تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 19 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تقواى الهى داشته باشيد و اصلاح كنيد ميان خودتان را زيرا خداوند در روز قيامت ميان م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805912940




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد جام جم: نمره قبولي براي دولت و مجلس «نمره قبولي براي دولت و مجلس»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي جام جم به قلم عباس محمدنژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛مجلس شوراي اسلامي سرانجام پس از 5 روز كار فشرده بررسي صلاحيت 21 وزير پيشنهادي دولت دهم را تمام و 18 وزير را تاييد كرد. گزينه‌هاي پيشنهادي براي آموزش و پرورش، رفاه و تامين اجتماعي و نيرو افرادي بودند كه مجلس يا به دليل موجه نداشتن تجربه و سابقه مديريت كافي يا به دليل نداشتن تخصص در حوزه مربوط، به آنها راي اعتماد نداد. مجلس در اين 5 روز همان گونه كه ميليون‌ها نفر از مردم از رسانه ملي خود شاهد و ناظر آن بودند، موضوع بررسي صلاحيت وزرا را با جديت پيگيري كرد، بحث‌هاي مخالفان و موافقان بدون غرض‌ورزي و در فضايي كارشناسي و مستدل پيگيري شد، وزرا نيز با برنامه‌هاي مدون و كاربردي از خود دفاع كردند. مسائل حاشيه‌اي هم بندرت جو حاكم بر مجلس را تحت تاثير قرار داد تا خروجي كار نمره قبولي كسب كند و اين نمره قبولي هم براي مجلس بود و هم براي دولت. براي مجلس از آن جهت كه اولا نشان داده شد با وجود سخنان تفرقه‌افكنانه كه تا پيش از جلسات بررسي صلاحيت وزرا در محافل مختلف مطرح بود، مسوولان كشور با وجود آن كه مي‌توانند آراي متفاوتي داشته باشند اما در منافع ملي كشور يكصدا و هم‌راي هستند. درثاني، در مدت بررسي صلاحيت‌ها 128 نفر از نمايندگان مجلس در مخالفت يا موافقت گزينه‌ها صحبت كردند و اين تكثر نشان مي‌دهد كه نگاه مقنن قانون اساسي چنان است كه از هر فرصتي براي نفوذ اراده ملي و آراي ملت استفاده مي‌كند. اما اين رويداد براي دولت دهم نيز يك موفقيت محسوب مي‌شود از آن جهت كه 1 برخلاف دولت نهم كه 4 وزير راي اعتماد نگرفتند،اين دوره 3 نفر راي اعتماد نگرفتند، كه البته اگر رئيس‌جمهور در انتخاب و چينش اين 3 نفر هم دقت لازم را داشت، بدون شك اعضاي كابينه تماما راي اعتماد مي‌گرفتند. 2 در بررسي صلاحيت وزراي دولت نهم در مجلس مجموع آراي موافق 4120 راي و مجموع آراي مخالف 1707 راي بود؛ اما در اين دوره مجموع آراي موافق 4221 راي و مجموع آراي مخالف 1671 راي بود و اين يعني تعداد آراي موافق با دولت در مجلس هشتم به ميزان 101 راي از آراي موافق دولت در مجلس هفتم پيشي گرفته است كه خود افزايش مقبوليت دولت دهم را نشان مي‌دهد، علاوه بر اين كه شمار مخالفان هم كاهش يافته است. 3 در بررسي وزير اقتصاد پيشنهادي كه همان وزير دوره قبل بود هيچ نماينده مخالفي صحبت نكرد و او در نهايت با راي بالايي انتخاب شد، اين موضوع نشان مي‌دهد كه مجلس با رويكرد اقتصادي دولت دهم همراه است ودولت توانسته با طرح‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي خود نظر مجلس را جلب كند. بدون شك اين امر براي اجراي طرح هدفمند كردن يارانه‌ها كه مهم‌ترين هدف دولت در حوزه اقتصاد خواهد بود، بسيار حائز اهميت است. همگرايي و تعامل خوب دولت و مجلس كه در بررسي راي اعتماد به كابينه دهم تبلور يافت با تسري به قوه قضاييه مي‌تواند رابطه محكمي ميان سه قواي كشور در عين استقلال قوا ايجاد كند كه ثمره آن براي كل نظام و ملت خواهد بود. ملتي كه با راي 40 ميليوني‌اش اعتماد خود را به نظام نشان داد؛ نظامي كه در ميان تمامي فشارها و توطئه‌هاي داخلي و خارجي با پشتوانه محكم ملت به حركت خود براي ايجاد جامعه‌اي متعالي ادامه مي‌دهد؛ جامعه‌اي كه هر شخص در آن با حفظ عزت و احترام زندگي آبرومندانه‌اي داشته باشد. رسالت: فصلي نو در همگرايي دولت و مجلس  «فصلي نو در همگرايي دولت و مجلس»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ کار بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي کابينه دهم پنج شنبه گذشته پس از5  روز بحث و بررسي و دقت هاي هوشمندانه نمايندگان محترم روي نقاط ضعف و قدرت آنان به اتمام رسيد. 128 نماينده با نگاه هاي متفاوت در35 ساعت فشرده  برنامه هاي وزراي پيشنهادي را زير چکش نقد قراردادند.آنچه مردم و جهانيان در5  روز بررسي صلاحيت ها به صورت زنده مشاهده کردند تصويري نو از همگرايي، همکاري دولت و مجلس در يک فضاي جدي و در عين حال دوستانه و اعتقادي بود. رسانه هاي بيگانه و برخي نااهلان در داخل براي شکاف بين دولت و مجلس پس از انتخابات حساب ويژه اي بازکرده بودند. آنها بررسي صلاحيت وزرا را يک فرصت براي تمهيد “تهديد شکاف بين دولت و مجلس تلقي مي کردند. اما هوشمندي سران دو قوه و نيز نمايندگان فهيم ملت نشان دادند يک عزم جدي وجود دارد که در دفاع از اسلام و مصالح و منافع ملي فقط يک صدا در کشور شنيده شود. مجلس به سه وزير پيشنهادي راي نداد. اکنون دولت با راي اعتماد بالا به18  وزير پيشنهادي رئيس جمهور تشکيل مي شود.  مجلس به يک وزير از سه وزير پيشنهادي “زن راي اعتماد داد تا نشان دهد در بررسي صلاحيت ها و برنامه نگاه جنسيتي نداشته است. همچنين وزير پيشنهادي نيرو نتوانست از مجلس راي اعتماد بگيرد و اين نشانگر آن بود که مجلس در نقد وزرا جدي بود.اکنون دولتي نيرومند که محصول مشارکت85  درصدي مردم است با بيش از دو سوم آراي ملت شکل گرفته است. دولتي که در مرحله دوم انتخاب، در خانه ملت با اقبال روبرو مي شود و راي اعتماد خوبي از نمايندگان مردم دريافت مي کند. دولت دهم نيرومندترين دولت پس از انقلاب است که پايه هاي مشروعيت قانوني آن روي دوش مشارکت بالاي مردم است. لذا اخلال بدخواهان در حرکت آن و دشمني بيگانگان ره به جايي نمي برد. متاسفانه کشور3  ماه قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري و3  ماه هم بعد از آن تحت الشعاع حوادث مربوط به انتخابات بوده و کارهاي مردم در برخي جاها قفل و چرخ دولت در برخي راه ها کند حرکت مي کرده است. امروز بايد با عزمي واحد قفل ها شکسته شود و يک سرعت معقول براي پاسخگويي به مطالبات رهبري و مردم داده شود. نگاه نقادانه مجلس در بستر الفت، دوستي و برادري مي تواند اين سرعت را تنظيم کند. رئيس دولت با توکل به خدا و با سرمايه اجتماعي بزرگي که در انتخابات دهم و راي مجلس به دست آورده است مي تواند کوه ها را جابه جا کند. رکورد خدمت به مردم، پيشرفت کشور و بسط عدالت در دولت دهم بايد بالاتر از دولت نهم باشد تا مردم طعم شيرين خدمات اصولگرايان را در نهادهاي انتخاباتي خوب بچشند. آمريکا و اروپا بايد بدانند علي رغم شرارت هايي که در حين برگزاري انتخابات دهم رياست جمهوري اسلامي کردند اکنون مشت نيرومند ملت در دولت دهم با پشتوانه40  ميليون راي شکل گرفته و ديگر نمي توانند با مداخلات خود خللي در حرکت شتابان نظام به سوي پيشرفت و ترقي ايجاد کنند. فوري ترين کار دولت اکنون براي تضمين همگرايي ملت تلاش براي زدودن کدورت هاي ناشي از بگو مگوهاي انتخابات دهم است. آنان که با بي مهري به ملت دست همکاري با اجانب داده اند حسابشان جدا است. اما آنهايي که دغدغه اسلام و نظام و مردم را دارند بايد چتر مهر و محبت دولت بر روي آنها سايهبيندازد و حرکت به سوي وحدت ملي و انسجام اسلامي را قوام بخشد. اعتماد: مردم و دولت دهم «مردم و دولت دهم»عنوان سرمقاله ي روزنامه‌ي اعتماد به قلم سيدعلي ميرباقري است كه در آن مي‌خوانيد؛بالاخره دولت دهم با همه اما و اگرهايش شکل گرفت و کابينه آقاي احمدي نژاد از مجلس همفکر با خود راي اعتماد گرفت. سخنان رئيس دولت دهم در پايان آخرين جلسه بررسي صلاحيت کابينه پيشنهادي، بيانگر رسيدن آقاي احمدي نژاد به رويکردي جديد در تعامل با قوه مقننه است؛ سخناني که اگر چه ممکن است تاکتيکي براي عبور از سد مجلسيان ممتنع بوده باشد، اما به نظر مي رسد رئيس دولت دهم ناهمواري و سختي راه آينده خود را در تعامل با ساير قوا، از هم اکنون حس کرده است و به خوبي مي داند که زمان متهم کردن ديگران و بازي با آمار و ارقام و وعده هاي اميدبخش يا انکار مشکلات گراني، تورم و بيکاري تمام شده است و مردم از دولتي که حمايت رهبري و ساير ارکان بالاي نظام را تمام و کمال با خود دارد، خواهان توسعه ملي و تحقق عدالت اجتماعي هستند؛ توسعه و عدالتي که آحاد جامعه احساس کنند در برابر قانون مساوي اند. توسعه و عدالتي که سيستم قضايي کشور مستحکم و مستقل، مدافع اجراي بي کم و کاست قانون باشد و به قول دادستان جديد تهران در جلسه معارفه خود، دستگاهي که تصميماتش مبتني بر دليل و در چارچوب قانون و مقررات جلوه کند و نهادهايش چه قضايي و چه غيرقضايي پاسخگو باشند. مردم خواهان اين هستند که همه افراد و گروه ها و جريانات سياسي احساس کنند و مطمئن باشند که با همت و استعداد خود مي توانند از امکانات يک جامعه به صورت عادلانه بهره برداري کنند و مهم ترين و باقدرت ترين حامي و پشتوانه در کسب امکانات و امتيازات، قانون است. مردم مي خواهند استدلال، بحث و گفت وگو، انديشه و روحيه علمي و توجه جدي به نظريات کارشناسي در تصميم گيري هاي دولت حاکم شود و نيروها در سيستم مديريتي کشور صحيح به کار گرفته شوند. نظر تخصصي و سازماني بر اظهارنظرهاي سليقه يي مقدم شود و منطق و قانون بر رفتارها و ارتباطات حکومت کند.مردم مي گويند همان گونه که هدايت يک هواپيما بايد بر اساس روش ها و قضاوت هاي علمي و تخصصي باشد و قاعدتاً بايد از سليقه هاي فردي خلبان به دور باشد، يقيناً اداره کشور و طرح کلي حرکت دولت با شناخت و کشف روابط بين اجزاي آن امکان پذير است و اداره کشور جز با سازماندهي و همفکري و ضوابط علمي و تخصصي امکان پذير نيست. مردم مي گويند دولت و بدنه آن با عنايت به تجربه چهار ساله، به شدت نيازمند آرامش فردي و جمعي است و آن، اطمينان و اعتمادي است که افراد کابينه در قبال موقعيت خود بايد احساس کنند و با حاکميت روحيه اصلاح نگري و اصلاح پذيري، خود تسهيل کننده و تعميم دهنده اعتماد و آرامش اجتماعي باشند.مردم مي گويند کار و توليد توسط مردم و آحاد جامعه انجام مي شود نه دولت و جامعه يي توسعه مي يابد و به عدالت نزديک مي شود که کار کردن و زحمت کشيدن در آن نهادينه شده باشد. دقت در کار، قانون پذيري و عمل در حوزه اختيارات، توجه به نظم و سازماندهي و مقدم شمردن اهداف ملي بر اهداف گروهي و شخصي از جمله انتظاراتي است که مردم از دولت دهم مطالبه خواهند کرد. مردم اين روزها حال خوشي از تورم و گراني و بيکاري ندارند و خواهان تدوين سياست هاي اقتصادي غالب و موثر در اين زمينه هستند و به صورت مسکن و فوري، آنچه بايد اتفاق بيفتد تصحيح عملکرد دولت در حوزه اقتصاد است و آن خروج اين حوزه از حوزه هاي تصميم گيري هاي سياسي است، كيهان: سالار كريمان «سالار كريمان»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن مي‌خوانيد؛روزگار 10 ساله امامت امام حسن مجتبي-عليه آلاف التحيه والثناء- به ويژه تدبير و مديريت آن حضرت در دوراني انباشته از خدعه و خيانت، مالامال از درس ها و عبرت هاست. اين دهه پر است از خدعه هاي اردوگاه «لئامت» به سركردگي معاويه و غلبه يافتن وي به خاطر خيانت نخبگان و خواب زدگي و عافيت طلبي عوام؛ روزگاري كه گويا به هيچ نحو شجاعت و مجاهدت و صداقت و بصيرت را برنمي تابد. هرچه اردوگاه شام پس از ماجراي حكميت در صفين بر قدرت و نفوذ خود افزوده، در اين سو خودرأيي و پريشاني و رخوت موج مي زند. گروهي از جهاد فراري اند و طايفه اي ديگر مدعي جنگ. اولي، شعارشان «البقيه، البقيه» است در وسط ميدان جنگ، يعني كه ما زنده ماندن را بر جنگ ترجيح مي دهيم و هرگز حاضر نيستيم بجنگيم ولو براي عزت و امنيت خود. و گروه دوم بقاياي خروج از حاكميتي هاي صفين و نهروانيان به سردستگي اشعث بن قيس و چند تن ديگر كه در زبان امام را متهم به سازش و فرار از جهاد مي كنند، در عمل آن هنگام كه جنگ جدي مي شود پشت امام را خالي مي كنند و در پنهان- سران آنها- با معاويه ساخته اند تا آن حد كه جاسوسي او را مي كنند و تعهد كرده اند امام را به زهر يا زخم شمشير و خنجر ترور كنند. مواضع آنها صرفاً در تقابل با امام حسن(ع) است چه آنگاه كه مردم را به جهاد فرا مي خواند و سپاه مي آرايد و چه آن زمان كه با ديدن خيانت خواص و ضعف و پريشاني و اضطراب عوام، مصلحت را در پيمان صلح مي يابد. تاريخ شهادت مي دهد كه معاويه نه تنها هنگام لشكركشي دوباره جاسوساني به عراق فرستاده بود، بلكه كساني را نيز به كوفه نزد جمعي از منافقان و خوارج حاضر در ميان اصحاب امام روانه كرده بود. اشعث بن قيس، عمرو بن حريث، شبث بن ربعي و حجار بن ابجر- كه اغلب آنها 10 سال بعد، پايه گذار خيانت كربلا و عاشورا شدند- نامه هايي از معاويه دريافت كرده بودند كه اگر امام را ترور كنند، 200 هزار درهم به همراه تزويج يكي از دختران معاويه و فرماندهي يكي از لشكرهاي شام نصيبشان خواهد شد. امام بارها از سوي همين منافقين ترور شد، حتي در خيمه فرماندهي خود! و همين ها بودند كه بر حضرت شوريدند و حتي عبا و زيرانداز او را به غارت بردند. امام حسن(ع) در آوردگاهي چنين متلاطم كه نه از پيش رو ايمن بود و نه از پشت سر، به بهترين نحو به مديريت بحران پرداخت. او شجاعت را با مصلحت، و صداقت را با كياست و سياست به هم آميخت بي آن كه قدمي از مدار كرامت و بزرگي برون نهد. بصيرت و عزت توأمان امام چنان بود كه داغ «لئامت» و فرومايگي و خيانت را براي هميشه بر پيشاني عنصر غدار و سالوسي چون معاويه زد. امام در اين 10 سال خون دل خورد. شجاع ترين مردم ناچار شد شمشير در غلاف كند حال آن كه شير بي نظير آوردگاه جمل و صفين بود. در صفين شجاعانه بر قلب جبهه دشمن زده بود و اميرمومنان(ع) كساني را فرستاد تا يادگار رسول خدا(ص) و ذخيره الهي براي امامت امت را بازگردانند. پهلواني چنين مامور به تكليفي طاقت فرسا بود، صبوري توأم با بصيرت تا آنجا كه نقاب از چهره نفاق آلود معاويه برافتد. امام با صبوري توأم با عزت و با وجود تنگناهاي زمانه، چنان فضا را مديريت كرد كه نفاق و فساد معاويه با آن همه ادعاي كياست و ذكاوت بيرون ريخت. معاويه وقتي به سوي عراق اردوكشي دوباره كرده بود، هنوز ادعاي مسلماني و خونخواهي خليفه مقتول (عثمان) را داشت. اما با تدابير امام حسن(ع)، چند روزي از امضاي صلح نامه نگذشته بود كه همين مدعي ذكاوت، خويش را رسوا كرد. تاريخ روايت مي كند كه چون صلح به پايان رسيد، او به سمت نخيله (لشكرگاه كوفه) حركت كرد. روز جمعه بود كه به نماز ايستاد و خطبه خواند و براي اولين بار، سخناني را به طور علني گفت كه به روايت ابوالفرج به نقل از يكي از راويان ماجرا «همانا جز آبروريزي و رسوايي و بي حرمتي چيز ديگري براي وي نيست». معاويه گفت: «مي پنداريد من براي نماز و زكات و حج با شما جنگيدم در حالي كه مي دانستم شما به نماز و زكات و حج پايبنديد؟ نبرد من فقط براي آن بود كه بر شما حكومت كنم و امارت بر شما را به دست گيرم. بدانيد من وعده هايي داده و پيمان هايي بسته ام اما هم اكنون همه را زير پا مي گذارم». معاويه در حالي با اين سخن خود تيشه بر ريشه شجره خبيثه اموي زد كه خيال مي كرد دست فرزند رسول خدا(ص) بسته است. آري دست فرزند شيرخدا بسته بود و نه فقط بسته باشد، بلكه فراتر از آن، همين نخبگان خيانت كار به طمع منصب و ثروت، به معاويه نوشته بودند «هر وقت بخواهي ما حسن بن علي(ع) را دست بسته نزد تو مي فرستيم». امام با اين فرومايگان چه مي كرد كه با معاويه قول و قرارهايشان را گذاشته بودند اما نزد حضرت كه مي آمدند مي گفتند « تو جانشين و وصي پدرت هستي و ما سراپا مطيع و فرمان برداريم، هر فرمان كه داري بفرماي!». امام ايمن نبود از اين سران قوم و شيوخ خائن كه به حق درباره شان فرموده بود «به خدا سوگند دروغ مي گوييد. شما به كسي كه بهتر از من بود وفا نكرديد، پس چگونه به من وفا مي كنيد؟ و چگونه اطمينان كنم؟ اگر در ادعاي خود صادق هستيد، اردوگاه رزم وعده گاه من و شما باشد». و اغلب مدعيان آنجا كه وقت حضور بود، غيبشان مي زد. مرد جنگ نبودند اما مدام شايعه مي ساختند كه حسن بن علي(ع) مي خواهد سازش كند، پس اردوگاه او را به هم بريزيد و سپاهيان را بترسانيد و سران و فرماندهان (كساني چون عبيدالله بن عباس) را زينهار دهيد كه اگر در سازش با معاويه پيشدستي نكنند، به جاي درهم و دينار و منصب و امارت، مجازات در انتظارشان است. شبيه ترين مردم به رسول خدا(ص) در آفرينش و رفتار و گفتار، همو كه «هيبت و سيادت و آقايي را از جدش به ارث برده بود» و «سيماي او چون سيماي پيامبران وهيبت او چون هيبت پادشاهان بود» در چنين روزگار عسرتي، تابندگي امامت رابه اوج رساند. صبر و بصيرت، ديگر بار با شجاعت او در اين ميدان جنگ غبارآلود و نابرابر اعتبار يافت و كرامت با او معنا شد. كدام كرامت بالاتر از اينكه مرد شجاع رزم و بي تاب جهاد و شهادت باشي اما ايثار و اخلاص را به غايت برساني و خون دل خوردن و براي مصلحت شكيبايي كردن را بر بذل جان مقدم شماري. امروز اگر بر سر خوان اسلام نشسته ايم، بي ترديد بر سر خوان چنين كريمي نشسته ايم كه با وجود همه مضيقه ها، هرگز حتي گردي از ذلت نيز بردامانش ننشست. عزيز بود و عزيز ماند، چنان عزتمند كه معاويه با وجود سيطره بر حكومت، همواره از هيبت حضرتش هراسان بود. عمر و عاص، وليدبن عقبه، عتبه بن ابي سفيان و مغيره بن شعبه از معاويه خواستند حالا كه حاكم شده، حسن بن علي (ع) را بخواند و همه با هم او را سرزنش كنند و ناسزا بگويند. معاويه در پاسخ اصرار آنها گفت «من چنين كاري را نمي پسندم. هرگز نشده با حسن بن علي(ع) روبرو شوم مگر اينكه از هيبت و جايگاه او ترسيده ام و بيم آن داشته ام كه عيب هاي مرا بازگويد. او زبان آورترين مرد بني هاشم است». و چون اصرار دوباره آنان را ديد، گفت «من اورا مي خوانم اما او آنچه درباره شما سزاوار است خواهد گفت. بدانيد هيچ ننگي را نمي توان به اهل بيت پيامبر نسبت داد يا از آنها عيب جويي كرد پس تمام تلاش شما اين باشد كه دامن او را با نسبت دادن قتل عثمان به پدرش آلوده كنيد». تاريخ به تفصيل نقل كرده آنچه اين 4 نفر به امام گفتند و پاسخ هاي كوبنده اي كه امام حسن(ع) به استناد قرآن و سنت و تاريخ به آنها داد. رسيد آنجا كه معاويه هر 4 نفر به ويژه عمروعاص را لعنت كرد و گفت «خدا شما را خير ندهد. من به شما اخطار كرده بودم كه شما را ياراي معارضه با حسن بن علي(ع) نيست اما شما مرا به ارتكاب اين عمل ناروا وا داشتيد. به خدا سوگند كه او از جاي خود برنخاست مگر كه تاريكي اينجا را فراگرفت. دور شويد از من كه خدا خوار و رسوايتان كند». امام در همان مجلس ضمن توصيف ماهيت 3 نفر ديگر به معرفي عمر و عاص - وزير و مشاور اصلي معاويه- پرداخت و فرمود «اي پسر نابغه! پنج نفر از مردان قريش ادعاي پدري تو را دارند و در آن ميان آن كه نسبش از همه پست و فرومايه تر بود، بر ديگران پيروز شد، همان (عاص) كه با رسول خدا دشمني كرد و او را ابتر خواند تا آيه نازل شد كه ان شانئك هوالابتر. تو در تمام جنگ ها روياروي رسول خدا(ص) جنگيده اي، او را آزرده اي، سخنان زشت گفته و نيرنگ زده اي... تو هماني كه براي بازگرداندن جعفر طيار به حبشه رفتي... همان كسي هستي كه براي عثمان در اين دنيا آتشي برافروختي و خود به فلسطين گريختي. پس چون خبر كشته شدن او به تو رسيد، گفتي من ابوعبدالله هستم كه چون زخمي را بيابم، با انگشتم آن را مي شكافم و به خون مي آورم. سپس به معاويه پيوستي و دينت را به دنيايت فروختي... تو نه عثمان را از روي دوستي ياري كرده اي و نه هنگامي كه مظلومانه كشته شد، به خاطر او خشمگين شدي... اما شما اي گروهي كه به خاطر حكومت داشتن بر ما فخر مي فروشيد، بدانيد كه قادر متعال در قرآن مي فرمايد: زماني كه اراده كرديم مردم سرزميني را هلاك كنيم، تبهكاران آنها را بر ايشان مي گماريم و آنها فسق مي ورزند و شايسته عذاب مي شوند و آنگاه سرنگونشان مي سازيم». آنچه مقتدايي چنين دلير و عزيز را مظلوم ساخت نه زيركي معاويه و عمر و عاص- اردوگاه بي اصل و نسب ها- بلكه فرومايگي و دنائت لئيماني پرادعا بود كه در جنگ نرم دشمن، نقش اصلي را ايفا مي كردند. انتشار شايعه ، ترور شخصيت امام، تطميع سران سپاه و ارعاب عامه مردم، پراكندن امت از حول محور امام و يارگيري براي جبهه دشمن متعدي، جاسوسي در عمق جبهه ايمان به نفع اردوگاه معاويه و در يك كلام، رخنه در حاكميت و نفوذ كلام امام(ع). طايفه منافقين، آنچه در توان داشتند به كار بستند تا پيوند امت و امام بگسلد. فاصله انداختند و حائل شدند تا رهروان در پشت سر مقتداي خود متفق و مجتمع نشوند. از امت، گله اي از هم پاشيده ساختند تقديم گرگ ها شده. سگاني با گرگ ها ساخته و به امانت تاخته، بلكه فرو مايه تر بودند آنان كه چنين نمك نشناسي كرده بودند. با ميوه دل و محبوب قلب رسول خدا(ص) و با سرور كريمان عالم چه بد معامله اي كردند آنها كه بر سر خوان او و پدر و جدش نشستند و به جاي قدرشناسي نعمت، پنجه بر سيماي آفتاب كرامت كشيدند. ابتكار: استراتژي احمدي نژاد در مقابل مجلس «استراتژي احمدي نژاد در مقابل مجلس»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي‌خوانيد؛ احمدي نژاد يکبار ديگر پيروز صحنه کارزار مجلس و دولت گرديد. چهار سال پيش در شرايطي که رابطه مجلس هفتم و دولت نهم صميمي تر بود و رئيس جمهور وزرا» دولت نهم را با حاشيه اي کمتر به مجلس هفتم معرفي کرده بود، نتوانست در گام اول براي چهار وزير پيشنهادي خود (وزراي رفاه، تعاون،آموزش و پرورش و نفت) راي اعتماد لازم را کسب کند.حساسيت زياد نمايندگان آن مجلس همچنين سبب شد که رئيس  جمهور سه وزير را براي وزارت نفت معرفي کند که يکي پس از ديگري مورد قبول نمايندگان واقع نشد. اما در اين دوره برغم اظهار گلايه نمايندگان اصولگرا و بخصوص روساي کمسيون ها و حاشيه هاي زيادي که در نتيجه عدم مشورت رئيس جمهور با بزرگان مجلس هشتم ايجاد شده بود، جو مجلس از التهاب خاصي برخوردار شد.توپخانه طرفين چنان آتشي افروخت که تاکنون سابقه نداشت،بطوريکه بيانيه اي با 200امضا» از سوي محمدرضا باهنر(مغز کارگردان اصولگرايان در مجلس) مبني بر لزوم توجه رئيس  جمهور به انتظارات نمايندگان در صحن علني قرائت شد.گلايه هاي که تنها متوجه عدم مشورت رئيس  جمهور نبود آنها نسبت به نحوه معرفي وزرا» نيز انتقاداتي داشتند چرا که احمدي نژاد در اقدامي جديد،وزراي خود را نه به شکل يکپارچه بلکه در چند مرحله معرفي کرد و پيش از معرفي به مجلس، اسامي آنها را به تدريج در اختيار صداوسيما و بقيه رسانه ها قرار داد و به اين ترتيب عصبانيت نمايندگان به اوج رسيد و درنتيجه بسياري گمان آن داشتند که فضاي تلخ ايجاد شده موجب حذف حداقل شش وزير از ليست 21نفره خواهد گرديد اما در روز پنج شنبه با راي نمايندگان مشخص شد که تنها سه وزير مردود شدند که دونفر آنها علاوه بر مسئله زن بودن به دليل عدم توانايي هاي لازم، حذفشان مورد انتظار همگان بود.  براين اساس بايد گفت احمدي نژاد يکبارديگر با سحر مخصوص خود، توانست از سد مجلس بگذرد و صحنه کارزار را به نفع خود تمام کند.چرايي اين موفقيت به روش هاي تبليغي و تکنيکهاي انتخاباتي محمود احمدي نژاد برمي گردد همان روشهايي که اورا پيروز ميدان رقابت 84کرد و ايشان را برفراز صف بنديهاي احزاب بر رقيب پر قدرتش يعني هاشمي رفسنجاني پيروز گردانيد او در آن هنگام،با درک و تحليل درست از مطالبات جامعه و گذر از مطالبات حزبي و طرح مسائل معيشتي، صحنه رقابت را به جنگ فقرو غنا تبديل کرد و خود را به عنوان نماينده توده هاي فقير جامعه تثبيت ساخت و با هوشمندي منحصر به فرد، توانست پايگاه اجتماعي راي دهندگان را طبقاتي نشان دهد و در اين معادله رقباي او نمايندگان طبقات متوسط به بالا معرفي شدند و او به تنهايي نماينده طبقه ضعيف جامعه لقب گرفت او بعد از پيروزي، راهبرد خود را پاسخگويي به آن دسته از مردم که از نظر پايگاه اجتماعي در طبقات محروم قرار مي گرفتند قرار دادو راهبرد سفرهاي استاني،نقشه راه احمدي نژاد براي اصلاح ساختار دولتمردي گرديد. انجام 60 سفر استاني و ارتباط مستقيم با مردم باعث برداشتن حصارهاي ارتباطي مردم با دولتمردان شد.اين رويکرد نسبت به استانهاي محروم پايگاه اجتماعي وي را در اين مناطق بشدت تقويت کرد و پايگاه راي ايشان از17 ميليون سال84 به بيش از 24 ميليون د ر سال 88 رسيد.در نقطه مقابل احمدي نژاد از هيچ کوششي به منظور بي اعتنايي به احزاب،گروههاو نخبگان فروگذار نبودو اين رويه در طول چهار سال گذشته همواره مورد گلايه بزرگان اصولگرابود اسفند87 رهبران اصولگرا به ديدار احمدي نژاد رفتند و در آن جلسه به صورت ضمني از شرايط حمايت خود از ايشان گفتند اما در کمال ناباوري، با برخورد سرد و بي نيازي احمدي نژاد روبرو شدند و برغم حمايت اجباري در انتخابات 88 اما احمدي نژاد نه فقط سهمي براي آنها در پيروزي خود قايل نيست که بلکه آنها را به عنوان طرف مشورت خود نيز حذف کرده است چنانچه محمد رضا باهنر که در چينش کابينه نهم سهم و نقش مهمي ايفا مي کرد در اين دوره به طور کل حذف شده است. موفقيت احمدي نژاد در گرفتن راي اعتماد از مجلس هشتم نشان داد که رئيس جمهور از همان راهبردي با مجلس بهر برده است که در دوره انتخابات گذشته از آن در جلب راي توده مردم استفاده کرد.آن راهبرد عبارت بود از اينکه او نيک مي دانست که رخدادهاي اجتماعي همواره از منطق دودوتا چهارتا پيروي نمي کنند و متغيرهاي گوناگوني در يک پديده اجتماعي دخالت مي کند راي دهندگان کنشگراني واجد عقل و احساس و انتخاب اند که مقولاتي چون مناظره هاي تلويزيوني،فيلم هاي تبليغاتي و سفرهاي استاني مي تواند راي آنها را جابجا کندوتاثير احزاب و بزرگان در اين بين به حداقل خواهد بود راي دادن مستلزم تفکر و انتخاب است و در مسير انتخاب ممکن است بارها تصميم انسان تغيير کند.حتي ممکن است عده اي بعد از انتخابات از راي خود پشيمان شوند و آرزو کنند که کاش به شخص ديگري راي داده بودند.نامزد باهوش کسي است که بتواند نظر راي دهندگان را در لحظه راي به خود جلب نمايد. همان چيزي که احمدي نژاد از عهده آن برآمدوکلاي مردم همچون موکلان خود، داراي تيپهاي اجتماعي مختلفي هستند و براساس تيپ بندي اجتماعي از قدرت تاثير گذاري برخوردار بودند.براين اساس نبض مجلس همواره در دست نمايندگان کلانشهر تهران و احيانا ديگر کلانشهرها بود.وزرا و دولتها بجاي لابي با تک تک نماينده ها،ترجيح مي دادند اعضا » هيئت رئيسه و روساي کميسيون ها را طرف مشورت خود قرار دهند و از اين طريق خود را بي نياز از پاسخگويي به نمايندگان شهرهاي کوچک مي ديدند.احمدي نژاد اين بار با حذف ژنرال ها و روساي کميسيون ها و لابي با بدنه نمايندگان ضمن اينکه پايگاه طبقاتي نمايندگان مجلس را بهم ريخت و به رغم نظر بزرگان مجلس،نظر اکثريت نمايندگان را از آن خود کرد اگر اين برداشت درست باشد تعامل مجلس و دولت دچار تحول بنيادي و داراي تاثيرات مهمي در روابط اين دو خواهد بود. دنياي اقتصاد: قدرت مردم و كمك دولت «قدرت مردم و كمك دولت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلبم محمدصادق جنان‌صفت است كه در آن مي‌خوانيد؛ اعضاي اصلي و ارشد دولت كه به آنها وزير، معاون يا مشاور رييس‌جمهور گفته مي‌شود، گروه بسياربسيار كوچكي از افراد جامعه هستند كه تنها مزيت آنها نسبت به همتايانشان، آشنايي سياسي و اعتماد رييس دولت است. قانون‌هاي موجود كه البته آنها نيز به وسيله يك گروه ديگر از افراد جامعه در مجلس قانونگذاري تصويب شده است، وزيران را داراي قدرت تصميم‌گيري كرده است كه اين نيز متضمن برتري خاصي نيست. تك‌تك اين گروه بسيار كوچك را كه در كابينه جمع مي‌شوند – در ايران و هر سرزمين ديگري – نبايد افرادي با ضريب هوشي بسيار متفاوت يا داراي تجربه‌هاي مديريتي بسيار كارآمد فرض كرد كه به مدد اين دو عنصر مي‌توانند هر گر‌هي از كسب‌و‌كار و معيشت شهروندان را بازكنند كه اگر اين گونه بود، هيچ كشوري از جمله ايران مشكلي نداشت. دولتمردان ايران اما به دلايل قانوني، تاريخي و سياسي نسبت به همتايان خود در بسياري از جامعه‌ها، قدرت بيشتري نصيبشان شده است و به همين دليل هر تصميم آنها بر سرنوشت افراد در حوزه‌هاي گوناگون اثرگذاري بيشتري دارد. آنچه يك سرزمين و جامعه را به سوي پيشرفت و توسعه در هر عرصه و حوزه‌اي هدايت مي‌كند، رفتار تك‌تك شهروندان است كه براي افزايش منافع خويش تلاش مي‌كنند و در مسير پيشرفت خود از نهاد دولت كمك مي‌گيرند و اين نهاد را با شرايط و خواسته‌هاي خود سازگار مي‌كنند. اين ادعا چندان دشوار نيست و با نگاهي دقيق به حال و روز سرزمين‌ها و مردم كشورهاي گوناگون به خوبي اثبات مي‌شود. شهروندان ايراني نيز با درك دقيق از اين موضوع و عمل به الزام‌ها و پيامدهاي آن مي‌توانند در مسير پيشرفت قرار گرفته و راه خود را پيدا كرده و رفتارهاي خلاقانه نشان دهند و از دولت بخواهند كه موانع را از پيش پاي آنها بردارد. واقعيت – تلخ يا شيرين – اين است كه دولت‌ها با هر گرايش سياسي، منافع سياسي ويژه‌اي براي خود تعريف مي‌كنند كه بعضا رسيدن به آن هدف‌ها و منافع مهم‌تر از هر چيزي است و از طرف ديگر ممكن است اصولا با پيشرفت شهروندان متفاوت باشد.عقل و خرد و تجربه بشري نشان مي‌دهد، نيرويي كه در تلاش و برنامه‌ريزي فردي نهفته است، هزاران بار بيشتر از نيرويي است كه يك گروه كوچك از افراد دارند. چرا؟ چون هر فردي به دقت مي‌داند چه توانايي‌هايي دارد و نيازهاي واقعي‌اش چيست و به همين دليل در تعريف فعاليت‌هاي سازگار با اين نيازها و توانايي‌ها دقت بيشتري خواهد داشت. يادمان باشد كه چشم دوختن به سخاوت نهاد دولت و چشم‌پوشي بر توانايي‌هاي فردي، همان مانع بلندي است كه راه رشد را مي‌بندد. از دولت بايد خواست كه موانع را بردارد. همين. سرمايه: عوامل کاهش صادرات نفت ايران «عوامل کاهش صادرات نفت ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سرمايه به قلم مويد حسيني صدر است كه در آن مي‌خوانيد؛ در 30 سال گذشته سهم ايران از صادرات جهاني نفت خام به طور قابل ملاحظه اي کاهش يافته که اين کاهش صادرات نفت خام موجب کمرنگ تر شدن اثرگذاري ايران در معادلات جهاني انرژي شده است. کاهش اثرگذاري جهاني ايران در بخش نفت و گاز به جايي رسيده که براي پروژه عظيم و مهمي همچون «ناباکو» از ايران دعوت به عمل نمي آيد. اين در حالي است که اعضاي کنسرسيوم «ناباکو» بارها به عدم موفقيت اين پروژه در غياب ايران اعتراف کرده اند. کاهش سهم ايران از بازار جهاني نفت و متاثر از آن کاهش اثرگذاري جهاني کشور در بخش انرژي به عواملي همچون سرمايه گذاري کم داخلي، عدم توانايي جذب سرمايه گذاري خارجي، محدوديت هاي بين المللي، جذاب نبودن سرمايه گذاري در صنعت نفت براي بخش خصوصي و در پاره اي از اوقات مديريت ناکارآمد برمي گردد. مديران صنعت نفت در 30 سال گذشته هيچ گاه به دنبال ايجاد جذابيت سرمايه گذاري در اين صنعت براي بخش خصوصي نبوده اند که در نهايت سرمايه گذاران داخلي، سرمايه گذاري در کشورهايي همچون امارات، ترکيه، جمهوري آذربايجان و برخي کشورهاي اروپايي را ترجيح داده و سرمايه خود را از کشور خارج کرده اند. از طرفي وجود قوانين دست و پاگير و بوروکراسي پيچيده در ايران مانع از جذب سرمايه گذاران خارجي بوده که در اين رابطه اصلاح قوانين و تشکيل شرکت هاي چندمليتي مي تواند مثمرثمر واقع شود. در اين بين نبايد از