تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ردم دو گروه‏اند: دانشمند و دانش‏اندوز و در غير اين دو، خيرى نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820247017




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وحدت از دست رفته نخبگان حاکم


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: وحدت از دست رفته نخبگان حاکم هومان دوراندیش سخنان فرمانده سپاه در جمع دانشجویان بسیجی، به خوبی نشان می دهد که سازش نخبگان حاکم در نظام سیاسی ایران، به امری بسیار دشوار بدل شده است.   سردار جعفری در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاههای کشور، بدون نام بردن از موسوی و کروبی و هاشمی رفسنجانی، اتحاد با دو نفر نخست را غیرممکن دانست و به هاشمی رفسنجانی هم توصیه کرد که همچنان به سکوت خود ادامه دهد و نیازی نیست که به نفع رهبر انقلاب موضع گیری کند.   فارغ از نظرات تلویحی سردار جعفری در باب میرحسین موسوی و مهدی کروبی، توصیه وی به هاشمی رفسنجانی را باید توصیه ای بسیار مهم و کلیدی ارزیابی کرد.   رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، صریحاً از سران و بزرگان این مجلس خواستند که در قبال حوادث پس از انتخابات سکوت نکنند. مدلول عملی سخن رهبر انقلاب، موضع گیری هاشمی رفسنجانی و برخی از دیگر نمایندگان مجلس خبرگان به نفع رهبری نظام بود.   با این حال فرمانده سپاه به هاشمی رفسنجانی و دیگران توصیه می کند که نیازی نیست سکوت خود را بشکنند.   این موضع گیری فرمانده سپاه را چگونه باید تحلیل کرد در حالی که سکوت هاشمی، سکوتی در حمایت از رهبری نبوده است و رهبر انقلاب نیز هاشمی را به شکستن این سکوت توصیه کرده است؟   چرایی این امر را باید با توجه به دو مولفه تغییر ماهیت الیت حاکم در نظام جمهوری اسلامی و از بین رفتن همبستگی میان نخبگان حاکم در این نظام توضیح داد.   بر کسی پوشیده نیست که در طول سالیان اخیر، ورود نظامیان به حوزه سیاست در جامعه ایران به امری عادی بدل شده است. در باب چرایی این ورود نیز حرف و حدیثهای بسیاری مطرح شده است.   مخالفان کنش سیاسی سپاه معتقدند که ورود نظامیان به سیاست، عین خروج از خط امام است.اما موافقان سیاست ورزی سپاه معتقدند که وظیفه سپاه پاسداران، مطابق اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی، " نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن " است و در شرایط کنونی موضع گیری سپاه در قبال مسائل سیاست داخلی، لازمه حفظ نظام و انقلاب اسلامی است.به هر حال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال حاضر در صحنه سیاست و اقتصاد به نقش آفرینی جدی مشغول است و این امر زمینه ساز تغییر ماهیت تدریجی الیت حاکم در نظام جمهوری اسلامی شده است.اگر در دوران اصلاحات و پیش از آن نخبگان راستگرایی همچون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و حبیب الله عسگر اولادی در هسته مرکزی قدرت در نظام جمهوری اسلامی قرار داشتند، اکنون محمود احمدی نژاد در کنار نظامیانی چون فیروزآبادی و جعفری در کانون قدرت در نظام سیاسی ایران قرار دارد.   این تغییر ماهیت الیت حاکم در نظام جمهوری اسلامی، طبیعتاً تبعات سیاسی خود را نیز به دنبال داشته است. بدین معنا که در سالهای اخیر، نزاعی پنهان و زیرپوستی میان سیاسیون محافظه کار و رادیکال در درون ساختار قدرت حقیقی در نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته است؛ نزاعی که اینک دیگر در حال آشکار شدن تام و تمام است. سیاست حوزه تقسیم منافع است و طبیعتاً وقتی که الیت جدیدی پا به این حوزه می گذارد، نزاعهای جدیدی نیز بر سر تقسیم منافع شکل می گیرد. ورود نظامیان به حوزه سیاست، فارغ از درستی یا نادرستی این امر، نظام سیاسی را در مسیری پیش می راند که در آن تفاهم و همبستگی میان نخبگان حاکم تقریباً به امری غیرممکن بدل شده است. رابطه هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد را باید نمونه بارز این وضعیت دانست. اختلافات هاشمی و احمدی نژاد در طول چهار سال گذشته، به رغم تمامی تهدیدات خارجی علیه ایران، نه تنها از بین نرفت و یا کنار گذاشته نشد بلکه روز به روز بیشتر نیز شد. بنابراین به نظر می رسد که اوضاع درونی نخبگان حاکم در نظام سیاسی ایران به گونه ای است که بر خلاف گذشته، وجود دشمن خارجی نمی تواند موجب رسیدن آنها به نقطه وحدت شود. نه تنها این، بلکه بلوک قدرت احمدی نژاد بلوک قدرت هاشمی را به همکاری با دشمن خارجی برای برانداختن رقیب داخلی،بخصوص در ماجرای پرونده هسته ای، متهم می کند. در واقع عمق اختلافات این دو بلوک سیاسی تا به حدی است که حتی وجود دشمن خارجی نیز نتوانسته است آنها را در سرای وحدت بنشاند و دشمن خارجی، لااقل برای یکی از این دو جناح، دستمایه از میدان به در کردن رقیب داخلی شده است. اما چرا همبستگی نخبگان حاکم در ایران امروز روز به روز در حال کمرنگ شدن است؟ به نظر می رسد این وضعیت را می توان با توجه به ماهیت کنش سیاسی نظامیان توضیح داد. اختلاف میان نخبگان حاکم در نظام جمهوری اسلامی، پدیده نوظهوری نیست.در دهه 60 دو جناح چپ و راست اختلافاتی جدی با یکدیگر داشتند. در اواسط دهه 70 نیز تقابل هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری در مقام روسای جمهوری و مجلس، حاکی از اختلافات راست مدرن و راست محافظه کار بود. تاریخچه جمهوری اسلامی نشان می دهد مادامی که نخبگان حاکم دچار اختلافات جدی در مبانی فکری نبوده اند، از پس حل و فصل اختلاف منافع و سلایق خود برآمده اند.  حذف بنی صدر و نهضت آزادی از مناسبات قدرت در سالهای نخست انقلاب، ناشی از این اختلاف اساسی بود که بازرگان و بنی صدر به رغم اعتقاد به حکومت اسلامی ( و حتی نظریه پردازی در این باره )، به ولایت فقیه اعتقادی نداشتند. این تفاوت فکری بنیادین، مهمترین عامل در عدم حل و فصل اختلافات روحانیان و روشنفکران مسلمان نشسته در خانه قدرت در سالهای نخست انقلاب اسلامی بود.   اما در فاصله سالهای 1360 تا 1384، به رغم تمامی اختلاف نظرها، نخبگان حاکم در ایران همواره قادر به حفظ وحدت استراتژیک خود بودند زیرا مبنایی اساسی برای همکاری با یکدیگر داشتند؛ مبنایی که عبارت بود از ضرورت تداوم ولایت فقیه و به رسمیت شناختن جایگاه روحانیت.   ناتوانی نخبگان حاکم در ایران امروز برای حل و فصل اختلافات خود، یا ناشی از این است که بلوک قدرت نوظهور در سیاست ایران اعتقاد عمیقی به حاکمیت روحانیت ندارد یا اینکه محصول ماهیت کنش سیاسی این الیت نوظهور است.برخی معتقدند که الیت نوظهور به جایگاه روحانیت در ساختار قدرت معتقد نیست.اما در مقابل اگر بپذیریم که الیت سیاسی مذکور، همانگونه که می گیود حقیقتاً به نظریه ولایت فقیه معتقد است، در این صورت باید اختلافات موجود را با توجه به ماهیت کنش سیاسی نظامیان گام نهاده در حوزه سیاست توضیح داد.بدین معنا که نظامیان سیاست پیشه، در مسیر پیشرفت های اقتصادی و سیاسی خود ، به گونه ای عمل می کنند که پاره ای از نخبگان حاکم نه تنها نسبت به امتیازات اقتصادی وسیاسی خود بلکه نسبت به آینده نظام جمهوری اسلامی نیز احساس خطر کرده اند.   فی المثل در روزهای اخیر بسیاری از چهره های شناخته شده جمهوری اسلامی، از جمله رئیس اتاق بازرگانی، حبیب الله عسگر اولادی و محمد رضا باهنر، تلویحاً یا تصریحاً نسبت به عملکرد اقتصادی نظامیان اعتراض کرده اند.   علاوه بر این، کنش سیاسی بلوک قدرت احمدی نژاد به گونه ای است که بسیاری از رجال سیاسی استخوان خرد کرده جمهوری اسلامی، اینک احساس می کنند که در صورت تداوم نقش آفرینی دولت احمدی نژاد و عقبه نظامی اش در فضای سیاسی کشور، باید عرصه سیاست را برای همیشه ترک گویند؛ یعنی در این پیرانه سر نه تنها بابت یک عمر فعالیت جهت تاسیس و تداوم حکومت اسلامی، تجلیلی از آنها به عمل نخواهد آمد بلکه قرار است به عنوان عاملان انحراف انقلاب اسلامی از مسیر راستین خویش مورد سرزنش و محاکمه نیز قرار گیرند.   این وضعیت سبب شده است که نخبگان حاکم در نظام جمهوری اسلامی در حل و فصل تعارضهای سیاسی برآمده از اختلاف منافع و سلایق ( و نه اختلاف عقاید ) خود ناتوان بمانند.   الیت نوظهور ، چرایی این ناتوانی را محصول انحصارطلبی اشرافی مآبانه الیت سابق و تلاش اجزاء و عناصر آن برای حفظ امتیازات اشرافی به ناحق فراچنگ آورده خویش می داند و الیت سابق نیز انحصارطلبی نظامی گرایانه و رادیکالیسم غیرخردمندانه الیت نوظهور و تلاش اجزاء و عناصر آن برای بدست آوردن امتیازات سیاسی – اقتصادی ولو به قیمت خارج ساختن جمهوری اسلامی از مسیر پیشرفت و توسعه را عامل اصلی عدم امحاء اختلافات موجود در میان نخبگان حاکم در کشور می داند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن