واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهرهها - رضوی معتقد است که رادیو به خانه تکانی در بحث اندیشه نیاز دارد نه حذف و جابهجایی اعضا و نفرات! برنامهسازی رسانهای ما آن چنان که انتظار میرود مطابق با خواست مردم نیست. شیما کریمی: صدای گرم و گیرا و خیال انگیزی که این روزها و شبها از آنتن شبکههای رادیویی ایران، فرهنگ، تهران و... به برنامه های «قصه شب، ققنوس، سرگذشت ایران، کتاب شب و...» خوش نشسته، از آنِ استاد بهروز رضوی است، صدایی از جنس یک کویر ترک خورده تشنگی کشیده...پیرِ دیرِ صدا آشنای گویندگی و دوبله که پیش تر صلابتِ صلایش را بر « مستند ایران» و «حدیث سرو» نیوشیدهاید در گفتگویی مفصل با «خبرآنلاین» از رادیو، فضای رسانهای، پیامهای بازرگانی، تفاوت کار در رادیو با تلویزیون و... گفته است. - رادیو، این روزها شنیدنی است؟به طور کلی نمیتوانم نظر مساعدی بدهم حتی راستش را بخواهید خودم هم جز در ترافیک که رادیوی اتومبیلم روشن است وقت چندانی برای شنیدن برنامههای رادیویی ندارم. البته در آن لحظه چون از کلافگی نجاتم میدهد برایم شنیدنی میشود. ( با خنده) - بالاخره چنگی به دل بهروز رضوی می زند یا ...؟دل من که شرط نیست، ای کاش به دل شنوندگان چنگی بزند. برنامه های رادیویی باید برای شنونده شنیدنی باشد. - هنوز هم گوش شنوا، برای شنیدن حرف های رادیو وجود دارد؟همیشه برای شنیدن حرف حساب، گوش شنوا وجود دارد. حالا چه از رسانههای شنیداری و چه دیداری و یا مکتوب.اگرچه ما در سطح جهان هم کمتر حرف حساب میشنویم بنابراین نمیتوان انتظار داشت همه حرفهای رادیو حساب باشد و تعجبی ندارد که حرف ناحساب و مفت هم زیاد شنیده شود. - کدام میچربد؟رادیو و تلویزیون هر جامعهای برخاسته از دل فرایندهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... آن است. وقتی همه این فرایندها روبراه باشد میتوانیم انتظار داشته باشیم برنامهریزیهای رسانهای نیز از روی حساب و منطق صورت گیرد. ما در رادیو معذوراتی داریم و باید آنتن را پُر کنیم بنابراین ممکن است همه حرفها، حساب از آب درنیایند. حساب و ناحساب، قاطی و دَرهم است و از چربیدنش خبر ندارم. (میخندد) - قبول دارید، رادیو گاهی هیاهو و هیجان کاذب به شنونده منتقل میکند و سعی دارد همه چیز را آرام و باب طبع جلوه دهد؟این به دست اندرکاران برنامه بستگی دارد که هیاهو و هیجان را چه قدر لازم بدانند. من هم هیجان کاذب، این سلام و علیکهای طولانی، به نام خداهای عجیب و غریب و... را نمیپسندم و در برنامههایم از آن ها پرهیز میکنم. باید با یک به نام خدای ساده و سلام کوتاه، به اصل برنامه پرداخت. در غیر این صورت کم فروشی کرده و به دل برنامه، آب بستهایم. - گویندگان جوان، مصداق خوبی برای هیجان کاذب هستند؟همه چیز را نباید از چشم مجری و گوینده جوان ببینیم. این گوینده، تابع سردبیر و کارگردان و تهیه کننده است. لحن و نحوه بیان متن به توصیه و خواست سردبیر صورت میپذیرد. اگر به مجری بگویند حاشیه نرو و به اصطلاح، پیازداغش را زیاد نکن حتما رعایت میکند. البته درست است که من این هیاهوهای بی مورد را نمیپسندم اما پسند بهروز رضوی ملاک نیست چون شنوندگان جوان، از این نوع اجرا خوششان میآید و به آن اقبال دارند، حتما باید ادامه بدهند. - اما بیشتر جوانان معمولا پذیرای هر خوراک رسانهای هستند.این حرف را صد درصد قبول ندارم. خیلی از جوانان هم وقتی از برنامهای خوششان نیاید نه تنها نمیشنوند و نمیبینند که به سراغ رسانههای دیگر میروند. چه طور یک شبکه ماهوارهای به خاطر سریالهای مردم پسندش مورد اقبال واقع میشود؟ ما باید علت این توفیق را بدانیم و نیاز رسانهای مخاطب را تشخیص دهیم. امروز دیگر با برنامههای شعاری و مشحون از پند و اندرز، راه به جایی نمیبریم. اتفاقا این شبکه ها باید مایه عبرت شوند تا دست اندرکاران رسانه به خود آیند و بدانند اگر برنامهها مطابق با خواست و نظر مردم ساخته شوند، بی شک مورد پسند واقع خواهند شد. - یعنی معتقدید در رسانههای ما برنامه سازی مطابق با خواست مردم صورت نمیگیرد؟آن چنان که میشود و انتظار میرود نه. هنوز به شعار و مصلحتهای زودگذر وابسته هستیم. - این نیاز و خواستی که رادیو به عنوان یکی از رسانهها میتواند پاسخگویش باشد، چیست؟در حال حاضر وظیفه رادیوست که مردم را از تنش، اضطراب و نگرانی دور کند و لحظات آرام بخشی را برایشان به وجود آورد تا بتوانند بخشی از این استرسها را با روحیهای قوی پشت سر بگذارند و تحمل کنند. - رادیو به وظیفهاش عمل نمیکند؟این دیگر در حیطه تشخیص و اختیار من نیست و سیاستهای رسانهای را میطلبد. - پس به یک خانه تکانی هم نیاز دارد؟رادیو به خانه تکانی نیاز دارد و این خانه تکانی باید در جهت اندیشه صورت گیرد نه حذف و جابهجایی اعضا و نفرات! - رنجی که بهروز رضوی از این روزهای رادیو می برد؟چه گویم که ناگفتنم بهتر است. - به قول شاعر «کنونت که امکان گفتار هست...»قید و بندهای ممیزی باعث افت کیفیت برنامهها میشود و من همه رسانهها به ویژه رادیو و تلویزیون را با استقلال و آزادی عمل بیشتری دوست دارم زیرا اگر این «بگو نگو»ها نباشد قطعا همه رسانهها مردمی و مردمپسندتر خواهند شد. - اما ممیزی، همیشه هم بد نیست.موافقم. من هیچ جای دنیا را سراغ ندارم که در رسانههایشان ممیزی وجود نداشته باشد منتها این ممیزی، در رادیو و تلویزیون و مطبوعات ما وضوح بیشتری دارد. حرف من این است که باید یک خط قرمز ثابت تعیین شود تا افراد از آن عدول نکنند و مابقی را به دست اندرکاران و گردانندگان برنامهها بسپارند. - یعنی در رادیو و تلویزیون ما بیش از دیگر رسانههای جهان، سانسور وجود دارد؟خیر اما ممیزی غیرضروری و سلیقهای زیاد است. گاهی برخی افراد ترسو به دلیل محافظه کاری و نافهمی، برداشت های دیگری از خط قرمزها میکنند و همه چیز را به هم میریزند. در حالی که حتی اگر شما با آقای رئیس جمهور یا فلان وزیر هم صحبت کنید، ممکن است بگوید این ممیزیها اصلا لازم نیست. متن کامل گفتگوی خبرآنلاین با «بهروز رضوی» را در روزنامه فردا بخوانید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]