وجود محدوديت هاي بين المللي براي ورود سرمايه گذاران خارجي به ايران نيز غافل شد. در اين مورد مي شد با برقراري ارتباط دوطرفه و ايجاد تعامل مثبت در سطح بين الملل از تشديد اين محدوديت ها جلوگيري کرد. عواملي همچون افزايش صادرات جهاني، افزايش مصرف داخلي نفت خام، ورود تاسيسات و چاه ها به نيمه دوم عمر خود و عدم مديريت و برنامه ريزي بلندمدت دست به دست هم دادند و جايگاه ايران در صادرات نفت جهان را کاهش دادند. در برنامه ريزي و مديريت بايد اين نکته مدنظر قرار گيرد که استخراج هرچه بيشتر نفت و خام فروشي آن موفقيت به حساب نمي آيد. امروزه موفقيت در عرصه صنعت نفت به معناي افزايش توان توليد، افزايش قدرت ذخيره سازي، افزايش ظرفيت پالايشگاه ها، ترانزيت نفت و گاز و تجارت نفت، گاز و مشتقات آنها است. در صورت وجود برنامه بلندمدت و يک مديريت قوي و کارآمد و درک صحيح از پيشرفت و موفقيت در صنعت نفت مي توان باز هم به يک قطب قابل اتکا در عرصه بين المللي تبديل شد و جايگاه ايران در بازار انرژي و نفت و گاز را ارتقا داد. مردم سالاري: آسيب شناسي واقعي دولت نهم رمز موفقيت دولت دهم «آسيب شناسي واقعي دولت نهم رمز موفقيت دولت دهم»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛هفته گذشته مجلس شوراي اسلامي بعد از 5 روز بررسي وزراي معرفي شده، به 18 نفر از آنها راي اعتماد داد. در مباحث مربوط به راي اعتماد نوعي واقع گرايي در سخنان مخالفان و نوعي ذهني گرايي به دور از واقعيت در بيان موافقان خودنمائي مي کرد. دولت دهم اگر بخواهد مسير درست را طي کند، چاره اي جز قبول واقعيت ها ندارد. در حال حاضر رابطه دولت، ملت با شکاف  و سو»تفاهم هايي  مواجه است که نمي خواهم در اين مقال به آن بپردازم، اما لازم است به اين نکته توجه دهم که بدون آسيب شناسي دولت نهم، انتخاب راه درست اداره کشور غيرممکن است. خودشيفتگي و فرافکني و خلق  دشمن فرضي و امنيتي کردن فضاي کسب و کار و فعاليت  و فضاي عمومي، جامعه نه تنها به سرانجامي نخواهد رسيد، بلکه بر فاصله دولت، ملت خواهد افزود. واقعيت اين است که دردولت نهم، معنويت و اخلاق جامعه لطمه ديد، بهره وري در کار به کمترين ميزان خود رسيد، صميميت  بين مردم خدشه دار شد، از منابع و سرمايه هاي انساني بهره گرفته نشد، سرخوردگي از کار و تلاش و افسردگي در جامعه افزايش يافت، دگرگوني و تحول در امور اجتماعي و فرهنگي ديده نشد، اعتماد مردم به يکديگر صدمه جدي ديد، مردم سالاري و بالندگي انسان ها مورد ترديد واقع شد. فرهنگ سکوت توسعه پيدا کرد، آن هم نه از جانب مردم بلکه با ايجاد محدوديت هاي جدي توسط دولت، آگاهي ها با  برخي اغراض آميخته و غير قابل اتکاشد و عدالت اجتماعي از يک اميد به يک رويا تبديل شد و... نوآوري ها به اقل رسيد وتقدير گرايي ترويج شد، وابستگي به قدرت دولت به بهاي کم قدرت شدن نهاد هاي مدني افزايش يافت.براي توسعه مشارکت مردم برنامه ريزي خاصي صورت نگرفت، نظارت شهروندان و نخبگان اجتماعي بر نخبگان حکومتي جايگاه خود را از دست داد و... دولت دهم هم در کلا ن و هم در هر وزارتخانه اي در علت شناسي آسيب هاي ذکر شده بايد صادقانه بينديشد و دلمشغولي ها و دغدغه ها را نه با حرف و شعار بلکه با تدوين برنامه و نگاه فرآيندي پاسخ گويد. بايد با نگاهي ساختار گشايانه و حرکتي همگرايانه با بدنه کارشناسي و نخبگان هر سازمان و پرهيز از تحليل هاي ساده عاميانه به نفع تحليل هاي دقيق و منطقي و پيچيده و چند عاملي، اميد را در عمق جامعه غرس کرد. واقعيات اجتماعي جز در يک  شکل نظام يافته، قابل تحليل نيستند. همبستگي ارگانيک جامعه نياز به فداکاري دارد. گسترش همبستگي مکانيکي در سايه سياست هاي غلط و راهبردهاي فردگرايانه، ما را به جائي نخواهد رساند.  همبستگي مکانيکي، فرد و منافع وي را بر منافع جامعه اولويت مي دهد و همين مورد براي متلاشي کردن جامعه کفايت مي کند.  اگر دولت نتواند يا نخواهد زمينه هاي مشارکت را براي رسيدن به توسعه درجامعه فراهم کند، مردم بيشتر از گذشته جبرگرا مي شوند و نمي توانند باور کنند که از «تسلسل فقر» بگريزند و يک جامعه آبادي داشته باشند، زيرا جبرگرايي راه را براي فرار از مسووليت باز مي کند. جهت تسهيل در امر مشارکت مردمي، توجه به اهميت پيشگامان، به عنوان انگيزشي به مردم از اهميت خاصي برخوردار است. خلاصه کلام اين که بدون آسيب شناسي واقعي گذشته حرکت به آينده موفق ممکن نمي شود.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن