تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803363469




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فضای اضطراب و دلهره در «جزیره شاتر» اسکورسیزی


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: همانند 3فیلم قبلی اسكورسیزی باز هم لئوناردو دی‌كاپریو در نقش اصلی ظاهر شده است. پس از «دار و دسته‌های نیویوركی»، «هوانورد» و «مردگان» بار دیگر دی‌كاپریو در فیلمی از اسكورسیزی حضور دارد تا عملا... عبارت فیلم نوآر را منتقدان فرانسوی در سال1946 ابداع كردند؛ آن هم زمانی كه محصولات هالیوودی را كه در زمان اشغال نازی‌ها نادیده گرفته بودند، كشف كردند. فیلم نوآر، ژانری مشخص همچون فیلم‌های گنگستری نبود، بلكه بیشتر كیفیتی بود كه شاید بهترین توصیف آن را بتوان در دیالوگی از «بیراهه»ی ادگار جی‌اولمر یافت؛  «هر طرف كه می‌چرخی، تقدیر پایش را دراز می‌كند تا به تو پشت‌پا بزند» (مارتین اسكورسیزی در «گشت‌وگذاری با سینمای آمریكا»). خالق «راننده تاكسی» و «تنگه وحشت» در آخرین ساخته‌اش بیش از هر چیز در مقام مؤلفی ظاهر می‌شود كه با تسلط و احاطه‌ای كم نظیر در تاریخ سینما گام برمی‌دارد و  با ارجاع‌هایی هوشمندانه به فیلم نوآرهای مورد علاقه‌اش سویه تاریك جهان را به تصویر می‌كشد؛ چیزی نزدیك به تعبیری كه از شاهكار ساموئل فولر ارائه داده بود. «راهروی شوك» پر از مصالح صفحه اول روزنامه‌هاست.  «دیوانه‌ها»، ماحصل پارانویی جنگ سرد و نژادپرستی جنوبی است. تمام شكل‌های جنون آمریكایی در این فیلم بازنمایی شده است. استعاره خیلی روشن و شفاف بود. به تعبیر فولر، آمریكا تبدیل به دارالمجانین شده بود... .   اسكورسیزی «جزیره شاتر» را سال2009 جلوی دوربین برد. این فیلم كه در 29فوریه 2010 اكران شد اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته دنیس لهان است. همانند 3فیلم قبلی اسكورسیزی باز هم لئوناردو دی‌كاپریو در نقش اصلی ظاهر شده است. پس از «دار و دسته‌های نیویوركی»، «هوانورد» و «مردگان» بار دیگر دی‌كاپریو در فیلمی از اسكورسیزی حضور دارد تا عملا تبدیل به بازیگر ثابت فیلم‌های متأخر خالق راننده تاكسی شود. پس از رویكرد به مضامین گوناگونی چون جنایی- تاریخی و زندگینامه‌ای، این دو این‌بار تجربه‌ای پرتعلیق و دلهره‌آور را به ثبت رسانده‌اند.جزیره شاتر با فروش 41میلیون دلاری در اولین هفته اكران خود، علاوه بر اینكه ركورد موفق‌ترین افتتاحیه فیلم‌های مشترك اسكورسیزی و دی‌كاپریو را ثبت كرد، توانست عنوان پرفروش‌ترین افتتاحیه را نیز در كارنامه اسكورسیزی به دست آورد. در جـــزیره شاتـر جـهان‌بینی سیاه اسكورسیزی موجب  به تصویر كشیده‌شدن ماجرایی شده كه ذهن بیننده را مدام آزار می‌دهد؛ ماجرا در سال1954 رخ می‌دهد؛ در دوران اوج جنگ سرد كه بوی خیانت در هر گوشه به مشام می‌رسید. تدی دانیلز (لئوناردو دی‌كاپریو) كه یك مارشال آفریقایی است به همراه دستیار جدیدش (مارك روفالو) برای انجام تحقیقاتی به یك تیمارستان كه در آن مجرمان روانی نگهداری می‌شوند، می‌آیند؛ آن هم در حالی كه یك زن بیمار كه 3فرزندش را به قتل رسانده از تیمارستان گریخته است؛  در شرایطی كه به صورت 24ساعته تحت مراقبت شدید قرار داشته و در سلول نیز از بیرون قفل می‌شده است.   تدی دانیلز در این زندان -  تیمارستان با مسائل تكان‌دهنده‌تری هم مواجه می‌شود؛ جایی كه با وجود گذشت یك دهه از پایان جنگ جهانی دوم، فضایش یادآور اردوگاه‌های زندانیان آلمان نازی است. كمی بعد دانیلز متوجه می‌شود كه در اینجا پزشكان آزمایش‌های پزشكی خطرناك را روی مجرمان انجام می‌دهند. توفانی نیز سایه تهدیدش را بر سر تیمارستان انداخته كه اگر رخ دهد همه چیز را ویران خواهد كرد.اسكورسیزی در آخرین ساخته‌اش همه آنچه  را كه از فرط خوف‌آور بودن بیشتر به كابوس می‌مانند تا واقعیت،  بر دوش تدی می‌اندازد؛ كسی كه متوجه می‌شویم در واقع زخم عمیقی كه در دل داشته او را به این دنیای سرشار از جنون و سبعیت كشانده. تدی به دنبال قاتل همسرش است كه در همین تیمارستان حضور دارد. می‌توان گفت اسكورسیزی در جزیره شاتر بیش از همكاری‌های قبلی‌اش با دی‌كاپریو، روی توانایی بازیگری او حساب باز كرده. فیلم به شدت وابسته به حضور دی‌كاپریواست و او مستعدتر از همیشه موفق می‌شود حسی از اضطراب و استیصال را به خصوص در كلوزآپ‌ها به خوبی به تماشاگر منتقل كند. تماشاگر خیلی زود خود را غرق در جهنمی می‌یابد كه اسكورسیزی بنایش را در جزیره شاتر گذاشته است. همه اتفاقات در یك جزیره دورافتاده در حاشیه شرقی لنگرگاه بوستون اتفاق می‌افتد؛ جایی كه تیمارستان «اش كلیف» در جزیره‌ای دور و محصور بنا شده و به نوعی تداعی‌كننده زندان آلكاتراس نیز هست.فضای اثر به گونه‌ای است كه انگار روح شیطان در كالبد كاراكترها از مجرمان روانی گرفته تا مأموران و پزشكان، حلول كرده است. به همین دلیل این حس كه خطر هر لحظه در كمین است در سراسر فیلم تماشاگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.   استادی اسكورسیزی به كنار، باید از كار درخشان دانته فرتی نیز یاد كرد كه در هفتمین همكاری‌اش با كارگردان جزیره شاتر، با خلق فضایی منحصر به فرد، تیمارستان را به سبك معماری گوتیك درآورده تا تهدیدآمیزتر به نظر برسد. به حاشیه صوتی غنی‌ فیلم به عنوان یكی از عوامل تأثیرگذار نیز باید اشاره كرد. موسیقی متن همخوانی كامل با فضای فیلم و مضمون داستان دارد و كار رابی روبرتسون ترانه‌سرا و خواننده، در تقویت تدریجی صدا به گونه‌ای است كه مخاطب را به صورت ناخودآگاه به همراهی با تم ترانه وادار می‌سازد.اسكورسیزی فیلم‌هایش را طوری می‌سازد كه گویی كارگردانی همه زندگی‌اش است.   به همین دلیل فیلم‌های او چه آنها كه شاهكارهای مسلم سینما هستند (راننده تاكسی و گاوخشمگین) و چه آثار متوسط (هوانورد، نیویورك نیوریورك) و چه حتی شكست‌هایش (رنگ پول) همگی پیداست كه با تمام وجود ساخته شده‌اند. اسكورسیزی هرگز در نمایش خشونت و احساسات كم نمی‌گذارد، همچنان كه از آزمودن و تركیب ژانرهای مختلف كه او استاد تحلیل و موشكافی‌شان است. در جزیره شاتر پیداست كه اسكورسیزی با اقتباس از داستان دنیس لیهان و بردن زمان رویدادها به دهه50 میلادی كوشیده تا نوآر دلخواهش را بسازد؛ فیلمی كه حس تعلیق نهفته در آن مخاطب را همچون كاراكترها تا سرحد جنون پیش می‌برد.سینما در رگ‌های اسكورسیزی جریان دارد و هر نمای جزیره شاتر، هر حركت دوربین و هر لحظه پرهراسش می‌تواند ادای دینی به یكی از نوآرهای محبوب اسكورسیزی باشد؛ از «آدم‌های گربه‌ای» و «‌از گذشته» ژاك‌تورنور گرفته تا «بیراهه» ادگار جی اولمر و «راهروی شوك» ساموئل فولر. خود اسكورسیزی هم قبلا اشاره كرده كه در جزیره شاتر به صورت مشخص قصد ادای دین به فیلم‌های ژاك تورنور را داشته است؛  فیلمسازی كه به قول اسكورسیزی هرگز خود را هنرمند نمی‌نامید و در كمال فروتنی و تواضع كار خود را با نجاری بیشتر قابل مقایسه می‌دانست تا انجام فعالیتی خلاقانه.   این تواضع كه البته حاصل استادی و كمال است در جزیره شاتر نیز به چشم می‌خورد. شاید به همین دلیل است كه اسكورسیزی این بار با تمام وجود خود را با قواعد ژانر همراه كرده است. آخرین ساخته اسكورسیزی بیش از آنكه اثری جاه‌طلبانه چون بازسازی درخشانش از «تنگه وحشت» در اوایل دهه90 باشد به ادای دینی متواضعانه به شاهكارهای نوآر شباهت دارد و به صورت مشخص به فیلم‌های رده «ب» این ژانر در دهه1950. البته لازم نیست همه فیلم‌هایی كه اسكورسیزی به آنها ارجاع داده را ببینید تا جزیره شاتر برایتان قابل فهم باشد ولی بدیهی به نظر می‌رسد كه تماشای فیلم اسكورسیزی برای كسانی كه آثار تورنور و ساموئل فولر را دیده‌اند، لذتی مضاعف را در پی دارد؛ اینكه او تا چه حد دقیق آثار محبوبش را بارها و بارها تماشا كرده، از آنها تأثیر پذیرفته و به شكل خلاقانه‌ای تغییرشان داده است. بعد از دیدن این فیلم‌هاست كه متوجه می‌شوید كارگردان چه بازی بزرگ‌تر و مهیجی را به تصویر كشیده است. داستان در زمانه‌ای رخ می‌دهد كه جنگ سرد، پارانویا و ترس از بمب اتمی و انجام آزمایش های پزشكی خطرناك مشخصه‌اش هستند و اسكورسیزی تمام اینها را به شكلی استادانه در جزیره شاتر گنجانده است.   به ندرت پیش می‌آید كه بازیگری بتواند بازی بدی در فیلم‌های اسكورسیزی ارائه دهد و معمولا بازیگران بهترین حضورشان در سینما را مقابل دوربین اسكورسیزی به ثبت می‌رسانند. دی‌كاپریو و مارك روفالو در همسویی فوق‌العاده با نقش‌هایشان قرار دارند. بن كینگزلی در نقش سرپرست پزشكان زندان انتظاری را كه از این بازیگر كهنه‌كار می‌رود  برآورده می‌سازد و بازی امیلی مولتیمر و پاتریشیا كلارمحسون نیز بسیار قابل توجه است. اسكورسیزی دنیای تیره و تاری را به تصویر می‌كشد كه در آن مرز میان پیروزی یا شكست اخلاقی مخدوش یا دست‌كم نامعلوم شده است. فیلم مفهوم اضطراب را هنرمندانه به نمایش می‌گذارد و مثل هر اثر خوب دیگری از اسكورسیزی قهرمان اصلی‌اش زخم خورده‌ای است كه كابوس‌های ذهنی‌اش رهایش نمی‌كند. این منظر تدی دانیلز (كه در فلاش‌بك‌ها متوجه می‌شویم كهنه سربازی در جنگ جهانی دوم بوده و زندگی شخصی تلخ و محنت‌باری داشته) به نوعی می‌تواند یادآور تراویس در راننده تاكسی ‌نیز باشد. گویی اسكورسیزی در آخرین‌ ساخته‌اش از كابوس‌های تمام نشدنی می‌گوید.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 748]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن