ايشان در هر نقطهاي از کشور که به صندوق يا صندوقهايي مشکوک هستند درخواست بازشماري آرا را بدهند. ايراد دوم بنده نسبت به آقاي موسوي اين است که تا آنجاييکه بنده اطلاع دارم از 45 هزار صندوق مستقر در سراسر کشور، 40 هزار صندوق در حضور نماينده آقاي موسوي اخذ رأي شده بود؛ خود بنده از حوزهاي که رأي دادم ديدم نماينده آقاي احمدينژاد و آقاي موسوي، هر دو، پاي صندوق حضور دارند. چطور شد که آقاي موسوي در ساعات بيستودو تا بيستوسه روز انتخابات، مصاحبه مطبوعاتي كرده و گفتند: «من پيروز انتخابات هستم؟» آقاي مهندس موسوي از کجا فهميدند پيروز انتخابات هستند؟ البته ايشان ميتوانستند در مصاحبه بگويند من بر اساس گزارشاتي که دريافت کردهام، پيشبيني ميکنم پيروز انتخابات هستم. اما اينکه نخستوزير هشت ساله در مصاحبه رسمي اعلام پيروزي کند، کار نادرستي بود. يکي دو خبرگزاري حامي آقاي احمدينژاد هم در همان ساعات پاياني روز رأيگيري اعلام کردند ايشان برنده انتخابات است و حتي تخمين دقيقي از رأي ايشان داشتند. مخالفان دولت اين موضوع را شاهدي بر ادعاي تقلب در انتخابات دانستند.من در يک مصاحبه ديگر به همين سئوالي که شما از بنده پرسيديد پاسخ دادم. اينکه قبل از پايان شمارش، دستگاه يا فردي ادعا کند که مجموع رأي چقدر است و چه کسي برنده است، به نظر من اشتباه است؛ فرقي نميکند اصولگرا باشد يا اصلاحطلب. ما موقعي ميتوانيم بگوييم چه کسي برنده شده است که شمارش تمام شده باشد. دو ادعا در بحث تقلب وجود داشت؛ يکي وجود صندوقهاي جايگزين و ديگري آراء مأخوذه بيشتر از تعداد واجدين رأي دهنده در برخي شهرستانها. با توجه به سوابق نظارتيتان چقدر اين دو ادعا را درست ميدانيد؟ادعاي اول هرگز به اثبات نرسيده. اما ادعاي دوم در برخي مواقع اتفاق افتاده. اين ادعا هم برميگردد به اينکه برخي شهرستانها در برخي ماههاي سال مسافرپذير هستند؛ از طرفي با توجه به اينکه محدوديت مکاني براي رأي دهندگان وجود ندارد، طبيعي است که در برخي شهرستانها تعداد رأي دهندگان از تعداد واجدين شرايط بيشتر شود. اما اين موضوع اين قدر زياد نيست؛ يعني اگر مثلا در پنجاه درصد حوزههاي انتخابيه، آرا ريخته شده به صندوقها بيشتر از واجدين باشد، اين يک سند محسوب ميشود. اما اگر به برخي شهرستانها سفرهاي زيادي صورت گيرد اين موضوع غيرطبيعي نيست.چرا مرتکب اين اشتباه شدند؟علت ارتکاب اين اشتباه اين بود که ستادهاي مهندس موسوي را دو سازمان اداره ميکردند. يکي سازمان مجاهدين انقلاب و ديگري حزب مشارکت. در حاليکه نه حزب مشارکت و نه سازمان مجاهدين انقلاب، از ابتدا نامزدشان مهندس موسوي نبود. سردمداران اينها، بعد از ظهر روز جمعه بيستودوم خرداد گزارشاتي دريافت کرده بودند مبني بر اينکه پيشبينيهايشان درخصوص پيروزي مهندس موسوي در انتخابات، تحقق نيافتني است. به نظر من اين دو سازمان به مهندس موسوي خيانت کردند و بهجاي اينکه واقعيت را به ايشان بگويند، گفتند: «شما پيروز انتخابات هستيد.» به نظر من مهندس موسوي در دام جبهه مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب افتاد. اين ايراد به آقاي مهندس موسوي وارد است که چرا به اين دو سازمان اعتماد کردند؟ اين دو سازمان در مواقعي نشان دادهاند که اگر لازم باشد دروغ ميگويند، تهمت ميزنند و خيلي کارهاي ديگر هم انجام ميدهند. به نظر من فريب خوردن آقاي مهندس موسوي از اين دو سازمان باعث شد ايشان در ساعت حدود بيستوسه روز انتخابات اعلام پيروزي کند.در بخشي از گفتوگو به تشکيل کميته صيانت از آراي مهندس موسوي اشاره کرديد. رييس اين کميته، آقاي محتشميپور، روز انتخابات اعلام کرد آقاي موسوي برنده انتخابات است و فرداي آن گمانه تقلب در انتخابات را مطرح کرد. شما چه نظري درخصوص تشکيل اين کميته داريد و عملکرد آن را در تشخيص صحت و سلامت انتخابات چطور ميبينيد؟به نظر من تشکيل چنين کميتهاي خواست دشمنان انقلاب بود. کساني که اين را مطرح کردند، اگر هم وابسته به دشمنان نبودند، ولي در طول کار آنها حرکت کردند. ما تا به حال سي انتخابات در کشورمان برگزار کردهايم. تشکيل کميته صيانت از آرا موقعي لازم است که دلايلي وجود داشته باشد مبني بر اينکه از بيستونه انتخابات گذشته، در تعدادي از آنها تقلب شده باشد. خود آقاي محتشميپور مجري انتخابات بوده و بيشتر از همه ادعا دارد که انتخابات را در آن زمان خيلي خوب بهعنوان وزير کشور برگزار کرده و ميداند که ساز و کار انتخابات در قانون اساسي و قوانين معمولي، زمينه تقلب تعيين کننده را از بين برده است. بنابراين تشکيل کميته صيانت از آرا منشا خارجي دارد. عدهاي هم در داخل مرتکب اشتباه شدند و همان حرفهاي دشمن را تکرار کردند. اما هيچکدام نگفتند به چه دليل ضرورت دارد چنين کميتهاي تشکيل شود؟جهت مواجهه درست و منطقي با مجموعه اتفاقاتي كه شما بدان اشاره كرديد، ميبايست تحليلي دقيق درخصوص سران سياسي و مردمي كه در اين انتخابات شركت كردند داشته باشيم. اين روزها مباحث زيادي با موضوع دوست و دشمن بهصورت مبهم از ناحيه برخي جريانات سياسي در كشور مطرح ميشود كه غالبا نيز نتيجهاي جز حيرت و سرگرداني مردم ندارند. فكر نميكنيد اين وضعيت بايد اصلاح شود؟ من معتقدم در شناخت دوست و دشمن بايد بصيرت داشت. من يک سئوال مطرح ميکنم: آيا اين 13 ميليون و چند صد هزار نفري که به آقاي موسوي رأي دادند، مخالف انقلاب هستند؟ جواب من صد در صد منفي است و معتقدم هر کس دم از اين مقوله بزند، دانسته يا ندانسته در دام دشمن افتاده است. هيچ کس حق ندارد بگويد هر کس به آقاي احمدينژاد رأي نداده پس به انقلاب رأي نداده يا هر کس به آقاي موسوي رأي داده پس رأي عليه انقلاب داده. اين کار توطئه دشمن است. خود بنده اشخاص معتقد و پايبند به انقلاب زيادي را ميشناسم که در انتخابات به آقاي مهندس موسوي رأي دادند. ما نميتوانيم و نبايد بگوييم مخالف آقاي احمدينژاد مخالف انقلاب است.اين کار برخورد حذفي است. اين مثل اين است که ما در تشکيلات مؤتلفه بگوييم اصولگرايي تنها در مؤتلفه جمع است و بعد هم يک نتيجهگيري غلط از اين حرف بکنيم و بگوييم هر کس عضو مؤتلفه نيست، اصولگرا نيست. اين حرفها بسيار نادرست هستند. ما ميتوانيم در مؤتلفه ادعا کنيم اصولگرا هستيم، اما نميتوانيم ادعا کنيم هر کس با ما نيست، بر ما است يا بگوييم هر کس با آقاي احمدينژاد نيست، پس بر آقاي احمدينژاد است. اينها حرفهاي بچهگانهاي است که افراطيون ميزنند. بنده معتقدم اين 40 ميليون نفري که پاي صندوقهاي رأي آمدند، اکثريت قريب به اتفاقشان، بر اساس اعتقاد به انقلاب در انتخابات شرکت کردند. بنده کساني را که نسبت به برخي عملکردهاي دولت، مجلس و قوه قضاييه اعتراض دارند، مخالف انقلاب نميدانم. من مخالفان انقلاب را کساني ميدانم که صريحا بگويند با نفس انقلاب اسلامي مخالفيم. افرادي که ميگويند رأي دهندگان به رقيب آقاي احمدينژاد ضد انقلاب هستند، قطعا در دام دشمن افتادهاند.شما مخالف اقدام برخي افراطيون در جهت حذف مخالفان دولت هستيد؟من معتقدم متهم کردن اين 13 ميليون نفر به ضديت با انقلاب، يک اشتباه بنيادين و نابخشودني است. ما حق نداريم چنين کاري کنيم. برداشت اين 13 ميليون نفر اين است که مهندس موسوي بهتر ميتوانست خواستشان را تحقق ببخشد.برخي از اين افراطيوني که شما از آنها نام برديد، تعابير خاص خود را از وحدت در جامعه دارند و بر همان مبنا نيز توقعاتي از ولي جامعه دارند. شما اين توقعات را درست ميدانيد؟ببينيد، ما متأسفانه با يک تشتت فکري در تعابير اصل وحدت يا چگونگي تقويت و ايجاد آن مواجه هستيم. ما در مؤتلفه اسلامي «وحدت بين نيروهاي وفادار به انقلاب حول محور رهبري» را قبول داريم. حالا برخي از وفاداران به انقلاب ممکن است اشتباهاتي هم مرتکب شده باشند. متأسفانه روش برخي از افراد اين است که اگر فردي ولو وفادار به انقلاب، اشتباه مرتکب شود، ميخواهند اين اشتباه او را پيوسته افزايش دهند تا فرد سقوط کند، ما با اين رويه کاملا مخالفيم. بهعنوان مثال و جهت روشن شدن موضوع، فرض کنيد تعداد پلههاي وفاداري يک فرد به انقلاب صد عدد باشد. ما ميتوانيم به کسي که در پله نودم ايستاده کمک کنيم تا ده پله باقيمانده را نيز صعود کند و به اوج برسد، همچنين ميتوانيم او را هُل دهيم تا از اين نود پله سقوط کند. حالت بدتري را نيز ميتوان در نظر گرفت؛ اينکه فردي سه پله تا سقوط داشته باشد؛ ميتوانيم به او کمک کنيم و دستش را بگيريم، همچنين ميتوانيم او را هُل دهيم تا اين سه پله را نيز از دست بدهد. بنده معتقدم عقل و شرع، حکم به اولي ميکند. من معتقدم حتي اگر کسي سه پله تا سقوط داشته باشد بهتر است جلوي اين اتفاق را بگيريم. بنابراين وقتي ما سخن از وحدت بين نيروهاي وفادار به انقلاب به ميان ميآوريم، منظورمان فقط حزباللهيهاي صد در صد نيست. وحدت آنجايي