تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802224685




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فیلم‌هایی که رویای اکران در سر دارند!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: هر سینماگری برای نمایش فیلمش باید به سراغ مسوولان و مدیرانی برود که با خواندن فیلم نامه و دیدن فیلم، درستی و نادرستی‌اش را تشخیص دهند و برای مراقبت از فرهنگ کشور و مردم...   فخر فروشی در پشت پرده نمایش فیلم‌ها در سینمای ایران، به هزار و یک اتفاق بستگی دارد. هر سینماگری برای نمایش فیلمش باید به سراغ مسوولان و مدیرانی برود که با خواندن فیلم نامه و دیدن فیلم، درستی و نادرستی‌اش را تشخیص دهند و برای مراقبت از فرهنگ کشور و مردم، اجازه ساخت و نمایش فیلم را صادر کنند. این پروسه طولانی، اتفاقی است که تمام کارگردانان و تهیه کنندگان ایرانی با آن آشنا هستند و کار به جایی رسیده که تماشاگر عادی سینما هم از آن خبر دارد. اما این پروسه و این معیار و ملاک‌های درستی و نادرستی، اتفاقی است نانوشته که اگر از هرکدام از سینماگران بپرسید، جواب واحدی برای آن ندارند. ماجرا زمانی پیچیده‌تر می‌شود که از آن‌ها می‌شنوید: «هیچ مسئولی در وزارت ارشاد، حاضر نیست برای توقیف فیلم‌نامه، حکمی کتبی صادر کند و هر ممنوعیتی، شفاهی به فیلم‌ساز اعلام می‌شود.» نمایش فیلم در سینمای ایران با همین اتفاقات عجیب و غریب همراه است و در تمام این سال‌ها، تنها آمار ساخت فیلم، سال نمایش آن یا حرف‌های کارگردان و تهیه کننده فیلم ملاک و معیار ممنوعیت یا عدم ممنوعیت نمایش فیلم‌ها را نشان می‌دهد. در چنین آشفته بازاری است که اتفاقات سینمایی مهر 88، اتفاقاتی عجیب و دور از ذهن هستند و به نگاهی دقیق‌تر احتیاج دارند. اتفاقی شبیه رفع توقیف پنج ساله فیلم «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و یا نمایش فیلم دو سال پیش مازیار میری، ‌«کتاب قانون». برای نگاه دقیق‌تر به این اتفاقات به سراغ فیلم سازان فیلم‌هایی رفتیم که در لیست بلند بالای نمایش داده نشده‌ها قرار دارند. «عصر جمعه» به کار گردانی مونا زندی، «شبانه» و «شبانه روز» کیوان علیمحمدی و امید بنکدار که هنوز تکلیف نمایششان در طرح اکران فرهنگی مشخص نیست و «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمی‌کیا که جرقه اصلی این گزارش بود. فیلم‌های «آتشکار» محسن امیر یوسفی و «دایره» و «آفساید» جعفر پناهی را هم به لیست اضافه کردیم اما پیغام گیر امیر یوسفی، از پیغام‌های ما پر شد و جعفر پناهی هم نخواست که با گفتن حرف‌هایش، شبه درخواستی برای مسوولان سینمایی برای نمایش فیلم‌هایش به وجود بیاورد و سکوت کرد.   «به رنگ ارغوان» تکلیف ما را سیدالشهدا مشخص کرده است شاید اولین برگه ای که از اتاق معاونت سینمایی وزارت ارشاد در دولت نهم بیرون آمد، برگه ترخیص فیلم «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا بود. جواد شمقدری، ‌معاون هنری سابق محمود احمدی نژاد و معاون سینمایی امروز سید محمد حسینی، در اولین روز،‌ بعد از معارفه معاونت سینمایی ارشاد، اعلام کرد که فیلم «به رنگ ارغوان» هیچ مشکلی برای نمایش ندارد و می‌تواند بعد از پنج سال در جشنواره فیلم فجر شرکت کند. فیلم توقیفی ابراهیم حاتمی کیا، به دلیل داستان درگیری‌های عاشقانه یک مامور اطلاعاتی در دولت محمد خاتمی با وزارت اطلاعات علی یونسی، اجازه اکران در جشنواره بیست و سوم فیلم فجر را نگرفت تا پنج سال بعد در دولت دهم، با ورود فیلم سازی از اهالی هیئت اسلامی سینماگران، اجازه نمایش بگیرد و سئوال‌های زیادی را برای اهالی سینما و سینماگران باقی بگذارد و بشنویم؛ آیا رفع توقیف این فیلم نشانه ای از تغییر دیدگاه مدیریتی وزارت ارشاد و دست دوستی دراز کردن به سوی سینماگران است یا یک ترفند ساده برای مدیری است که می‌خواهد محبوب قلوب باشد؟ آیا عدم نمایش این فیلم در دولت هشتم و نمایشش در دولت دهم، یک راه حل ساده است برای افزایش آمار کمک به سینماگران و نگاه مثبت فرهنگی دولت دهم؟ اصلا همین جواد شمقدری همان معاونی نبود که سال گذشته برای مشکل نمایش فیلم «درباره الی» در جشنواره فیلم فجر تلاش کرد و درباره همین فیلم «به رنگ ارغوان» هم با رئیس جمهور صحبت کرد؟ پس چرا این اتفاق در همان جشنواره بیست و هفتم نیفتاد و این رفع توقیف یک سال طول کشید؟ تمام این سئوالات را پیش روی جمال ساداتیان، تهیه کننده فیلم گذاشتیم. مردی که در تمام این پنج سال پشت فیلمش ایستاد و نامه ای هم به محمود احمدی نژاد نوشت. ساداتیان در نگاه کلی به این ماجرا تنها یک جواب می‌دهد: «در خیابان مطهری تابلویی است با این مضمون: تکلیف ما را سید الشهدا مشخص کرده است، ‌همین.» اما برای توضیح بیشتر درباره تمام این سئوالات می‌گوید: «د باره تمام این حاشیه‌ها و سئوالات، جوابی قطعی برای امروز وجود ندارد. رفع ممنوعیت فیلم «به رنگ ارغوان» قدم خوبی است و درباره تمام این حرف‌ها و سئوالات فعلا نمی‌توانیم قضاوت کنیم. شاید آقای شمقدری که تا دیروز معاون هنری رئیس جمهور بودند، قدرت اجرایی نداشتند و امروز با همین قدرت اجرایی در وزارت ارشاد، این حرکت مثبت را انجام داده اند. بگذارید زمان بگذرد و عملکرد اجرایی ایشان را ببینیم تا قضاوت درستی اتفاق بیفتد.» ابراهیم حاتمی کیا، شش سال پیش «به رنگ ارغوان» را کلید زد. درست در زمانی که فضای فرهنگی تفاوت زیادی با امروز داشت و نیاز مخاطب از جنس دیگری بود و توقیف فیلم در این پنج سال با تغییر فضای فرهنگی کشور، نمایش فیلم را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای همین معلوم نیست که تماشاگر بعد از دیدن این فیلم در جشنواره بیست و هشتم با چه حال و روز و فکر و خیالی از سینما بیرون می‌آید و معلوم نیست سهم «به رنگ ارغوان» از جدول فروش اکران‌های نوروز 1389 چقدر باشد اما ساداتیان به این اتفاق هم خوش بین است و با اعتقاد به فیلمش می‌گوید: «گذشت زمان، تاثیری روی فیلم نگذاشته است و این فیلم از فیلم‌های فاخر سینمای ایران است که باید دیده شود و در اکران عمومی موفق خواهد بود.» ابراهیم حاتمی کیا هم که در ایران نیست و به همراه هیئت اعزامی سینما گران ایرانی به آمریکا سفر کرده است و نمی‌توان به او دسترسی داشت اما حتی کارگردان هم در نشست پرسش و پاسخ «به نام پدر» در آمریکا، درمقابل ببنندگان غیر ایرانی فیلمش؛ از رفع توقیف «به رنگ ارغوان» ابراز خوشحالی کرده و خودش را برای بازگشت به ایران و دیدن فیلمش در کنار تماشاگران داخلی امیدوار نشان داده است. «شبانه» و «شبانه روز» همتی باید عدم نمایش فیلم‌های فرهنگی برای فیلم ساز تبعات و مفاهیم مختلفی دارد. نمایش داده نشدن یک فیلم برای سازنده اش به مثابه کشیدن تابلوی نقاشی و پنهان کردن آن در انباری خاک آلود است مثل نوشتن یک قطعه موسیقی و رها کردن آن در بایگانی