واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: براي پدر و مادرهايي كه جلوي بچه دعوا ميكنند دارد شما را نگاه ميكند...! دعوا، نمك زندگي است؛ قبول، اما گاهي شوري اين نمك براي بچهها غيرقابل تحمل است. زندگي سخت است؟ با همسرتان مشكل داريد؟ عادت داريد داد بزنيد و دعوا كنيد و بعد آشتي كنيد تا اختلافاتتان حل شود؟ همه اينها شايد براي خود شما مشكلي ايجاد نكند اما دعواها و جر و بحثهاي خانوادگي بدترين اتفاقي است كه يك كودك ميتواند در محيط خانه تجربه كند و ياد بگيرد. بله كودك اين دعواها را ياد ميگيرد. بچهها بسيار حساس هستند و تفكر جادويي و كودكانه شان هم آنها را به آنجا ميرساند كه با خود بگويند: حتما من كار بدي كردهام، همه اينها تقصير من است و....
دعواي والدين در مقابل بچهها ميتواند اثرات بدي بهدنبال داشته باشد. اينها فقط بعضي از چيزهايي است كه پدر و مادرها ناخودآگاه با دعوا كردن به بچههايشان منتقل ميكنند: به احساسات كودك آسيب وارد ميشود. افسردگيها و ناراحتيها از عواقب اين مسئله هستند. اين حالت بهخصوص زماني تشديد ميشود كه كودك احساس كند علت دعوا به او ربط دارد.احساس ناامني؛ دعوا باعث ميشود تا فضاي خانوادگي و محيطي كه كودك در آن رشد ميكند، نامطمئن باشد. كودك هر لحظه احساس ميكند كه ممكن است اتفاق بدي بيافتد و بهتدريج اين احساس ناامني به بقيه جنبههاي زندگي شان هم منتقل ميشود. در رابطه با دوستان در مدرسه، در رابطه با هر كار جديد يا هيجان انگيزي و...بچهها نسبت به هم پرخاشگر ميشوند. آنها الگوي دعوا را ياد ميگيرند. اگر در خانهاي2 بچه وجود داشته باشد آنها نسبت به هم پرخاشگر ميشوند. تك فرزندهايي هم كه شاهد دعواهاي پدر و مادر هستند ممكن است نسبت به دوستان و همكلاسيهايشان رفتارهاي پرخاشگرانه داشته باشند و الگوي دعوا پدر يا مادر را در محيطي ديگر اجرا كنند.تنفر و بغض نسبت به يكي از والدين در بچه بهوجود ميآيد. ممكن است كودك قضاوت و يكي از والدين را محكوم كند و نسبت به ديگري احساس تنفر پيدا كند. ايجاد اين حالت به غير از اثرات بلندمدت بعدي در زندگي آينده كودك، در زندگي فعلي هم ميتواند سبب جدايي خانواده و تشديد مشكلات شود.بچههاي آسيب پذيربه غيراز اينها از آنجا كه كودك والدين خود را بهعنوان الگو و نمادي از فرد بزرگسال ميبيند، ديدن دعوا و مشكلات بين آنها بهخصوص اگر همراه با تهمتزدنها و فحاشي باشد، در كودك ايجاد اضطراب و بيقراري خواهد كرد. مفهوم خانواده و احساس آن دركودك آسيب ميبيند كه خود اثرات بعدي و بلندمدتي بهدنبال خواهد داشت.كودكان در واقع نقش بزرگترها را بازي ميكنند و ديدن مداوم دعوا ميتواند موجب اين تصور در آنها شود كه دعوا كردن و جروبحث، يك امر طبيعي در زندگي است و همين، يعني قرار دادن نامناسبترين الگو براي زندگي آينده كودك. اثرات اين آموزش ناخودآگاه و غلط را ميتوان در همان كودكي و در بازيهاي كودكانه فرزندان و نحو تعامل آنها بادوستان و همسالانشان مشاهده كرد.سلامت رواني كودكتصور آنها از خانواده، احساس ناامني در خانواده و در كنار همسرشان در آينده، روابط اجتماعي كاري و تحصيلي؛ همه ميتواند در اثر مشاهده مستمر دعواهاي بين والدين در كودك آسيب ببيند.به غيراز اينها بايد نگران اثرات جانبي اين اتفاقات هم بود. كودكاني كه دچار هركدام از اين عوارض ميشوند بيشتر از بقيه همسالان خوداحتمال گرايش به رفتارهاي پرخطر و آسيبهاي اجتماعي ناشي از آنها را دارند. اين گروه از كودكان درصورت مواجه شدن با مشكل در زندگي هم اينطور احساس خواهند كرد كه توانايي حل كردن آنرا ندارند و در زندگيشان موفق نخواهند بود. نديدن الگوي خانواده موفق، يكي از بدترين هديههاي ازدواجي است كه يك پدر و مادر سالها قبل از ازدواج فرزندشان به او ميدهند.نكات بالا شايد فقط گوشهاي از آسيبهاي روحي رواني و اجتماعي كودكي باشد كه شاهد دعواهاي والدينش بوده. اما همانطور كه اول هم گفتيم، دعوا نمك زندگي است؛ اجتنابناپذير است، هر زندگي حتما دچار مشكلاتي خواهد شد كه گاهي ممكن است در جريان حل كردن آن، بحثهايي هم بين پدر و مادر پيش بيايد. پس براي آنكه كودك از اين ماجرا كمترين لطمه را ببيند چه بايد كرد؟ سعي كنيد حداقل حين دعوا نكات زير را به ياد داشته باشيد: با هم با ملايمت مخالفت كنيد. كار سختي است اما قبول كنيد كه ميشود انجامش داد. حداقل در بين دعوا هم براي هم احترام قائل باشيد. فحش ندهيد، تهمت نزنيد و برخورد فيزيكي نداشته باشيد. تمام وقت حواستان باشد كه چند جفت چشم كوچك تماشاچي ماجراي شما هستند. در آخر سعي كنيد مشكل را حل كنيد. حتي اگر شده بهصورت ظاهري، سعي كنيد وانمود كنيد كه مشكلتان را حل كردهايد يا اينكه جلوي بچهها بگوييد: خب بهتر است بحث را تمام كنيم، ما الان عصباني هستيم بهتر است بعدا راجع به اين موضوع تصميم بگيريم. نكته اصلي اين است كه بايد همه جروبحثها را با يك نتيجه مثبت تمام كنيد. دوتايي با هم براي بچهها توضيح دهيد كه گاهي پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث ميكنند اما اين دليل نميشود كه يكديگر را دوست نداشته باشند. به كودك بگوييد كه هردو چقدر دوستش داريد. خود را در موقعيت كودك قرار دهيد. اينكار باعث ميشود تا كمي از شدت عصبانيتتان يا نحوه بروز آن كم شود. روشهاي كنترل خشم و عصبانيت را امتحان كنيد. با اينكار هم از يك دعوا جلوگيري ميكنيد و هم به كودكتان اين روش كنترل عصبانيت را ياد ميدهيد. از هر روشي براي تخريب طرف مقابل استفاده نكنيد. به ياد داشته باشيد كه اين فريادها را بر سر پدر يا مادر كودكي ميكشيد كه آنجا نشسته است و شما را نگاه ميكند. اگر با همسرتان مشكلي داريد سعي كنيد زماني كه بچهها حضور ندارند آنرا با هم حل كنيد. سعي كنيد حداقل جلوي بچهها اينكار را انجام ندهيد حتي اگر شده به اتاق ديگري برويد. در اين حالت ممكن است كودك همچنان صداي شما را بشنود اما آن چهرههاي برافروخته و چشمهاي نامهربان را ديگر نخواهد ديد. اگر ميتوانيد سعي كنيد با زبان ساده براي كودك شرح دهيد كه چرا با هم اختلاف داريد و مشكل بين شما دو نفر چيست. سعي كنيد طوري ماجرا را تعريف كنيد كه كودك خود را علت بهوجود آمدن آن دعوا نداند. سعي كنيد جوري برخورد كنيد كه كودك مجبور به حمايت از يك طرف و مقابله با طرف ديگر نشود. درنهايت براي كودك توضيح دهيد كه عصباني شدن و دعوا كردنتان اشتباه بوده و ممكن است شما چيزهايي گفته باشيد كه فقط ناشي از عصبانيت بوده و اصلا معني خاصي نداشته. سعي كنيد تمام تلاشتان را براي آشتي با همسرتان و حل مشكلاتتان با او را جلوي كودك و حتي با كمك او انجام دهيد. هميشه بعد از دعوا سعي كنيد قهر نكنيد و طبيعي رفتار كنيد.روشهاي كنترل خشم و عصبانيت را امتحان كنيد. با اينكار هم از يك دعوا جلوگيري ميكنيد و هم به كودكتان اين روش كنترل عصبانيت را ياد ميدهيدمنبع : مجله شهرزاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]