واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: منتظرالزيدی: با كابل و ميله آهنی شكنجه شدم اگر افرادي كه مرا سرزنش ميكنند، ميدانستند كه اين كفش چقدر در ويرانهها راه رفته و تا چه ميزاني با خونهاي ريخته شده در اثر جنايات اشغالگران آغشته شده و چند بار با آن به منازلي كه زنانش هتك حرمت شدهاند، رفته، مرا ملامت نميكردند. فارس: منتظر الزيدي خبرنگار عراقي كه به نشانه اعتراض به سياستهاي آمريكا به طرف جورج بوش لنگه كفش پرتاب كرده بود امروز پس از آزادي از زندان، فاش كرد كه در زندان تحت شكنجه شديد قرار گرفته است. منتظر الزيدي امروز پس از آزادي از زندان در نشست خبري در بغداد با بيان اينكه "من آزاد شدم ولي وطنم همچنان اسير است " فاش كرد كه در زندان تحت شكنجه شديد قرار گرفته است. وي افزود: شوك الكتريكي به من داده شد و با كابل و ميلههاي آهني به جانم افتادند و بعد از اينكه مرا زير آب بردند دست و پا بسته در سرماي سوزان قرار گرفتم به طوري كه آه و ناله من به هوا بلند ميشد. وي با رد اظهارات نوري المالكي نخست وزير عراق در اولين روزهاي بازداشت بعد از پرتاب كفش به سمت بوش افزود: آقاي نوري المالكي در آن روزها گفته بود كه تا از حال منتظر الزيدي در زندان با خبر نشدم خوابم نبرد؛ در حالي كه در آن لحظه من سخت زير انواع شكنجه قرار داشتم. الزيدي با اعلام اينكه تعدادي از مسئولان بلندپايه دولتي و ارتش به طور مستقيم در شكنجه او دست داشتهاند، متعهد شد كه در آينده نام برخي از افرادي كه در شكنجه وي دخالت داشتند ، افشا كند. الزيدي گفت: من از اين كار نمي خواستم به نان و نوايي برسم يا اينكه اسم خودم را در تاريخ ثبت كنم بلكه ميخواستم از كشورم كه همانا امري مشروع است و همه تعاليم آسماني و قوانين بينالمللي آن را به رسميت شناختهاند، دفاع كنم. ميخواستم از تمدن و فرهنگ اصيلي كه مباح دانسته شد، دفاع كنم و معتقدم كه در كتابهاي تاريخ آمريكا و جهان نيز ذكر خواهند كرد كه چگونه اشغالگران، عراق با تمدن را تحت اشغال قرار دادند و اينكه چه رفتار وحشيانهاي با ملت عراق داشتند. منتظر الزيدي كه بسيار بيقرار و ناآرام به چشم ميخورد و بويژه آنكه زماني كه از ذلت مردم در زير اشغالگري سخن ميگفت، خطاب به آمريكا و جهانيان گفت: همين جا ميگويم كه ما ملتي هستيم كه ميميريم ولي ذلت نميپذيريم. بسيار ساده بگويم كه اشغالگران خواستار ذليل كردن ملتم و زير چكمه قرار دادن آنها بودند كه در طي سالهاي گذشته بيش از يك ميليون عراقي مستقيما در اثر گلوله بارانهاي اشغالگران شهيد شدند. وي در ادامه به گوشهاي از جنايات اشغالگران در عراق پرداخت و افزود: جنايات آنها حدود 5 ميليون يتيم و يك ميليون بيوه زن، صدها هزار معلول و 5 ميليون آواره در داخل و خارج كشور برجاي گذاشت. الزيدي در ادامه با اشاره به انسجام همه قوميتها و اديان مردم عراق در پيش از اشغال گفت: شيعه و سني با هم نماز مي خوانند و مسلمانان همراه با مسيحيان، عيد ميلاد حضرت مسيح (ع)را جشن ميگرفتند تا اينكه اشغالگران با توهم آزادسازي كشورمان به ما حمله كردند و بين برادر با برادرش، بين همسايه با همسايهاش اختلاف انداختند و ما را عزادار كردند. وي در ادامه در برشمردن جنايات اشغالگران در عراق اشغالگري را به مثابه "طاعوني " خواند كه عراق را در بر گرفت و با بيان اينكه اشغالگران خيابانها و بوستانهاي كشور ما را به گورستان تبديل كردند، افزود: اشغالگران هر روزه ما را ميكشند و اماكن مذهبي ما را آلوده ميسازند. به آزادگان تجاوز ميكنند و روزانه هزاران تن را زنداني ميكنند. اين آزاده عراقي كه در پاسخ به كساني كه وي را قهرمان توصيف ميكردند، گفت: من اعتراف ميكنم كه قهرمان نيستم ولي ديدگاه و موضع خاص خودم را دارم . برايم بسيار ذلت بار بود كه (خون ريختن مردم)كشور مباح شمرده شود، بغداد من به آتش كشيده شود و خانوادهام كشته شوند. هزاران تصوير از اين امور در ذهنم نقش بسته بود و هر روز بر من فشار ميآورد و راه حق و رويارويي را نشانم مي داد. راه امتناع از پذيرش ناحقي، تزوير و باطل را به من نشان ميداد به گونهاي كه هيچ شبي راحت نخوابيدم. الزيدي در ادامه در توصيف جنايات اشغالگران در عراق گفت: آن جنايات جوان را پير ميكند. در حقيقت رسوايي ابو غريب، قتل عامهاي فلوجه، نجف، بصره، ديالي و...اشكم را در ميآورد و مرا ميشكست. در طول سالهاي گذشته در اين سرزمين سوخته ميگشتم و با چشمان خودم دردهاي قربانيان را مشاهده ميكردم و صداي زجههاي بيوهزنان و يتيمان را با گوش خود ميشنيدم و احساس كردم كه عار و ننگ دامنگيرم شده است. بنابراين صبرم تمام شد. الزيدي درباره پرتاب كفشش به سوي بوش گفت: فرصتي پيش آمد و از آن استفاده كردم آن كفش با خونهاي بيگناهاني كه توسط اشغالگران كشته شده بودند، آغشته شده بود و آن پرتاب پاسخ مناسبي به جنايات آنها بود. وي افزود: ميخواستم با پرتاب كفش به سوي بوش آن جنايتكار جنگي، انزاجار و اعتراض خودم نسبت به دروغش و اشغالگرياش را ابراز بكنم. اين خبرنگار عراقي در ادامه سخنانش گفت: با قربانيان اين كشور عهد بسته بودم كه حق آنها را از اشغالگران بگيرم لذا وقتي فرصت پيش آمد آن را مغتنم شمرم و در راستاي وفاداري به هر قطره خوني كه در اثر اشغالگري بر زمين ريخت، و در واكنش به آه و ناله بيوه زنان و ناله مجروحان، آن فرصت را از دست ندادم. منتظر الزيدي درباره كساني كه اقدام وي را در پرتاب كفش به سوي بوش مورد انتقاد قرار ميدهند، گفت: اگر افرادي كه مرا سرزنش ميكنند، ميدانستند كه اين كفش چقدر در ويرانهها راه رفته و تا چه ميزاني با خونهاي ريخته شده در اثر جنايات اشغالگران آغشته شده و چند بار با آن به منازلي كه زنانش هتك حرمت شدهاند، رفته، مرا ملامت نميكردند. وي در ادامه پرتاب كفش به سوي بوش را بيانگر اعتراضش به دروغپردازي بوش و اشغال عراق دانست و افزود: اين اقدام ناشي از اعتراض من به تاراج رفتن ثروتهاي وطنم و تخريب آن و آواره ساختن مردم كشورم است. الزيدي افزود: بعد از شش سال كه در اثر همه اين جنايات ذلتبار كه بر سر كشورم آمد، قاتل براي سخن گفتن از پيروزي و دموكراسي براي توديع كشتههايش به كشورم ميآيد و انتظار دارد كه به سويش گل پرتاب كنيم. ساده بگويم كه آن كفش، پرتاب گل از سوي من به اشغالگران است. وي در ادامه با بيان اينكه ميخواستم با پرتاب كفشم از شرف، شغل و حرفه خبرنگاري دفاع كنم، افزود: هنگامي كه كشور آلوده شده، خونها مباح دانسته شد و شرف لكهدار شد، بعضي ميگويند كه چرا (منتظر) سئوالي از بوش نپرسيد كه بوش در پاسخ به آن بماند و من حالا به شما خبرنگاران ميگويم كه چگونه از بوش سئوالي بپرسم در حالي كه قبل از آغاز آن نششت مطبوعاتي، به ما امر شده بود كه آن سئوال را از وي نپرسيم؟ و مطرح ساختن آن سئوال ممنوع شده بود و ما فقط مي توانستيم آن كنفرانس مطبوعاتي را به عنوان يك خبر پوشش دهيم و سئوالي نپرسيم. آيا معني اين حرفه و شغل همين است؟ اين آزاده عراقي در بخش ديگري در صحبت هايش در اولين دقايقي كه از زندان آزاده شد، گفت: در اين مناسبت چنانچه بدون قصد و نيتي والله شاهد است كه چنين قصدي نداشتم بنابراين چنانچه به رسانه و روزنامهنگاري اسائه ادب كرده باشم در همين جا از شما پوزش مي خواهم. عذر خواهي ميكنم بابت مشكلاتي كه براي موسسات مطبوعاتي ايجاد كردم. وي افزود: هر آنچه من انجام دادم فقط مي خواستم با وجدان زنده، دغدغهها و خواسته يك شهروندي كه كشورش را هر روز به تاراج رفته ميبيند؛ مي خواستم اين احساس را بيان كنم. وي پايان در پاسخ به آنهايي كه گفتهاند منتظر الزيدي وابسته به برخي احزاب و يا جهتهاي سياسي و غير سياسي است، گفت: همين جا اعلام ميكنم كه مستقل هستم و وابسته به هيچ حزب سياسي و جرياني نيستم. الزيدي در ادامه افزود: در آينده بدون اينكه اجازه دهم غبار سياست بر تنم سايه اندازد، همه تلاشم را براي خدمت به انسانيت و كشورم و هر كسي كه به خدمت نياز به كار خواهم گرفت و از زناني كه شوهرانشان را از دست دادند، همچنين هر كسي كه در اثر اشغالگري متضرر شد و همچنين از ايتام حمايت، مراقبت و دلداري خواهم كرد. وي در پايان اين كنفرانس مطبوعاتي بر ارواح شهيداني كه جانهاي خود را در اثر اشغال عراق از دست دادهاند درود فرستاد و با ننگين توصيف كردن اعمال اشغالگران و هر كسي كه در اشغال عراق مساعدت كرد، افزود: شب ظلمت هر چقدر كه به طول بينجامد نميتواند مانع نورافشاني خورشيد شود؛ خورشيدي كه ما با دستان خود ترسيم كرديم تا اين خورشيد، نمادي براي آزادي و آزادگي باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]