واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
رعایت نکردن حریم، فروپاشی یک زندگی دود ۸ ماه قبل با پسر يکي از اقوام نامزد شدم و شوهر خواهرم در شب برگزاري مجلس عقدکنان، جاي خالي پدر خدا بيامرزم را پر کرد و سنگ تمام گذاشت تا آبروي خانوادگي مان حفظ شود.اما نامزدم از همان روز اول نسبت به برخوردهاي باجناقش حساس شد و از من ايراد گرفت که چرا با شوهر خواهرت اين قدر شوخي مي کني؟ خراسان: شتر سواري دولا دولا نمي شود و ما اصلا به درد هم نمي خوريم. تنها راهي که در پيش رو داريم طلاق است و ديگر نمي خواهم ريخت تو را ببينم.او با اين حرف ها دلم را شکسته است و مي خواهد طلاقم بدهد! عروس جوان در مرکز مشاوره پليس خراسان رضوي افزود: اجازه بدهيد اعترافي بکنم و آن اين که متاسفانه ندانم کاري هاي خودم باعث شد تا شوهرم را از دست بدهم و برايم اين مشکل درست بشود. ماجرا از اين قرار است که رابطه من و شوهر خواهرم خيلي خودماني و صميمانه است و او حکم برادر بزرگترم را دارد. ما بر طبق عادت با هم شوخي لفظي داريم و سربه سر همديگر مي گذاريم. مرجانه افزود: حدود ۸ ماه قبل با پسر يکي از اقوام نامزد شدم و شوهر خواهرم در شب برگزاري مجلس عقدکنان، جاي خالي پدر خدا بيامرزم را پر کرد و سنگ تمام گذاشت تا آبروي خانوادگي مان حفظ شود.اما نامزدم از همان روز اول نسبت به برخوردهاي باجناقش حساس شد و از من ايراد گرفت که چرا با شوهر خواهرت اين قدر شوخي مي کني؟ به تصور اين که او مي خواهد مرا از خانواده ام دور کند در برابرش لج بازي کردم و گفتم: تو حق نداري به هيچ يک از اعضاي خانواده ام توهين کني و ...! در اين شرايط نامزدم تا جايي که مي توانست به شوهر خواهرم بي احترامي مي کرد و اين موضوع باعث شد تا من نيز هر موقع به خانه آن ها مي رفتم به خواهران و برادرانش کم توجهي کنم. متاسفانه با اين رفتارهاي غلط روابط ما در مدت کوتاهي سرد شد و کم کم از هم فاصله گرفتيم.نامزدم که نسبت به رفتارهاي من و شوهرخواهرم خيلي بدبين و مشکوک شده بود با حرف هايي که پشت سرم زده، تمام خانواده اش را دچار ترديد کرده است. او از دو ماه قبل خودش را کنار کشيد و گفت مي خواهم طلاقت بدهم. با نگراني موضوع را به خانواده ام اطلاع دادم و بدون هيچ ملاحظه اي و البته با کمي روغن و پيازداغ بيشتري احساسات برادرم و به ويژه شوهرخواهرم را تحريک کردم و گفتم که نامزدم به من تهمت زده است و مي گويد حق نداري با دامادتان صحبت بکني. با اين حرف ها برادرم و شوهر خواهرم به سراغ نامزدم رفتند و بين آن ها دعواي شديدي به وجود آمد. الان دو ماه از اين ماجرا مي گذرد و نامزدم و خانواده اش مي گويند بدون هيچ معطلي مي خواهند طلاقم بدهند. مرجانه آهي کشيد و افزود: کاش از روز اول در رفتار با شوهر خواهرم از حريم احترام خارج نمي شدم و با ندانم کاري و خبرچيني، سرنوشتم را به بازي نمي گرفتم. من پشيمان هستم و مي خواهم گذشته ام را جبران کنم اما شوهرم... . پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]