واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وقتي مي ميريم چي ميشه؟
مرده يعني چي؟ چرا آدما و حيوونا ميميرن؟ آيا من هم بايد بميرم؟ آدما وقتي مي ميرن کجا ميرن؟ چطور ميشه فهميد يه نفر مرده؟ من کي ميميرم؟اکثر کودکان نسبت به موضوع مرگ حساساند، شايد فقط به اين خاطر که ما هنگام صحبت کردن درباره آن صداي خود را پايين ميآوريم. اما اين مسئله ممکن است موجب سردرگمي و اضطراب آنها شود. بنابراين پرهيز کردن از صحبت درباره اين موضوع نه به نفع کودک شما است و نه به نفع خود شما به عنوان پدر يا مادر؛ تا آنجا که ميتوانيد در اين مورد با کودکان روراست باشيد، زيرا با اين کار به تمام خانواده کمک ميکنيد که بر غم ناشي از مرگ عزيزان چيره شوند.کودکان خردسال نميتوانند تصور کنند که زندگي روزي به پايان ميرسد. حتي اشارهاي کوچک به چنين سرانجامي نه تنها موجب تحريک شدن آنها به پرسيدن انبوهي از پرسشها ميشود (عمدتا در مورد خودشان و کساني که براي محبت و مراقبت به آنها نياز دارند)، بلکه ترس از مرگ ناگهاني خود يا از دست دادن يکي از اعضاي خانواده، آنها را به وحشت مياندازد. کودکان معمولا علاوه بر نزديکان، هر کس را که بهطور منظم ببينند عضوي از خانواده محسوب ميکنند. اگر فردي از خانواده گسترده کودک بيمار يا مجروح شود او نگران و مضطرب ميشود.از مثالهايي که کودکتان تجربه کرده است براي توضيح دادن مرگ استفاده کنيد. به عنوان مثال، درباره جوجه پرندهاي که به علت بيرون افتادن از لانه مرده بود يا درباره مرگ حيوان خانگيتان يا حتي درباره مرگ برگ درختان در پاييز، صحبت کنيد. شما بايد درباره موضوع مرگ از ابتدا صريح و شفاف سخن بگوييد. هرگز از تعابير استعاري مثل «مادربزرگ فقط به خواب رفته است»، استفاده نکنيد. اين کار ممکن است کودکتان را از خوابيدن بترساند و کابوسها و مشکلات زمان خواب را به وجود آورد. همچنين نبايد بگوييد «پدربزرگ جايي رفته است». زيرا اگر پدربزرگ باز نگردد کودکتان اعتمادش را به شما از دست ميدهد. مطابق با اعتقاداتتان از توضيحات مذهبي استفاده کنيد، اما آماده پاسخ دادن به تراوشات منطق کودکانه او هم باشيد. مانند: «اگر خدا ما رو دوست داره، چرا گذاشت بچه ما بميره؟» صادق باشيد اما سعي کنيد احساسات خودتان را کنترل کنيد، زيرا ممکن است کودک را بترسانيد. اما اين بدان معنا نيست که اگر در سوگ عزيزي نشستهايد، غم و اندوه خود را با کودک مطرح نکنيد. بگذاريد کودکتان بداند چرا اشک ميريزيد. به او توضيح دهيد که در آن لحظه دلتان براي فرد از دنيا رفته تنگ شده بود، اما تاکيدتان بيشتر بر خاطرات خوبي باشد که از آن فرد داريد. از مثالهايي که کودکتان تجربه کرده است براي توضيح دادن مرگ استفاده کنيد. به عنوان مثال، درباره جوجه پرندهاي که به علت بيرون افتادن از لانه مرده بود يا درباره مرگ حيوان خانگيتان يا حتي درباره مرگ برگ درختان در پاييز، صحبت کنيد. به اين طريق به او نشان ميدهيد که همه چيز ميراست و اين امر طبيعي است. دقت کنيد کودکتان پاسخ شما را بفهمد و اگر نياز بود آن را تکرار کنيد. مثلا اگر يک حيوان خانگي بميرد، اکثر کودکان سنين پيش از دبستان فقط کنجکاوند که بفهمند چه بر سر آن حيوان آمده است و يک پاسخ کوتاه براي آنها کافي است. آيا او به خاطر اينکه کار بدي کرده بود، مرد؟ مراسم تشييع جنازه چيست؟ در قبر چه اتفاقي براي مردهها ميافتد؟
پاسخ براي سنين 4-2وقتي انسان يا حيواني ديگر نفس نکشد و بدنش کار نکند به او مرده ميگويند. معمولاً آدمها و حيوانات وقتي که خيلي پير شوند ميميرند.پاسخ براي سنين 6-4هر چيزي که بميرد، مانند آن جوجه پرنده مرده که تابستان گذشته ديديم، ديگر باز نميگردد. اکثر آدمها و حيوانات نميدانند چه موقع ميميرند. هنگام مرگ قلب آنها ميايستد يا نفسشان به آرامي قطع ميشود.پاسخ براي سنين 8-6هيچکس واقعا به طور دقيق نميداند موقع مرگ چه اتفاقي رخ ميدهد، اما بدن ما از کار ميافتد؛ ديگر نفس نميکشيم، قلب نميتپد، عضلات کار نميکنند و مغز براي هميشه از تفکر باز ميايستد. اکثر آدمها بهطور طبيعي و به اين علت که خيلي پير شدهاند و بدنشان فرسوده شده است، ميميرند. آنها معمولا درد نميکشند، بلکه به تدريج هوشياري خود را از دست ميدهند و به آرامي ميميرند. اما بعضي از افراد به علت بيماريهاي سخت يا حوادث ميميرند. بعد از مرگ نگراني و دردي وجود نخواهد داشت و اين خوب است. خيلي بعيد است که من تا زماني که کاملاً پير نشدهام، بميرم. پس لازم نيست درباره اين موضوع نگران باشي، زيرا تا آن زمان خود تو ديگر بزرگ شدهاي.بگذاريد کودکتان بداند چرا اشک ميريزيد. به او توضيح دهيد که در آن لحظه دلتان براي فرد از دنيا رفته تنگ شده بود، اما تاکيدتان بيشتر بر خاطرات خوبي باشد که از آن فرد داريد.پاسخ براي سنين 11- 8 تو هم يک روز خواهي مرد، مثل همه آدمها، اما تا آن زمان آنقدر مانده است که لازم نيست به آن فکر کني. مردن امري طبيعي است، هر چند از دست دادن کساني که دوستشان داريم ما را بسيار غمگين ميکند، اما بايد اين را بپذيريم که افراد پير مثل مادربزرگ و پدربزرگ روزي خواهند مرد. ما آنها و خاطرات خوشي را که از آنها داريم فراموش نخواهيم کرد. هيچکس به عنوان تنبيه و مجازات نميميرد مگر اينکه دادگاه چنين تصميمي گرفته باشد. وقتي آدمها ميميرند، آنها را در قبري قرار ميدهند و دفن ميکنند. هيچکس در قبر بيدار نميشود، زيرا قبل از آنکه کسي را در قبر بگذارند يک پزشک شخص را معاينه ميکند تا مطمئن شود که او مرده است. مردم بعضي از کشورها مردههاي خود را ميسوزانند و خاکستر آنها را در مکان مخصوصي نگهداري ميکنند يا اينکه آن را بر زمين پخش ميکنند. مراسم تشييع جنازه زماني است که فرد مرده را دفن ميکنند يا ميسوزانند و طي آن مردم ميتوانند آخرين خداحافظي را با او بکنند و خاطرات خوبي را که در طول زندگي از او داشتهاند مرور کنند. برگرفته از کتاب " پرسشهاي کودکانه"تنظيم براي تبيان: کهتري مامانبزرگ به آسمون رفت روان شناسي سوگواري آسيب پذيري كودكان در مرگ عزيزان مرگ در دنياي رنگي بچه ها! با كودكان داغدار چگونه برخورد كنيم ؟ حقيقت مرگ : گفتن يا نگفتن؟ با کودک چگونه از مرگ صحبت مي کنيد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 475]