اهميت مييابد که ما سعي کنيم وفاداران به انقلاب را با وجود اشتباهاتشان طرد نکنيم تا مقابل انقلاب قرار نگيرند؛ دستشان را بگيريم و کمکشان کنيم تا زير خيمه انقلاب باقي بمانند. گروههاي سياسي متعددي در جريان حوادث پس از انتخابات، اقدام به موضعگيري کردند. يکي از آنها مجمع روحانيون مبارز بود که در راستاي حمايت از جمع معترض به انتخابات بيانيه صادر کرد. شما چه نظري درخصوص مواضع اين مجمع داريد؟من معتقدم مجمع روحانيون مبارز، مرتکب خطاهاي فاحشي شد. اما معتقد نيستم که هر فرد روحاني که عضو اين مجمع است خودش هم مرتکب اشتباه شده است. در مجمع روحانيون مبارز، افراد معتقد به نظام و رهبري وجود دارند، اما در ضمن کساني هم هستند که بسياري از طراحيهاي گروههاي دوم خردادي، زير سر آنهاست. من معتقدم تشکيلاتي مثل مجمع روحانيون مبارز، بايد بهوسيله کساني که در همان مجمع هستند و به اصل نظام، امام و رهبري اعتقاد دارند، تغيير روش بدهد.در پايان اين گفتوگو ميخواهيم تحليل شما را از ايده سياسي جريان اصلاحطلب در کشور بدانيم. شايد موافق بنده باشيد که انتخابات دهم رياست جمهوري، فضايي براي جهتگيريهاي جديد سياسي در کشور ايجاد کرده است. در تحليلي در همين فضا بيان ميشود که احتمالا حوادث پس از انتخابات، منجر به حذف جريان اصلاحطلبي از صحنه سياسي کشور خواهد شد. نه. من فکر ميکنم تفکري که عدهاي به نام اصلاحطلب را دور هم جمع کرده، حذف شدني نيست. من معتقدم کساني که قصد تقابل با تفکر اصلاحطلبي را دارند، بايد از منظر تفکر وانديشه با آنها رو به رو شوند. اما در هر صورت، اصلاحطلبي يک تفکر است و من معتقدم بهترين راه تقابل اصولگرايان با اين تفکر، تقابل فکري است. ما نبايد انتظار داشته باشيم که در اصول و سليقهها همه مردم مثل ما فکر کنند. اعتقاد من اين است که نظام جمهوري اسلامي ايران يک بنيه بسيار قوي عقيدتي و ايدئولوژيک دارد. به همين خاطر در چارچوب نظام، هرگونه تضارب فکري لازم و مفيد است. شما صحبت از اختلاف سليقه ميکنيد، ولي برخي اين اختلاف سليقه را نيز برنميتابند.اشتباه ميكنند. اگر قرار باشد همه در نظام يک جور فکر کنند، اين علامت بسيار بدي است. ما فقط در دامن تضارب فکري ميتوانيم به راه درست و حقيقت نزديک شويم. کشتيگيري که به تواناييهاي خودش اعتقاد دارد، اصولا خودش بهدنبال رقيب ميگردد. در يک خانواده چند فرزندي، اختلاف سليقه امري طبيعي است. حال اگر ما تفاوت سليقه را بهمعناي براندازي کيان خانواده تلقي کنيم، مرتکب اشتباه شدهايم. من آن 13 ميليون نفر و آن 24 ميليون نفر را، ولو با سليقههاي مختلف، زير خيمه انقلاب تلقي ميکنم.حرف من اين است که ما در جمهوري اسلامي، از تضارب فکري هرگز ضرر نخواهيم کرد. البته اينجا بايد پرسيد که آيا هرگونه بحث و تبادل نظر، تضارب است؟ که من معتقدم برخي از اينها توطئه هستند.