است، ‌یا مثل ساختن یک مجسمه و پنهان کردنش زیر پارچه برای همیشه شاید. با این تفاوت که هر فیلم فقط و فقط برای یک نوبت،‌ شانس و امکان نمایش استاندارد عمومی در سالن‌های سینما دارد اما نقاشی و عکس و مجسمه را می‌توان چند بار در چند نمایشگاه شرکت داد و حتی در خانه هنرمند برای علاقه مندان عرضه کرد، کاری که هرگز در هیچ سینمای خانگی با بهترین سیستم پخش هم نمی‌تواند با مفهوم سینما این – همانی کند. این واقعیت ناگزیر و چاره ناپذیر در آغاز موجب قطع ارتباط هنرمند با مخاطب اثرش می‌شود، موجب عدم امکان دیدن و شنیدن و لمس کردن تاثیر آن چه اندیشیده و ساخته و احساس کرده با آنان که برایشان اندیشیده و ساخته و درمیانشان زندگی کرده، گریسته و خندیده است. و از همین جا فاصله آغاز می‌شود: چون هنرمند نمی‌تواند میزان تاثیر اثرش را بر مخاطب ببیند برای باز آفرینی آثار بعدی به حدس و گمان و تخمین متوسل می‌شود و این ارتباط هنرمند و مخاطب را در کار‌های بعدی دشوار و دشوارتر می‌کند و انگیزه‌های ساختن را به تدریج می‌کاهد. فیلم ساز کم کم می‌اندیشد که اگر قرار است کارش دیده نشود برای چه باید دشواری‌های ساختن یک فیلم فرهنگی را به دوش بکشد؟ چون ساختن فیلم فرهنگی در هیچ کجای این کره خاکی و البته در کشور ما، مطلقا کار ساده ای نیست. تهیه کنندگان به دلیل ریسک سرمایه‌گذاری کمتر رغبتی به تولید این گونه فیلم‌ها نشان می‌دهند و فیلم ساز موظف است از ب بسم الله یافتن سرمایه تا مرحله پیش تولید و انتخاب مکان‌های فیلم برداری و جلب توجه و رضایت بازیگران و عقد قرار دادها تا صدور پروانه نمایش و اکران خودش را به فیلم سنجاق کند و برای پیش رفتن هر مرحله از تولید یک فیلم برای آن بکوشد و از جان  و روح عرق بریزد. در قبال آنان که به چشم بی دغدغه الکی خوش به او می‌نگرند از ارزش فرهنگ و فرهنگ سازی و اهمیت سینما حرف بزند، کفش‌های آهنی را از پا در نیاورد و هماره بدود. و در پایان خط پایانی در کار نیست! چون بسیاری از فیلم‌های فرهنگی تماشاگر را به اندیشیدن و مشارکت در درون مایه‌های فیلم دعوت می‌کنند و بسیاری از تماشاگران به دلیل مشکلات زندگی شهری و فشار‌های اقتصادی به سالن سینما به چشم جایی برای خندیدن صرف و تخلیه تنش‌های تلمبار شده روزانه نگاه می‌کنند. آن دسته از تماشاگرانی هم که علاقه مند به سینمای جدی‌ترند آن قدربه ندرت آن چه را می‌خواهند به دست می‌آورند که از سالن‌های سینما قهر می‌کنند و به بازار گسترده دی وی دی فیلم‌های  روز با زیر نویس‌های دقیق فارسی در سینما‌های خانگی‌شان رو می‌آورند. اکران‌های گاه و بی گاه فیلم‌های فرهنگی در هجوم اکران فیلم‌های عروسی زن پدرم و خواستگاری مادر شوهرم چنان گم می‌شوند که کسانی هم که گاهی برای دیدن فیلم جدی‌تر رغبتی دارند، از آن بی خبر می‌مانند چون همان گونه که واضح و مبرهن است هزینه کردن برای تبلیغات فیلم‌های فرهنگی چون کم می‌فروشند، صرف نمی‌کند! فیلم‌ساز به تدریج به جای احساس سرفرازی از تلاش در راه فرهنگ میهنش، احساس خستگی، بیهودگی و بی انگیزگی می‌کند و چون در بسیاری از موارد به خاطر صرفه جویی یا کاستن از هزینه‌ها از دستمزدش کاسته یا آن را به عنوان سهام در هزینه‌های فیلم شریک شده به این امید که روزگاری در زمان اکران  دست رنجش را به دست آورد و از سوی دیگر پا به پای فیلم دویده و دو سه سال از عمرش را به پای یک فیلم سوزانده، عدم اکران فیلم طبعا پیامد‌های مشکلات مادی و فشار‌های اقتصادی را برای او به همراه می‌آورد و او را می‌فرساید. موعد وام‌های گرفته شده و تعهد به سرمایه گذاران هم که فرا می‌رسد و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!   به عنوان دو فیلم سازی که نمونه کوچکی از فیلم سازان فرهنگی اند و دو فیلم شبانه و شبانه روز را در نوبت اکران و پروانه نمایش دارند در این چند خط به همین حداقل بسنده می‌کنیم. ناگفته پیداست که بخش خصوصی حتی اگر بخواهد توان حمایت از سینما و فیلم سازان فرهنگی را ندارد و اگر چه نگاه حمایتگر و تلاش‌های بخش دولتی برای اعتلای سینمای ایران جای ارج دارد اما چنان که پیداست این تلاش‌ها کافی نبوده و همت بیشتری باید که این حمایت‌ها به جای کند کردن و باز دارندگی سینمای فرهنگی به پیشرفت و اعتلای آن یاری رساند.  می‌شود که با یک برنامه ریزی دقیق و مستمر نه موسمی و گذرا و منوط به تصمیم یک دوره مدیریت یک مدیر، به عرضه آثار فرهنگی پرداخت و مخاطب اهل فرهنگ را بار دیگر با سینما آشتی داد... می‌شود که فیلم ساز فرهنگی به جای احساس یاس و سرخوردگی از آن چه کرده احساس غرور و مباهات کند... می‌شود، اگر بخواهیم می‌شود. «عصر جمعه» چرخه عجیب و غریب اکرانچرخه اکران «عصر جمعه» چرخه عجیب و غریبی است و در جایگاه کارگردان فیلم هنوز نمی‌دانم، مشکل اصلی عدم اکران فیلمم کجاست. وزارت ارشاد، شواری صنفی، پخش کننده و سینما دار، چهار عامل اصلی این اتفاق هستند و در سه سال گذشته هر روز حرف‌های متفاوت و مختلفی را از این گردانندگان شنیده ام. یک روز فیلم من از نظر شورای ارزش یابی و نظارت ارشاد، مشکل دارد، اصلاحیه می‌خورد و مناسب برای پخش نیست- دقت کنید ارشاد هیچ وقت به شکل کتبی به هیچ فیلمی اعلام ممنوعیت نمایش نمی‌کند و همه می‌دانیم که این ممنوعیت‌ها همه  شفاهی است و هیچ مدرکی برای فیلم سازان باقی نمی‌گذارند- اصلاحیه‌ها انجام می‌شود، فیلم را برای پخش «مناسب» می‌کنم، شورای صنفی وارد ماجرا می‌شود و اعلام می‌کند فیلم مجوز ندارد.   روز دیگر شورای صنفی دست از این ادعا برمی‌دارد و پخش کننده هم چنان معتقد است که مشکلاتی برای نمایش وجود دارد و سینما داران هم از ترس نمایش یک فیلم فرهنگی، بهانه‌های مختلف می‌آورند و ترجیح می‌دهند، فیلمی همراه با ذائقه سینمای کلیشه و تجاری نمایش دهند، تا فیلمی فرهنگی شبیه «عصر جمعه». در تمام این سه سال برای پیدا کردن جواب سوال‌هایم، بین تمام مسئولان و دست اندر کاران چرخیده ام،‌ اما از هیچ کدام، جواب واضح و دقیقی نشنیده ام و همچنان نمی‌دانم مشکل اصلی عدم اکران «عصر جمعه» کجاست و چطور می‌شود آن را حل کرد. با تمام این اتفاقات، فیلم «عصر جمعه» بعد از سه سال، روز بیست و سوم شهریور 88 در اکران نمایش فیلم‌های خانه سینما، در اولین سانس سینما پردیس با اطلاع رسانی خیلی ضعیف به نمایش در آمد و علی رغم تصور من تماشاگران برای دیدن فیلم تا روی زمین نشسته بودند. من، مونا زندی کارگردان این فیلم، همچنان به نمایش فیلمم با حضور این تماشاگران مشتاق، اصرار دارم و برای پیدا کردن راه حل مناسب فعلا تصمیم گرفته ام تا یکی از این عوامل چرخه را تغییر دهم و تلاش می‌کنم تا با تغییر پخش کننده فیلم، مسیر تازه ای را برای نمایش آن امتحان کنم.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 790]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن