تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816524767
امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي است
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي است اشکال اساسي انتخابات دهم و اصولگرايان اين بود که حضور آقاي احمدينژاد را حتمي گرفته بودند. در صورتيکه معيارهاي اصولگرايانه آقاي احمدينژاد، نه تنها عملکرد قابلدفاعي نداشت، بلکه بسيار ضعيف بود. اميرعلي اميري از فرماندهان سابق سپاه و از همرزمان هميشگي محسن رضايي است. او مديرمسئول سايت تابناک، پربينندهترين سايت ايراني است. البته اميري، خود هم به اين موضوع اذعان دارد که تابناک وامدار مرام و شيوه بازتاب است و صد البته خود را در هر دو شريک ميداند. اميري اصرار دارد که ارتباط تابناک و بازتاب با محسن رضايي تنها ارتباط فکري و عقيدتي است. گرچه در تمام طول مصاحبه، موفق نشد ما را در اين ادعا با خود همراه کند. دفتر او در طبقه سوم ساختمان گرانيتي و بسيار شيک دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام، در خيابان نفت تهران است. با او در دفترش که بر در آن تابلو «معاونت بينالملل» نصب شده بود، به گفتوگو نشستيم.ارتباط دو سايت بازتاب و تابناك با آقاي رضايي چگونه تعريف ميشود؟ آيا اين ارتباط، مالي و تشکيلاتي است؟ارتباط ما با آقاي رضايي فقط و فقط ارتباط فکري است. اين ارتباط هم بهدليل حضور افراد نزديک به وي در سطوح مختلف سايت است. در سايت تابناک بنده مديرمسئول هستم و بهصورت قانوني هم پاسخگوي مسايل حقوقي اين رسانه هستم. هزينههاي سايت بازتاب هم، از طريق تبليغات در سايت، بهصورت کامل تامين ميشود. بنده بهعنوان مديرمسئول و رييس شوراي سياستگذاري سايت، از سال 1358 و تأسيس سپاه تاکنون در حوادث و شرايط گوناگون کشور در کنار آقاي رضايي بودهام و بهدليل همين ارتباط، نزديکي فکري بسيار بالايي با هم پيدا کردهايم. اين ارتباط فکري از هر ارتباط ساختاري و تشکيلاتي مستحکمتر و بالاتر است.فکر ميکنم باور اين مسئله که اين ارتباط تنها يک ارتباط فکري است، کمي براي مخاطبان سايت شما غيرممکن است. «اگر روزي در موضوعي بين شما و محسن رضايي اختلافي بهوجود آمد، تکليف تابناک چيست؟ اين مسئله خيلي بعيد است. در حادترين شرايط سياسي کشور، ما با هم اختلاف پيدا نکرديم. اما طبيعتا اگر اختلافي بين ما بهوجود بيايد، بهدليل همان نزديکي فکري برطرف ميشود. اگر آقاي صادقي و افرادي مثل او با آقاي رضايي اختلاف پيدا کردند، بهدليل اين بود که سابقه همراهي چنداني با آقاي رضايي نداشتند. سابقه همراهي صادقي و آقاي رضايي به دوران فعاليت بازتاب محدود ميشود. اما اگر بر فرض محال اختلافي هم پديد بيايد، خوب طبيعي است که سايت با نظر مدير مسئول اداره ميشود. سايت تابناک و اعضاي شوراي سياستگذاري آن بر اصول و مرامنامه خود پايدارند. اگر آقاي رضايي هم از اين اصول زاويه پيدا کند، مورد نقد جدي ما قرار ميگيرد. البته در آن فرض اختلاف، ممکن است بنده و آقاي رضايي با هم مصالحه کنيم و بهدليل اثرگذاري وي بر اين سايت و اعتباري که نزديکي محسن رضايي براي سايت و نام آن پديد آورده است، بنده سايت را به آقاي رضايي اهدا کنم و خودم به دنبال فعاليت رسانهاي مستقل حرکت کنم. بهسراغ عملکرد سياسي آقاي رضايي برويم. جريان حضور ايشان در انتخابات سال 1384 چه بود؟ چرا شرکت کردند؟ و در نهايت چرا انصراف دادند؟در انتخابات نهم هم ابتدا تلاش داشتند که ائتلاف حداکثري ميان اصولگرايان اتفاق بيفتد. به همين دليل با اينکه تفاوتها و اختلافات جدي با اعضاي شوراي هماهنگي انقلاب اسلامي داشتند، حاضر شدند خود را در دايره اين شورا تعريف کنند و وقتي شوراي هماهنگي موفق نشد که فرآيند عادلانه انتخاب کانديداي واحد را پيگيري کند، تلاش کردند تا با توافق با چهار نامزد اصولگراي ديگر يعني توکلي، احمدينژاد ،لاريجاني و قاليباف، در ساختاري غير از شوراي هماهنگي، اصولگرايان را گرد هم بياورند. البته به جز آقاي توکلي که انصراف دادند، چهارکانديداي ديگر هرکدام بنا به دلايلي راه خود را رفتند و بهدليل عدم رعايت مفاد تعهد از سوي آقاي احمدينژاد، آقاي رضايي هم راه ديگري را انتخاب کرد. البته آقاي رضايي با کنارهگيري در روزهاي آخر، نشان داد که اصراري بر ماندن به هر قيمت ندارد. در واقع وقتي تلاشها براي رسيدن به کانديداي واحد به نتيجه نرسيد، بهنفع جريان اصولگرايي و نه بهنفع فرد خاصي انصراف دادند.پس در حقيقت آقاي رضايي هم چندان به اين ائتلافها و وحدت اصولگرايان پايبند نبوند؟اتفاقا کانديداي ما بهدليل همين پايبندي کنارهگيري کرد. البته اينجا بايد تاکيد کنم که ما معتقديم آقاي احمدينژاد رأي خود و حضور در دور دوم انتخابات دوره نهم را مديون کنارهگيري آقاي رضايي هستند. اگر آقاي رضايي در انتخابات حضور پيدا ميکرد، رأي اصولگرايان بيشتر شکسته ميشد و سبد رأي اصولگرايان به جاي سه نفر، در آراي چهار نفر تقسيم ميشد. در آن صورت احتمال زيادي داشت که آقاي احمدينژاد نتواند با اختلاف اندک 300 يا 400 هزار رأي نسبت به آقاي کروبي، به دور دوم راه پيدا کند. ضمن اينکه آقاي رضايي قبل از کنارهگيري، آقاي احمدينژاد را بهعنوان معاون اول خود معرفي کرده بود و به همين دليل بعد از کنارهگيري، اکثر ستادهاي ما به آقاي احمدينژاد رأي دادند.قبل از انتخابات نهم آقاي رضايي جريان سياسي نزديک بهخود را نه اصولگرا و نه اصلاحطلب ميدانستند. و خود را در يک دستهبندي جديد، رهبر جريان سوم تعريف ميکردند. اما در انتخابات نهم خود را در دايره اصولگرايان تعريف کردند و حتي وارد شوراي هماهنگي شدند. اين رفتار سياسي بهدليل نزديکي بيشتر با اصولگرايان بود يا تلاش براي قطع جريان حضور اصلاحطلبان در قدرت؟تعريف ما از مرزبندي سياسي، تعريفي است که رهبر انقلاب از اصولگرايي دارند. من اين جمله را در موبايلم ذخيره کردهام و از رو براي شما ميخوانم: «اصولگرايي به حرف نيست، اصولگرايي در مقابل نحلههاي سياسي رايج هم نيست. اين غلط است که ما کشور يا فعالان سياسي را به اصولگرا و اصلاحطلب تقسيم کنيم يا اصولگرا و فلان. اصولگرايي متعلق به همه کساني است که به مباني انقلاب معتقد و پايبند و آنها را دوست ميدارند.» اين که ما بپرسيم: «آقاي رضايي تکليف خود را مشخص کند، که اصولگراست يا اصلاحطلب» سئوال غلطي است. من از شما ميپرسم، آقاي لاريجاني اصولگراست يا آقاي احمدينژاد؟ آقاي توکلي اصولگراست يا آقاي عسگراولادي؟ آقاي زاکاني اصولگراست يا آقاي ناطق نوري؟ به همه اين افراد و جريانهاي متبوع آنها، ميگويند اصولگرايي. ولي واقعا کجاي اين جريانها مثل هم است؟ در اصلاحطلبان هم همين مسئله هست. ما وزرايي از دولت آقاي خاتمي داريم که به محض اتمام مسئوليتشان در دولت اصلاحات، مقام معظم رهبري برايشان حکم مسئوليت جديد صادر ميکنند. پس معلوم ميشود که در دولت آقاي خاتمي هم اصولگرا به اين معني که رهبري ميگويند وجود دارد. ببينيد اگر بهدنبال اصولگراي واقعي با اين تعريف رهبري هستيد، به نظر من مصداق بارز آن، آقاي رضايي است.بالاخره متوجه نشدم که اين مرزبندي را ميان اين جريانها قبول داريد يا خير؟ اين که بخواهيم مصداقي برخورد کنيم، خيلي منطقي نيست؟ من منظورم جريان اصولگرايي و جريان اصلاحطلبي است. آيا محسن رضايي و همفکران ايشان، از اين دو جريان مرزبندي مشخصي دارند يا خود را متعلق به يکي از اين جريانها ميدانند؟اگر منظور شما خط مرز مشخص با برخي از اصلاحطلبان است، بله. ايشان در همين اتفاقات اخير مبنا را قانوناساسي و رهبري ميدانند و همين مرز مشخص ايشان با اصلاحطلبان است. بهعنوان مثال اصلاحطلبان با اين توجيه که به انتخابات و وقايع پس از آن معترضند، با آقاي منتظري که آن شرايط را با امام داشتند و امام به صراحت با ايشان مخالف بودند، متحد شدند. ما اصلا اين مواضع را قبول نداريم. البته اين افراطيون اصلاحطلب هستند. اما اين را هم به شما بگويم که اگر آقاي رضايي کانديداهاي انتخاباتي دو طرف را يعني آقاي احمدينژاد و آقاي موسوي را قبول داشتند، خودشان کانديدا نميشدند. البته آقاي رضايي خود را در چهارچوب گفتمان اصولگرايي بهمعناي پايبندي به اصول انقلاب و امام و رهبري ميدانند و حضور طرز تفکري که در دوم خرداد و در دولت اصلاحات خودنمايي کرد را در فضاي سياسي کشور، به مصلحت نميدانند و براي جلوگيري از حاکم شدن آن طرز فکر، هر کاري که لازم باشد از جمله ائتلاف سياسي يا کنارهگيري از انتخابات خواهد کرد. البته در اين مسئله، نگراني در مورد جريان مقابل هم وجود دارد. يعني انحراف جريان مقابل را هم جدي ميدانند و دغدغه انحراف جريان تندرو در اصولگرايان، از مسير اصلي انقلاب را دارند.به مقطع انتخابات نهم بازگرديم. در مورد شوراي هماهنگي با شما همعقيدهام. اما در ناموفق بودن ائتلاف چهارکانديداي اصولگرا، آقاي رضايي هم مقصر بودند. بالاخره ايشان هم ميتوانستند عليرغم خلف وعده احمدينژاد، مثل آقاي توکلي خيلي زودتر و به نفع کانديداي داراي مقبوليت بيشتر کنارهگيري کنند.آقاي توکلي خيلي زود کنارهگيري کردند. ضمن اينکه در ناموفق بودن اين ائتلاف، ما آقاي احمدينژاد که رسما از اين ائتلاف کنارهگيري کردند، مقصر اصلي ميدانيم. بعد از خروج ايشان هم، ديگر اين ائتلاف اثر خود را از دست داده بود. ضمن اينکه نظر آقاي رضايي هم بر اين بود که تصميمگيري در آن مقطع براساس نظرسنجيها کمي زود بود و بايد تأمل بيشتري صورت ميگرفت. البته فراموش نکنيد که آقاي احمدينژاد هم اصلا پايبند نبود و در آخر هم آقاي رضايي انصراف دادند.خوب ايشان ميتوانستند طبق همان توافق، خيلي زودتر و به نفع کانديداي مقبول کنارهگيري کنند.ما فکر ميکنيم عدم انصراف آقاي رضايي بهنفع يک کانديداي خاص و در نهايت بهنفع کل اصولگرايان تمام شد. به اين معني که پايگاه رأي آقاي رضايي از افراد و تفکرات مختلفي تشکيل ميشد. اگر ايشان ميخواستند که طرفداران خود را بهسمت يک کانديداي خاص هدايت کنند ممکن بود که اصلا اين انتخاب را از سوي آقاي رضايي نپذيرند و برعکس بهسمت اصلاحطلبان تمايل پيدا کنند. بهسراغ انتخابات اخير برويم. اکثريت اصولگرايان با اين استدلال که خطر بازگشت دوم خرداد و اصلاحطلبان هنوز جدي است و در عين حال آقاي احمدينژاد کانديداي بالفعل و البته داراي مقبوليت بالاي مردمي در ميان اصولگرايان است، عليرغم انتقادات جدي به ايشان از معرفي کانديداي ديگر پرهيز کردند و بهصورت رسمي يا غير رسمي از ايشان حمايت کردند. اما آقاي رضايي در مقابل اين تفکر ايستادند و خودشان وارد صحنه شدند. فکر نميکنيد اين رفتار، خلاف رفتار چهار سال پيش ايشان در تلاش براي وحدت اصولگرايان براي جلوگيري از حضور دوباره اصلاحطلبان بود؟اشکال اساسي انتخابات دهم و اصولگرايان اين بود که حضور آقاي احمدينژاد را حتمي گرفته بودند. در صورتيکه معيارهاي اصولگرايانه آقاي احمدينژاد، نه تنها عملکرد قابلدفاعي نداشت، بلکه بسيار ضعيف بود. در واقع ايشان نبايد در انتخابات حضور پيدا ميکردند. در صورتيکه آقاي احمدينژاد، مانند چهار سال قبل به هيچ تعهد و توافقي پايبندي نداشت و حاضر به کنارهگيري نبود. اگر احمدينژاد کنارهگيري ميکرد و يک کانديداي مورد توافق همه اصولگرايان کانديدا ميشد، چنين مشکلي پيش نميآمد. همان پيشنهادي که در دولت ائتلافي آقاي رضايي مطرح کردند. از طرف ديگر ما فکر ميکنيم که حضور آقاي رضايي به نفع اصولگرايان بود. چون در پايگاه رأي اصولگرايان، افرادي بودند که عليرغم وابستگي به اين جريان به هيچ عنوان حاضر نبودند به آقاي احمدينژاد رأي بدهند. ضمن اينکه آقاي موسوي قبل از انتخابات، ژست اصولگرايانهاي به خود گرفتهبودند و بهعنوان نخستوزير امام و مقام معظم رهبري وارد صحنه شدند. بنابراين ممکن بود اين بخش از اصولگرايان به موسوي رأي بدهند. حضور آقاي رضايي مانع از اين کار شد. يعني اصولگرايان، با انتخابي غير از آقاي احمدينژاد مواجه بودند.شما در اين تحليل فقط به طيفي از اصولگرايان که قطعا به احمدينژاد رأي نميدادند توجه ميکنيد و خيل مردم و اصولگرايان مردد را ناديده ميگيريد. بسياري از مردم و نيروهاي جريان اصولگرا ممکن بود با هر تحليلي، آقاي رضايي را به آقاي احمدينژاد ترجيح بدهند و آن موقع، رأي اصولگرايان تقسيم بر دو ميشد و به راحتي کانديداي اصلاحطلبان، رأي لازم را کسب ميکرد.نه! من اين را قبول ندارم. ببينيد تحليل ما قبل از انتخابات اين بود که انتخابات به احتمال زياد به دور دوم کشيده ميشود و هيچکدام از کانديداها توانايي کسب اکثريت آرا در دور اول را ندارند. از طرفي اگر آقاي احمدينژاد و موسوي به دور دوم بروند حتما موسوي برنده انتخابات ميشد. با همين تحليل اعتقاد داشتيم، تنها حضور آقاي رضايي ميتواند اين فضا را بشکند و اگر آقاي رضايي موفق به حضور در دور دوم انتخابات با موسوي يا احمدينژاد شود، حتما برنده انتخابات خواهد بود.منبع: پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]
صفحات پیشنهادی
امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي است
امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي است اشکال اساسي انتخابات دهم و اصولگرايان اين بود که حضور آقاي احمدينژاد را حتمي گرفته بودند. در صورتيکه ...
امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي است اشکال اساسي انتخابات دهم و اصولگرايان اين بود که حضور آقاي احمدينژاد را حتمي گرفته بودند. در صورتيکه ...
محسن رضایی به دنبال گفتمان ششم
رضایی اظهار داشت : موقعیت آینده ایران در روند جهانی سازی یکی از مشکلات است و این سئوال مطرح است که آیا جامعه و ... امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي .
رضایی اظهار داشت : موقعیت آینده ایران در روند جهانی سازی یکی از مشکلات است و این سئوال مطرح است که آیا جامعه و ... امیری: احمدينژاد، رياستجمهوري خود را مديون رضايي .
-
گوناگون
پربازدیدترینها