مشکل در همين مشخص کردن حدود و مرزها است، چراکه سليقهاي با آن برخورد ميشود. بهطور مشخص، فکر ميکنيد اين تضارب آرا کجا توطئه است؟ببينيد، معيارها شفاف است. آنجايي توطئه است که کسي دروغ بگويد. آنجاييکه کسي اتهام بياساس بزند. آنجاييکه کسي بدون داشتن سند و مدرک، کس ديگري را متهم کند. اينها ديگر از مصاديق تضارب آرا نيست. تضارب بايد خالي از خدعه، نيرنگ، دروغگويي و ادعاهاي بياساس باشد. اما هر مطلب ديگري فاقد اشکال است. ما جز معصومين، همه را در معرض خطا ميدانيم. براي اينکه اين خطاها کم شود بايد از همديگر انتقاد کنيم. اگر ميخواهيم انتقاد کنيم بايد فضاي تضارب آرا را فراهم کنيم. اگر فکر ميکنيم انتقاد کردن يعني دشمني کردن، امر اشتباهي است. من يادم است رهبري در پشتيبانيهايي که از دولت ميکردند، يکبار در يک جلسه دانشجويي گفتند: «توقع من اين است که با دولت دشمني نشود. نميگويم انتقاد نکنند.» حال اگر يک فرد دولتي هر انتقادي از خودش را دشمني تلقي کند، مرتکب اشتباه شده است.فکر ميکنيد حاميان آقاي موسوي بتوانند از طريق تشکيل يک ائتلاف فراگير يا حزب به فعاليت سياسي خود ادامه بدهند؟ما انتظار داشتيم آقاي مهندس موسوي اعلام يک حزب کند. ولي ايشان باز هم از تشکيل حزب فرار کردند. آقاي مهندس موسوي بيشتر بهدنبال يک جنبش اجتماعي هستند که البته تعريف اين جنبش معلوم نيست؛ اينکه محدوده، هدف و ريشهاش کجاست؟ اما من معقتدم افراد با تفکرات ويژه ميتوانند دور هم جمع شوند و حزب تشکيل دهند، تأکيد ميکنم قانون اساسي راه را باز گذاشته است. با توجه به اينکه کميته صيانت از آرا قبل از انتخابات رياستجمهوري دهم تشکيل شده، جايگاه قانوني آن را به چه صورت ارزيابي ميکنيد؟کميته صيانت از آرا هيچ جايگاه قانوني نداشته و ندارد.کميته صيانت از آرا از بدو تشکيل، علت فعاليت خود را جلوگيري از تقلب در انتخابات مطرح کرد، به نظر جنابعالي اين کميته از قبل برنامهاي در جهت شبههافکني در نتيجه انتخابات داشت يا خير؟شبهه افکني در اذهان عمومي راجع به احتمال وقوع تقلب در انتخابات، در اصل کار دشمنان شناخته شده انقلاب بود و برخي از دوستان انقلاب نيز بهعلت تعصب جناحي در دام دشمن افتادند و همان حرفهايي را بيان کردند که دشمن طالب آن بود.رييس کميته صيانت از آرا در نشستهاي خبري خود پس از انتخابات، شبهه تقلب را طرح کردند. در اين خصوص، نقش اين کميته و رييس آن را در انتشار شبهه تقلب در انتخابات تا چه حد ارزيابي ميکنيد؟تقلب در انتخابات دهم رياست جمهوري يک دروغ بزرگ بود؛ سرايندگان اين شعر ناموزون در قافيه آن به تنگ آمده و به اصطلاح معروف به «جفنگ» دچار شدهاند. هرکس مرتکب اين دروغ شده، دست به گناه نابخشودني يازيده است. تا بهحال هيچيک از اين دروغگويان، دليل قانعکنندهاي بر اين ادعاي خود ارايه نکرده است. اينجانب معتقد به محاکمه اين دروغپردازان هستم.منبع: هفته نامه پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]
-
گوناگون
پربازدیدترینها