واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اکران این فیلم چند اتفاق مهم در دل خود دارد؛ نخستین اتفاقها به بازیهای حیرتانگیز بازیگران فیلم بر میگردد. امسال هم اگر داوران دچار بدسلیقگی نشوند باید یک برای... پس از 5 سال فجر 28 به رنگ ارغوان در میآید "به رنگ ارغوان رفع توقیف شد." این خبر داغ ترین خبر سینمایی این روزهاست. تنها ساخته اکران نشده حاتمیکیا به زودی اکران میشود. آیا این فیلم هم مثل 14 فیلم دیگر حاتمیکیا جذاب است؟ ابراهیم حاتمیکیا هفتههای پیش با دو خبر در صدر اخبار سینمایی قرار گرفت؛ یکی سفر همراه با هیات سینماگران ایرانی به آمریکا و دومی هم رفع توقیف از فیلم پر حاشیه "به رنگ ارغوان" فیلمی که در آخرین سال دولت هشتم ساخته شد و در اولین ماههای دولت دهم از توقیف بیرون آمد و در فهرست اولیه جشنواره فجر بیست و نهم قرار گرفت. به نطر میرسد شمقدری – معاون سینمایی جدید – که در دوره مشاور ریاست جمهوری هم سابقه بیرون کشیدن فیلمی مثل "درباره الی" را از فهرست توقیف دارد، میخواهد در اولین ماههای نشستن بر صندلی معاونت سینما، خطوط قرمز فرهنگی دولت دهم را جا به جا شده و فراختر نشان بدهد. به هر حال آزاد شدن به رنگ ارغوان بعد از پنج سال خبر مسرتبخشی برای دوستداران سینمای حاتمیکیاست. همه منتطرند ببینند فیلم نه چندان تازه ولی پر خبر او آن قدر دیدنی هست یا گرد گذر ایام آن را بیات کرده در این چند صفحه سراغ این فیلم و همه حاشیههایش رفتیم تا شادی خودمان را از این اتفاق مهم نشان بدهیم. به رنگ ارغوان از همان جنس فیلمهایی است که دوستداران حاتمیکیا توقعش را دارند یک عاشقانه سیاسی آنهایی که به رنگ ارغوان را دیده اند، همگی بر این باورند که این ساخته حاتمیکیا کاملترین فیلم کارنامه کاری او چه به لحاظ داستان پردازی و چه به لحاظ ساختاری است. حاتمیکیا موضوع ملتهب فیلمش را در قالب قصه عاشقانه آنچنان روایت کرده که مخاطب پس از تماشای آن برای لحظاتی روی صندلیاش میخکوب میشود. حاتمیکیا هم جزو همان دسته کارگردانانی است که علاوه بر علاقه مندان معمولی سینما، یک سری طرفدار متعصب دارد که در هر شرایطی با تمام وجود از او و اثرش دفاع میکنند و حتی اگر کار به جاهای باریکتر هم بکشد، برایش دست به یقه هم میشوند. حاتمیکیا بازها که خودم هم تا دورهای در حلقه آنها بودم، برایشان فرقی ندارد که او "دعوت" ساخته یا "حلقه سبز"، در هر حال از او و کارش دفاع میکنند؛ هر چند بدانند اثری که به دفاع از آن برخاسته اند، نسبت به آثار شاخص کارنامه حاتمیکیا اثر قابل توجهی نیست. اما او و طرفدارانش بعد از اتفاقات "به رنگ ارغوان" دوران تازه ای را تجربه کردند. بسیاری از منتقدان که دوست دارند همیشه حاتمیکیا فیلمهایی فوق خوب بسازد، بعد از "به نام پدر" تئوری تازه ای مطرح کردند که او وارد دوران خود تکراری شده و بعد از حلقه سبز و دعوت به این نتیجه رسیدند که او برای فرار از خود تکراری به مرض دورافتادگی از خودش مبتلا شده است. نتیجه همه این تئوری پردازیها واکنشهای تندی بود که حاتمیکیا در هنگام اکران فیلم دعوت از خود بروز داد. رو دربایستی مخاطبین با حاتمیکیا در حالی که هر سه اثر او چه در سینما و چه در تلویزیون با استقبال مخاطبان روبه رو شده بودند و همین تناقضی را بین نظرات منتقدان و مردم به وجود آورده است. اما روی واقعی ماجرا این بود که طرفداران حاتمیکیا و... از این فیلم به اندازه آثار شاخص او مثل از "کرخه تا راین" ، "خاکستر سبز"، "روبان قرمز"، "آژانس شیشهای" و "ارتفاع پست" لذت نبرده بودند و این واقعیتی بود که در دل خود ماجرایی داشت که خود حاتمیکیا و همه آدمهای محدودی که به رنگ ارغوان را دیده اند، از آن باخبرند. اما اینکه چرا بعد از توقیف به رنگ ارغوان او با آثاری که میسازد، متهم به خود تکراری و دور از اصل افتادگی میشود؛ شاید کسانی که از به نام پدر تا دعوت به قلع و قمع حاتمیکیا پرداختند، اگر به رنگ ارغوان را میدیدند دیگر با این شدت و حدت او را مورد تاخت و تاز قرار نمیدادند و کمی به او حق میدادند که بعد از توقیف بهترین کارش وارد این مسیر شود. در این دوران هیچکس از خودش نپرسید که چرا حاتمیکیا بلافاصله بعد از اتفاقات به رنگ ارغوان بدون هیچ وقفه ای خودش را سرگرم پروژه به نام پدر میکند و در ادامه حلقه سبز را دست میگیرد و با تمام کردن آن وارد پروژه دعوت میشود. این همه پرکاری و وصل کردن پروژهها به یکدیگر شاید به این دلیل بود که او خودش را از اتفاقات به رنگ ارغوان دورتر و دورتر کند. تلفیق خاکستر سبز و آژانس شیشه ای اگر خاکستر سبز عاشقانهترین فیلم کارنامه حاتمیکیا باشد و آژانس شیشه ای هم سیاسیترین فیلم او، به رنگ ارغوان تلفیقی است از هر دوی آنها که میتوان از آن به عنوان عاشقانهترین فیلم سیاسی سینمای ایران نام برد؛ فیلمیکه در آن دیگر خبری از تندرویهای حاج کاظم و سلحشور نیست و بهزاد (مامور وزارت اطلاعات با بازی حمید فرخنژاد) و مافوق او (رضا بابک) پایه اصلی ماجراهای فیلم هستند. دیالوگهای رضا بابک در سکانسی که با بهزاد روبه رو میشود، بیشباهت به صحبتهای سلحشور در آژانس شیشه ای نیست اما در اینجا صحبتها از جنس دیگری هستند. اینجا هم بحث امنیت ملی مطرح میشود اما دیگر آن سوی ماجرا بهزاد قرار نیست به خاطر کسی مثل عباس این امنیت را به خطر بیاندازد، این سوی ماجرا دختری قرار داره به نام ارغوان در قیاس با آژانس در رتبهای بالاتر مینشیند؛ چرا که دیگر در اینجا قرار نیست مخاطب به شکل احساسی به خاطر اینکه آن سوی ماجرا کسی است مثل عباس که روزی به خاطر کشور خودش را جلوی توپ و گلوله گذاشته، از شخصی مثل حاج کاظم دفاع کند چون اگر از او دفاع نکند به خاطر عباس دچار عذاب وجدان میشود اما در به رنگ ارغوان او با بهزاد به خاطر عشق شخصیاش همراه میشود و اگر او را همراهی نکند عذاب وجدان گریبانش را نمیگیرد. بازی پلانها در فضای محدود به رنگ ارغوان به لحاظ ساختاری تکامل حرکت حاتمیکیا در به تصویر کشیدن قصه در فضایی محدود است. حرکتی که با آژانس شروع شد و با ارتفاع پست ادامه یافت و با به رنگ ارغوان به تکامل رسید. در اینجا بخش عمده ای از داستان در کلبه ای که بهزاد در آن مستقر است اتفاق میافتد. ریتم مناسب فیلم در این سکانسها به واسطه تعدد پلانها و حرکتهای دوربین اوج کار حاتمیکیا است. این فیلم بدون شک یکی از بهترین فیلمهای حاتمیکیا و به زعم خودم بهترین فیلم او با فاصلهای شگرف نسبت به آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین است که اکران آن شاید فیلمساز محبوب ما را از سرخوردگیای که به واسطه توقیف آن گریبانش را گرفته بود، نجات دهد. اتفاقها اکران این فیلم چند اتفاق مهم در دل خود دارد؛ نخستین اتفاقها به بازیهای حیرتانگیز بازیگران فیلم بر میگردد. امسال هم اگر داوران دچار بدسلیقگی نشوند باید یک برای حمید فرخنژاد، خزر معصومی، و رضا بابک کنار بگذارند. اتفاق دیگر فیلم هم حسن کریمی– مدیر فیلمبرداری پروژه – است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 578]