واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - اصغر نعیمی 1 نسل جدیدی از خبرنگاران و منتقدان پا به عرصه گذاشتهاند و بروبچههای قدیمیتر لابهلای گپوگفتهایشان هرازگاه به این تورم نیروهای جدید اشاره و به اینکه دیگر با خیلی از حاضران در سینمای مطبوعات آشنایی ندارند مباهات میکنندو واقعاً مشخص است که این نسل جدید با انرژی بیشتر آمده تا خودی نشان دهد و این را بهراحتی میتوان در لحن سؤالاتی که در جلسات پرسش و پاسخ پس از نمایش فیلمها توسط این نسل تازه پرسیده میشود، دریافت. در این شرایط حق بدهید گاهی آدم نوستالژیزده شود و دلش هوای دوستان و یاران قدیم را کند. خود من نمیدانم چرا امسال و اینروزها بیشتر از هر وقت دیگر به یاد رفیق خوب و صمیمیمان، کامبیز کاهه میافتم که تا همین چندسال قبل مشتری ثابت و پروپاقرص سینمای مطبوعات بود و با اینکه شأن و سطح دانش و سوادش بسیار فراتر از حدواندازه فیلمهای سینمای ایران بود، هیچگاه به این سینما از منظری نخبهگرایانه و غضبآلود نگاه نکرد و همواره ضمن پیگیری آثار آن، با نگاهی منطقی و درعینحال مستدل دربارهشان مینوشت. نمیدانم این نسل جدید تا چه حد کامبیز را میشناسند و آیا اساساً خاطرهای از خواندن نقدهای یکه و یگانه او در ذهن دارند. یا اینکه یادشان هست یکی از بهترین منتقدان تاریخ سینمای ایران بنا به دلایلی سالهاست دست از نوشتن برداشته و همه ما از خواندن مطالبش محروم ماندهایم و آیا دلیل یا دلایل ننوشتن او را میدانند. شاید بد نباشد بهشان توصیه کنیم هرجور شده در لابهلای شمارههای چند سال قبل ماهنامه سینمایی «فیلم» و «دنیای تصویر» به دنبال نوشتههای او بگردند و با خواندنشان همانطور که نسل ما از کامبیز کاهه بسیار آموخت، آنها هم بیاموزند. این چند خط را فقط از سر دلتنگی برای کامبیز نیست که مینویسم، بلکه عمیقاً معتقدم ازیادبردن و فراموش کردن او اگر روزی واقع شود، اتفاق ناخوشایند و نگرانکنندهای است. 2 صحبت نوستالژی چیزهایی که در جشنواره امسال نداریم شد؛ اینروزها که علی معلم با ریش پروفسوری - یا مهندسی- که جدیداً گذاشته خوشتیپتر و به مراتب با جلال و جبروتتر شده، بیشتر از قبل حسرت نشریهاش، «دنیای تصویر» را میخوریم که چند وقتی است منتشر نمیشود و طبعاً در جشنواره امسال حضوری ندارد. متأسفم که در این ملک رسم است حد رشد و پیشرفت افراد و پدیدهها تا آن حد مجاز و مشروع است که بیسروصدا بیایند و بروند و اصطلاحاً موجی ایجاد نکنند. طبعاً همه میدانند که «دنیای تصویر» قربانی همین سیاست شده، اما در اثبات کارآمدی و تأثیرگذاریاش همین بس که غیبت و عدم انتشارش هم توی چشم است. خوشبختانه اخباری غیررسمی مبنی بر رفع مشکل و انتشار مجدد آن ظرف یکی - دو ماه آینده، شنیده شده که سخت امیدوارم صحت داشته باشد. اگر چنین باشد میتوان خوش تیپی مضاعف معلم در اینروزها و حال خوبش را به حساب خوشحالیاش از این اتفاق گذاشت و منتظر ماند با قطعیشدن ماجرا و شروع دوباره انتشار مجله حالواحوال علی از اینجا هم که هست بهتر شود. 3 گاهی فراموش میکنیم در کنار اشاره به نقایص و کاستیها به نکات مثبت هم گریزی بزنیم. مثلاً همین امسال نظم برگزاری جلسات نمایش و کلاً اداره سالن سینمای مطبوعات، به نسبت سالهای قبل تفاوتهای چشمگیری کرده و دیگر از آن بلبشو و ازدحام آزاردهنده خبر چندانی نیست و کاملاً هم مشخص است این آرامش ناشی از اداره و مدیریت درست سالن است. لابد فراموش نکردهایم که سالهای قبل شلوغی و ازدحام آزاردهنده در سالن نمایش و حضور چشمگیر و تابلوی کسانی که در سرووضع و رفتار هیچ سنخیتی با اهل مطبوعات نداشتند و تازه چنان با اعتمادبهنفس صندلیهای سالن را اشغال - و برای دوستانشان رزرو -میکردند چگونه بود که اصل ماجرا، یعنی منتقدان و خبرنگاران ناچار میشدند فیلمها را حتی ایستاده تماشا کنند. سیل علاقهمندانی را که در فواصل سئانسهای سینمای مطبوعات دربهدر دنبال امضاگرفتن از هنرمندان بودند یادمان هست؟ اعتراضهای بیحاصل به این معضل را که یادمان نرفته؟ حالا انصاف نیست اگر نگوییم اوضاع به شکل محسوسی بهتر شده و مهمتر اینکه بروبچههای انتظامات سالن علاوه بر انجام وظیفهشان به شکلی دقیق و سختگیرانه برخوردهای کاملاً محترمانهای با مهمان و مدعوین دارند. جا دارد در این روزهای پایانی به همه آنها بهخصوص آقای رضا آچ که در تمام این مدت با انرژی و روحیهای مثالزدنی این وظیفه دشوار را به انجام میرسانند، خسته نباشید بگوییم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]