تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):رجب نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏تر هركس يك روز از ماه رجب ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825919346




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهی به دو فیلم اکران عید فطر


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: رضا عطاران آن شخصیت عاشق پیشه نیست و الناز شاکردوست هم آن دختری نیست که بخواهد در داستان تاثیری بگذارد. بیشتر شخصیتی تحمیلی و...   از ما بهترون: نمونه همه کمدی‌ها از چه منظری به فیلم بنگریم؟ با یک کمدی رمانتیک طرفیم، یا یک کمدی سیاسی، یا یک کمدی ترسناک؟ در ابتدا زندگی یک روزنامه‌نگار را می‌بینیم که همسرش از او جدا شده است و دختر همسایه نیز از او خوشش می‌آید (کمدی رومانتیک)، در نیمه دوم با مشکلات این روزنامه‌نگار که به واسطه نوشتن یک مقاله انتقادی به دردسر افتاده مواجه می‌شویم (کمدی سیاسی ) و در انتها به خیالات و تصورات این روزنامه‌نگار که خیال می‌کند عده‌ای قصد جان او را کرده‌اند، روبه‌رو می‌شویم (کمدی ترسناک). با این تعاریف اولین مشکل فیلم چندپارگی آن در روایت است که البته مشکل بسیاری از فیلم‌های دیگرمان هم هست. تازه جدا از این یكدست نبودن، فیلم در هر قسمت هم مشكلاتی دارد: 1 -كمدی رمانتیك: در این قسمت مولفه‌های اصلی این نوع فیلم‌ها رعایت نشده است. رضا عطاران آن شخصیت عاشق پیشه نیست و الناز شاکردوست هم آن دختری نیست که بخواهد در داستان تاثیری بگذارد. بیشتر شخصیتی تحمیلی و چسبانده شده به فیلم است زیرا هیچ‌گونه شناختی از او در طول فیلم به ما داده نمی‌شود. نمونه این عدم شناخت و رعایت نشدن نشانه‌های ژانر این است که الناز شاکردوست چرا و چطور به احسان علاقه‌مند شده است؟   2 - كمدی سیاسی: شاید بشود این قسمت را حسن فیلم دانست که درباره مشکلات روزنامه‌نگاری و دردسرهای آن است. اما مشكل اینجاست كه در این قسمت هم داستان خیلی رو و گل‌درشت این مشکلاتش را بیان می‌کند. این بیان به قدری شعاری می‌شود که حتی از فیلم بیرون هم می‌زند. دلیل این موضوع هم روشن است، همان چند پارگی فیلم. فیلم بستر مناسبی برای این قسمت ایجاد نمی‌کند، یعنی پیشینه‌ای از نویسنده و نوع مطالبی که می‌نوشته نداریم و حتی موضوع اصلی نوشته‌اش را هم واضح نمی‌دانیم. 3 -بیشترین حجم خنده‌های ما در همین قسمت است!! فیلم در سکانس‌های ترسناک خود نه می‌ترساند نه ما را به تفکر برمی انگیزد (پس نام گروتسک این وسط چیست که در برنامه هفت هم آمده؟) به قدری این سکانس‌ها طولانی و خسته‌کننده است که دیگر بیننده را از داستان اصلی هم پرت می‌کند. با این توضیحات فیلم در همه جزئیاتش مشکل دارد. پس چه چیزی برای ما باقی مانده است؟ نه خندیده‌ایم، نه به چیزی فکر کرده‌ایم. این دیگر سینما نیست!!   یک اشتباه کوچولو: یک فیلم بد چیز زیادی نمی‌شود درباره فیلم گفت. فقط می‌شود نمونه‌های ابتذال را در فیلم جست‌وجو کرد و به یک نتیجه رسید که فیلم، فیلم خوبی نیست!   نمونه اول: محمدرضا شریفی‌نیا در کافه‌ای نشسته و مشغول بررسی کردن یک یاقوت است. در همان هنگام شیلا خداداد وارد کافه می‌شود تا به نزد محمدرضا شریفی نیا برود. به محضی که روبه‌روی او قرار می‌گیرد این جمله را از زبان شریفی نیا می‌شنویم: عجب یاقوتی!! نمونه دوم: منشی دفتر مریلا زارعی وارد دفتر می‌شود و مریلا زارعی از او درباره محمدرضا شریفی‌نیا سوال می‌کند و او شروع به خندیدن می‌کند و می‌گوید: «دیدمش. یک تیکه خیلی بانمک هم به من انداخت!» فکر نمی‌کنم نیازی به ادامه دادن باشد، با یک فیلم بد طرفیم. به‌رغم این نمونه‌هایی که درباره ابتذال فیلم آورده شد فیلم دارای یک منطق احمقانه هم هست. اشتباهی که در ابتدای فیلم صورت می‌گیرد و افراد جابه‌جا سوار ماشین‌ها می‌شوند به قدری کودکانه طراحی شده که به شعور مخاطب توهین می‌شود. فردی برای ازدواج سوار ماشین کسی می‌شود که به دنبال یک دزد بوده است و فرد دیگری که برای دزدی آمده سوار ماشین داماد می‌شود! و جالب اینجاست که طرفین به این زودی‌ها متوجه این اشتباه نمی‌شوند. فیلم «یک اشتباه کوچولو» بر پایه یک تصور کوچک با اندک خلاقیتی بنا شده که مانند بیشتر آثار این دوره بهتر است فراموش شود.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن